بزرگترين شيطان، رهبري ضد ولايت فقيه است، حسين خداداد

Hosseeinkhodadad@hotmail.com

به نام خداوندي كه آزادي و اختيار را در دين قرار داد.

بايد اعتراف كرد كه مجلس ششم در اصليترين نقش خود كوتاهي بخرج داده است. فراموشي اصل اصلاحات، پديده است كه نمي داند در چه مسيري، بايد حركت كند. و سئوالي كه پابرجاست اين است كه مجلس ششم چه مي خواست انجام بدهد كه مجلس هفتم مي تواند انرا انجام دهد. اگر باز اصلاح طلبان مصلحت خواه محافظه كاران مانند مجمع روحانيون مبارز وارد مجلس شوند و رياست مجلس را بدست بگيرند، يقينا بدتر از مجلس ششم كار خواهند كرد. روزنامه ها را بستند و افراد مردمي را كه از حقوق ملت و مملكت دفاع مي كردند زنداني كردند و حتي مجلس موفق نشد اقدامي در برابر بستن سايتهاي اينترنتي انجام دهد. ولي مشكل اصلي شيطان بزرگ است كه به نا حق عباي ولايت فقيه را بر تن كرد.

اگر حزب مشاركت واقعا مردمي است و مي خواهد طبق قانون اساسي و رهنمود افرادي كه ولايت فقيه را در كشور قانون كردند اقدامي انجام بدهد بايد برنامه خود را براي اصلاحات به مردم بدهد. جبهه مشاركت ايا مي تواند تغيير و اصلاح را بوجود بياورد؟ اصل ولايت فقيه اين است كه افرادي مجتهد مي شوند و بايد در عموم مجتهد بشوند و نه در خفا و پنهاني مجتهد بشوند. و بعد از رساله توضيح المسائل دادن و جذب مقلدين كم كم تعداد مقلدين افزايش مي يابد و نام و نشاني بين مردم پيدا مي كنند. ويكي از مجتهدين كه بيشتر مردم با فتواهاي او رو مي آورند و شناخته مي شود مي تواند ولايت فقيه قرار گيرد. يعني شخصي كه بيشترين مقلدين را دارد اعلم قرار مي گيرد. شخصي كه پير شده است و توانسته است اكثريت مقلدين را به فتواها و نظرات علمي خود جلب كند مي تواند ولايت فقيه قرار گيرد. و در ولايت فقيه هيچ گونه راي خليفه قبلي نبايد تاثير گذار باشد.

ولي يك طلبه كه يك روزه هم مجتهد شود و هم مرجع تقليد و هم اعلم و همان روز ولايت فقيه شود، خود ضد ولايت فقيه است. شعار مرگ برضد ولايت فقيه برمي گردد به شخص اقاي خامنه اي. اقاي خامنه اي با قبول ولايت فقيه خود عباي ولايت فقيه را پاره پاره كردند و هم تمام روش مرحوم آيت الله خميني و آيت الله منتظري را كه در كتابهايشان نوشته شده است را تخريب كردند. پس ايا مجلس ششم توانست به اصل ولايت فقيه برگردد؟ خير! ايا مجلس هفتم مي تواند به اصل ولايت فقيه برگردد؟

تا بحال هيچ گروه و حزبي جرات نكرده است مشكل اصلي و هدف اصلاحات را بيان كند. اگر نمي توانند اصل ولايت فقيه را اصلاح كنند، چگونه مي توانند اصلاح را شعار خود قرار دهند؟ امروز شيطاني كه بر انقلاب نشسته است ولايت فقهات شخص اقاي خامنه اي است. تمام تلاشها را اين شيطان بزرگ خراب مي كند. ايشان خنجر تفكر استبدادي خود را با زهري به دولت و مجلس شوراي اسلامي تزريغ مي كند. و تنها شخصي كه مي تواند با اين شيطان مبارزه كند آقاي سيد محمد رضا خاتمي است. حزب مشاركت اگر با برنامه منظم بتواند بازگشت به اصل ولايت فقيه داشته باشد و بتواند به مردم بگويد كه هدف انتخابات اين است كه نمايندگان بتوانند قانون صحيح براي ولايت فقيه ايجاد كنند كه حتي تجديد بيعت در آن نوشته شده باشد. اگر اين نوع سخنان زده بشود مي توان با دليگرم در انتخابات شركت كرد. اگر شيطان بزرگ تحت نظارت مردم در بيايد، شياطين كوچكي مانند اقايان جنتي ، مصباح يزدي، مشكيني و جوادي آملي ديگر نمي توانند اين همه دين و مملكت را به مسخره بگيرند.

اصلاحات بايد دين اجباري را تبديل به دين اختياري قرار دهد. هر روز زنان زير نظارت دستگاهاي نظامي و گروههاي فشار با نام دين زير فشار و بي حرمتي قرار مي گيرند. در حالي كه هيچ عالم ديني در پوشش سر اجبار فتوا نداده است و همه مي دانند در پوشش سر هر زن مسلمان يا غيز مسلمان با اجبار حرام مي باشد. استاد بزرگوار جناب دكتر آقاجري فرمودند كه بايد از اسلام تاريخي خارج شد و به ذات اسلام رسيد. كه ديگر نيروهاي لباس شخصي و افراد نظامي قدرت مطلق خود را در اسلام تاريخي تصور نكنند و به ملت باز گردند.

تفكر شيطان بزرگ در لباس ولايت فقيه است كه نمايندگان و منتخبين مردم را سخنگوي آمريكا و اسرائيل مي خواند. براي بقاي قدرت خود با نام دين و مذهب مردم، بازي مي كنند. بگذارند دين در قلبها محفوظ بماند و از دين براي استفاده هاي شخصي ابزار نسازند كه اين باعث دينستيزي مي شود. دستگاه روحانيت دوباره بايد جايگاه نويني پيدا كند و از اربابان دوباره به خدمتگذارن مردم تبديل بشوند. حرمت دانشجو و دانشگاه دوباره برقرار بشود. خسته شديم از اينكه جوانان دانشجو را منحرف و جامعه را فاسد خواندند. افرادي كه هر چيزي كه باب دل آنها نباشد ، آنرا فساد و فحشا تابير مي كنند. مشكلي كه مرحوم استاد شريعتي داشتند همين دستگاه روحانيت بود كه اينچنين دين را براي خود مي نوشتند و تفسير كلام خدا را فقط مختص خود مي دانستند. تفكر و درك قران را از ما گرفتند و گفتند شما جاهل هستيد و علم حديث بلد نيستيد و ما فقط ايات را درك مي كنيم. شما فقط براي تبرك قران بخوانيد و ما هستيم كه درك مي كنيم. كسي كه عقل انسان را از دين جدا مي سازد، در واقع دين انسان را نابود مي كند. ما فقط اجازه اطاعت كوركورانه مانند يك ميمون داريم. و حق انتقاد يا عمل ديگري نداريم. مگر خود كتاب خدا نمي گويد ، خود تفكر كنيد و با دلي پاك آنچه كه درك مي كنيد و( حتي با شنيدن سخنان ديگر نبايد تقليد كنيد بلكه نظرهاي همه را بشنويد و بهترين را انتخاب كنيد و) عمل كنيد؟ ولي اقايان مي گويند فقط سخن مرا عمل كنيد، اگر نه منحرف و به جهنم مي رويد.

جناب آقاي احمد قابل فرمودند كه : فقه را نمي توان در محدوده فكري 500 سال قبل ايزوله كرد. و فرمودند كه: فقهي كه مسائل غير ديني را نشناسد فقهش مغفول از جامعه است و به درد 300 سال پيش مي خورد.

بايد اعتراف كرد كه اكثر مجتهدين اين زمان گونه ايي سخن مي گويند كه جوانان ايران از مسائل ديني متنفر مي شوند. و محافظه كاران براي خوشنودي شيطان بزرگ در عباي رهبري ، كساني هستند كه به ثمن بخس و جيره ناچيزي حاضرند اسلام و كشور را فداي ا ميال ايشان كنند. هر سخني كه باب دل رهبر نباشد، توهين به مقدسات و ارزشهاي اسلامي مي خوانند. نمي دانم چگونه دين را بازي خود قرار مي دهند و مي گويند اقايان جنتي و مشكيني و كي و كي فخر جهان اسلام هستند!. ( نامه جمعي از فضلاي حوزه علميه قم در نامه اي سرگشاده خطاب به رئيس مجلس: آقاي كروبي دكان شما را هم مثل دكان ايت الله شريعتمداري و ايت الله منتظري مي بنديم)

آيا نبايد اين افراد بي منطق در پناه ظاهريكه از دين براي خود ساخته اند كنار بروند؟ نه ولايت فقيه كه امروز سر كار است قانوني است و نه اسلامي و بر خلاف نظريه اصل ولايت فقيه عمل مي كند. حتي افرادي كه نظريه ولايت فقيه را بيان كردند و ساختند با اين نوع مجتهد يك روزه و مرجع يك شبه مخالف هستند. كتابهاي آقاي مطهري هنوز چاپ مي شود كه با دكتر سروش صحبت كردند و گفتند كه مطلق نبايد باشد و...

به دين اسلام نيز هيچ خدمتي نكردند بجز چيزهايي كه حرام است اصل دين قرار دادند. دين ما خانه هاي مردم و مراسم شخصي مردم را محترم مي شناسد، دين ما كسي كه پوشش سر ندارد محترم مي شناسد ولي اينها اين چيزها را درك نمي كنند و فقط از اجبار و قدرت ديني لذت مي برند. تجسس در زندگي افراد ، بازي با آبروي افراد در برنامه روزانه قرار دارد. حتي براي منتخبين مردم حقوقي قائل نيستند. ديني كه براي حتي يك حيوان حقوق و احترام نهاده است چگونه مردمستيز باشد؟ پس بايد كوشش كرد كه دين دوباره به قلب مردم بازگردانده شود و دخالتهاي ضد ديني نابود گردد. از حق مردم است خود حكومت خود را انتخاب كنند و هر نسلي مكرر اين حق را دارد. ولي بعضي از آقايان حتي ظلم به حقوق زنان را تا امروز مبناي فقهي خود قرار مي دهند. اجازه نمي دهند زن طلاق بگيرد، ديه را نصف مي دانند. شهادت زن را در همه مسائل نصف مرد مي دانند، سنگسار را عمل اسلامي مي خوانند. و هر مرجع تقليدي كه خلاف اين فتوا بدهد كافر و مرتد به اسلام مي خوانند. نظرهاي فقهي بعضي از اقايان اين نيست ولي در جمع خصوصي فقط مي توانند سخن بگويند. فرق است بين واجب و اجبار. در واجبات نيز اجبار حرام است. در دين هيچگونه اجباري نيست.

شيطان بزرگتر كسي است كه اصل ولايت فقيه را براي خود تغيير داده است و قانون اساسي ما را تغيير داده است. اي كساني كه قانون اساسي براي شما قويتر از قران گشته است و صداي تغيير قانون اساسي را كار دشمن مي دانيد، ايا مي دانيد كه در بازنگري قانون اساسي چه كساني دست داشتند؟ آيا اگر دست زدن به قانون اساسي تغيير كلام خداست ، چرا آنها اين تغيير را بر خود حلال خواندند؟

آي بيخردان سايتهاي اينترنتي را ببنديد و روزنامه ها را ببنديد تا مردم در دل سخن بگويند. مگر ايات نمي گويد تمام سخنان را گوش بدهيد و بهترين را انتخاب كنيد؟ شما كه از پيامبر اسلام، مسلمانتر نيستيد كه ايه جديدي بنويسيد كه سخنان را فيلتر كنيد تا فقط شما سخن بگوييد و انتخاب خدادادي را حذف كنيد. مردم بايد بين سخن شما و سخن دوباره شما يكي را انتخاب كنند؟. مگر همه افرادي بي دين هستند و فقط شما مؤمن هستيد؟ اگر ايمان فقط نماي ظاهري است و پوچي باطني سخن شما صادق است. كاش تمام اصلاح طلبها كنار بروند و تمام محافظه كارها بر سر كار بيايند. بعد مي بينيم آيا مردم يك روز تحمل مي كنند. مردم به اصلاح طلبها راي دادند كه محافظه كارها بركنار بشوند و اگر باز محافظه كاران از شركت كم مردم پيروز بشوند و در قدرت پيدا بشوند ديگر تحمل نخواهند كرد. زيرا مردم حتي از روش مصلحت انديشي اصلاحات دارد زجر مي كشد.

اگر اصلاح طلبها بخوانند به ملت خدمت كنند، با شيطان كبير مبارزه كنند و ببينند ريشه اين ابليس در كجا قرار دارد. مي دانند كه آقاي سيد محمد رضا خاتمي فردا ريئس مجلس قرار مي گيرد و بعد از آن ريئس جمهور مي شود براي همين است كه سردار ذوالنور فرمانده تيپ امام صادق سپاه پاسدارن در سخنراني عليه نيروهاي اصلاح طلب مي گويد : آقاي محمد رضا خاتمي دبير كل جبهه مشاركت (( سيد خطر)) است و برادرش آقاي محمد خاتمي رئيس جمهور ((سيد سپر )) است. آنها نخواهند گذاشت كه محمد رضا خاتمي راي بياورد و مي دانند كه او مي تواند غير از برادرش به مطالبات مردم پاسخ مثبت بدهد. براي همين اولين هدف محافظه كاران تقليل راي ايشان خواهد بود. گفتند اگر غير روحاني رئيس مجلس بشود، مجلس را به آتش مي كشند. بله اين است واقعيت تلخ بزرگترين شيطان ، رهبر استبداد ديني كه خود اجازه نخواهد داد غير روحاني رئيس مجلس بشود و فردا ريئس جمهور قرار بگيرد. ولي آيا ليست رهبري و دخالت استبدادي رهبري پيروز مي گردد يا راي مردم مظلوم ايران؟ ايا رهبر بايد به نمايندگان دستور بدهد چه شخصي رئيس مجلس قرار مي گيرد يا تعداد راي مردم؟ اين سئوالي است كه بايد قبل از انتخابات پاسخ داده بشود.