پنجشنبه 30 بهمن 1382

نوانديشي در دين شرك است! حسين خداداد

نوانديشي در دين شرك است!

به نام خداوندي كه زيبايي را آفريد

سنت گرايان مخالف هر گونه نوانديشي در دين هستند و نظر آنان اين است كه در طول تاريخ به اندازه كافي نوانديشي در دين شده است و امروز فقط تكرار افكار گذشته كفايت مي كند. مجتهدان ديگر نبايد در مورد مسائلي كه علماي گذشته پاسخ داده اند نظر و تفكر ديگري بيان كنند و اجتهاد امروز فقط براي تكرار نظر گذشتگان است و اگر چيز جديدي رخ بدهد كه حكم وجود ندارد، فقط در اين دايره حق سخن وجود دارد!

نوانديشي ديني اصل دين را تقويت مي كند و نماز و زوره و اعمال عبادي همه را به همان شكل نگهداري مي كند و اصل ايمان به خداوند و پيامبران و معاد را بدون زور و اجبار بيان مي كند. ولي مسائلي رخ مي دهد كه مسائل ديني با درنظر گرفتن زمان و مكان تغيير مي كند. مانند لباس انسانها براي همين مسئله حجاب و پوشش حجاب احتياج به عالم زنده دارد. نمي توان لياس و ريش و ظاهر انسانها را به زمان 1400 پيش اجبار كرد. هيچ مرد و زني نبايد لباس صدر اسلام را به تن كند. حتي امامان نيز مانند زمان خود لباس بر تن كردند و نه در زمان پيامبر.

محافظه كاري و افراط گيري عليه نوانديشي براي اين است كه ترس دارند كه قدرت را از دست بدهند. شايد فكر مي كنند نوانديشي خطري است كه دين را تهديد مي كند. اگر به مجتهد بگويند قبل از شما كسي اين حرف را نزده است، همين براي اثبات اشتباه كافي است. ولي اسلام اين چنين نيست. ترس محافظه كاران اين است كه دشمن وارد بشود ولي كاري كه خود انجام مي دهند دشمنان دين را شاد مي كند و ديگر ورود آنها لازم نيست. كاري كه با 50 سال شاهنشاهي نشد ، بدست محافظه كاران شد. محافظت با اين تفكر حتي عاشقان دين را دشمن مي نامند. تهمت زدن و زبانها را بستن را عبادت الهي مي دانند. مردم مسلمان و خدا پرست را كافر و منافق مي خوانند.

نوانديشان دين كمتر مورد حمله دشمنان قرار مي گيرند بلكه بيشتر مورد حمله دوستان اقتدار گرا تكفير مي شوند. هر نوانديشي در زمان خود تكفير شده است و بعد از فوت وي و گذشت زمان همان راي وي را( تمام مجتهدان) قبول كردند. فتاوي ملاصدرا آنقدر جديد بود كه مقلدان و شاگردان و حتي دامادش هم به آن رفتار نكردند ولي بعد از صد سال همگي فتواي وي را قبول كردند. هر نوانديشي در زمان خود مورد سنگسار سخنان سنت گرايان قرار مي گيرد ولي آينده گان نام او را بزرگ ياد مي كنند. سخنان دانشمند عزيز آقاي احمد قابل و دكتر كديور امروز مورد بي رحمي قرار مي گيرند ولي آينده گان نام اين بزرگان را به نيكي ياد مي كنند و كمتر كسي بخاطر مي آورد چه نوع فشاري را تحمل كردند. در اينده همه مجتهدان ديه مرد و زن را مساوي مي دانند ولي آن روزي كه اقاي آقاجري اين فتواي آيت الله صانعي را بيان كرد مجلس وي بهم خورد و فحاشي شروع كردند و همين بهم خوردن مجلس باعث شد محافظه كاران حكم اعدام او را نيز صادر كنند. اگر نبود فداكاري دانشجويان امروز اقاجري در ميان ما نبود. حجت الاسلام اشكوري براي بيان اينكه حجاب اختياري است به زندان رفتند ولي آيندگان همه پوشش سر و گردن را اختياري خواهند دانست.

نوانديشي يعني مبارزه با قرائت سنتي و با نسل جديد متفكر هيچ چالشي وجود ندارد با پدران نسل جديد و متحجران چالش دارند. اقاي دكتر كديور برده داري را امروز حرام مي دانند و فردا همه مجتهدان اين امر را حرام خواهند دانست. فردا طلاق از طرف زن را مطلب عادي مي دانند ولي فراموش مي كنند چه افرادي عمر خود را براي اين نظر فدا كردند. براي مردم امروز سخن حجت الاسلام احمد قابل كه پوشش سر و گردن مستحب است تازگي دارد و با ايشان برخورد غير عادلانه مي كنند ولي همين امر براي آيندگان مسئله ساده و قابل درك است. مشكلترين كار اين است كه براي اولين بار در جامعه، اسلام بيان بشود بعد از اينكه دين وارونه پوشيده شده باشد. امروز شايد سخن حجت الاسلام قابل را كسي فتوا ندهد ولي تاريخ نشان خواهد داد كه مجتهدان فردا همين مسئله را فتوا خواهند داد. مشكل اينجا است كه بيشتر افراد در درجه اول مخالفت مي كنند و بعد كه اين مسئله حل شد و همه آنرا قبول كردند مسئله عادي مي شود و هيچ مخالفتي نمي شود.

نوانديشي ديني بيشتر در ايران و ايرانيان ديده مي شود و اين سلمان فارسيان بايد براي دنياي اسلام، احكام را بيان كنند. ولي بعد از ايجاد انقلاب اسلامي بجايي كه كار نوانديشان آسان گردد، متاسفانه بر عكس شده است و افراد متحجر در حكومت دشمن اصلي خود را اين نوانديشان مي دانند. تاريخ خواهد ثابت كرد كه تفكر دكتر علي شريعتي و ايت الله طالقاني و مهندس بازرگان صحيح بوده است و افراد نوانديش اين تفكرها را تكميل مي كنند. امروز فقط عقل فقيه را حجت مي دانند و عقل غير فقيه در احكام دين حجت نمي دانند. يعني كسي غير از فقيه توانايي عقلي براي دريافت هيچ مسئله اي را در احكام ندارد. روزي مي رسد كه عقل جمع و عرف مردم نيز حجت قرار مي گيرد. امروز اجماع يعني فقط اجماع فقاهت ولي فردا اجماع يعني عرف جهاني مسلمانان. اسلام ناب يعني مجتهد بودن به عرف امروز و نه ديروز. ما ديروز اسلام زور و فشار را شايد دين خود قرار مي داديم ولي امروز آزادي اسلامي را دنبال مي كنيم. ديروز زور و اجبار را راه عدالت مي دانستيم ولي امروز ازادي ديني را عدالت مي دانيم. تا ديروز روش طالبان را عمل مي كرديم ولي امروز مرگ و تنفر از روش طالبان داريم.
نوانديشي ديني يعني همه احكامي كه در كتب فقهي آمده است، احكام ثابت نيستند. احكام متناسب با عرف مردم عرب زبان در 1400 سال پيش نبايد بر عرف امروز حاكم شود. ما سنت پرست نيستيم. شيعيان همه چيز و رفتار هاي گذشته را همگي سنت اسلام نمي دانند. كنيز و برده داري را سنت اسلام نمي دانند. تعداد زوجات را سنت اسلامي نمي دانند. اسلام اين مسائل را باب عرف آن زمان راضي شده است و با سكوت و فشار براي آزادي سازي بردگان گام برداشته است. در آن زمان حرام كردن آن قابل درك عقل آن زمان نبوده است. پس امروز نبايد آنرا سنت الهي تصور كنيم. تعداد زوجات نيز براي آن عرف عادي بوده است ولي امروز ديگر مورد پسند نيست.

امروز ظلم جهان را پر كرده است و حتي ازادي ديني ازبين رفته است. امروز با قانون ظاهرا اسلامي ظلم مي شود. امروز اگر تحصن نمايندگان را مي بينيم و اعتراض اين افراد مؤمن و نامه اين افراد به رهبري را مي خوانيم مي بينيم كه افرادي كه نمي توانند از حقوق خود دفاع كنند چگونه مي توانند براي حقوق مردم ايستادگي كنند؟ امروز روزنامه شرق و ياس نو را بستند. اين در حكومت ايران به نام اسلام و به جواز قاضي عادل صادر شده است و يا تفكر متحجرقاضي ضد دين؟ در تمام دنيا بيشتر از طرف حكومت به مردم ظلم مي شود. اگر انقلاب اسلامي كه بدست مردم قدرت گرفت و با نام اسلامي و جمهوريت ظلم مي كند پس چه انتظاري از حكومت هاي ديگر بايد داشت؟

هدف دين عدالت است و مبارزه با ظلم. اول انقلاب بيشتر از 98 درصد راي دادند و فردا اكثريت جامعه پاي صندوق نمي آيند. آيا شركت مردم پاي صندوق ميزان عدالت در حكومت را نمي رساند؟ ما در زماني هستيم كه زمان اطلاعات است ولي افرادي خود را قيم مردم مي دانند و در تشخيص مردم شك دارند. براي مردم تصميم مي گيرند، چه شخصي دوست است و چه شخصي دشمن! گردن كلفتي را فقط خود تشخيص مي دهند. اگر از مردم بپرسند چه كسي گردن كلفت است ، چه كساني را نام مي برند؟ امروز دينداري را همين متحجران سخت كردند. دين ما را وارونه نشان مي دهند. خسته شديم از افرادي كه مي گويند مردم نمي توانند احكام شرعي را درك كنند و بايد فقط چشم بسته تقليد كنند. مگر ما حيوان هستيم؟ انسان از اول تولد دنبال حقوق خود است. اگر به بچه سه ساله ظلم كنيد آنچنان فرياد و گريه مي كند زيرا ظلم را اين كودك نيز نمي پذيرد. پس چگونه انسان بالغ بتواند اين ظلم حتي اگر با نام دين باشد سكوت كند؟ براي انقلاب كردن و جبهه رفتن نبايد فقيه باشيم ولي براي تشخيص عدالت در احكام بايد فقيه باشيم؟

به متحجران مي گوييم كه ما را دشمن و كافر بخوانيد. بگوييد از خارج پول دريافت مي كنند. بگوييد ضد انقلاب ولي ما تفسير خود را از دين داريم و نمي گذاريم فشار و اجبار شما ما را نابود كند. اضربوهن كه در قران آمده است بمعناي كتك زدن نمي دانيم و معناي رها كردن مي دانيم. پوشش سر و گردن را اجباري نمي دانيم و عمل مستحبي مي دانيم. استبداد ديني را نمي پذيريم. ايا فقط براي همين نو انديشي به خود اجازه مي دهند كه بگوييد كه بدتر از مشركان هستيم؟ اين چه نوع قرائت ديني است كه براي خود انتخاب كردند؟

با نمايندگان مبارزه مي كنند زيرا آنان مردم را محرم اطلاعات كشور مي دانند. يكي از بدترين نوع ظلم اين است كه حتي اجازه سخن ندهند. چرا با سايتهاي اطلاعاتي اين چنين برخورد مي كنند؟ چرا با روزنامه ها اين چنين برخورد مي كنند؟ ظلم آشكار متحجران قابل پنهان كردن نيست. ظلم اين افراد ترس را براي همه بوجود آورده است. نمايندگان از ظلم آشكار متحجران مي ترسند. اين ترس را نشانه قدرت مطلق خود مي دانند! چرا نوانديشان بايد هر كلام و هر حرف را روي ترازو قرار بدهند و بترسند كه شما از اين حرف چگونه استفاده مي كنيد؟ كدام نوا نديشي امروز مي تواند راحت و شفاف صحبت كند؟ حتي مجتهدان ترس دارند كه سخني بگويند كه شما آنان را دشمن بشر خطاب نكنيد. آيت الله صانعي نمي خواهد در راي گيري شركت كند، ولي چرا بايد به خارج سفركند؟ تحريم انتخاب انتصابي را از امام علي (ع) ياد گرفتيم.

فردا باز شاهد اين خواهيم بود كه مردم در انتخابات شركت نخواهند كرد ولي تلخ ترين چيز اين است كه بعد از اول اسفند باز نوانديشان ديني را مشرك و منافق مي خوانند و زنجير تحجر را به پاهاي آنان مي بندند. در اطاقهاي زندان بايد بنشينند و ظلم اينان را حتي بر خانوداه خود مشاهده كنند. اطلاع رساني بزرگترين گناه قرار گرفته است! متحجران معناي تازه ايي به سربداران داده اند، همه ما سربزندانداران هستيم.

حسين خداداد
Hosseeinkhodadad@hotmail.com

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/4801

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نوانديشي در دين شرك است! حسين خداداد' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016