اصلاح طلبان از جان ما چه مي خواهيد؟ حسين خداداد

سئوالي كه مردم ايران دارند خيلي ساده است ولي بي پاسخ مانده است. سئوالي كه همه ما داريم اين است كه دنبال چه هستيد؟ كساني كه شبانه روزي دم از اصلاحات مي زنند دنبال چه هستند؟ آيا اصلاح طلب ها گوش شنوا دارند؟ در پاسخ بايد اعتراف كرد كه گوش اصلاح طلب ها مانند محافظه كاران بسيار سنگين است. تا بحال چه مقدار به حرف و سخن دل مردم گوش كرديد؟ شما فرقي با محافظه كاران نداريد و فقط دنبال تقسيم قدرت بين خود و محافظه كاران هستيد. شما گاهي مانند آهن سعي مي كنيد در مقابل محافظه كاران بايستيد ولي خود در عمل نشان داديد بيشتر از همه قرائت محافظه كاران را مي پذيريد. تا كي تعارف تا كي مصلحت انديشي؟ سازشكاري و محافظت شما بيشتر از محافظه كاران است.
فكر كرديم اگر دو لايحه ريئس جمهور پذيرفته نشود مملكت را بهم مي ريزيد ولي با سري پايين فرموديد اين بهترين مصلحت است!

دنبال اصلاحات بي خطر هستيد. دنبال اصلاحات مهر و با بوسه هستيد. مشكل شما اين است كه در دل قرائت محافظه كاران را تنها قرائت ديني مي دانيد. اگر فقط دنبال تغيير ملايم در ساختار قدرت هستيد، كه راست و حسيني بگوييد. چرا شعار مردمسالاري ، قانون و آزادي مي دهيد؟ آيا مفهوم ازادي شما فرقي با محافظه كاران دارد؟ ايا آزادي را فقط براي چند تن از زندانيان خودتان فقط مي دانيد. آيا اتحاد شما فقط در بحث زندانيان سياسي است؟ مردم را مي دانم بكلي فراموش كرديد ولي مردم ازادي مي خواهند براي تمام مردم. آزادي براي جوانان. مردم دموكراسي واقعي مي خواهند نه دموكراسي آخوند ساخته كه استبداد بازي است.

شما كه هر حرف را كليشه بندي مي كنيد و هر وقت سعي كرديد دو تا حرف حساب را درك كنيد فرياد زديد دستمان بسته است و نمي توانيم. ضعفتان را روزانه براي مردم تعريف كرديد! از فلسفه بازي خسته شديم. از سخنان فردايي نيز خسته شديم. يكي بايد توان حرف امروز را داشته باشد كه بيان كند. ما ولايت وفقيه اينچنين نمي خواهيم. اين بيان خيلي سخت است؟ با هزار دعا و بزرگواري مي خواهيد بفرمايد مقام رهبري لطف بفرمايد و زورگويي را كمي كمتر كنند. اين چه نوع سخن گفتن است؟ فرياد بزنيد تو دهن ولايت مطلقه مي زنم اگر به مردم زور بگويد. چه كسي اولين بار جلوي مجلس ششم ايستاد؟ چه كسي نگذاشتند مطبوعات آزاد باشند؟ چه كسي صداي مجلس را گردن كلفتها بيان كرد؟ باز شما دست به سينه بزرگواري مي كنيد؟

اصلاحات مرد را قبول دارم ولي سئوالي كه باقي است كي اصلاحات زنده بود؟ در چه زماني اصلاحات مردانگي ايستادگي نشان داد؟ تحصن براي وكلات خود را براي دفاع از حقوق ملت نام گذاري كردند!. حقوق ملت يعني آزادي، ازادي كه خود هنوز موفق نشده ايد تعريف كنيد. آزادي كه در جهان امروز عرف است. شما اصل آزادي جهان امروز را در تضاد با دين مي دانيد پس فرق قرائت شما با محافظه كاران چيست؟

اصلاح طلب ها در خواب و خيال خود هستند و مانند گربه در جاده سياست حركت مي كنند. هميشه مي خواهند آهسته باشند و خدايي نكرده محافظه كاران ناراحت نشوند. حكم زندان، اعدام و رد صلاحيت را با جان خريديد و مردم را بپاي گريه براي خود دعوت كردند. اين است مبارزه؟ ايا مي خواهيد مبارزه كنيد؟ مشكل شما اين است كه فقط مي خواهيد قدرت بيشتر بين شما تقسيم بشود. شما مي خواهيد جبهه برويد ولي دست به مبارزه نبريد، مگر مي شود؟

اول در مورد آزادي صحبت كنيد و خود بدانيد دنبال چه نوع آزادي در ايران هستيد؟ اگر دنبال حجاب اجباري هستيد پس قرائت شما موازي قرائت محافظه كاران است. اتحاد شما فقط در ازادي زندانيان سياسي و تقسيم قدرت است و در هيچ نوع قرائتي اتحاد نداريد. چندين نامه به دولت اصلاحات نوشتم، چندين نامه به مجلس اصلاحات نوشتم نه فقط بي پاسخ ماند بلكه جز سخن خود ، سخني ديگري را قبول ندارند. بين شما و محافظه كاران هيچ فرقي نمي بينم. حال اگر هم به آرزوي خود رسيديد و محافظه كاران شما را در قدرت مطلق شريك كردند به مردم چه مي رسد؟ همين كه زنداني سياسي نداشته باشيم و مطبوعات حرف شما را چاپ كند كافي است؟ براي مردم چه فرقي مي كند كه همين سياست يك دست باشد و يا با اصلاح طلب ها تقسيم بشود؟ جنجال سياسي كه نان نمي شود براي مردم.

آقاي ابطحي اگر شما قدرت داشتيد و مي توانستيد كار كنيد براي مردم چه مي كرديد؟ آزادي براي جوانان را برگزار مي كرديد؟ شما كه نتوانستيد در مورد پوشش سر آزادي را بيان كنيد. آقاي رئيس جمهور چندين سال است مي گويد مي خواهم انجام بدهم ولي بي عمل مي ماند. نااميدي را بيشتر از هر زمان افزايش داديد. تا به اهداف خود و آزادي زندانيان كه دوستان نزديك شما هستند نتوانستيد حركتي بكنيد. آيا روش و قدرت مبارزه شما خنده آور نيست؟

از يك طرف شعار تحريم انتخابات از طرف ديگر شخص رئيس مجريه و مقننه خود پاي صندوق مي روند. شما خود مي دانيد دنبال چه چيزي هستيد؟ از يك طرف فداي ولايت مطلق مي شويد و از طرف ديگر مي گوييد استبداد بد است! مي گوييد ازادي بايد باشد ولي خود به نيروي نظامي دستور شليك مي دهيد. تا چند ماه قبل از انتخابات مگر همه شما نمي گفتيد بايد در انتخابات شركت كرد؟ مگر خانم شيرين عبادي نگفت؟ مگر روحانيت اصلاح طلب مردم را دعوت نكرد؟ شما كه اين همه به محافظه كاران اعتماد داريد پس از جان مردم چه مي خواهيد؟

با كدام صداي شما حركت كنيم؟ با كدام مقاومت شما ايستادگي كنيم؟ جوانان و دانشجويان تنها ماندند. اين هم خرداد ماه ديگري و اين هم تير ماه ديگري، شما چه برنامه ايي جز سكوت و سازش داريد؟ مردم را بايد روزانه به مقاومت و فشار دعوت كنيد، كه بنا نداريد. با بزرگواري مي خواهيد تغيير اندكي حاصل شود؟ اين را فراموش كنيد و ما را به حال خودمان بگذاريد. درك كرديم كه حكومت ديني جز استبداد سخني ندارد. كساني كه در دين آزادي نمي بينند در روش حكومت ديني مي خواهند آزادي را درك كنند؟ قرائتي كه با فشار و زور ساخته شده است چگونه با همان قرائت آزادي را مي توان برگذار كرد. هم حكومت روحانيت (استبداد) مي خواهيد هم حكومت دموكراسي! آيا يكي از اصلاح طلب ها تغيير ولايت فقيه مطلقه را توانست در جامعه بيان كند؟

فقط مي خواهم بگويم از سر ما چه مي خواهيم؟ ما اينهمه سواري به محافظه كاران داديم ولي حالا بايد سواري به اصلاح طلب ها بدهيم؟ اگر اصلاحات را مي خواهيد، برويد دنبال حقوق مردم. تظاهر ظاهري ديني را حذف كنيد. قداست دين را حفظ كنيد. نهضت آزادي از روز اول مي دانست چه مي خواهد، مجاهدين انقلاب اسلامي خوب حركت مي كنند. چرا مشاركت و مجاهدين انقلاب و نهضت ازدي اتحاد نمي كنند و در يك جبهه شروع مبارزه نمي كنند. بجاي سازش سازش تا پيروزي، بگوييد جنگ جنگ تا پيروزي.

حال اگر واقعا علاقه دارند به سئوالهاي مردم پاسخگو باشند و آشنا بشوند، خواهش مي كنم يك سايت اينترنتي سئوالهاي مردم را جمع آوري كند و جند سئوال را به راي بگذارد و 5 سئوالي كه از همه بيشتر راي مي آورد پرسيده بشود. هر ماه يك شخصيت معرفي بشود براي جواب دادن و فرصت كافي در نظر گرفته بشود. شايد به اين ترنيب خود را پاسخگو بدانند و با سخنان مردم اشنا بشوند.

حسين خداداد