«موسوي نميآيد» اين خبري بود كه ديروز به ا شكال مختلف توسط روزنامهها و خبرگزاريها تكرار شد. از همان روزهاي نخست مطرح كردن نام مهندس موسوي، اهل تحليل نيك ميدانستند كه وي به دلايل عديده كه ذكر مجدد آن لزومي ندارد، در صحنه حضور نخواهد يافت چنانچه برآنم دوم خرداديان نيز از آغاز ميدانستند كه «ميرحسين» نخواهد آمد و صرفا براي «زمانيابي» در جهت كشف جايگزين وي را به سكوت قانع ساخته بودند، اما مهمتر از نيامدن ميرحسين موسوي فهم تحولاتي است كه در پي اعلام خبر رسمي عدم حضور وي در جبهه دوم خرداد رخ خواهد داد.
براي نگاشتن سناريوي محتملتر لازم است يك واقعيت مورد اذعان قرار گيرد و آن اين كه آن سوي تيتر «موسوي نميآيد»،«هاشمي ميآيد» است، پس در صورت قطعيت حضور «هاشمي رفسنجاني» (كه بزودي «چرايي» آن را در تحليلي خواهم نگاشت) و نيامدن «ميرحسين موسوي»، در جبهه دوم خرداد چه اتفاقاتي خواهد افتاد؟
1 - مجمع روحانيون مبارز، به سه گرايش – البته نه چندان آشكار – تقسيم خواهد شد. بخشي بر كانديداتوري «كروبي» توافق خواهند كرد، گروهي با هدايت «انصاري» خط ارتباط با «هاشمي» را پديد خواهند آورد – و گروهي با محوريت «ابطحي» به سمت كانديداي مشاركت خواهند رفت – البته در هر حال اين سه گرايش نمود جدي بيروني نخواهد يافت و «كروبي» تحت حمايت «مجمع روحانيون» به احتمال زياد به صحنه وارد خواهد شد.
2 - جبهه مشاركت: اين جبهه كه از متن تحولات جبهه دوم خرداد به حاشيه رانده شده است، در گام نخست به سراغ كانديداهايي چون «معين» يا... خواهد رفت و در صورت رد صلاحيت فرضي، در حاشيه اعتراضي خواهد نشست ولي در هر صورت اختلافشان با مجمع روحانيون آشكار خواهد شد زيرا قصد حضور به عنوان بازيگر نقش دوم در انتخابات رياست جمهوري را ندارند.
3 - مجاهدين انقلاب: اين گروه هم كه به حاشيه رانده شده است در ظاهر استراتژي «سكوت در مصاديق و صدور بيانيه در مباحث كلان» را دنبال خواهد كرد و در لايههاي پنهان خواهد كوشيد با ارتباط دوسويه با مجمع روحانيون و مشاركت،نقش «جمع كننده» را ميان اين دو داشته و مانع ژرف گرديدن شكاف دروني دوم خرداد شود. در عرصه معرفي كانديدا هم اين تشكيلات به صورت جدي و راسا وارد نخواهد شد.
4 - ملي - مذهبيها و نهضتيها: اين جريان در عرصه آشكار سياست عملي كم تحركتر شده و خواهد كوشيد در عرصه علني به اتخاذ مواضع حقوق بشري و... روي آورد و در پنهان لابيهايي را با همه طرفها برقرار كند تا حاشيه امنيتي لازم را براي حفظ خود به وجود آورد.
5 - احزاب همبستگي و مردمسالاري و...: اين احزاب كه از تنگنظري و ديكتاتوري حزب مشاركت به تنگ آمده بودند، افول حزب مشاركت را زمينهاي براي فعاليت خود ديده و خواهند كوشيد با معرفي كانديداي مستقل، در حوزه خبرسازي مجددا فعال شوند و با موازيسازي شعارها با شعارهاي سابق مشاركت (البته با ديدي نو) به گردآوري بخشي از نيروهاي ريزش شده مشاركت و دوم خرداد بپردازند.
advertisement@gooya.com |
|
6 - حزب كارگزاران،حزب اسلامي كار، خانه كارگر و...؛ جريان هوادار «هاشمي رفسنجاني» در جبهه دوم خرداد را سامان خواهند داد و طيفهاي تكنوكرات و نيز متوحش از صعود سختگيران! «اصولگرا» را توسط رسانههاي خود نظير «شرق» هوشمندانه به سوي كانديداي مطلوب خود مديريت خواهند كرد. در هر صورت، از اين پس جبهه دوم خرداد متمركز به عنوان يك جريان تشكيلاتي، ديگر وجود نخواهد داشت و همانگونه كه پيشبيني ميشد، افزايش احتمال حضور هاشمي،معادلات را كاملا تحتالشعاع قرار داده است و لرزههايي سخت بر پيكره جبهه خاطرهگونه دوم خرداد افكنده است، در هر حال صحنه سياسي درآينده نزديك تحولاتي مهم را خواهد ديد. تحولاتي كه تبعات آن به هر كجا سرخواهد كشيد.