يكشنبه 3 آبان 1383

نوانديشان و اصولگرايان جناح ارزشگرا، امير محبيان

جناح موسوم به ارزشگرا در عرصه کسب مجدد عرصه های قدرت شديدا فعال شده است و نمودارهای پيروزی آن آينده ای روشنتر از قبل را نشان می دهد. اين جناح و ماهيت سياسی و اجتماعی آن چيست؟ و چه آينده ای برای آن قابل پيش بينی است؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

جناح موسوم به ارزشگرا در عرصه کسب مجدد عرصه های قدرت شديدا فعال شده است و نمودارهای پيروزی آن آينده ای روشنتر از قبل را نشان می دهد. اين جناح و ماهيت سياسی و اجتماعی آن چيست؟ و چه آينده ای برای آن قابل پيش بينی است؟
شاخصه های جناح ارزشگرا:
1. ريشه داری اجتماعی:جناح منتقد دولت که برآن نام های متفاوتی از راست و محافظه کار تا اصولگرا و ارزشگرا اطلاق شده ؛ جريانی است که بيگمان ريشه های عميق در باورها و ارزش های عرفی و دينی ايران دارد .شايد درست تر آن باشد که اين جناح را از منظر سياسی يکی از وجوه جريانی عميقتر در ايران بدانيم که بر اهمييت و ريشه های دينی و ملی جامعه ايرانی همواره انگشت تاکيد نهاده است و چه بسا افرادی که هرچند به لحاظ سياسی همسوی جناح منتقد دولت بشمار نمی روند و گاهی در برابر آن نيز صف آرايي می کنند ولی کاوشی در آراء و عقايد آنان، نشانه هايي شفاف از دغدغه ها و انديشه های مشترک را به نمايش می گذارد. پس ريشه های اجتماعی اين جريان از ريشه های سياسی آن عميقتر و فراگيرتر است.
2. محافظه کاری: شکی نيست که جناح ارزشگرا به دليل دغدغه های جدی نسبت به ارزشهای اجتماعی و دينی نسبت به هر حرکتی که آينده و ريشه ای اين ارزش ها را مورد تهديد قرار دهد واکنش نشان داده و اصولا در مورد آينده و فرآورده های تهديد گر نوين با نگاه تا حدودی شکاکانه می نگرد. همين ديدگاه، اين جناح و جريان را ظاهرامحافظه کار می گرداند .اما اين محافظه کاری را نمی توان به صورت ساده انگارانه با مدل های غربی تحليل و تفسير نمود.گرايش محافظه کارانه اين جريان خود درون يک طيف قرار می گيرد که در دوسوی آن، دو نگاه با فاصله زياد قرار دارد. از يک سو گرايشی که گذشته را به يکباره تقديس نموده و آينده را پر آسيب می داند؛ اينان جهان را گرفتار آنتروپی در حال ازديادی می دانند که سياهی محض آينده بی ترديد آنست و در مقابل گرايشی که اصلاح طلبانه ضمن ارج نهادن بر سنت ها و باورها و ارزشهای جامعه ايرانی با نگاهی به آينده می کوشد از موضع انتقادی به گذشته نگريسته و آينده را بر ستونهای محکم و استوار گذشته ای بناسازد که به دستاوردهای نوين جامعه بشری نيز نگاهی مثبت هر چند انتقادی از پايگاه سنت ها و ارزش های بومی دارد.
3. دين گرايي : جناح ارزشگرا محل تلاقی دو جريان قدرتمند در ايران است .نخست جريان بسيار ژرف و عميق دينی و ديگری ارزشها و گرايش های ملی بازمانده از گذشتگان.(و البته اين با باستان گرايي فاشيستی يا ملی گرايي منفی متعصبانه فاصله بسيار دارد) . هيچ پژوهش گر بدور از تعصبی نمیتواند اين حقيقت را منکر گردد که بر هم آميختگی فرهنگ ايرانی با ارزش ها و آموزه های اسلام در ايران به حدی است که فرهنگ ملی غير دينی در ايران تا حدود زيادی غير قابل تصور مینمايد. از اينرو ؛ جريان ارزشگرا خواسته يا ناخواسته به حامل ارزش های دينی و دينگرايي در ايران معاصر مبدل شده است و اين وافعيت جايگاه آن را از منظر محققين به سطح غير قابل انکاری ارتقاء می بخشد از اين منظر پيوند حوزه ها و حاملان سنتی انديشه دينی با اين جريان( هر چند مطلق نباشد) برجسته و قابل اعتناء است.
آينده ای پويا
حال با اين سه شاخصه که هرکدام به تنهايي دارای اهمييت غير قابل توصيفی در راستای تاثير گذاری بر سرنوشت ايران و ايرانی است ؛ چه آينده ای برای اين جريان تاثير گذار قابل پيش بينی است؟
1. برآنم حتی اگر اين جريان از صحنه سياسی بدلايلی کنار زده شود همواره اين پتانسيل اجتماعی قادر است آن را مجددا به صحنه باز گرداند. آنچه که در دوم خرداد 76 رخ داد و بازگشت مجدد اين جريان در سال و ماههای اخيربيش از آنکه از درايت گردانندگان اين جريان حکايت کند(که البته بی تاثير نبوده است) نشانه اين واقعيت است که جريان ريشه دار ارزشگرا ضعيف شدنی هست ولی مردنی نيست.
2. اين جريان با حفظ دغدغه های اصيل خود که ذکر آن رفت ؛ در مواجهه با واقعيت های اجتماعی و سياسی به دليل وجود گرايش های متفاوت درون خود عليرغم وحدت در مبنا واکنش های متفاوتی را نشان خواهد داد و اين امر حاکی از وجود چند گرايش مهم درون آنست.
3. بر خلاف آنچه که مخالفان جريان ارزشگرا می کوشند به نمايش گذارند؛ اين جريان به هيچوجه متصلب و قالبی و سطحی نيست و روابط درونی آن نيز بر پايه روابط مکانيکی شکل نگرفته است. تعاملات درون جناح منتقد برای آنان که بر اساس واقعيت ها ی ملموس و نه اذهان متصلب خصمانه می نگرند از پويايي ويژه ای برخوردار است . به همين دليل نگارنده جريان مذکور را عقيم ندانسته و براين باوراست که تجلی دو گرايش فرعی ولی مهم نوانديشان دينگرا از يک سو واصولگرايان از سوی ديگر دليلی روشن بر پويايي اين روابط است .
4. در آينده نزديک دو گفتمان ظهور يافته نوانديشان و اصولگرايان درون جناح منتقد با طرح ديدگاهها و مبانی فکری و آرمانهای سياسی خود عملا خواهند کوشيد تحليلهای خود از شرايط روز و نيز برداشت خود از بايدها و نبايد های آينده را به بدنه جناح منتقد منتقل نمايند . حرکتی که از مدتها پيش به آرامی آغاز گرديده و در آينده درخلاء جريان دوم خرداد ظهور بيشتری خواهد داشت.
5. نوانديشان و اصولگرايان جناح منتقد بر اساس آنچه که مشاهده می شود با دقت در حال تدوين نگرشهای خود بوده و احتمالا مانيفست و پلاتفرم خود را برای مديريت جناح، درون بستر اجتماعی ارايه خواهند نمود. نقاط اشتراک مبنايي اين دوگرايش درون جناح منتقد دولت ضمن آنکه امکان چالش فکری را به آنها می دهد از بروز شکاف سياسی نيز جلوگيری خواهد نمود.
واقعيت آنست که نبايد از ظهور غير قابل اجتناب اين دوگرايش طبيعی درون جناح منتقد نگران شد بلکه بايد با هشياری آن را در مسير مصالح ايران و نظام اسلامی به مثابه دو نيروی همگرا به کار گرفت.

دنبالک:
http://akhbar.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/13481

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نوانديشان و اصولگرايان جناح ارزشگرا، امير محبيان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016