سخنان ديروز آيت الله خميني با اصلاح طلب هاي امروز، حسين خداداد

از مدير سايت گويا تشكر مي كنم كه اجازه سخن به همه نوع تفكر مي دهد و همچنين تاسيس وبلاگ را تبريك مي گويم و موفق باشيد.
نظر شخصي خودم را به اصلاح طلب ها مي گويم كه محافظه كاران اگر بدتر از خوارج نيستند ولي مي توان آنها را همرديف دانست. در اين مورد فكر كنيد و بدانيد كه امام علي (ع) مي گويد و لم يكن ليجتري عليها احد غيري- هيچ مسلمان ديگر، هيچ يك از صحابه پيغمبر چنين جراتي را به خود نمي داد كه به روي اينها شمشير بكشد، ولي من كشيدم و افتخار مي كنم كه كشيدم. واشتد كلبها اين جمله عجيب است. يعني هاري اين سگها داشت فزوني مي گرفت. سگ هار هر كسي را كه گاز بگيرد هار مي كند. علي (ع) مي گويد اين مقدس مآبها به صورت يك سگ هار در آمده اند. در زمان خلافت امام اينها مشكل اصلي امام بودند و اينها امام را به شهادت رساندند. هرچقدر در طول تاريخ به اسلام ضربه وارد كردند همين مقدسين مقدس نما بودند و هستند.
قبل از سخنان آيت الله خميني، براي مقدمه قسمتي از نوشتار ايت الله مطهري را بيان مي كنيم.
كتاب استاد مرتضي مطهري- پيرامون انقلاب اسلامي :
صفحه 39- يكي از راههاي شناخت انقلاب، بررسي كيفيت رهبري آن انقلاب و نهضت است. از نظر رهبري اينطور نبود ... آن رهبر براي مردم تعيين خط مشي كند.
صفحه 67- ولايت فقيه به اين معني نيست كه فقيه، خود در راس دولت قرار بگيرد و عملا حكومت كند. ولايت فقيه نقش يك حاكم نيست.
فقيه را بايد خود مردم انتخاب بكنند. اگر انتخاب فقيه انتصابي بود و هر فقيهي، فقيه بعد از خود را تعيين مي كرد، جا داشت كه بگوئيم اين امر، خلاف دموكراسي است.
صفحه 14- همانطوري كه رهبر و امام ما مكررگفته اند در حكومت اسلامي احزاب آزادند، هر حزبي اگر عقيده غير اسلامي هم دارد، آزاد است.
صفحه 46- در دولت اسلامي نبايد به هيچ وجه ظلم و اجحافي به كسي بشود. حتي اگر اين فرد يك مجرم واجب القتل باشد.
يه مناسبتي رفته بودم خدمت جناب آقاي مهندس بارزگان( در چاپهاي جديد نام جناب آقاي مهندس بازرگان نوشته نشده است و بنده در چاپ 59 دفتر انتشارات اسلامي- شركت افست سهامي عام نقل مي كنم)، شنيدم كه پاسداراني كه آنجا بودند از اعدامهاي انقلابي گله مي كردند و مي گفتند اين جانيها ارزش گلوله خوردن ندارند و بايد آنها را زنده زنده به دريا انداخت. بايد به اين جوان تذكر داد كه از نظر منطق اسلام حتي اگر كسي هزاران نفر را كشته باشد و مجازات صد بار اعدام هم براي او كم باشد، باز هم حقوقي دارد كه آنها بايد رعايت شوند.
صفحه50- تنها طريق درست برخورد با افكار مخالف همين است ( مجمع عمومي چند هزار نفري) و الا اگر جلوي فكر را بخواهيم بگيريم اسلام را شكست داده اي، جمهوري اسلامي را شكست داده ايم.
...بعد يك روكش اسلامي روي آن بكشيم. نتيجه اين مي شود كه همين اشخاص كه با شوق به اسلام روي آورده بودند و همان افكار التقاطي را بنام اسلام پذيرفته بودند، بعد از معلوم شدن حقيقت، باشدت و سرعت از اسلام گريزان مي شوند.
...حق حاكميت فقيه، يا به بيان عده اي استبداد فقها ، اين بر ضد حاكميت ملي است و عملي ارتجاعي محسوب مي شود.
...صريحا گفته مي شود كه هيچ قانوني كه بر ضد قوانين اسلام باشد، قانونيت ندارد.
صفحه 66- هيچكس نمي خواهد اسلامي بودن جمهوري را بر مردم تحميل كند.
صفحه 99- مردم ايران انقلاب اسلامي كرده اند، در آن صورت مي بايد سؤال رفراندم هم درباره جمهوري اسلامي باشد.
( يادمان باشد آيت الله خميني در اول انقلاب در بهشت زهرا فرمودند كه هر نسلي حق انتخاب نوع حكومت دارد و انتخاب نسل قديمي محترم ولي ما نيز حق انتخاب داريم).

اگر اجازه بدهيد كمي نيز از كتاب ولايت فقيه آيت الله خميني نقل مي كنيم.
در فصل اختلاف حكومت اسلامي با ساير طرز حكومت ها اينچنين مي نويسند: حكومت اسلامي نه استبدادي است، نه مطلقه، بلكه مشروطه است. مي نويسند: ..در حكومت اسلامي بر خلاف رژيم سلطنت...دفتر مخصوص... و ديگر لوازم سطلنت نيست. تشكيلات اداري زائد و طرز اداره توام با پرونده سازي و كاغذ بازي كه از اسلام بيگانه است خرجهائي بر بودجه مملكت تحميل مي كند كه از خرجهاب حرام نوع اول كمتر نيست. اين سيستم اداري از اسلام بعيد است. اين تشريفات زائد كه براي مردم جز خرج و زحمت و معطلي چيزي ندارد از اسلام نيست. اما حالا اين تشكيلات اداري دادگستري و تشريفات آن خدا ميداند چقدر زياد است و تازه هيچكاري هم از پيش نميبرد. ... حكومت اسلامي حكومت قانون است نه خودسري و نه حكومت اشخاص بر مردم. اصلا اسلام غريب است. و لم يبق الا اسمه...( از اسلام چيزي نمي ماند جز اسمش) مي نويسند: جامعه اسلامي در چه حالي است و فحشاء و فساد چگونه رواج پيدا كرده... اگر فقيهي بر خلاف موازين اسلام كاري انجام داد-خودبخود از حكومت منعزل است. در حكومت اسلامي همه در امان قانونند، مردم در دائره مقررات شرعي آزادند. بعد آيت الله خميني مي نويسند: آزادي دارند و حكومت عدل اسلامي چنين است. مثل حكومتها (ظالم) نيست كه امنيت را از مردم سلب كرده اند، هر كس در خانه خود ميلرزد كه شايد الان بريزند و كاري انجام دهند. تبعيد مي كردند و حبس مي كردند چون حكومت اسلامي نبود. هر گاه حكومت اسلامي تاسيس شود همه در سايه قانون با امنيت كامل بسر مي برند... نه تنها نظم اسلام در كشورهاي اسلامي بر قرار نيست و قوانين ظالمانه و فاسد كننده بجاي قانون اسلام اجراء مي شود بلكه برنامه هاي اسلام در ذهن خود آقايان علما هم كهنه شده. اسلام يعني براحتي زندگي كند و بيم نداشته باشد. اينكه مردم از اين حكام ميترسند براي اين است كه حكومت آنها روي قواعد و قوانين نيست، قلدري است... ولي براي عموم مردم ترس و نگراني مفهوم ندارد.
در فصل آخر به نام اصلاح مقدس نماها اينچنين آيت الله خميني مي نويسند: اينگونه افكار ابلهانه كه در ذهن بعضي وجود دارد... اينها افكار جماعتي است كه به مقدسين معروفند و در حقيقت مقدس نما هستند نه مقدس. بايد تكليف خود را با آنها معلوم سازيم. چون اينها مانع اصلاحات و نهضت ما هستند و دست ما را بسته اند.

از آقاي خاتمي و اصلاح طلب هاي امروز بايد پرسيد چرا براي اسلام قيام نمي كنند؟

اين هم قسمتي از سخنان آيت الله خميني

بسم الله الرحمن الرحيم
خطري كه معاويه و يزيد براي اسلام داشتند اين نبود كه غصب خلافت كردند بلكه خطري كه اين ها داشتند اين بود كه مي خواستند اسلام را بصورت سلطنت در بياورند. قيام براي خدا شكست ندارد هر گاه ديديد كه دين خدا در معرض خطر است براي خدا قيام كنيد. اميرالمؤمنين مي ديد كه دين خدا در خطر است و معاويه آن را وارونه مي كند براي خدا قيام كرد امام حسين هم همينطور براي خدا قيام كرد اين مطلبي است كه براي يك زمان خاصي نيست موعظه خدا هميشگي است هر وقت ديديد كه بر ضد اسلام حكومت انساني اسلامي اقدام كردند و خواستند مسائل اسلام را به اسم اسلام از بين ببرند بايد قيام كنيد از اينكه شايد نتوانيد يا شكست بخوريد نترسيد.

وقتي ما و شما ديديم كه يك حكومت، اسلام را وارونه مي كند و به اسم عدالت اسلامي، ظلم را ترويج مي دهد و اسلام را اين چنين معرفي مي كند بايد قيام كنيم. يك وقت كسي مي گويد من كاري به اسلام ندارم در اين مورد تكليف انسان سبك تر است اما يك وقت كسي قران چاپ مي كند و زيارت حضرت رضا (ع) مي رود، نماز مي خواند، حرفهايش هم اين است كه ما عدالت انساني را اجراء مي كنيم، ما مي خواهيم ترويج اسلام بكنيم، اما درست اسلام را وارونه جلوه مي دهند و عمل مي كنند، اينجا است كه اسلام در خطر است و تكليف مشكل.

وقتي احكام اسلام را در خطر ديديد بايد براي خدا قيام كنيد. گاهي تقيه حرام است آن وقتي كه انسان ديد دين خدا در خطر است نمي تواند تقيه كند. در ان وقت بايد به هر صورتي كه مي شود قيام كرد. اكنون ما بايد محتواي اسلام را واقعيت اسلام را در ايران پياده كنيم ما همه مان به جمهوري اسلامي راي داديم ولي با راي تنها اسلام نمي آيد، رسميت مملكت ايران اكنون جمهوري اسلامي است، اما محتواي اسلام بايد در آن جمهوري اسلامي تحقق پيدا كند فقط ما بگوئيم جمهوري اسلامي و همه جهاتش غير اسلامي باشد كه اسلام نمي شود. محمد رضا خان هم مي گفت اسلام، مي گفت اسلام را قبول دارم.

اگر يك كسي در حكومت دخالت مي كرد و مي گفت بايد اين حكومت صحيح باشد انرا ( ضد امنيت ملي) ننگ مي دانستند و اين تبليغات شاطين بود كه مي خواستند صورت اسلام را نگه دارند و ما را مشغول به همين صورتها بكنند و محتوي در كار نباشد تا كارهايشان را انجام بدهند. محتواي اسلام كه مهمش قيام و نهضت براي خدا است. قيام لله، جلوگيري از مفاسد از ريشه كن كردن ريشه هاي فاسدي كه الان بين مردم منتشر هستند. آن چيزي كه ما مي خواهيم الان نشده است، به جمهوري اسلامي راي داديم و آن رژيم رفت و يك رژيم ديگري آمد ولي بايد همه چيز اسلامي بشود. من ديدم يك مملكتي كه زاغه نشينهائي آن چناني داشته باشند و مردم بفكر اينها نباشند، اين مملكت مملكت اسلامي نيست. صورتش اسلامي است اما محتوي ندارد.

حالا بخواهند بجان مردم بيفتند و تلافي كنند، اگر اينطور باشد آن روحيه اسلامي از دست رفته است. نگوئيد كه حالا گذشت هر كس برود سركار خودش هر روز مي آيند و به ما شكايت مي كنند كه چقدر گرانفروشي شده، چقدر قاچاق شده، هروئين فروشي چقدر، ترياك چقدر، اگر آن تحول روحي كه در برهها اي از زمان بود برگردد خوف اين هست كه جهات ديگر هم برگردد.
وسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوي خميني
قم – فيضيه- اقامتگاه 58/3/9
گرفته شده از كتاب امام خميني- نقش روحانيت در اسلام- انتشارات دارالفكر- قم- خيابان ارم تلفن 3646- چاپخانه پيروز قم.

در پايان فقط يك حديث از كافي، كتاب فضل علم ، باب 13
رسول اكرم (ص) مي فرمايد: فقها امين و مورد اعتماد پيامبرانند تا هنگامي كه وارد دنيا نشده باشند. گفته شد: اي پيامبر خدا ! وارد شدنشان به دنيا چيست؟ مي فرمايد: پيروي كردن از قدرت حاكم. بنابراين اگر چنان كردند بايستي از آنها بر دين نتان بترسيد و پرهيز كنيد.

با تشكر و آرزوي موفقيت.