شنبه 16 مهر 1384

طنز تحریم اقتصادی در دولت اسلامی، خدايار آفام

در بسیاری از موارد در پس اخبار کارهای سیاسی حکومت اسلامی طنز تلخی پنهان است که قیل و قال ها و پراکنده گوئی های معمول و روزانه روحانیون و نیز سرعت تحولات سیاسی ایران مانع لمس آن میشود. مثال ها بسیار زیاد هستند و بقول مردم دل خوش میخواهد و کمی آسودگی خیال تا تنها به دلقک بازی های آیت الله حسنی نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی توجه نکنیم و ببینیم که در حکومت روحانیون دست روی هرکس بگذاریم خود یک دلقک تمام عیار سیاسی است.

زمانی که هدف وسیله ای را توجیه میکند، مکرر و روزانه میبینیم که دروغ پیش پا افتاده ترین و اولیه ترین وسیله هموار کننده راه آنها است. برادران و خواهران، در پس قیافه های اخمو و تلخ، هزار معلق سیاسی و حتی اخلاقی میزنند تا ملغمه ای از اخبار جعل شده و تفسیرهائی دروغین و من در آوردی را لباس سیاستگری و دولت مداری بپوشانند. این سیاست گری و دولت مداری چون از جنس زمانه نیست هر چقدر هم پوشیده از مکر و تزویر باشد باز هم بسیار ناشیانه است و در درون خود طنزهائی تلخ را پنهان کرده اند. برای مثال:

تمامی دعوای کنونی آژانس بین المللی انرژی اتمی و اکثریت کشورهای جهان با رژیم روحانیون بر سر این است که دولت اسلامی دست از فعالیتهای پنهانی خود برای تولید اورانیوم غنی شده که در تولید بمب اتمی مورد استفاده قرار میگیرد بر دارد و گرنه پرونده ایران برای تصمیم گیری و تحریم اقتصادی به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده خواهد شد. از کسی هم پنهان نیست که مجازات ایران در شورای امنیت در درجه اول از طریق تحریم بین المللی خرید نفت ایران شروع خواهد شد چرا که صادرات نفت شاهرگ حیات اقتصاد وابسته و مصرفی ایران است. اگر بنا بر منطق و عقل باشد دولت اسلامی نباید از این مجازات خوشحال باشد. مجازات تحریم اقتصادی برای حکومتی که فاقد پشتوانه اقتصادی داخلی مستقل و مستحکم است و از حمایت مردم کشورش برخوردار نیست بسیار تلخ، مسئله زا و پر خطر میتواند باشد.

اما با تعجب می بینیم که باز هم در دولت روحانیون آب سر بالا میرود و حکومتگران شیپور را از سر گشاد آن میزنند. از سال 1282 شمسی که اولین محموله های نفتی ایران از طریق خط لوله از مسجد سلیمان به بندر آبادان و از آنجا به کشور های غربی صادر شد تا به امروز که بیش از یک قرن از این آغاز میگذرد هیچگاه ایران تا باین اندازه وابسته اقتصادی به غرب نبوده است. بی اغراق، دولت اسلامی حالت بیمار چماق بدستی را دارد که در بستر مرگ است و تنها با سرم صادرات نفت و واردات کالاهای مصرفی به حیات خود ادامه میدهد. در همین حال بیمار فریاد میکشد و عمامه به زمین میکوبد که اگر نگذارند اورانیوم لازم را برای استفاده نظامی تولید کند او سرم را از بدن در حال مرگ خود بیرون خواهد کشید.

برای اینکه توضیح دهم چرا نیاز حکومت به صادرات مواد نفتی مشابه سرمی است به تن بیمار لازم است به چند آمار رسمی رژیم اشاره کنم. برابر اعلام بانک مرکزی میزان واردات رسمی ایران ( کاری به 140 اسکله قاچاق نداشته باشیم ) در چهار سال پایانی دولت آقای خاتمی از مرز 106 میلیارد دلار گذشته است . این میزان واردات هرگز در تاریخ ایران سابقه نداشته است. در همین 4 سال دوم خاتمی مجموع صادرات غیر نفتی ایران ( صادراتی که در صورت تصمیم شورای امنیت سازمان ملل متحد آن هم مشمول تحریم میتواند بشود) تنها 23 میلیارد دلار بوده است. همین دو رقم را که نگاه کنیم میزان وابستگی سرگیجه آور ایران به نفت و واردات مواد مصرفی را میتوانیم لمس کنیم. اجازه بدهید برای درک بیشتر فاجعه حکومت روحانیون به آماری که « نشریه بررسی های اقتصادی خاورمیانه» ارائه داده است مراجعه کنیم که بر اساس آن ایران تا پایان سال 2005 میلادی ایران بیش از 5 میلیارد دلار صرف واردات بنزین خواهد داشت.(خبرگزاری مهر ۱۳۸۴/۰۴/۲۴ ) آمار این نشریه اقتصادی بهیچوجه از واقعیت دور نیست. آقای حسین كاشفی مديرعامل پخش فرآوردههاي نفتي در گفتگو با خبرگزاری ايسنا خبر داده است که مجلس با برداشت ٤/٢ ميليارد دلار دیگر از حساب ذخيره ارزي براي واردات بنزين برای مصرف پیش بینی نشده 6 ماهه دوم سال 1384 موافقت كرده است.(خبرگزاری ایسنا1384/06/11 )

تحریم اقتصادی غرب از سوی رژیم گاه جنبه تهدید های بسیار خنده آورتری هم بخود میگیرد. هفتم مهرماه خبر گزاری آریا گزارش داد که آقای لاریجانی دبير شوراى عالى امنيت حکومت گفته است: «فعلا دليلى براى خروج از NPT نداريم، اما اگر آنان بخواهند با زور ما را به اجراى تصميمات خود مجبور كنند، در آن صورت فكر ديگرى مىكنيم.» این تهدید توخالی دبیر امنیت حکومت یادآور حکایتی است از ملا نصرالدین که میگویند: « روزی ملا با شکم گرسنه وارد روستائی شد و به مردم ساده دلی که دور او جمع شده بودند با تندی گفت هرچه زودتر یک غذای حسابی و جای خواب و استراحت برای من آماده کنید و گرنه با شما هم همان کاری را میکنم که با مردم ده قبلی کردم! ( یا به بیان بی مثال آقای لاریجانی: فکر دیگری میکنم!). مردمان ساده دل ده غذای خوبی به ملا دادند و جای خواب شب او را هم فراهم کردند. فردا صبح که ملا میخواست از آن ده برود روستائیان از او پرسیدند که: «ملا بالاغیرتأ بما بگو با مردم ده قبلی که به تو غذا و جای خواب ندادند چه کردی که اگر ما هم به تو غذا و جای خواب نداده بودیم دچار آن میشدیم؟» ملا جواب داد که:

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

« هیچ تنها کاری که میتوانستم بکنم و کردم این بود که از ده آنها بیرون آمدم!». مشکل برادر پاسدار لاریجانی این است که کشور های جهان و مردم آن «روستا» و «روستائیان» قصه ملا نصر الدین نیستند تا برای آنها « فکر دیگری» بکند!
دچار هیچ توهمی نشویم؛ دولت روحانیون که زیر نعلین خود ایران را به عقب مانده ترین و وابسته ترین کشور حوزه خلیج فارس تبدیل کرده، در رابطه با تحریم نفتی مزاح میکند، دروغ میگوید و خدعه می ورزد. اینها برای بقای خود نه تنها ایران را ویران کرده، فروخته و خواهند فروخت بلکه هیچ ابائی از فروش دین اسلام که مدعی آنند هم ندارند. رژیم ولایت فقیه از جنگ و از تحریم اقتصادی و از هرگونه رویاروئی با غرب بشدت هراس دارد و در عمل فرار میکند. سلاح آنها ایجاد هرج و مرج و آشوب و توسل به تروریسم است و نه رویاروئی مستقیم. مشکل امروز حکومت روحانیون «مسئله بقاء» است و آنها بقای خود را با تحریم نفتی به خطر نخواهند انداخت . کلام آخر حکومت روحانیون با قوی تر از خود و در موقعیت ضعف که قرار میگیرد سازش است. دو شاهد عمده آن واقعه گروگانکیری دیپلمات های آمریکائی در سال 1358 و نیز جنگ 8 ساله ایران و عراق است که در هر دو پس از تحمیل خسارات بسیار شدید و غیر قابل جبران به منافع ملی مردم ایران در نهایت از تمامی مواضع« اصولی » خود که برچسب ایدئولوژیک و مارک دینی هم داشتند عقب نشینی کرده و به سازش هائی پر خسارت تن داد.


خدایار آفام
16 مهرماه 1384

khodayarafam@hotmail.com

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'طنز تحریم اقتصادی در دولت اسلامی، خدايار آفام' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016