فتنه افراسياب، حسين شريعتمداری، کيهان
۱- رستم همه در اين انديشه بود که فرزند گمشده خويش «سهراب» را بيابد و با اين دغدغه که پدر را آرام نمی گذاشت، کوه و دشت را زير پا می گذاشت. آن سوی ديگر، سهراب نيز در فراق پدر بی تاب بود و در جستجوی او که به چهره نمی شناخت، اين سوی و آن سوی می رفت و به هرجا که اندک اميدی به يافتن پدر داشت با پای سر می شتافت. سرانجام، پدر و پسر به هم رسيدند و با نقطه وصل فاصله ای کمتر از يک تار مو داشتند. اما در اين ميان، افراسياب که بدخواه هر دو بود، سهراب را گفت؛ آن پهلوان سپيدموی مانع ديدار تو با پدر است، آن يل سپيدموی رستم بود و در ديگرسوی، رستم را نهيب زد که آن پهلوان جوان، رخصت ديدار تو با پسر نمی دهد، آن پهلوان جوان سهراب بود. هر يک را جداگانه وسوسه کرد که مانع ديدار از ميان بردارد و چنين بود که رستم و سهراب به هم آويختند بی آنکه بدانند هر يک گمشده ديگری است و آمده اند تا بهم آميزند و دمار از تورانيان برآورند. افراسياب از توران بود. ماجرا زياد به درازا نکشيد و پدر و پسر يکديگر را شناختند. رستم بازوبند سهراب را ديد که مادرش تهمينه بر بازوی او بسته بود. اما ديگر دير شده بود و اين شناسايی هنگامی دست داد که خنجر رستم پهلوی سهراب را شکافته بود. سراسيمه نوشدارو طلبيد، ولی نوشداروی بعد از مرگ سهراب را چه سود؟! ديگر، کار از کار گذشته بود.
۲- ديروز فراکسيون اصولگرايان مجلس به منظور تصميم گيری درباره وزير کشور پيشنهادی دولت، جلسه ای داشته اند که اقدامی پسنديده با هدف اتخاذ تصميم های مناسب و سنجيده است. اما گزارش های رسيده حاکی از آن است که در اين نشست، نمايندگان موافق و مخالف بيشتر از آن که درباره صلاحيت وزير پيشنهادی بحث و تبادل نظر کنند از گلايه ها و دغدغه های خود نسبت به برخی از عملکردهای دولت سخن گفته اند که شماری از اين گلايه ها نه فقط قابل ملامت نيست بلکه از سر دلسوزی برای نظام و برخاسته از دغدغه و نگرانی نمايندگان محترم برای جبهه اصولگرايان و تداوم خدمت آنان به مردم بوده و هست. گلايه هايی نظير آن که چرا علی رغم مواضع و عملکرد ناپسند و پرآسيب فلان معاون رئيس جمهور و در حالی که بسياری از دلسوزان با ارائه دلايل منطقی برکناری او را به مصلحت دولت و نظام می دانند، آقای احمدی نژاد حاضر به عزل وی نيست. و يا، چرا بعد از رأی اکثريت اصولگرايان مجلس به استيضاح آقای کردان، دولت در يک اقدام غيرمنتظره که رنگ و بوی- خدای نخواسته- لجبازی دارد، معاونان پارلمانی وزرا و مديران کل مربوطه را از حضور در مجلس و تعامل با نمايندگان منع کرده است و يا...
البته دولت نيز در سوی ديگر اين ماجرا، گلايه هايی از مجلس دارد که نمی توان تمامی آنها را بی مورد تلقی کرد. اما، فارغ از قضاوت نهايی درباره اين گلايه ها و ميزان صحت و سقم آنها، بايد گفت که فرصت برای گله گذاری از دست نرفته و امروزه مسئله بسيار بااهميت تری در ميان است و آن، مصالح نظام و جبهه اصولگرايان است. يعنی جبهه ای به وسعت توده های عظيم مردم و ترجمان ديگری از خط امام و رهبری که ملت طی چند سال اخير طعم شيرين خدمتگزاری، مردم دوستی، پاکدستی و اقتدار و عزتمندی آن را در چهره دولت نهم و اکثريت دو مجلس هفتم و هشتم چشيده اند.
بنابراين اگر اين گلايه ها ملاک و معيار تعيين کننده در رأی نمايندگان مجلس به وزير پيشنهادی باشد- که نيست ولی بيم آن می رود- نتيجه به يقين با مصلحت نظام، دولت، مجلس و مردم فاصله خواهد داشت. چرا که روال قانونی و پسنديده آن است که ملاک و معيار موافقت و مخالفت نمايندگان با وزير پيشنهادی دولت، صلاحيت شخص پيشنهاد شده باشد. در اين حالت نتيجه هر چه باشد به يقين مصلحت نظام و مردم در آن جای دارد.
۳-برخی از شواهد و قرائن موجود از حضور احتمالی «افراسياب» يا «افراسياب»ها در جبهه اصولگرايان حکايت می کند. کسانی که کارشان نه فقط به دلسوزی نمی ماند، بلکه به نفوذی ها شبيه ترند و در خوشبينانه ترين احتمال، منافع شخصی خود را بر منافع نظام، مردم و اصولگرايان ترجيح می دهند. مأموريت اين افراسياب يا افراسياب ها، دشمن نمايی دوستان و دوست نمايی دشمنان است. امام راحل ما(ره) در پاسخ به نامه آقای محمدعلی انصاری که منشور برادری نام با مسمايی برای آن است، از اين عده با عنوان «واسطه ها» ياد می کرده و می فرمودند؛«بايد از واسطه هايی که فقط کارشان القای بدبينی نسبت به جناح مقابل- در اينجا بخوانيد طرف مقابل از يک جناح-است، پرهيز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترک داريد که بايد با همه توان در برابر آنان بايستيد.»
به عنوان مثال، چند هفته قبل مديرکل پارلمانی دولت در مقابل تحويل چک ۵ميليون تومانی کمک رياست محترم جمهوری به نمايندگان که به آبادانی مساجد اختصاص داشت از آنان با ترفند- و در پوشش نسخه دوم رسيد چک- نامه ای با مضمون انصراف از استيضاح وزيرکشور می گرفت! در پی اين ماجرا، آقای احمدی نژاد که از اين رخداد به شدت برآشفته بود-و حق داشت- برای پيشگيری از اينگونه سوءاستفاده ها، در جلسه هيئت دولت اعلام می دارد که از اين پس تعامل دولت و نمايندگان فقط در روال قانونی آن صورت بپذيرد تا اگر مثلاً کمکی به مساجد می شود، کسانی آن را دستاويز سوءاستفاده قرار ندهند. اين پيشنهاد رئيس جمهور محترم ريشه در قانونگرايی ايشان دارد. اما، آقای دکتراحمدی نژاد از جلسه چند روز قبل از آن باخبر نبود. جلسه ۱۵نفره در منزل... در آن جلسه که بعد از رأی مثبت مجلس به استيضاح و دور از چشم رياست محترم جمهوری تشکيل شده بود، خبر رسيد آقای... توانسته است موافقت آقای... را برای مخالفت با اعزام معاونان پارلمانی وزرا و مديران کل آنها به مجلس کسب کند! و... به بيان ديگر، يک واسطه - که از مسئولان رده پائين هم نيست- برای آن که از مجلس به خاطر استيضاح يارغار خود انتقام بگيرد، از يکسو طرح مخالفت با اعزام معاونان پارلمانی وزرا به مجلس را در جلسه ۱۵نفره مورد اشاره کليد می زند و از سوی ديگر همين اقدام را برای رئيس جمهور محترم با عنوان يک حرکت قانون گرايانه و با هدف پيشگيری از رخدادهايی نظير آنچه مديرکل پارلمانی دولت انجام داده بود، قلمداد کرده و جا می زند!
و اين در حالی است که رد پای «واسطه» ياد شده در ماجرای چک های ۵ميليون تومانی و گرفتن امضای انصراف از استيضاح به وضوع ديده می شود و نتيجه آن که «رستم و سهراب» ما در ميدانی که افراسياب طراحی کرده است به هم می آويزند و از حق نگذريم، هر دو حق دارند!
و يا هنگامی که فلان مشاور رئيس جمهور بدون اطلاع وی يادداشتی عليه استيضاح کنندگان می نويسد و آنان را با بی نزاکتی مخاطب قرار می دهد، بديهی است که نمی توان از نمايندگان مردم انتظار سکوت و تماشا داشت.
۴- ماجرای مورد اشاره در بند ۳ اين نوشته، فقط يک «نمونه» است و بايد اذعان کرد که متاسفانه اين نمونه ها کم نيستند و مجموعه آنها با نگاهی هرچند گذرا نيز طبيعی به نظر نمی رسند و بوی فتنه می دهند و در فضای فتنه گام زدن به احتياط اولين و عاقلانه ترين گام است. گام به احتياط زدن نه اين که گام نزدن! بيانات اخير رهبر معظم انقلاب که به هر دو حجت عقل و نقل، لازم الاتباع است بی گمان نگاهی حکيمانه به همين ميدان است. ميدانی که اگر دشمن طراحی نکرده باشد، به يقين مطلوب دشمنان است. در اين ميدان با احساس اندک شبهه بايد به احتياط گام برداشت.
۵- اظهارات نمايندگان اصولگرای مجلس و سوابق آنان کمترين ترديدی باقی نمی گذارد که در گلايه های گاه و بيگاه خود از دولت، مصلحت نظام و حفظ اقتدار و کارآمدی دولت را در دل دارند و از سوی ديگر دولت نيز بارها نشان داده است که شيفته خدمت است نه تشنه قدرت. اين سخن از روی تعارف نيست، همه شواهد و قرائن و اسناد غيرقابل ترديد بر آن گواه است. آيا ترکيب اصولگرای مجلس هشتم شور و نشاط مردم و شکر و سپاس آنان به خدای سبحان را درپی نداشت؟ داشت. آيا دولت نهم، گفتمان امام و انقلاب را از سال های اوليه انقلاب به دهه سوم نياورد؟ آورد. آيا مصوبات مجلس های هفتم و هشتم، نااميدی همراه با خشم دشمنان را رقم نزد؟ و آ يا امروزه تمامی دشمنان بيرونی و دنباله های داخلی آنها در حذف احمدی نژاد و تضعيف دولتی که با اقتدار و با تاکيد بر آموزه های اصيل اسلام و انقلاب در مقابل قدرت های استکباری ايستاده است و مجلسی که بر همين آموزه ها تکيه دارد، اتفاق نظر ندارند؟ اگر چنين است که چنين است حمايت دولت از مجلس و پشتيبانی مجلس از دولت نه فقط يک توصيه اخلاقی- که در قد و قواره نگارنده نيست- بلکه يک واجب عينی و ضروری است و خواست قطعی و بی ترديد همه اصولگرايان.
۶- بديهی است که قبول يا رد وزير پيشنهادی دولت از اختيارات مجلس است و اين اختيار با مصلحت انديشی برای مردم و نظام به نمايندگان ملت واگذار شده است. اما در شرايط کنونی دو نکته با اهميت نيز در ميان است اول؛ موقعيت حساس دولت و ضرورت تقويت آن که مورد هجوم بی امان همه دشمنان است و دوم؛ تعيين نقطه ايده آل با محاسبه شرايط زمانی و مصلحت های کنونی، توضيح آن که به مصداق يک اصل عقلايی، اگر همه آنچه می خواهيم را به دست نمی آوريم نبايد آنچه را که می توانيم به دست آوريم نيز از دست بدهيم.
۷- و بالاخره اميد است، دولت محترم و همه مسئولان مراقب افراسياب ها باشند تا رستم و سهراب به جای آن که به هم آميزند و به قول امام راحل(ره) «يد واحده» باشند، درهم نياويزند و باز هم به قول حضرت امام- به نقل از کلام خدا- فشل نشوند و ابهت و اقتدار آنان آسيب نبيند.
حسين شريعتمداری