تقی رحمانی: دانشجويان نشاطی برای خلق دوم خردادی ديگر ندارند، ايلنا
- جنبش دانشجويی بايد "جامعه مدنی محور" باشد
- کارکرد دانشگاه در ايران بيش از حد سياسی است
تهران- خبرگزاری کار ايران
يک فعال ملی - مذهبی معتقد است جريان دانشجويی در ايران بايد بين آرمان و هدف نهايی خود ارتباط و تلفيق منطقی برقرار کند و آن را گام به گام جلو ببرد.
تقی رحمانی که در آستانه روز دانشجو با خبرنگار"ايلنا"، گفت وگو میکرد با اشاره به نوع جنبش دانشجويی در ايران گفت: اعتراض دانشجويی و مبارزه سياسی دانشجويان در ايران به واسطه سياست گذاری غلط روشنفکران و احزاب سياسی موجب شده است که دانشجو وقتی از دانشگاه بيرون میآيد فعال صنفی نباشد.
وی افزود: درمبارزات سياسی ايران نگاه مدنی- حزبی وجود ندارند و فقط عده معدودی که از دانشگاه فارغ التحصيل میشوند، فعال سياسی و صنفی باقی میمانند.
جنبشهای دانشجويی در ايران به جای آنکه نقشه راه شوند مشعل راه میشوند
اين فعال سياسی با بيان اينکه دانشجو نگاه درستی به جامعه مدنی و نهادهای صنفی ندارد، اظهار داشت: اگر دانشجويان فارغ التحصيل شده به نهادهای مدنی خودشان میپيوستند اين نهادهای صنفی از زرد بودن به سبز بودن تبديل میشدند و به جامعه مدنی طراوت خاصی میدهند، در غيراين صورت نخبگان هم توده وار وارد مردم میشوند.
وی با مقايسه تطبيقی بين جنبش دانشجويی فرانسه و جنبش دانشجويی ايران گفت:جنبش دانشجويی در فرانسه رابطه مسقيم و مرتبط با احزاب و رابطه انتقادی با دولت دارد و اين جنبش حرکت ايجاد میکند و باعث رشد جامعه مدنی میشود.
رحمانی تصريح کرد: ديده بانی جامعه مدنی نسبت همگام با جامعه مدنی دارد ولی در ايران جامعه مدنی قوی نداريم که بخواهيم ديدهبانی آن را بکنيم بايد با جامعه مدنی وارد مبارزات اجتماعی شد.
وی با تاکيد بر اينکه جريان دانشجويی بايد مستقل باشد به اعتراض دانشجويان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ اشاره کرد وگفت:چهرههای شاخص جنبش دانشجويی سال ۱۳۳۲ مانند دکتر چمران و دکتر يزدی بعدها از سردمداران احزاب در کشور شدند ولی هيچکدام از اين افراد وارد جامعه مدنی نمیشوند چون نگاه به جنبش دانشجويی دولت محور بوده است.
اين محقق و پژوهشگر با بيان اينکه جنبشهای دانشجويی در ايران به جای آنکه نقشه راه شوند مشعل راه میشوند، به اشغال سفارت آمريکا توسط دانشجويان اشاره کرد وگفت: در جريان اشغال سفارت آمريکا ظاهرا جنبش دانشجويی پيروز شده است ولی چون اين حرکت دولت محور بوده است دانشجويان بايد سهمگيری سياسی کنند به همين دليل برخی اسناد خوانده میشود و يک سری هم خوانده نمیشود ودر نهايت اشغال سفارت آمريکا به انقلاب فرهنگی منجر میشود.
وی تاکيد کرد: جريان دانشجويی به جای آنکه دولت محور شود بايد جامعه مدنی محور شود.
قدرت بايد در جامعه مدنی باشد نه دوری از قدرت
رحمانی به شعار دوری از قدرت فعالان دانشجويی که طی ساليان اخير از سوی اين افراد به عنوان راهبرد اصلی جنبش دانشجويی اعلام شده است، اشاره کرد وگفت: شعار دوری از قدرت شعار بسيار خوبی بوده است و يک گام به جو هم تلقی میشود ولی قدرت بايد در جامعه مدنی باشد نه دوری از قدرت. ديده بانی جامعه مدنی هم بايد همراهی و تقويت جامعه مدنی باشد.
وی خاطرنشان کرد: جنبش دانشجويی بايد سعیکند آموزشهايی که میبيند فقط سياست محور نباشد بلکه مدنی محور هم باشد بايد ياد گرفت که کنش سياسی از جامعه مدنی و نهادهای صنفی عبور میکند.
عضو دفتر پژوهشهای فرهنگی دکتر شريعتی با بيان اينکه دانشگاه جای تمرين است نه جای مسابقه گفت: دانشجو بايد بداند که بيرون از دانشگاه زندگی اصلیاش شروع میشود و بايد ياد بگيرد که سياست ورزی مترادف با نان شب است.
وی با مخاطب قرار دادن احزاب سياسی گفت: رهبران احزاب سياسی بايد بدانند که اگر دانشگاه با نهادهای مدنی تعامل داشته باشد بهتر است تا دانشجو بازوی حزب شود زيرا حزب بدون جامعه مدنی يتيم میشود.
رحمانی با تاکيد به اينکه وجود جامعه مدنی عمر حکومتهای عاقل را تضمين میکند به رابطه روشنفکران و دانشجويان اشاره کرد و گفت: روشنفکر بايد نگاه راهبردیتری به مسايل جامعه داشته باشد و رابطه بين روشنفکر و دانشجو نبايد رابطهای مقيدی باشد.
وی کارکرد دانشگاه در ايران را بيش از حد سياسی دانست و گفت: ما نياز به يک اصلاح و باز خوانی روابط بين دانشجو، دانشگاه و احزاب داريم بايد با خوانش درست حرکتهای دانشجويی و با برگشت ناپذيرکردن مسير دموکراسی خواهی در ايران تحليل واقعی از اين حرکت داشته باشيم.
عضو شورای فعالان ملی - مذهبی در پاسخ به اين سوال که آرمان جنبش دانشجويی چيست؟ اظهار داشت: يک اشتباهی در جنبشهای سياسی در ايران وجود دارد و آن خلط آرمان و هدف است جريانات دانشجويی بايد بين آرمان و هدف نهايی خودش ارتباط برقرارکند و آن را گام به گام جلو ببرد.
وی افزود: دانشجو روشنفکری است که آگاهانه مصرف میکند و خود در آينده به توليد کننده تبديل میشود.
بايد بين حوزه و دانشگاه تعامل وجود داشته باشد
رحمانی همچنين در پاسخ به سوالی که رابطه بين دانشجويان و نهاد روحانيت چه تاثيری میتواند بر رفتار سياسی دانشجويان داشته باشد؟ گفت: بايد بين حوزه و دانشگاه تعامل وجود داشته باشد و اين تعامل وقتی امکان پذير است که هر دو حوزه و دانشگاه همديگر را به رسميت بشناسند نه اينکه يکی برتری بر ديگری داشته باشد.
وی تاکيد کرد:تجربه ثابت کرده است که جامعهای صاحب تمدن میشود که رشتههای علوم انسانی در آن رشد داشته باشد وحوزه هم نتوانسته تاکنون جايگزين مناسبی برای علوم انسانی باشد.
اين فعال سياسی اظهارداشت: بايدگفتوگوهای بيشتری بين حوزه و دانشگاه صورتگيرد. کنار گذاشتن هر يک از اين دو نهاد موجب تقابل شديد سنت و مدرنيته میشود.
زندگی مردم با اصول حقوق و فقه است نه با عرفان
وی با تاکيد بر اينکه روشنفکران بايد پيشتاز گفتوگو باشند و در همين زمينه به مقايسه شريعتی و سروش پرداخت و گفت: شريعتی در اواخر عمر خود اهل گفتوگو بود ولی سروش به دليل اينکه از ابتدا دل داده روحانيت بود در نهايت به دلزدگی رسيد و چون به اين مرحله رسيد فقه را کوبيد و به جای آن عرفان را پيشنهاد کرد در حاليکه زندگی مردم با اصول حقوق و فقه است نه با عرفان. مردم از فقه عبور نمیکنند.
دانشگاهيان نسبت به رفتارهای خاتمی نااميد هستند
رحمانی در بخش ديگری از اين گفتوگو به انتخابات رياست جمهوری آينده اشاره کرد و در پاسخ به اين سوال که کداميک ازکانديداهای مطرح میتوانند مطالبات جنبش دانشجويی را پیگيری کنند؟ گفت: من شخص خاصی را که بتواند مطالبات واقعی دانشجويان رادنبال کند در بين کانديداهای مطرح نمیبينيم.
وی با بيان اينکه دانشگاه نماد جامعه است به زمينههای به وجود آمدن واقعه دوم خرداد ۷۶ اشاره کرد وگفت: زمينه سازی دوم خرداد ۷۶ از سال ۱۳۶۸ شروع شد. نسل جديدی که از روستاها به شهرها آمده بودند در سال ۱۳۷۵ در انتخابات تهران و اصفهان به راست سنتی نه گفتند و همين خواستهها با يک سری زمينه سازیهايی که در دانشگاه بوسيله نخبگان و روشنفکران و همچنين نشرياتی مانند آدينه، کيان، سلام و ايران فردا، ايجاد شده بود منجر به دوم خرداد شد.
اين محقق و پژوهشگر سياسی تصريح کرد: وقتی آرمانها سرکوب شد و اصلاح طلبان هم فقط از عمل سياسی شرکت در انتخابات را ياد گرفتند و زمانی که راهکار و راهبرد دقيقی در اين جريان وجود نداشته باشد و بازخوانی دقيقی هم از دوران شکست اصلاحات صورت نگيرد اين امر موجب افول جريان اصلاح طلبی میشود به گونهای که سطح شعارهای مطرح شده در مقطع فعلی توسط اصلاحطلبان بسيار پايين تر از زمان دوم خرداد است.
وی با بيان اينکه واقعه ۱۸ تير ۱۳۷۸ زمينه ساز پروژه عبور از خاتمی شد، اظهار داشت: در حال حاضر ديگر شور و نشاطی در بدنه جامعه دانشگاهی برای خلق دوم خردادی ديگر وجود ندارد زيرا کسانی که نتيجه انتخابات را تغيير میدهند فرهيختگان و دانشگاهيان هستند که اکنون به شدت نسبت به رفتارهای خاتمی نااميد هستند.
رحمانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اينکه آيا دانشجويان در انتخابات آينده به خاتمی رای خواهند داد؟گفت: بخشی از جريان دانشجويی ممکن است به خاتمی رای دهند و بخشی هم به کانديداهای ديگر و گروهی هم در انتخابات شرکت نمیکنند.
با حضور عبدالله نوری نشاط سياسی ايجاد نمیشود
وی همچنين با رد برخی اظهار نظرها مبنی براينکه عبدالله نوری کانديدای تحريمیها در انتخابات آينده است، گفت: اينکه گفته شده است عبدالله نوری کانديدای تحريمیها است،تبليغات دوستان جبهه مشارکت است در حاليکه بخشی از حاميان عبدالله نوری در انتخابات دور نهم رياست جمهوری شرکت کردند و حتی به گزينههايی همچون خاتمی، معين و کروبی رای دادند البته بخشی از اين تشکل هم در انتخابات شرکت نکردند.
اين فعال ملی - مذبی در ادامه خاطرنشان کرد: حاميان کانديداتوری عبدالله نوری معتقدند حضور وی موجب نشاط در انتخابات میشود در حاليکه به نظر من اولاً بعيد است عبدالله نوری در انتخابات حضور يابد و ثانياً معتقدم با حضور او نشاط ايجاد نمیشود.
اطرافيان خاتمی به الزامات جامعه مدنی وفادار نبودند
وی با تاکيد بر اينکه بايد آراء خاموش بالقوه شود و اگر اين اتفاق رخ دهد بعضی از مشکلات حل خواهد شد، اظهارداشت:معتقدم اتفاقی به مانند دوم خرداد ديگر رخ نخواهد داد زيرا در آن مقطع زمانی هيجانات سياسی غالب بود و همچنين جناح راست معتقد است اطرافيان خاتمی غير قابل اعتماد هستند و به همين دليل اجازه نمیدهد که اين افراد مجددا قدرت را در دست بگيرند.
رحمانی با بيان اينکه اطرافيان خاتمی تصميم گرفتند به هر شکلی در قدرت حاضر شوند، گفت: آقای خاتمی به درستی شعار جامعه مدنی را مطرح کرد ولی اطرافيان او به الزامات جامعه مدنی وفادار نبودند.
وی افزود: خاتمی معتقد بود مخالف را بايد در يک پروسهای به موافق تبديل کرد در حاليکه بخش از اطرافيان او اکنون اپوزيسيون شدهاند.
اين فعال سياسیتاکيد کرد: کانديداهای مطرح فعلی به دليل روابط رانتی نمیتوانند مديريت کارآمد پاک متخصص را به ظهور برسانند.
رحمانی در پايان گفتوگوی خود را با "ايلنا" گفت: جامعه مدنی در ايران بايد سامان يابد واين به نفع همه است زيرا وقتی جامعه مدنی سامان نيابد خواستهها يا انفجاری میشوند و يا انفعالی و اين برای جامعه ايران خطرناک است.