گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
11 دی» احمدی نژاد: صهيونيستها به پايان راه رسيدهاند، ايسنا10 دی» احمدی نژاد در مجلس: هدفمند کردن يارانهها بدون اصلاح قيمتها ناممکن است، ايسنا 10 دی» احمدی نژاد: پرداخت نقدی يارانهها منتفی نشده است، ايلنا 7 دی» "احمدینژاد" نام جديد کودکان در نيجريه، فارس 6 دی» واکنش به پخش پیام تبریک کریسمس احمدی نژاد در بریتانیا، بی بی سی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نگراني از کاهش محبوبيت احمدي نژاد، سجاد سالک، اعتمادنگراني هاي اصولگرايان از انتخابات سال آينده رياست جمهوري از رنگ و رخسار رسانه هايشان هويداست. اگر تا پيش از اين موضوع اعتدال گرايي و وحدت ملي اسباب اين شده بود تا طرح عبور از احمدي نژاد براي معرفي يک کانديداي تکنوکرات در ميان اصولگرايان مطرح شود، حالا بزرگان اصولگرا نگران اين هستند که با کاهش محبوبيت احمدي نژاد، اصولگرايان دوباره کرسي رياست جمهوري را از دست بدهند. نگراني از سبد راي احمدي نژاد وقتي جدي مي شود که توجه داشته باشيم احمدي نژاد برخلاف بسياري از کانديداها بخش خاکستري آرايش بسيار ناچيز است و در مقابل طرفداران و مخالفان سفت و سختي دارد.
بخش خاکستري آرا به اين معنا است که کمتر کسي را مي توان پيدا کرد که در مورد احمدي نژاد نظر خاصي نداشته باشد. همه يا مخالف جدي او هستند يا طرفدار سينه چاک وي. به همين نسبت هر چه احمدي نژاد طرفدار داشته باشد در مقابل تعداد آراي منفي وي به نسبت ساير کانديداها بسيار بالا بوده و اين زنگ خطري براي حاميانش به صدا در مي آورد. اين وضعيت در انتخابات رياست جمهوري دوره قبل گريبان اکبر هاشمي رفسنجاني را گرفت. نظرسنجي ها پيش از انتخابات نشان مي داد گرچه او از لحاظ راي آوري جايگاه مناسبي داشت اما افرادي که مخالف جدي وي بوده و به طرزي قاطعانه مخالف رئيس جمهور شدنش بودند، بسيار قابل توجه بوده و همين موضوع در نهايت به ضرر وي تمام شد. چرا که آراي خاکستري را مي توان به آراي سفيد تبديل کرد اما آراي سياه به مرور در جامعه تکثير هم مي شود. در مورد احمدي نژاد هم اکنون وضعيت همين گونه است. احمدي نژاد طرفداران اصولگراي راسخي دارد اما تعداد افرادي که مخالف قاطع رياست جمهوري وي هستند بسيار قابل توجه است و اين موضوع براي استراتژيست هاي جناح اصولگرا خطرناک جلوه مي کند. از اين رو است که استراتژيست هاي اين جناح ترجيح مي دهند باب بحث در مورد کانديداي نهايي اصولگرايان در انتخابات را نبندند و به کانديدايي با قابليت جلب آراي بيشتر فکر کنند. حمله به رقبا جايگزين کارنامه حاميان احمدي نژاد که به افت محبوبيت کانديداي خود پي برده اند چشم انداز انتخابات رياست جمهوري سال آينده را آنقدر تيره و تار مي بينند که راه چاره را در حمله به رقبا و خوش بيني نسبت به احتمال دودستگي در جمع اصلاح طلبان يافته اند. در پايان چهار سال رياست جمهوري محمود احمدي نژاد انتظار مي رود حاميان دولت کارنامه يي شفاف و روشن از عملکرد دولت نهم ارائه داده و مشخص کنند تا چه ميزان در دسترسي به اهداف موفق بوده اند. با اين وجود هرگونه بحث و بررسي در خصوص عملکرد گذشته و برنامه هاي آينده عملاً در اين جبهه تعطيل شده و همه فعاليت هاي آنها به اظهار نظر درباره آمدن و نيامدن خاتمي و ترجيح دادن يکي از سه گزينه خاتمي، کروبي و ميرحسين موسوي مي گذرد. وضعيت در جمع اصولگرايان به گونه يي درآمده که حالا محمدحسن غفوري فرد از چهره هاي سنت گراي جناح اصولگرا به جاي بيان برنامه هاي جناح خود از احتمال حضور ميرحسين موسوي سخن مي گويد و حسين فدايي دبيرکل جمعيت ايثارگران هم آمدن يا نيامدن خاتمي و ميرحسين را محور مصاحبه خود قرار مي دهد؛ گويي اصولگرايان بيشتر از آنکه درباره کانديداي خود حرف و برنامه يي داشته باشند از رويارويي با کانديداي اصلاح طلبان واهمه دارند و چنين است که موشکافانه، ويژگي هاي مثبت و منفي هر کدام از کانديداهاي اصلاح طلب را مورد بحث قرار مي دهند و بي تعارف آرزو مي کنند اصلاح طلبان لااقل با دو کانديدا وارد انتخابات شوند تا شايد بخت پيروزي محمود احمدي نژاد در انتخابات آينده بيشتر شود.مجموعه اين نگراني هاست که جمعي از اصولگرايان تکنوکرات را چندي پيش به اين فکر انداخت که طرحي نو دراندازند و زمينه را براي بررسي يک کانديداي راي آور فراهم کنند. به همين خاطر است که جمعي از اصولگرايان مصرانه خواستار اين هستند تا چهره يي چون محمدباقر قاليباف کانديداي اصولگرايان در انتخابات بعدي باشد. به اعتقاد اين دسته از اصولگرايان، احمدي نژاد همه برگ هاي برنده خود را سوزانده است و اوضاع نابسامان اقتصادي از يک سو و بالا رفتن روزافزون انتظارات مردم در شهرستان ها از سوي ديگر کار احمدي نژاد را براي دور دوم سخت کرده است. نزديکان احمدي نژاد اما زير بار اين موضوع نرفته و با آمارها و نظرسنجي هايي ادعا مي کنند وضع احمدي نژاد در تهران و شهرستان ها همچنان مطلوب است. آراي سرگردان منتقدان وضع موجود محمود احمدي نژاد در دور اول انتخابات رياست جمهوري موفق شد حدود 5 ميليون و 700 هزار راي به دست بياورد. به نظر مي رسد اين ميزان راي در صورتي که افت نکرده باشد هواداران خالص و حقيقي احمدي نژاد را نشان دهد. باقي آنچه در دور دوم به حساب احمدي نژاد ريخته شد آراي متغيري است که هر کانديداي منتقد وضع موجود قابليت جذب آن را داشته و احمدي نژاد نمي تواند روي آن حساب کند. شهروندان ناراضي که در سال 1384 شناختي نسبت به احمدي نژاد نداشته و تنها از روي شعار هاي آوانگارد و اعتراضي به وي راي داده بودند، بخش عمده يي از راي 17 ميليوني احمدي نژاد را تشکيل دادند. طيف ناراضيان شهري و روستايي در سه سال و نيم گذشته شناخت صحيحي از وي به دست آورده و متوجه شدند احمدي نژاد با وجود طرح شعارهاي تند و تيز اما نگاه تحول خواهانه يي ندارد و بيشتر دل در گرو اصول و ارزش ها دارد. آراي اين دسته از راي دهندگان به احمدي نژاد تمام و کمال از سبد وي خارج شده است. بخش ديگري از آراي 17 ميليوني احمدي نژاد را روستانشينان و مردم دور از مرکز که دهان به دهان شايعاتي درباره هاشمي رفسنجاني شنيده و احمدي نژاد را يک منجي ساده زيست و عملگرا مي دانستند به صندوق ها ريختند. گذشت سه سال و نيم از عمر کابينه، هرچند که با ارتباط رو در رو در سفرهاي استاني همراه بوده اما تلنبار شدن وعده ها و نااميد شدن از بهبود اوضاع، راي بخشي از آنها را از سبد احمدي نژاد خارج کرده و به صورت سرگردان درآورده است. طبيعي است اين دسته از افراد که سه ساله از احمدي نژاد دل بريده اند از سيدمحمد خاتمي نيز دل خوشي نداشته و منتظر شخص ثالثي هستند تا به سوي وي چراغ سبز نشان دهند. گروه ديگري که احمدي نژاد راي آنها را از دست داده است اصولگرايان سنتي و معتدلي هستند که عملکرد احمدي نژاد را در زمينه هاي مختلف داراي اشکال ارزيابي کرده و منتظرند اصولگراي ديگري وارد صحنه شود تا به وي راي دهند. طبيعي است اين دسته از افراد در صورت عدم حضور کانديداي اصولگراي ديگري، احمدي نژاد را به کانديداهاي اصلاح طلب ترجيح خواهند داد اما به هر صورت اين خطر براي احمدي نژاد وجود دارد که در صورت شکل گيري رقابت در بين اصولگرايان، بخشي از آراي دور اول خود را هم از دست بدهد.به خاطر همين است که دغدغه راي آوردن به مهم ترين موضع فکري حاميان احمدي نژاد تبديل شده است و اصولگرايان براي جلوگيري از به قدرت رسيدن مجدد اصلاح طلبان به گزينه هاي راي آور ديگري هم فکر مي کنند تا به جاي احمدي نژاد به کارزار رقابت بفرستند. اين همه در حالي است که هنوز موسم فعاليت هاي انتخاباتي شروع نشده و کانديداي اصلاح طلبان نيز برنامه هاي انتخاباتي خود را شروع نکرده است. طبيعي است هرچه به برگزاري انتخابات نزديک تر شويم، عملکرد دولت احمدي نژاد بيشتر مورد نقد قرار گرفته و برنامه هاي تحول خواهان دقيق تر مورد اشاره قرار خواهد گرفت و از آن پس شاهد افت آراي احمدي نژاد هم خواهيم بود. به عبارت ديگر احمدي نژاد اين روزها با وجود ريزش حاميان خود نسبت به سه سال پيش، اما همچنان وضعش بهتر از آينده است و قطعاً حاميانش اکنون از چند ماه آينده بيشتر هستند. اين وضعيت بدان خاطر پديد آمده که شواهد نشان مي دهد محبوبيت احمدي نژاد در سراشيبي افتاده و هر چه مي گذرد وضع سبد آرايش بدتر هم مي شود. در مقابل هرچه به روز انتخابات نزديک تر شويم و تحول خواهان با استفاده از فرصت سفرهاي استاني و سخنراني، بيشتر با مردم سخن بگويند شاهد افزايش محبوبيت کانديداي منتخب شان خواهيم بود. در اين ميان مشاوران احمدي نژاد با آگاهي از اين موضوع درصدد بودند با طرح تحول اقتصادي در آستانه انتخابات شوکي به جامعه وارد کنند و دوباره اميدهاي از دست رفته را بازگردانند. مشاوران احمدي نژاد به طرح تحول اقتصادي به عنوان برگ برنده خود در رقابت سال آينده مي نگريستند. با اين وجود کاهش بي سابقه قيمت نفت، بيشتر از آن که شوکي به اقتصاد ايران وارد کند، شوکي به مشاوران احمدي نژاد وارد کرد. در اين شرايط احمدي نژاد تا زمان رسيدن فصل انتخابات بيش از هر چيز نياز به وارد کردن شوکي به جامعه دارد تا دوباره توجهات را معطوف خود کند. در غير اين صورت تا فرا رسيدن روز انتخابات بايد شاهد کاهش بيش از پيش طرفدارانش باشد. رقباي کارزار کدام کانديداي اصلاح طلب براي محمود احمدي نژاد رقيب ساده تري به حساب مي آيد؟ به اين سوال به سادگي نمي توان پاسخ داد اما حجم تخريب هاي اصولگرايان نشان مي دهد لااقل در مقطع فعلي حاميان احمدي نژاد تصور مي کنند سيدمحمد خاتمي براي احمدي نژاد رقيب سخت تري به حساب مي آيد. به همين خاطر است که رسانه هاي اصولگرا به خبرسازي هاي زيادي عليه وي دست زده و انواع و اقسام تهديد ها را عليه وي مطرح مي کنند. خاتمي البته راي طيف گسترده يي از تحول خواهان را پشت سر خود دارد و اين براي اصولگرايان نگران کننده است. براي مقابله با اين وضع اصولگرايان مي کوشند خاتمي را مقابل ميرحسين موسوي و کروبي نشان دهند. اما آيا کروبي براي احمدي نژاد رقيب آساني است؟ اصولگرايان خود هم مي دانند اگر کروبي جاي خاتمي رقيب احمدي نژاد شود اوضاع از جانب ديگري خراب مي شود. چرا که با حضور کروبي در انتخابات، رقابت در شهرستان ها براي احمدي نژاد بسيار دشوار مي شود. احمدي نژاد که مدتي است دل از راي تهراني ها بريده، همه توجهاتش را معطوف شهرستاني ها کرده و با انجام سفرهاي استاني مي کوشد راي شهرهاي دور از مرکز را نصيب خود کند. حضور کروبي در انتخابات يعني از دست رفتن بخش عمده يي از آراي شهرستان ها و اين موضوعي است که حاميان احمدي نژاد را نگران مي کند. کروبي علاوه بر صراحت لهجه يي که دارد، زبان توده هاي مردم را هم خوب مي شناسد و با يک سفر انتخاباتي مي تواند جادوي سفرهاي استاني احمدي نژاد را باطل کند.اما آيا ميرحسين موسوي که اصولگرايان اين روزها ابراز علاقه مي کنند تا جاي خاتمي رقيب احمدي نژاد شود، رقيب آساني براي اصولگرايان است؟ اوضاع در اين حال باز هم مساعد نيست. ميرحسين موسوي در ذهن مردم چونان يک ناجي مي ماند که در دوران جنگ کشور را به خوبي اداره کرد و حالا قطعاً مي تواند بحران هاي اقتصادي و بين المللي را از سر بگذراند. از طرفي اگر به خاطر عملکرد هشت ساله دولت اصلاحات، سيدمحمد خاتمي در کانون تخريب هاي اصولگرايان قرار دارد، ميرحسين را به اين سادگي ها نمي توان تخريب کرد. سکوت چندساله او، امکان هر نوع تخريب را از حريف سلب کرده و اين براي اصولگراياني که از عصر عاشوراي انتخابات هفتم تا به حال براي رقيب بحران و درد سر ايجاد کرده اند، موضوع خوبي نيست. به اين ترتيب با فرض حضور هرکدام از سه کانديداي اصلي جناح اصلاح طلب در انتخابات، شاهد کاهش آراي احمدي نژاد بوده و همين موضوع است که تحليلگران جناح اصولگرا همچون امير محبيان را به فکر فرو برده و محمدرضا باهنر را به بيان هشدارهايي وا مي دارد و همه در جست وجوي راهي هستند که اصولگرايي را از شکست نجات دهند. اگر تا امروز حاميان دولت، اصولگرايي را با احمدي نژاد گره زده بودند، با نگراني اصولگرايان در مورد کاهش محبوبيت احمدي نژاد، براي استراتژيست هاي جناح اصولگرا چاره ديگري نمي ماند مگر اينکه به گزينه هاي ديگر با امکان راي آوري بيشتر هم فکر کنند. آيا کانديداي محبوب تري جايگزين احمدي نژاد مي شود؟ Copyright: gooya.com 2016
|