سه شنبه 17 دی 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محافظه‌کاران آمريکا: نبرد غزه سياست در قبال ايران را تسهيل می‌کند، دويچه وله

* به عقيده تحليلگران دو روزنامه‌ی مهم آمريکا، تضعيف بنيادی حماس در مقطع کنونی، به معنی تضعيف وزنه ايران در منطقه نيز هست. به اين ترتيب دست باراک اوباما در مذاکرات احتمالی آينده با ايران و فشارهای ديپلماتيک بازتر خواهد شد.

با ورود تانک‌ها و سربازان اسراييل به خاک غزه اکنون روشن شده که اين کشور هدفی درازمدت‌تر از متوقف کردن پرتاب موشک‌های حماس به خاک اسراييل را دنبال می‌کند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مارک رگيف معاون اهود اولمرت نخست وزير اسراييل روز دوشنبه (۵ ژانويه) به خبرنگاران گفت، «هدف نهايی برای ما سه بخش دارد: يک اينکه ماشين نظامی حماس به طور اساسی نابود شود؛ دو، حماس اين را بفهمد که پرتاب موشک به خاک اسرائيل متضمن پرداخت بهای سنگينی است که آنها دل‌شان نمی‌خواهد بپردازند؛ و سه، مکانيسم‌هايی به کار بيفتند که از مسلح شدن دوباره‌ی حماس جلوگيری کنند.»

تاکنون قاچاق تسليحات برای حماس از راه تونل‌های زيرزمينی جنوب غزه صورت می‌گرفت که ارتش اسراييل اکنون شروع به نابودی آنها کرده است. پايان جنگ به معنی استقرار مکانيسم‌هايی برای نظارت بر مرزهای جنوبی با مصر و ساحل غربی غزه است.

آلوف بن تحليلگر روزنامه‌ی اسراييلی ‌هاآرتص جمعه‌ی گذشته (۲ ژانويه) نوشت اگر اسراييل دوباره غزه را به اشغال خود درنياورد و سرانجام عقب بنشيند، اين عقب نشينی به معنی مشروعيت سياسی حماس خواهد بود. طبق گزارش نيويورک تايمز، حماس در حدود بيست هزار نفر نيروی مسلح در اختيار دارد.

جمهوری اسلامی، چالشی بزرگ برای اوباما

يکی از مفسران نيويورک تايمز روز گذشته (۵ ژانويه) نوشت، شکست حماس به نفع ايالات متحده است و اثر آن برای آينده‌ی خاورميانه نيز مثبت خواهد بود. اين تحليگر می‌نويسد:

«حماس فقط يک نمونه از نيروهای متعددی است که طی دهه‌های اخير به شکل جنبش‌های مدافع کيش ترور و انتحار ناشی از افراطی گری اسلامی در منطقه پديد آمده‌اند. ترکيب اين جنبش‌ها با يک دولت حامی ترور و خواهان نيروی اتمی مثل دولت ايران (با ياری سوريه) تهديدی از نوع تازه در مقابل اسراييل می‌گذارد. اما اين تهديد تنها متوجه اسراييل نيست و خطر آن، متوجه همه کسانی در خاورميانه، از جمله مسلمانانی است که مايل نيستند زير قيادت رژيم‌های افراطی زندگی کنند.»

از آنجا که حکومت جمهوری اسلامی برای کابينه‌ی باراک اوباما چالش بزرگی خواهد بود، اگر اسراييل حماس را در تحکيم قدرت خود آزاد می‌گذاشت، اين برای ايران پيروزی بزرگی محسوب می‌شد. شکست حماس يکی از آس‌های برنده‌ی ايران را درمنطقه از ميان برمی‌دارد و جمهوری اسلامی را وامی‌دارد که مذاکرات احتمالی ديپلماتيک با غرب را جدی بگيرد.

تأثير عمليات غزه بر موفقيت ديپلماسی آمريکا

روزنامه‌ی والستريت جورنال نيز در تفسيری می‌نويسد که اهميت استراتژيک و درازمدت عمليات غزه برای خاورميانه با توسعه طلبی حکومت ايران ارتباط پيدا می‌کند. حزب الله لبنان و نيروهای شبه نظامی شيعی درعراق و حماس در غزه همه بخشی از قوای برتری‌طلبانه‌ی تهران در منطقه‌اند. درست همانطور که دو سال پيش، افزايش نيروهای نظامی آمريکا در عراق کمک کرد تا باراک اوباما به هنگام تصدی مقام رياست جمهوری درموقعيت بهتری قرار گيرد، موفقيت عمليات غزه نيز به ديپلماسی او در قبال ايران ياری خواهد رساند.

والستريت جورنال می‌نويسد، «ملايان به ديپلماسی علاقه‌ی بيشتری نشان خواهند داد اگر نيروهای نظامی وابسته به خود را در حال شکست ببينند. گوشمالی حماس همچنين به تهران نشان می‌دهد که نظامی‌گری محمود احمدی نژاد بيشتر از منفعت برای او ضرر به بار خواهد آورد.»

عبدی کلانتری ـ نيويورک





















Copyright: gooya.com 2016