یکشنبه 30 فروردین 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نشست مديران فرهنگی دولت اصلاحات: ميرحسين موسوی جلوی سيل، سيم‌خاردار نمی‌کشد، سرو

اختصاصی سرو: ميرحسين موسوی در مسير سيدمحمد خاتمی گام برمی‌دارد، مسيری که مشاوران فرهنگی ستاد خاتمی در طراحی آن نقش مهمی داشته‌اند و رو به آزادی در عرصه فرهنگ و هنر دارد.
ظهر امروز، شنبه ۲۹ فروردين ماه نشست گروهی از خبرنگاران فرهنگی- هنری مطبوعات با چهره‌های فرهنگی ستاد ميرحسين موسوی برگزار شد، چهره‌هايی که پيش از اين برنامه‌های فرهنگی خاتمی را نوشته‌‌بودند و اکنون با انصراف او به موسوی پيوسته‌اند ، کسانی چون احمد مسجدجامعی، سيدمحمد بهشتی، هادی خانيکی، محسن امين‌زاده و...



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


موسوی از تبار فرهنگ است
در ابتدای نشست، احمد مسجدجامعی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات، از نقش ميرحسين موسوی در پايه‌گذاری مهم‌ترين رويدادهای هنری ايران، يعنی جشنواره‌های فجر سخن گفت. او گفت: «در آن سال‌های اول انقلاب عده‌ای بدترين صحنه‌های سينمای ايران را تدوين کرده و نزد مقامات بلندپايه نظام برده‌بودند با اين نيت که سينما را به تعطيلی بکشانند. در چنين فضايی دولت آقای موسوی جشنواره فيلم فجر را پايه‌گذاری می‌کند تا سينما زنده بماند.»
مسجدجامعی افزود: «دانشنامه‌ها و دائره‌المعارف‌هايی که امروز می‌بينيم محصول آن زمان است و در دوران مهندس موسوی بود که پايه آنها گذاشته‌شد. نمونه ديگر هم مرکز نشر دانشگاهی‌ست که در آن زمان تاسيس شد. هر چند شايد امروز عده‌ای به دولتی بودن اين برنامه‌ها نقد داشته‌باشند، اما نبايد شرايط آن زمان را فراموش کرد. کارهای مهندس موسوی به اقتضای زمان بود.»
او در ادامه سخنان خود به گرايش‌های هنری ميرحسين موسوی اشاره کرد و گفت: «موسوی از تبار فرهنگ است و از طريق فرهنگ و هنر وارد عرصه سياست شد. ديدگاه‌های او نيز در جهت رشد و تعالی فرهنگ و هنر است. نکته آنکه همان کميته‌ای که برنامه‌های فرهنگی آقای خاتمی را نوشته‌بود، اکنون برنامه‌های فرهنگی مهندس موسوی را می‌نويسد. در اين کميته آقايان بهشتی، مهندس کاظمی ، رياضی و... حضور دارند.»

دوران قرنطينه سپری شده‌است
چهره ديگری که در اين نشست سخن راند، محمد بهشتی از نزديکان ميرحسين موسوی و رئيس سابق سازمان ميراث فرهنگی بود. او در ابتدای سخنان خود نقبی به تاريخ معاصر زد تا شرايط فرهنگی جهان در چند دهه اخير را توصيف کند. بهشتی گفت: «تا پيش از دهه ۱۳۷۰ در همه جهان مديريت فرهنگی مبتنی بر قرنطينه بود؛ از آزادترين کشورها تا بسته‌ترين آنها بر عرصه فرهنگ نظارت داشتند و مقابل کالاهای فرهنگی را که نمی‌پسنديدند، می‌گرفتند، اما با تحول در عرصه فن‌آوری و تکنولوژی و ظهور و گسترش رسانه‌هايی چون اينترنت، موضوع قرنطينه هم منتفی شد. از اين رو جهان امروز در شرايط عدم قرنطينه است.»
بهشتی با مقايسه مديريت فرهنگی در ايران و کشورهای آزاد جهان گفت: «متاسفانه خيلی‌ها نمی‌خواهند تغيير وضعيت جهانی را درک کنند و هنوز بر سياست قرنطينه پافشاری می‌کنند. در نتيجه سايت‌ها را فيلتر می‌کنند يا افتخارشان اين است که روی امواج ماهواره‌ای پارازيت می‌اندازند.»
او ادامه داد: «تا چه زمانی می‌خواهيم جلوی سيل سيم خاردار بکشيم؟ موسوی چنين نمی‌کند. اين سياست اشتباه است و ما بايد در عرصه مديريت نگاه خود را متحول کنيم. نه اينکه اعتقادات مسلمانان را ناديده بگيريم، بحث اين نيست. معتقدم که بايد شرايط را مديريت کرد و از ظرفيت‌های جديد نهايت استفاده را برد.»

پرسش از مميزی
در ادامه نشست، خبرنگار وبسايت «سرو» از مميزی کتاب پيش از انتشار آن پرسيد و خواست ديدگاه مهندس موسوی را دراين‌باره بداند که احمد مسجدجامعی چنين پاسخ داد: «درباره اين موضوع بايد خود مهندس موسوی جواب بدهد، اما به نظر من حتی اگر همين قانون فعلی را -که البته می‌دانيد که قانون نيست و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است- مد نظر قرار دهيم، با اجرای آن می‌توان شرايط فعلی را تغيير داد و وضعيت را بهتر کرد. بالاخره بر اساس اين مصوبه ۵ نفر تصميم می‌گيرند. در دوره قبل پرونده‌های زيادی در ارتباط با کتاب‌هايی که مجوز داديم تشکيل شد، ولی ما از همه تصميماتمان در دادگاه دفاع کرديم، چون توجيه قانونی داشتيم؛ هر مجوزی که به کتابی داديم در چارچوب همين مصوبه بود و به همين خاطر معتقدم که اين مصوبه ظرفيت‌هايی دارد که می‌توانيم با استفاده از آن به آزادی انديشه و قلم دست يابيم.»
مسجدجامعی همچنين گفت: «اين نظر من است که می‌توانيم حتی با تکيه به قوانين موجود وضعيت فرهنگ و هنر را بهبود ببخشيم. يک رويه‌ای بوده درباره مميزی کتاب که در همه سال‌ها رعايت شده و تغيير نکرده، اما هر دوره اين مصوبه و رويه به گونه‌ای بوده که تصميم ها فرق می‌کرده و هم سياست‌های سخت‌گيرانه بوده و هم سياست‌های ديگر. به هر حال فعلا مبنای تصميم‌گيری مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. به نظر من حتی با همين مصوبه هم می توان شرايط را تغيير داد.

قانون کتاب بايد تغيير کند
اما سئوال خبرنگار سرو، به نوعی سئوال برخی از نويسندگان بود. پيش از شروع اين نشست با چند تن از نويسندگان که صحبت کرديم، اعلام حمايت خود از موسوی را منوط به ديدگاه‌های او درباره کتاب و مميزی دانستند. و ما سخنان آنان را به مشاوران و نزديکان موسوی انتقال داديم.
محسن امين‌زاده در پاسخ به اين پرسش نويسندگان گفت: «مطمئنا قانون کتاب در ايران، قانون خوبی نيست و بايد تغيير کند. هر چند که بحث حذف مميزی کتاب در دولت آقای خاتمی هم مطرح شد و کار عملی آن هم آغاز شد ولی زورمان نرسيد آن را تغيير بدهيم؛ حال ممکن است دولت آقای موسوی هم زورش نرسد چنين تغييری ايجاد کند، اما معتقدم ، حتی اگر مهندس موسوی هم نتواند اين مقررات را تغيير بدهد، در اجرای همين مصوبه فعلی به گونه‌ای عمل خواهد کرد که قطعا وضعيت بهتر می‌شود. موسوی می‌تواند مسئله را به خوبی مديريت کند. امروز به خاطر اشتباهات مديريتی دولت، نويسندگان و جامعه فرهنگی ما ضربه‌هايی جدی خورده‌اند. شايد بشود گفت که اين روزها بدترين برای فرهنگ ايران در سال‌های پس از انقلاب است. دولت آقای موسوی می‌تواند اين شرايط را بهبود ببخشد، چون نخبه است و نخبه‌گرا. دولت فعلی نخبه‌ستيز است و گرايش به عوام‌زدگی دارد و دانش‌ستيزی دارد. اما آقای موسوی روشنفکر است، يک نقاش مدرن. همسرش هم يک مجسمه‌ساز مدرن است. اين‌ها همه در ديدگاه‌های فرهنگی او تاثير گذاشته‌است.»

ميرحسين موسوی کيست؟
يکی ديگر از چهره‌های شناخته شده در اين نشست دکتر هادی خانيکی بود که اين روزها مشغول تدوين برنامه‌ها و سياست‌های آموزشی مهندس موسوی در دانشگاه‌هاست. خانيکی در ابتدای سخنان خود از رسانه‌ها انتقاد کرد که موسوی را ناديده گرفته‌اند و همين نيز موجب شده‌است که بخشی از نسل جوان جامعه شناخت درستی نسبت به او نداشته‌باشند. خانيکی گفت: «اگر از خودم بگويم، من آقای موسوی را از سال‌ها قبل می‌شناسم، زمانی که در روزنامه کيهان کار می‌کردم. آن روزها اگرچه کشورمان در حال جنگ بود، اما باز در همين روزنامه کيهان بحث‌های فکری چالش‌برانگيزی را مطرح می‌کرديم. با کسانی مصاحبه می‌کرديم که مجاز نبودند و با انتقادات شديدی هم مواجه می‌شديم. ولی ما همچنان کار خودمان را می‌کرديم، چون رئيس دولت آقای موسوی بود و وزير ارشاد، آقای خاتمی.»
او در پايان گفت: «اما شناخت من از آقای موسوی کافی نيست. بايد کاری کنيم که نسل جوان با ديدگاه‌های او آشنا شوند و اين ممکن نيست، مگر توسط رسانه‌ها. اما متاسفانه رسانه‌های ما آقای موسوی را ناديده می‌گيرند. اگر امروز نسل جوان با ديدگاه‌های آقای موسوی آشنايی ندارند، اين در نتيجه عملکرد رسانه‌های ماست.»





















Copyright: gooya.com 2016