ميرحسين موسوی: ۹۰ درصد عقايدم با خاتمی نزديک است، آفتاب

- در ۱۰ درصد باقی‌مانده هم به هم نزديکيم

دولت گفته بود هيچ رابطه معنی داری بين افزايش نقدينگی و تورم وجود ندارد. وقتی که تورم به صورت غيرعادی افزايش پيدا کرد و فشارهای سياسی شروع شد، از اين سياست عقب نشينی کردند. اين نشان می‌دهد که ذهنيت روشنی نسبت به اين مسائل وجود ندارد.
آفتاب: مهندس مير حسين موسوی، نامزد مستقل انتخابات رياست جمهوری ايران در گفتگو با برنامه "ايران تودی" شبکه «پرس تی وی»، ديدگاه‌ها و مواضع خود را درباره حضور در اين رقابت، بيان کرد.

به گزارش گروه سياسی آفتاب، آن‌چه در پی می‌آيد، مشروح سخنان موسوی است:

من دائما تاکيد کرده‌ام که اصلاح طلبی هستم که به اصول اوليه انقلاب رجوع می‌کنم. از اين رو، هم تاکيد بر اصلاحات انجام شده، دارم و هم ادامه آن‌ها را خواستارم. در عين حال می‌خواهم اين اصلاحات در چهارچوب اصول اوليه انقلاب انجام شوند. فکر می‌کنم مردم ما هم همين طور فکر می‌کنند يعنی هم تاکيد بر روی اصول دارند مانند تاکيد بر جمهوريت و اسلاميت، مساله عدالت و هم حراست از اعتقادات مذهب خود. در عين حال مردم به دنبال آزادی‌های بيشتر و باز شدن فضا هستند و می‌خواهند هرچه در کشور اتفاق می‌افتد در چهارچوب قانون اساسی صورت بگيرد.

من با آقای خاتمی از قديم يعنی از اوايل انقلاب دوست بودم و از سال ۶۰ با هم در دولت من کار می‌کرديم و پس از آن هم من به عنوان مشاور ايشان در کنارشان بودم. ايشان ايده‌های بسيار روشنی را در زمينه مسائل داخلی و به خصوص سياست خارجی مطرح کردند.

طبيعی است که حمايت ايشان از من بسيار اثرگذار باشد. در عين حال من سياست‌های مستقل خود را دارم و همانطور که آقای خاتمی در يکی از سخنرانی هايشان گفتند، ما ۹۰ درصد از عقايدمان نزديک به هم است و تنها در ۱۰ درصد از عقايدمان با يکديگر تفاوت داريم و در همان ۱۰ درصد هم نيز به يکديگر نزديک هستيم.

در سال‌های گذشته مخاطبان بيشتر قشر مستضعف و
” ما نسبت به رئيس جمهور فعلی‌ امکانات کمتری داريم زيرا ايشان در حال حاضر در صحنه هستند و روش ايشان هم خيلی مورد پسند من نيست. “
فرودست جامعه بوده‌اند. شايد بشود گفت اصلاح طلبان بيشتر قشرهای ميانی را هدف قرار داده‌اند. من ضمن اينکه به اهميت دادن به طبقات ميانی معتقد هستم و می‌دانم اين به نفع کشور و‌امنيت ملی ما است و بايد هم در اين جهت حرکت کنيم، ولی اعتقاد دارم قشرهای فرودست که متاسفانه در جامعه ما تعدادشان بسيار زياد است، نبايد فراموش شوند.

سياست‌های اقتصای در کشور ما در سال‌های اخير بسيار ضعيف بوده و تابع سياست‌های روزمره است و به همين دليل ما ضربه می‌خوريم. ما در سال‌های گذشته به طور مثال در رابطه با تورم يک بحث طولانی داشتيم که آيا افزايش نقدينگی منجر به افزايش تورم می‌شود يا نه.

دولت گفته بود هيچ رابطه معنی داری بين افزايش نقدينگی و تورم وجود ندارد. وقتی که تورم به صورت غيرعادی افزايش پيدا کرد و فشارهای سياسی شروع شد، از اين سياست عقب نشينی کردند. اين نشان می‌دهد که ذهنيت روشنی نسبت به اين مسائل وجود ندارد و سياست‌های من در اين زمينه تفاوت‌های اساسی با سياست‌های دولت فعلی دارد.

به نظر من اعلام اهداف مهم است ‌اما مهم تر از آن روش‌های اجرايی است که ما به آن‌ها نائل می‌شويم. منتهی در روش‌های اجرايی به نظر من کار به خوبی پيش نمی‌رود و قدرت نهادسازی دولت برای اجرای برنامه‌های بزرگ، بسيار ضعيف است.

ما نسبت به رئيس جمهور فعلی‌ امکانات کمتری داريم زيرا ايشان در حال حاضر در صحنه هستند و روش ايشان هم خيلی مورد پسند من نيست.

ايشان بيش از‌اندازه از منابع ملی و به خصوص منابع مالی برای تهييج افکار استفاده می‌کنند. ولی‌اميدوار هستم اگر پيام بنده با همين‌امکانات محدودی که دارم به خوبی به مردم برسد فکر می‌کنم بتوانم اين آگاهی را ايجاد کنم و خود را به مردم بشناسانم.

ما تلاش می‌کنيم با تمامی قشرها از طريق گروه‌های مرجع ارتباط برقرار کنيم و خوشبختانه ارتباط من با نسل جوان برقرار شده است. در عين حال سعی می‌کنم با مسافرت به شهرستان‌ها و تماس گرفتن با قشرهای مختلف عقايد خود و خط مشی را که اتخاذ کرده‌ام برای مردم توضيح دهم .

گمان می‌کنم، کم کم بتوانم ارتباط را با مردم برقرار و آگاهی‌های لازم را ايجاد کنم.