گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! انتخابات و چالش کنونی، گفتگو با رضاعليجانی و عليرضا نامور حقيقی، راديو بين المللی فرانسهفرنگيس حبيبی - وضعيت سياسی پرتب و تاب و بی سابقۀ کنونی در ايران پرسش های بيشماری را مطرح ميکند. اولاً در زمينۀ راه های بيرون رفت از بن بستی که نتايج رسمی انتخابات در مقابل نيروهای داخل و خارج نظام بوجود آورده است و ثانياً در خصوص ظرفيت جامعۀ مدنی درابرازاراده وخواست های خود.
يکی ازاستادان دانشگاه درتهران می گويد "دراين روزها جوانان توانستند به خشم خود شکلی خاص دهند. آن ها برخلاف تصور و يا خواست طرف مقابل عمل کردند. مردم با سکوت يک فضای مليونی درست کردند. سکوتی که بسيار سنگين و پر معنا بود و سکوتی نبود که حکومت می خواست و دراين حرکت نهايت تفکر وتعقل، همياری، وهمدلی ديده می شد. تا پيش از ورود موتورسوارها به صحنه، مخالفان هم با بکديگر به طور مدنی رفتار می کردند. مطمئنم که حتی اگر اين جنبش دراين مرحله خاموش شود، تا چهار يا پنج سال آينده سرزمين ما شاهد يک اتفاق بسيار زيبا خواهد بود".
رضاعليجانی، فعال ملی مذهبی می گويد" شرايط کنونی ، پس ازاظهارات آيت الله خامنه ای، در حال قفل شدن و فضا سنگين است. پس از اعلام آراء برخورد ها در دو سطح سياسی و فنی شکل گرفت. تحليل هايی که بر نگاهی انتقادی به نتايج انتخابات متکی بود بر روی رأی خاموش ۲۵ درصدی تأکيد می کرد که طبيعتاً به طرف آقای احمدی نژاد نرفته است. نکتۀ ديگر پاک شدن کامل مسائل بومی و قومی در انتخابات حتی در زادگاه نامزدهاست. همسويی ناظران و مجريان در حوزه ها و ثابت ماندن نسبت آراء هر نامزد در روند شمارش واعلام آراء از ديگر مسائل انتقاد برانگيز بشمار می رود. مسائل فنی مثل کم بودن تعرفه ها و بسته شدن زود هنگام برخی حوزه ها نيز مطرح بوده است". به نظر اين تحليل گر اعتراض به نتايج می بايست از جنبه های تکنيکال آغاز شود و نهايتاً به جنبه های محتوايی برسد و شعار ابطال نتايج بايد پس از بررسی تکنيکال مطرح شود. طبيعی است که نظر اصلاح طلبان مبنی بر تقلب چندين مليونی بايد بتواند مستند شود زيرا در ميان اصلاح طلبان چند وزير و مسئول پيشين برگزاری انتخابات وجود دارند که مستند سازی تقلبات را می توانند بعهده گيرند. از اين نظر ميتوان به آن ها انتقاد کرد که افکار عمومی را درجريان تقلبات مشخص نگذاشته اند. در پاسخ به اين پرسش که برخورد کنشگران اصلی چگونه تحول پيدا خواهد کرد. رضا عليجانی می گويد بنا بر يک فرضيه، آقايان موسوی و کروبی ممکن است با صدور بيانيه هايی واکنشی قهرآلود داشته باشند. اين فرضيه ضعيف است. احتمال ديگر اينست که با تداوم برخورد اين نامزدها فشار نيز بر آنها افزايش يابد و به بازداشت نزديکان و سپس خود آن ها بيانجامد. به هر حال ايران بعد از خرداد ۸۸ به همان روال قبل از اين تاريخ نخواهد بود. معترضين از اين پس آيت الله خامنه ای را مورد خطاب قرار می دهند. اين تحلليگر ملی مذهبی در بارۀ دست آورد های حرکت اعتراضی اين بخش از مردم می گويد" اين اولين باريست که بخش بزرگی از افکار عمومی به نتيجۀ يک انتخابات با اين وسعت معترض است و اين بايد مورد توجه مقامات قرار گيرد. به نظر می رسد که نتايج اعلام شده وجدان، شرافت و غيرت بخش مهمی از مردم را آزرده کرده است و نوعی احساس توهين و فريب خوردگی بر آن ها مستولی شده است ولی رفتار ها مدنی بوده است برعکس برخورد خشونت آميز مقامات. اگر دولت نتواند اين بخش از افکار عمومی را قانع کند از مشروعيت و عدالت ساقط خواهد شد. عليرضا نامور حقيقی، پژوهشگرعلوم سياسی در کانادا، معتقد است چالشی که انتخابات بوجود آورده است فراتر از انتخابات می رود. اين چالش مربوط به کسانی است که معتقدند حفظ نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر برجسته کردن خصلت جمهوريت آن است . چيزی که طرف مقابل مخالف آن است. اگر سيستم نخواهد روش های کم خطر تری را برای حل مسئله در پيش گيرد، همانطور که آقايان لاريجانی و خاتمی در گفته های خود به آن اشاره کردند و در عين حال هیأت های بی طرف برای حل مسئلۀ انتخابات تعيين نشوند چالش بسيار وسيع تر خواهد شد و ممکن است آقای هاشمی رفسنجانی هم بخشی از اين چالش شود. به نظر اين تحليل گر نکتۀ مهم اينست که گروه های قديمی و کار کشته در سيستم، چه در رده های کارشناسی و چه در رده های عملياتی در سپاه، وزارت اطلاعات و بخش هايی که سيستم را اداره ميکنند، اکثراً معتقدند که نبايستی رژيم جمهوری اسلامی فدای آقای احمدی نژاد شود. عليرضا نامور حقيقی معتقد است که طبيعی است که اگر گروه آقای احمدی نژاد بيست و چهار ميليون رأی آورده باشند بايد رفتارشان به رفتار برنده ها شباهت داشته باشد و نيازی به اين محدوديت ها نباشد. در پاسخ به اين پرسش که زور و ظرفيت هر يک از طرفين کدام است، او می گويد " مير حسين موسوی از نظر مالی منابع چندانی ندارد. فاقد حزب و شبکۀ تشکيلاتی است ولی توانسته است بخش مهمی از افکار عمومی ، تحصيل کردگان، طبقۀ متوسط وبدنۀ کارشناسی سيستم را با خود همراه کند و بدنۀ جامعه را بسيج کند. روز دوشنبه چند ميليون نفر به خيابان ها آمدند و اگر فضای سياسی آزاد شود احتمال پيوستن بيشتر جامعه به اين گروه وجود دارد. در طرف مقابل هم نبايد فراموش کرد که آقای احمدی نژاد هواداران زيادی داردو طبقات پائين در روستا ها، بخشی از بدنۀ بسيج و هواداران سيستم و گروههای متدين و معتقد به نظام هوادار آحمدی نژاد هستند و آن ها نيز دارای احساسات جدی ميباشند. اما مشکل اساسی اينست که اگر اين گروه بخواهد برخورد کنونی خود را ادامه دهد و فضا را بسته نگاه دارد ضربات جدی به بخش های ديگر سيستم می زند. بويژه به اقتصاد که بدون ارتباط با دنيای خارج محدود خواهد شد. ايران دولتی است نفتی و ارتباط با جامعۀ بين المللی بخشی از الزامات اقتصادی است. وارد شدن به حوزه ای که روايط بين المللی ايران را خدشه دار سازد پروژۀ آقای احمدی نژاد را برای ادارۀ جامعه دچار مشکل خواهد کرد". در پاسخ به اين پرسش که واکنش جامعۀ بين المللی در قبال بحران انتخابات چه خواهد بود، عليرضا نامور حقيقی می گويد "چين برنده را برسميت خواهد شناخت. روسيه نيز کم و بيش همين رويکرد را خواهد داشت ولی اگر بحران بالا بگيرد ارتباط سياسی و رسانه ای و اقتصادی ايران با اروپا و آمريکا دچار مشکل خواهد شد. در اين ارتباط عامل جديدی وارد صحنه شده است و آن انرژی ای است که ايرانيان خارج از ايران در مقاومت در مقابل هرگونه سرمايه گذاری اقتصادی و رابطۀ جديد با ايران به کار خواهند برد. اين عامل قبلاً نبود. البته سازمان مجاهدين اعتراضاتی می کرد ولی اين سازمان نه در ايران و نه در خارج مورد اقبال نيست و در آمريکا به عنوان سازمانی تروريستی شناخته می شود.اکنون مردم عادی که به اعمال خشونت معترضند در موضع گيری ها تأثير خواهند گذاشت. دولت ايران در برابر يک انتخاب استراتژيک قرار دارد يا منافع استراتژيک خود را ترجيح دهد و يا بر نتايج انتخاباتی پافشاری کند که مدعی است ده ميليون رأی ميان برنده و بازندۀ آن فاصله است.اگر اين ادعا درست باشد مسئله با تمهيداتی که آقايان خاتمی و لاريجانی پيشنهاد کرده اند حل خواهد شد. عدم حل اين مسئله نشان دهندۀ اين خواهد بود که احساس اعتماد به نفس يک برنده در کار آن ها نيست. Copyright: gooya.com 2016
|