گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
19 تیر» "پرس تی وی"، شبکه تلويزيونی جمهوری اسلامی: ديروز ۲۰ نفر دستگير شدند، تابناک19 تیر» فرمانده انتظامی تهران بزرگ: تعدادی از مخربين اموال عمومی در روز گذشته دستگير شدند، مهر 19 تیر» کانادا کاردار ايران را به دليل بازداشت مازيار بهاری، فراخواند، بی بی سی 19 تیر» حمله شب گذشته نيروهای لباس شخصی به خوابگاه های دانشگاه اميرکبير، اميرکبير 19 تیر» وقتی همه سلطان بوديم! (گزارش ويژه از تجمعات ديروز در تهران - همراه با عکس)
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ۱۸ تير انقلاب - وليعصر - هفتتير - کارگر، گزارش ديگری از اعتراضات ديروزچند هزار نفر آمده بودند، اما نيروهای انتظامی، ضدشورش، گارد ويژه و لباس شخصیها هم تقريبا به همان تعداد بودند.
ماموران هم به بازی مردم تن داده بودند و اجازه تجمع نمیدادند. تا ساعت ۵/۵ که توی ميدان بودم به جز يکی دو مورد، ضرب و شتمی صورت نگرفت. اما کسانی را دستگير کردند و عمدتا پسران جوان. دو نفر را ابتدای خيابان کارگر دستگير کرده و کنار مغازهای نشانده بودند. از آنها میخواستند پشت به خيابان و روبه ديوار بنشينند و آنها حاضر به اين کار نبودند. آنقدر با باتوم آنها را زدند تا بالاخره تسليم شدند و روبه ديوارنشستند. خيابان کارگر جنگ و گريز بود. گاز اشک آور به وفور زده شده بود و مردم به صورت دستجات کوچک آتش روشن کرده بودند. مغازهها از همان ساعت ۵/۴ کمکم بستند و ساعت ۵/۵ تک و توک باز بودند. تجمات دوطرف خيابان کارگر تا فاطمی ادامه داشت. من از بلوار به طرف ميدان وليعصر رفتم. از توی شانزده آذر جماعت زيادی (شايد هزار نفر) دستهجمعی حرکت میکردند و با انگشتهايشان علامت پيروزی ساخته بودند. آنها به طرف ماموران میآمدند. اما ماموران آنها را پراکنده کردند. جنگ و گريز و درگيری تا ميدان وليعصر کشيده شد. ماموران همه جا با باتوم، گاز اشکآور و با موتورهای پرسروصدا مانور میدادند و مانع تجمع مردم میشدند. از ميدان وليعصر به هفت تير رفتم. آنجا خبری نبود. دوباره به طرف وليعصر بازگشتم. توی ميدان کارگر جوانی را از پشت يک موتور پايين کشيدند و حسابی او را کتک زدند. دست وگردنش زخمی شده بود. شکمش را گرفته بود و فرياد درد میکشيد. ماموران میخواستند او را با خود ببرند. ما همه دور ماموران جمع شديم. بيشتر زنها و دخترها. ماموران با زنان و دختران با ملاحظه بيشتری رفتار میکنند. مردان وبه ويژه پسران جوان را به راحتی کتک میزنند و يا میبرند. توی ميدان حتی دختری جوان با يکی از ماموران درگير شد و او را هل داد و توی شکمش زد اما مامور او را کتک نزد و حتی دستگير نکرد (اين هم از خاصيتهای يک رژيم مردسالار است!). خلاصه با پافشاری و اصرار و ريشسفيدی يکی دو تا پيرمرد توانستيم آن کارگر جوان را بدر ببريم. جماعت در تمام مسير از وليعصر تا انقلاب در رفت وآمد بود. ماشينها بوق میزدند. مامورين به ماشينها حمله میکردند و ديدم که شيشه پشت يک ماشين پيکان را روی سر مسافران خرد کردند. تک و توک ساندويچفروشیها باز بود. شاهد بودم که مامورين شيشه يکی از ساندويچفروشیها را شکستند و مشتریهايش را به زور باتوم بيرون کردند. اکثرشان زن و بچه بودند. توی بلوار مردم در حرکت بودند. عدهای میرفتند و عدهای میآمدند. آنان که رفته بودند باز میگشتند و آنان که بازگشته بودند راه آمده را دوباره و چندباره میرفتند. ماموران به بازی گرفته شده بودند. آنها هم مدام به دنبال جمعيت میرفتند، مانع تجمع آنها میشدند. سعی میکردند با شعارهای دستهجمعی با رژه و کوبيدن باتوم روی سپرهايشان مردم را بترسانند، اما مردم حق داشتند توی خيابان باشند، حکومت نظامی که نبود! اگر هم بود اعلام نکرده بودند! روی چمنهای بلوار خانوادهای روی گازپيکنيکیاش چای دم میکرد و کمی بالاتر گروهی از لباسشخصیها روی چمنها ولو شده و خستگی در میکردند. Copyright: gooya.com 2016
|