یکشنبه 11 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کاش هم قسم شده باشند، حميد فرخنده

حميد فرخنده
ابطحی را به عنوان اولين شکار خود برگزيدند تا به زعم خويش از روحانی مخالف ولی فقيه بودن، از جوان و با نشاط بودن، از اميدوار زيستن، با دنيای اينترنت و وب لاگ آشنا بودن و از فيلم ها و عکس های رسواگر، انتقام بگيرند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


hamid_farkhondeh@hotmail.com

در سال های آخر حکومت شاه، برخی تصميمات مغرونانه يا ناشيانه مانند تشکيل حزب رستاخيز، توهين به آيت الله خمينی در مقاله معرف "احمد رشيدی مطلق" در روزنامه اطلاعات، تغيير تاريخ هجری شمسی به شاهنشاهی و نخست وزيری جعفر شريف امامی که به "آقای ۵ درصد" معروف شده بود، آنهم برای تشکيل "دولت آشتی ملی" از عواملی برشمرده می شوند که پيروزی انقلاب و فروپاشی نظام سلطنتی را تسريع کردند.

اکنون در سی سالگی انقلاب، پخش نمايش مضحک اعترافات در دادگاههای فرمايشی، آنهم در شرايطی که عصر ارتباطات و اطلاعات مردم ايران، بويژه جوانان کشور را هشيارتر از پيش ساخته، نشان از تکرار قصه مستبدين و ثقل سامعه آنان دارد. اهل بيت استبداد در حکومت ايران نشان دادند آنها نيز شاگردان تنبل کلاس تاريخ اند و بلکه ناشيانه تر از اسلاف خود عمل می کنند.

آيت الله خامنه ای نه تنها تقلب را با مهر رهبری مزين ساخت، بلکه در چهل روز گذشته هربار لب به سخن گشوده، سبوی ولايت شکسته، طشت رسوايی کودتا بر زمين ريخته و پل ها پشت سر ويران ساخته است. بجای حلم بی تابی بروز داده، در وقت خطابه خطا کرده، بجای ارائه تدبير، انگشت تهديد نشان داده و در عوض تخفيف، فرمان تحديد صادر نموده است. کار بجايی رسيده که "پسر" نيز درشتی کرده حرمت "پدر" می درد. اردوگاه اصولگرايان ولايتمدار نيز از الطاف سخنان تهديدآميز رهبر بی نصيب نمانده، دچار شکاف روز افزون شده است. آنان که ذوب در ديگ آش شور ولايت نشده اند، در تلاش برای بيرون کشيدن خود، زمزمه های ترديد و اعتراض سرمی دهند.

اگر هيچ دليلی برای اثبات ساختگی بودن اعترافات وجود نمی داشت، که هنوز ساعت ها از پخش جريان دادگاه فرمايشی حکومت کودتا نگذشته حقوقدانان دهها دليل حقوقی برای اثبات بی اعتباری اين دادگاه و اظهارات مطرح شده در آن ارائه داده اند، همينکه خنده را از لبان ابطحی هميشه خندان ربوده و با چهره ای بهت زده، لاغر شده و ضعيف و خسته بر صندلی دادگاه نشانده اند، سند آشکار فجايعی است که در زندان های کشور اتفاق افتاده است.

ابطحی را بعنوان اولين شکار خود برگزيدند تا بزعم خويش از روحانی مخالف ولی فقيه بودن، از جوان و با نشاط بودن، از اميدوار زيستن، با دنيای اينترنت و وب لاگ آشنا بودن و از فيلم ها و عکس های رسواگر، انتقام بگيرند.

دادگاه ابطحی ادامه تعرض به مهدی کروبی در نماز جمعه تهران و در بهشت زهرا بود. همانگونه که آرای شيخ اصلاحات را کمتر از تعداد آرای باطله اعلام کردند تا بخيال خويش اين پير سرد و گرم چشيده را "تحقير" کنند، خواستند با تحت فشار قرار دادن و اعترافگيری از محمد ابطحی، برای خاتمی و ديگر روحانيانی که در برابر کودتا مقامت می کنند پيغام بفرستند.

چه زيبا گفت ابطحی که "رنگ، رسانه بود". او ناگفته گفت آنگاه که مخالفان دولت يا معترضان به انتخابات رسانه نداشته باشند، رنگی پيدا می شود که آنان را با هم مرتبط کند.

ابطحی گفت: "هاشمی رفسنجانی، مير حسين موسوی و خاتمی هم قسم شده بودند که پشت يکديگر را خالی نکنند". يا گفته های او صحت دارد، که در اين صورت بايد اين هم قسمی که نشانه عزم و هوشياری اين بزرگان اصلاحات است را به آنان تبريک گفت. يا وی را مجبور به گفتن از اين هم قسمی کرده اند، که در اين صورت نيز گذشته از اينکه اعترفگيران تبليغی ناخواسته برای موسوی، هاشمی و خاتمی باعث شده اند، اين بزرگان را به اين نتيجه خواهد رساند که می بايست با يکديگر هم قسم شوند. وگرنه آنچنان که قصه همه کودتا ها نشان داده و مهندس موسو ی نيز اخيرا بر آن تاکيد کرد، اگر سکوت جايگزين همبستگی و پايداری شود، همه را نابود خواهند ساخت.

ايران اما سبزتر از آن است که کوير ولايت همه گير شود. امشب به نشانه حمايت از ابطحی قرار است صدای الله اکبر بلندتر از شب های قبل باشد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016