پاسخ آيت الله منتظری به نامه مجمع زنان اصلاح طلب، دفتر آيت الله منتظری
متن نامه مجمع زنان اصلاح طلب:
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارک حضرت آيت الله العظمی منتظری
با سلام و احترام ;
از آنجا که سهم علمای دين در مبارزات مردم ايران بر ضد حکومت ستم شاهی و شکل گيری انقلاب اسلامی بر کسی پوشيده نيست ;
نظر به اينکه ايران ، تنها کشور شيعی است که به اقتدای مولای متقيان ، علی (ع ) در جهان حکومت میکند و نام علی (ع ) از مأذنه های آن بلند است و همين امر ايران را پناهگاه شيعيان جهان قرار داده است ;
با توجه به اينکه امام خمينی (ره ) با اين انديشه انقلاب اسلامی ايران را پايه گذاری کردند که در سايه حکومت دينی و به ويژه حکومت شيعی ، انسان هايی که در اين جامعه زندگی میکنند بتوانند از آرامش و رفاه برخوردار باشند و به تعالی انديشه و تکامل معنوی خويش بپردازند;
از آنجا که مراجع دينی ما در طول تاريخ به عنوان مرجع ، ملجاء و پناه جامعه محسوب شده اند و به پيروی از ائمه معصومين عليهم السلام هرگز حاضر به مداهنه ، وعاظ سلاطين شدن ، ترس و جبن و حمايت از ظلم و ظالم تن نداده اند; چون خداوند از آنان پيمان گرفته که در مقابل سيری ظالمان و گرسنگی مظلومان آرام ننشينند، "و لو لا أخذ الله من العلماء ان لا يقاروا علی کظة ظالم و لا سخب مظلوم ...";
نظر به اينکه پس از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی و زحمات و لطمات زيادی که بر مردم وارد شد و اين مردم برای و به اميد آن که شاهد جامعه ای توحيدی و عدالت گستر باشند، مصائب را تحمل کردند، اما امروز شاهد شرايطی هستند که نه تنها عدالتی در ميان نيست بلکه حرمت و کرامت انسانی مورد هجمه قرار گرفته و جان و آبروی انسان ها بی مقدار شده ، تا جايی که هر کس به خود اجازه میدهد که حريم و حرمت و آبروی اشخاص را با ادعاهای واهی مخدوش سازد و به بازی گيرد و جان انسان ها بدون دليل از آنها ستانده میشود;
از آنجا که برخی مقدسات دينی به نام دين مورد هجمه قرار گرفته و بسياری از منهيات مانند دروغ ، تهمت ، افترا و غلو در دين به راحتی اشاعه داده میشود آن هم توسط اداره کنندگان جامعه و رسانه ملی که نقش نخست در تربيت جامعه را دارد و به تعبير امام خمينی (ره ) يک دانشگاه است ، و با در نظر داشتن اين نکته که "الناس علی دين ملوکهم " دير نيست اگر فرهنگ خدعه و نيرنگ و دروغ به رويه ای معمول در جامعه بدل شود و زحمات دينداران برای اصلاح جامعه عملا بی اثر بماند;
ما جمعی از زنان مسلمان که کوشيده ايم دين و آموزه های آن را در جان خود نهادينه کنيم و مادران ما با شيره جانشان اين آموزه ها را به ما منتقل کرده اند، به عنوان وظيفه بر خود فرض دانستيم تا آنچه را که برای حفظ قدرت و حکومت و بر اساس توهمات و ادعاهای واهی بر جامعه میگذرد و زنان مسلمان و فرزندان و همسرانشان را مورد بدترين و سخت ترين تهمت ها و افتراها و بی حرمتی ها قرار میدهد، بازگو کنيم و حجت را بر همه کسانی که فرياد مسلمانی را میشنوند تمام کنيم تا مبادا در مقابل اين تعرضات و تضييقات ساکت باشند، به ويژه آن کسان که علمای دين ما باشند.
اول آنکه ; ظاهرا در اين زمانه بايد مرتب اقرار کرد که ما مسلمانيم ، ايرانی هستيم ، دين و کشور و ملت خود را دوست داريم و برای پيروزی انقلاب اسلامی از سال ها قبل از انقلاب زحمات زيادی متحمل شده ايم ، عزيزترين کسان خود را تقديم اين انقلاب کرده ايم و همچنان برای حفظ و بقای آن از هيچ فداکاری فروگذار نمی کنيم و به تعبير امام خمينی (ره ) نخواهيم گذاشت اين انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد، آنانی که خود را وارث دروغين انقلاب میدانند و بر شاخه نشسته و بن میبرند و اين امری است که ديگر بر کسی پوشيده نيست .
دوم آنکه ; برای جلوگيری از انحرافاتی که به نام دين و گفتمان امام و انقلاب صورت میگيرد اما نه ربطی به دين دارد و نه به انقلاب ، به بازگو کردن انحرافات پيش آمده خواهيم پرداخت تا به اين وسيله سهم خود را در حفظ دين و انقلاب و اجرای فريضه امربه معروف و نهی از منکر انجام داده باشيم .
سوم آنکه ; از شش ماه مانده به انتخابات رياست جمهوری دهم با تلاش فراوان و بی وقفه کوشيديم با گفتگو و اعتمادسازی در جامعه ، بسياری از کسانی که حاضر نبودند پای صندوق های رأی بيايند، تشويق و ترغيب به شرکت در انتخابات کنيم ; اما امروز، ما و نزديکان ما مورد اتهام کسانی شده ايم که حضور ميليونی مردم را به نفع خود مصادره به مطلوب کرده اند و مدام تهديد میشويم که اگر اعتراض کنيد هر چه ديديد از چشم خودتان ديديد. آيا اين همان حقيقت جمهوری اسلامی است که ما میشناختيم و امام به ما آموخته بود که رأی و انتخاب مردم حرف اول را در تعيين نتيجه دارد؟
چهارم ; دردآورتر اينکه امروز حيثيت و حرمت زنان مسلمان ما مورد هتک قرار گرفته است ، برای دستگيری زنان مسلمان از مردان مأمور استفاده میشود، ساعت سه نيمه شبی هشت مرد برای دستگيری زنی جوان در مقابل چشمان همسرش به منزل آنان هجوم آورده اند و شوهر را که در مقابل ورود ناگهانی آنان مقاومت کرده با گاز فلفل مسلوب الاختيار کرده اند و زن جوان را با خود برده اند; زمانی ديگر خانواده های زندانيان سياسی برای گرفتن اعتراف از عزيزانشان به شکل غيرشرعی و غيرقانونی به انحاء مختلف تحت فشار قرار میگيرند; در درون زندان ها نيز يکی از اولين تهديدهای متوجه بازداشت شدگان زن ، تهديد به داشتن روابط جنسی نامشروع با ديگران به قصد ارعاب و اعتراف گيری است آن هم با چنين تعابيری که اگر اقرار نکنی آبرويت را در صدا و سيما میبريم و میگوييم که با برخی مردان روابط نامشروع داشته ای ، و سئوالات مستهجنی مثل اينکه چگونه در حمام غسل میکنی ؟ و از اين دست از آنان داشته اند. آيا اين همان حکومتی است که قرار بود حاکمان آن به پيروی از علی (ع ) در مقابل در آوردن خلخالی از پای زنی يهودی جان به جان آفرين تسليم دارند؟
ما زنان مسلمان هيچ تضمينی برای تأمين امنيت خود نداريم و نمی دانيم که اگر به دست اين نامحرمان و نااهلان بيفتيم چه به روزگارمان خواهد آمد؟ مگر ما حق نداريم از علمای دين خود تظلم خواهی کنيم و يادآور شويم که نبايد نسبت به آنچه بر مسلمين میرود، بی تفاوت بود؟ شما از زبان پيامبراکرم (ص ) بارها برايمان نقل کرده ايد که "من أصبح و لم يهتم بأمور المسلمين فليس بمسلم " و به ما آموخته ايد که "من سمع ينادی يا للمسلمين و لم يجبه فليس بمسلم " آيا جوابی برای فريادهای ما هست ؟
آنچه امروز بر زنان میگذرد، بسيار فراتر از مباحث برخی مراجع دينی است که نسبت به وزارت زنان يا ورود زنان به ورزشگاهها اعتراض دارند. امروز امنيت دينی و اخلاقی زنان مورد تهديد است . زنان مسلمانی که میخواهند به جهان نشان دهند که دين اسلام توان پاسخ گويی به همه نيازهای بشری را دارد. اتهام های غيراخلاقی ، پرونده سازی ، زندان ، توهين ، افترا و هتک حرمت زنان آن هم در جمهوری اسلامی و به نام دين ما را نگران کرده و احساس امنيت را از ما سلب کرده است .
نکته مهم ديگر آنکه ; ما نگران آينده فرزندان خود هستيم . دختران و پسران جوان ما از اقداماتی که حقانيت جمهوری اسلامی را زير سوال میبرند، حيرت زده اند; و ما پاسخی برای آنان نداريم . کمترين نتيجه سوء چنين وضعيتی افزايش ميل به مهاجرت و ترک اين ديار است ، و در مقابل اين استدلال که اين سرزمين متعلق به ماست و بايد حکمرانان غاصب را از اين سرزمين بيرون راند، پاسخ میشنويم که اينجا آينده ای نامعلوم پيش روی ماست ، ما میخواهيم آسوده و ايمن زندگی کنيم . طبعا جوانان ما که سرشار از استعداد و خلاقيت و توانايی اند در کشورهای ديگر جای خود را خواهند يافت ، ولی صد افسوس و هزاران دريغ از محروميت اين مملکت از وجود ذی قيمت آنان . اين جوانان تبعات مهاجرت و فرهنگ بيگانه را در سرزمينی ديگر تحمل میکنند اما اهانت و بی حرمتی و ظلم را نمی پذيرند. ما هم میپذيريم که پذيرش ظلم ، کمک به ظالم است ; و خدا نيز اين را نخواهد پسنديد. اما اگر يکی از اين جوانان را بلا و انحرافی رسد، کسی هست که مسئوليت پذيرد و پاسخی نزد خداوند داشته باشد؟
آخر آنکه ; يکی از آثار اعمال اين روش ها گسترش و توسعه اديان ديگر و فرقه های مجعول با گرايش های متحجرانه و گاه غيردينی به ويژه در ميان جوانان است ، جوانانی که هنوز پايه های اعتقادی آنان کاملا نضج نگرفته است . آيا علمای عالی مقام دين خود را در به وجود آمدن زمينه های چنين شرايطی مسئول نمی دانند؟
حتما چنين است . پس به داد ما برسيد و تا دير نشده چاره ای بينديشيد. والامر اليکم .
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته .
مجمع زنان اصلاح طلب
شهريور ۱۳۸۸
پاسخ آيت الله العظمی منتظری:
بسم الله الرحمن الرحيم
حضور محترم مجمع زنان اصلاح طلب
ضمن عرض سلام و تحيت ; مطالعه مطالب ارسالی شما موجب نگرانی و تأثر بيش از پيش اين جانب گرديد. نگرانی های شما از حوادث و فجايع جاری و عواقب آن و اعمال خلافی که متأسفانه به نام دين و حاکميت دينی انجام شده و میشود، و همچنين انتظارات شما و ساير اقشار جامعه از مراجع محترم و علمای بلاد و جامعه روحانيت که بايد مدافع حيثيت دين و مذهب و ملجاء و پناهگاه مردم مظلوم باشند کاملا به حق و بجاست . دفاع از اسلام و حمايت از مظلوم - علاوه بر بيان احکام حلال و حرام - وظيفه ای است که از جانب معصومين (ع ) در زمان غيبت حضرت ولی عصر ارواحنافداه بر عهده عالمان دين گذاشته شده است .
اينجانب در حد توان ، و بنابر احساس مسئوليت و وظيفه انسانی و شرعی ، در رابطه با حوادث و فجايع پس از انتخابات و تضييع حقوق معترضين به نتيجه انتخابات اخير و ضرب و شتم و کشتار عده ای بيگناه و نيز دستگيری تعداد زيادی از نخبگان و فعالان سياسی و اعتراف گيريهای اجباری و خلاف شرع و هتک حرمت افراد با پخش مصاحبه های بی مايه تلويزيونی مطالبی را عنوان نموده ام ; به اميد آن که در جهت اصلاح امور و تنبه مسئولين مربوطه و جبران اعمال خلاف گذشته و بازگشت آرامش به جامعه و نيز اعتماد مردم به حاکميت منشأ اثر باشد.
مجددا به مسئولين مربوطه تذکر میدهم از سرنوشت حکومت شاه و ساير حکومتهای استبدادی در جهان عبرت بگيرند. در دنيای امروز با ايجاد خفقان و رعب و وحشت و جو پليسی و بگير و ببند منتقدان و پر کردن زندانها از انديشمندان و آزادی خواهان و اجبار نمودن آنان به اعتراف و اقرار نسبت به امور خلاف واقع نمی توان حکومت نمود. در حکومتی که نخبگان منتقد و فعالان سياسی در زندان و تحت فشار و محروميت بوده و مداحان تملق گو و چاپلوسان ، مورد تأييد و تکريم باشند، جامعه و مردم هرگز به فلاح و سعادت و رشد و ترقی راهی نخواهند يافت .
در ضمن آنچه را در شکوائيه خود در مورد فرزندان آورده ايد، به عزيزتان بگوييد يکی از اهداف آفرينش ، امتحان افراد است که چه کسانی بهترين اعمال را دارند. خدای عزيز در آيه دوم سوره ملک میفرمايد: (الذی خلق الموت والحيوة ليبلوکم ايکم احسن عملا) يعنی خداوند مرگ و زندگی را آفريد تا افراد آزمايش شوند که چه کسی بهتر عمل میکند. عده ای با رياست و حاکميت امتحان میشوند تا معلوم شود در عمل تا چه حد پايبند ارزش ها خواهند ماند; و اين که آيا خود و مقامات دنيوی را فدای ارزش ها مینمايند و يا ارزش ها و اعتقادات را در خدمت مقامات و اميال چند روزه خود میخواهند; و همچنين عده ای با محروميت و مظلوميت امتحان میشوند تا معلوم شود در راه انجام وظيفه و دفاع از حقوق خود و ديگران تا چه حد صبر و استقامت میکنند، که در اين صورت طبق وعده الهی اجر بی حساب خواهند داشت ; و يا اين که مأيوس میشوند و صحنه را برای قدرت طلبان خالی مینمايند.
اميدوارم تا دير نشده مسئولين ما به خود آيند و روش و شيوه خود را تغيير دهند و اشتباهات گذشته را جبران نموده و فاصله بين مردم و نظام را با اخلاق کريمه و تأسی به معصومين (ع ) از بين ببرند.
توفيق شما را در انجام وظائف شرعی و ملی و همچنين صبر و پايداری شما را از خداوند بزرگ مسألت دارم .
۷ مهرماه ۱۳۸۸ - ۹ شوال ۱۴۳۰
قم المقدسة - حسينعلی منتظری