علی توکلی برادر مجيد توکلی: وزارت اطلاعات خانواده مان را تهديد می کند، اميرکبير

هفته گذشته حکم هشت سال و نيم حبس برای مجيد توکلی دبير سياسی اسبق انجمن اسلامی پلی تکنيک صادر شد تا برگی ديگر در کارنامه ظلم حکومت و سيستم قضائی فاسد ايران ثبت شود.
صدور حکم زندان برای مجيد توکلی و بسياری ديگر از دانشجويان طی هفته‌های گذشته و ادامه بازداشت تعدادی بی شماری از دانشجويان دانشگاه‌های کشور، توسط سيستم قضائی و امنيتی در حالی است که همچنان جناياتکارانی که مردم را در خيابان‌ها به خاک و خون کشيدند، آزادانه فعاليت می کنند. در حاليکه سردار رادان، قاضی مرتضوی و ديگر عوامل جنايات بازداشتگاه کهريزک همچنان به فعاليت‌های خود مشغول هستند، و در حاليکه پرونده حمله کنندگان به کوی دانشگاه در خردادماه و حمله کنندگان به دانشگاه‌های تهران و علم وصنعت در روزهای ۱۶ و ۱۷ آذر به فراموشی سپرده شده است، دانشجويان با بيشترين فشارها از سوی حاکميت مواجه شده اند.
در اين ميان خانواده‌های دانشجويان نيز متحمل رنج و دردهای بسياری شده و گاه آنان نيز از سوی نيروی های نظام مورد تهديد قرار می گيرند. علی توکلی برادر مجيد توکلی در مصاحبه با خبرنامه اميرکبير اعلام کرد که مامورين وزارت اطلاعات با تماس تلفنی اين خانواده را تهديد به برخورد و بازداشت کرده اند.
علی توکلی همچنين معتقد است که صدور چنين حکم سنگينی برای مجيد توکلی برای ايجاد ترس و وحشت است تا به خيال خود بتوانند دانشگاه‌ها را کنترل کنند.

آقای توکلی، هفته گذشته حکم هشت سال و شش ماه زندان برای مجيد صادر شد. آيا مجيد شخصا اين خبر را به شما اطلاع داده بود؟ چه جزئيات ديگری می توانيد در اختيار خبرنامه قرار دهيد؟
علی توکلی: نخير، شب سه شنبه يک از زندانيان که تازه آزاد شده بود به ما زنگ زد و گفت که حکم مجيد را اعلام کردند و خودش گفت که با شما تماس بگيرم چون به خودش اجازه تماس نداده بودند. اين دوست عزيز گفت که حکم مجيد از اين قرار است: ۵ سال به دليل اجتماع و تبانی، ۲ سال توهين به رهبری، ۱ سال تبليغ عليه نظام، ۶ ماه توهين به رئيس جمهور، ۵ سال محروميت از فعاليت سياسی و۵ سال ممنوع الخروج از کشور.

آقای توکلی از مکان نگهداری مجيد اطلاع داريد؟ کدام زندان است و در چه وضعيتی به سر می يرد؟ آيا امکان ملاقات و يا برقرای ارتباط تلفنی با اعضا خانواده را دارد؟
مجيد دقيقا يکماه بعد از بازداتشت تماس تلفنی داشت و گفت که در زندان اوين زير نظر وزارت اطلاعات است و اينکه خيلی چيزی به نام بند وجود ندارد زيرا زندان اوين خيلی شلوغ شده است.
متاسفانه تاکنون موفق به ديدار مجيد نشديم. تنها چيزی که ما ميدونيم و مجيد در مکالمش به ما گفت اين است که در زندان اوين هست و زير نظر وزرات اطلاعات است و اينکه زندان اوين شدت شلوغ شده و جو بدی دارد. روحيه مجيد خيلی عاليه بود و از صحبت کردنش هم مشخص بود، حتی آقای دادخواه هم اين مورد را در دادگاه موقع امضاء وکالت نامه در مجيد ديده بود. ضمن اينکه مجيد از ما خواست سلامش را به همه دوستانش برسونيم. البته مجيد از اتفاقات بيرون کاملا بی خبر بود. حتی از کمپينی که در حمايت از مجيد تشکيل شد کاملاً بی‌خبر بود.

وکيل ايشان آقای دادخواه عنوان کرده اند که متاسفانه جلسه دادگاه مجيد در غياب وکيل برگزار شده است. مجيد در تماس های خود با منزل از شرايط حاکم بر جلسه دادگاه و يرخورد قاضی صحبتی نکرده است؟
مجيد در همان تماس يک ماه بعد از بازداشتش گفت که جلسه دادگاه تشکيل شده و عليرغم اعتراضش نسبت به نبودن وکيل، دادگاه ادامه پيدا کرده است. در جلسه دادگاه، قاضی اصلا اجازه نمی داده که مجيد صحبت کند و بابت همين جريان هم مجيد با قاضی صلواتی درگيری لفظی داشته است.
البته آقای دادخواه مجيد را در راهرو دادگاه ديده بود که فقط موفق شده بود خيلی کوتاه موکلش را بيند و قاضی اجازه صحبت به آنها نداده بود. قاضی صلواتی اجازه شرکت وکيل در جلسه دادگاه را نيز نداده بود که اين موضوع هم مربوط می شد به آخرين دفاع و به عبارتی جلسه دوم دادگاه.

اخيرا مطلع شديم که پس از مصاحبه مادر مجيد با رسانه ها، خانواده محترم مورد تهديد قرار گرفته اند. می توانيد جزئيات بيشتری عنوان کنيد؟
بله؛ دقيقا چهارشنبه گذشته فردی که خود را مامور اداره اطلاعات شيراز معرفی می کرده با مادر صحبت کرد و به شدت مادرم را تهديد کرد که چرا شما با رسانه های خارجی (منظور صدای آمريکا) صحبت می کنيد، می دانيد چقدر اين موضوع به ضرر کشور است و در ادامه به مادر گفته بود "ما همين حالا می توانيم همه شما را بازداشت کنيم بينيم آيا آمريکا يا کشورهای ديگر می تواندد کاری برای شما کنند يا اصلا شما فکر می کنيد کسی در اين کشور است که به شما و پسرتان اهميت بدهد" و بعد گفت که ديگر حق نداريد با رسانه ها مصاحبه کنيد.
متاسفانه مادر شرايط جسمی بدی دارد حتی خود اين مامور هم گفته بود که من می دانم شما بيمار هستيد.
حالا سوالم اين است که آيا اين جزء قوانين جمهوری اسلامی است که مادری که هنوز ۲۴ ساعت از خبر حکم سنگينی که برای فرزندش اعلام شده نگذشته، اين گونه تهديد شود؟ مگر نه اينکه اين کشور اسلامی است آيا اين ظلم به مادری نيست که به جای شنيدن صدای فرزندش به شدت توسط ماموری، تهديد شود؟
مگر مادر من جز دردهای دوری فرزندش چيزی ديده است؟ ابتدا با کينه توزی عده ای و تنها به خاطر اعتراض به بی کفايتی رئيس دانشگاه ۱۵ ماه فرزندش را زندانی کردند و بعد روز ديگر به دليل حضور در جلوی حسينه ارشاد بازداشتش کردند تا ۴ ماه را بدون دليل در زندان سپری کند و امروز هم به جرم انتقاد بايد چادر سرش کنند و در بی دادگاه محاکمه شود.
مگر مجيد چه گفت که شما را اين چنين ترسانده است که بايد خانواده ای را به ترسانيد و مادری بيمار را چنين اذيت کنيد؟ آيا اين دروغ است که قلب مادر در جايی است که فرزندش در آنجا است؟ آيا اين گناه است که مادری که شيره وجودش را به فرزندش داده و امروز بيمار و بيقرار ديدن يا صدای فرزندش است، منتظر او باشد.

به نظر شما صدور اين حکم سنگين به چه هدفی صورت گرفته است؟
من فکر می کنم فقط به منظور ايجاد ترس و وحشت است و گرنه کسی را به دليل انتقاد به حبس محکوم نمی کنند. مجيد را محکوم کردند تا به خيال خود شايد بتوانند جو دانشگاه را کنترل کنند، چرا که به اعتراف خودشان مجيد نماد مقاومت دانشجوی است. به دانشجويان گفتند که وقتی ما با مجيد اينگونه برخورد می کنيم شما ديگر جای خود دارد.

انتظار شما از فعالين دانشجويی و حقوق بشری در مقابل اين حکم ظالمانه چيست؟
ما از تمام فعالين دانشجويی و حقوق بشر ممنون هستيم، چون تا همين حالا هم حمايتهای زيادی از مجيد انجام داده اند.
فکر می کنم پاسخ اين سئوال را خود دوستان بايد بدهند که آيا امروز همان روز نيست که بايد کاری کرد.