پنجشنبه 14 مرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دادخواهی کروبی و موسوی از مراجع در پی اظهارات جنتی: گويا کهولت سن قوه ادراک و ذهنی ايشان را مختل کرده است، سحام نيوز

بسم الله الرحمن الرحيم

محضر مبارک آيات عظام و مراجع تقليد
باعرض سلام و احترام

سنت حسنه مردم اين ديار بر آن بوده است که هرگاه عِرض، آبرو، ناموس، جان و مال خود را در خطر واليان جور پيشه و ستمگر می ديدند و از اعاظم و متوليان اصلی قدرت اميد می بريدند به آستانه و درگاه مراجع تقليد و صاحبان ديانت و حکمت رو کرده و عرض تظلم و دادخواهی به پيشگاه آنها می بردند، چه نيکو سنتی و چه پر ثمر سيرتی بوده است. چه پاسخ های مناسب که شنيدند و چه دردهايی که به درمان رسيدند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


نيازی به ارائه مستند تاريخی نيست چه اينکه تاريخ ما، بخصوص در چند سده های اخير با ظهور استعمار صنعتی، شاهد و ناظر بروز و ظهور عالمان روشن ضمير در کنار مردم خوب و شريف بوده ايم که با قامت راست و استوار در برابر استعمار و استثمار با تحمل عذاب و شکنجه و تهمت و افترا، ايستادند و جان باختند و سر انداختند و شرف و حيثيت اين ملت را مردانه پاس داشتند.
آيات عظام ميرزای شيرازی در نهضت تنباکو، آخوند خراسانی و نائينی، مازندارنی، بهبهانی و طباطبائی در نهضت مشروطه، و مدرس و مبارز نستوه ميرزای جنگلی در مبارزه با استبداد، کاشانی و نيروهای مذهبی و ملی در نهضت ملی شدن صنعت نفت و نهايتاً رهبری بی بديل و تاريخی امام خمينی در انقلاب اسلامی همراه با ساير علما و اقشار مختلف ايران عزيز با گرايشات متفاوت.
اکنون با عملکرد ناشيانه ساده دلان به ظاهر با ايمان و احتمالاً هدايت شده توسط آگاهان بی ايمان، بيم آن می رود که اين سابقه درخشان و اميد آفرين، اين ثروت عظيم معنوی ملت به محاق کشيده شود و چهره نورانی روحانيت در جامعه جهانی و در ميان نسل جوان کنونی و آينده، کدر وناخوشايند جلوه نمايد.
همانطور که مسبوق هستيد، ما به علت همراهی و هم نوائی با مردم ايران در نهايت آرامش و سازش پس از انتخابات مهندسی شده ۱۳۸۸ که در جستجوی رأی گم شده و مخدوش گشته خود بودند، مورد چه هجمه ها، يورش ها، افتراها، تهمت ها و ناسزا ها که قرار نگرفتيم. آنچه خواستند و توانستند از منابر تريبون های عمومی بدون امکان اجازه هرگونه دفاعی به ما نسبت دادند و همزمان بر مسند مدعی العموم، قاضی و مجری احکام نشستند و آن کردند که امروز نه تنها چهره نظام بلکه اصل اسلام درکشور و بخصوص در نزد جوانان مظلوم ايران خدشه دار شده است.
از فجايع غم انگيز و آبروريز زندان کهريزک گرفته تا برخوردهای خشن و انسان ستيز در زندان های اوين و ساير زندان های پنهان و پيدا، و برخوردهای غير انسانی با زنان زندانی، کشتار بی رحمانه مردم در خيابان ها و راندن خودروها بر بدن جوانان معترض، تخريب دانشگاه ها و ضرب و شتم دانشجويان، حمله به بيوت مراجع و هتک حرمت به بيت امام، بستن روزنامه ها، شکستن قلم ها، خفه کردن صداها، محبوس و منکوب کردن بهترين فرزندان ملت و انقلاب و مطرود و منزوی کردن لايق ترين مديران مملکت، آزار و اذيت کردن اقليت های قومی و مذهبی از برادران اهل تسنن گرفته تا دراويش نعمت الهی و محروم کردن از حقوق اوليه شهروندی و اهانت کردن به بزرگان آنان و تبعيد و زندانی کردن عده ای از آنها. در نتيجه به خطر انداختن انسجام ملی و تيز کردن دندان طمع خارجی، حيف و ميل کردن اموال عمومی و درآمدهای نفتی و زيرپا گذاشتن قوانين مصوب مجلس. اين رفتارهای غير قانونی کار را به آنجا رسانده است که ملک و ملت در بحران بزرگ سياسی، اقتصادی و اجتماعی قرار گرفته است.
خدا عاقبت اين همه بی بصيرتی که عام و خاص به آن مبتلا هستند و يقيناً دود آن به چشم همه ملت؛ حتی خود آنها بزودی خواهد رفت ختم به خير بگرداند.
بارزترين نمونه اين هتک حرمت های بی پروا و عاری از تقوا؛ اظهارات اخير امام جمعه موقت تهران آيت الله جنتی در مسجد جمکران در مورد اخذ يک ميليارد دلار از منابع خارجی توسط ما معترضين؛ ايشان مدعی شدند که " من سندی را بدست آوردم که آمريکائی ها يک ميليارد دلار از طريق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمريکا در کشورهای منطقه هستند به سران فتنه دادند و همين سعودی ها که به نمايندگی آمريکا صحبت می کردند، گفتند اگر توانستيد نظام را منقرض کنيد تا پنجاه ميليارد دلار ديگر هم می دهيم، اما خداوند اين فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد". اين مرد کهن سال که از آغاز تأسيس مجلس و شورای نگهبان لاينقطع مسئول بوده و قريب به بيست سال است که دبير شورای نگهبان است و گويا کهولت سن نه تنها قوای روحی و جسميش را به تحليل برده بلکه قوه ادراک و ذهنی اش را هم مختل کرده و مصداق کامل اين شعر مولانا قرار گرفته است:
چون شدی پير و ضعيف و منحنی پرده های لاابالی می زنی
ايشان که در حاشيه امن سلاح و صلاح قرار دارد، نه از بالا دست خوفی و نه از پائين دست ابايی! ارباب غزاء حامی اويند و اصحاب قضاء تابع او. تريبون نمازجمعه را در اختيار دارد و مراکز قدرت را در تصاحب ! چه بی رحمانه ترک تازی می کند و با آبروی بندگان خدا بازی، پناه بر خدا از اين همه طنازی ! در مقابل؛ دست دادخواهی ما کوتاه است و خرمای عدالت نظام فعلاً بر بلندای نخلی ناپيدا، لذا بر سبيل گذشتگان برای دفاع از حريم روحانيت و اسلام با شما سخن می گوييم.
آخر اين چه ادعا است، کدام دليل و سند، مستند اين بيان است ؟! بر اين گمانيم که خط دهندگان پنهان و سياست گزاران نازک انديش و بی رحم به ساير خطيبان هم چنين دستورهائی داده باشند اما آنها از ابراز چنين اباطيلی ابا نموده اند. جسارت و کندی ذهن، خاص ايشان است که چنين بی گدار به آب می زند.
مگر همين آقا نبود که به يکی از مراجع بزرگ تقليد شيعيان جهان نسبت ناروا داد و او را عامل بيگانه خواند که از خوف طرد و استيضاح عام مجبور به استغفار و توبه گرديد؟ مگر ايشان موضع امام در مورد نسبت های ناروا و نسنجيده بعضی از اعضای شورای نگهبان در قبال برخی از نيروهای متدين و انقلابی را ورقی زير خروارها خاک نناميد ؟! و در مقابل هجمه نمايندگان ملت در مجلس سوم مجدداً استغفار نکرد؟ و هم ايشان نامه بی محتوا و حساب نشده آقای احمدی نژاد به رئيس جمهور وقت آمريکا را هم طراز نامه امام (ره) به آخرين رهبر اتحاديه جماهير شوروی تلقی کرد و پيشنهاد تدريس آن را در مدارس داد !!! که با برخورد جدی روبرو شد. همين فرد مدعی شد که در زمان دولت سازندگی هفت ميليارد دلار شکلات از جزيره کيش وارد کشور شد و چون او را به کمیّت عدد هفت ميليارد آگاه کردند، ادعای خود را به پانصد ميليون دلار تقليل داد و کوتاه نيامد !
در هر صورت اکنون اسوه های انقلاب و ياران صديق مردم وخمينی و زخم خوردگان مبارزات بی امان با استعمارگران، در نهايت مظلوميت و بی پناهی، هدف تير جان گداز و زهرآگين شيفتگان قدرت و مکنت و زراندوزان بی مروّت و عاری از همت قرار گرفته اند که پرچم دار اين خيل بی مروّت، اين مرد کهنسال می باشد. ديگران به تبعيت و حمايت از او گاه و بيگاه از اين قماش حرف هائی ابراز می دارند و حريم ها و حرمت ها در هم می شکنند و حد و مرزی برای کسی قائل نمی شوند !
ما را پروای آن نيست که چنين آماج ضربات بی امان بی بصيرتان قرار گيريم؛ تاريخ اين ديار ستم کشيده مملو است از اين نامردمی ها، از قائم مقام تا اميرکبير که طغيان گرشان گفتند ! از سيد جمال الدين اسدآبادی که وابسته اش خواندند،تا ثقه الاسلام تبريزی که بر چوبه دار تزاری اش بوسه ميزدند، مدرس و نيروهای مذهبی که انگليسی اش دانستند و خمينی که ارتجاع سياه قلمدادش کردند و صدها عزيزان ديگر از اين نوع هجمه ها و افتراها در امان نبودند. آنان هدف و آماج خشم بيگانگان و دين ستيزان قرار می گرفتند، اما ما را عذاب و درد بيشتر از آن است که آماج کلوخ اندازان نظام و کسی که بيش از سه دهه بر مسند شورای نگهبان تکيه زده است، هستيم!
حکايت حلاج است در واقعه چوبه دار؛ که با اصابت هر سنگی بر بدنش تبسم کنان لاحول می گفت اما از پرتاب گِلی از جانب شيخ شبلی به آه و ناله درآمد؛ گفتند از آن همه سنگ نيازردی و از اين کلوخ چنين غمگينی ؟ گفت آنها نمی دانند و جنايت می کنند و او می داند و خيانت می کند.
علی ايحال ما از شما مراجع عاليقدر و علمای بزرگ و مدرسين گرانقدر حوزه های علميه می خواهيم برای حفظ آبروی روحانيت و اسلام از ايشان بخواهيد سند و مدرک خود را ارائه کند و يا منبعش را برملا نمايد تا مردم اين محرمان اصلی انقلاب و کشور در جريان واقعيت و يا افترا و دروغ که برای متاع دو روز دنيا بيان شده است، قرار گيرند.

و من الله التوفيق الامر اليکم و السلام عليکم و رحمة الله و برکاتة
مهدی کروبی ميرحسين موسوی
۱۳/مرداد/۱۳۸۹


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016