چهارشنبه 24 شهریور 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارش يادمان جانباختگان دهه ۶۰ و کشتار تابستان ۶۷ در فرانکفورت به همراه تصوير، شادی امين

عکس از شادی امين

در روز شنبه ۱۱ سپتامبر برنامه ای در فرانکفورت و دربزرگداشت ياد جان باخته گان دهه ۶۰ و همچنين کشتار تابستان ۶۷ برگزار شد. اين برنامه از سوی جمعی از فعالين سياسی شهر تحت عنوان " جمع برگزار کننده يادمان جان باخته گان دهه ۶۰ و کشتار تابستان ۶۷" سازماندهی شده بود.

در ابتدا شادی امين به نمايندگی از برگزار کنندگان پشت تريبون رفته و سخنان کوتاهی خطاب به حاضرين ايراد کرد. وی گفت:" سی و يک سال از به روی کار آمدن رژيم جمهوری اسلامی گذشت، بيش از بيست و هشت سال از آغاز سرکوب و کشتار سيستماتيکشان گذشت. بيست و دو سال از کشتار دسته جمعی زندانيان سياسی گذشت. يازده سال از قتل نويسندگان و روشنفکران گذشت. يازده سال از سرکوب جنبش دانشجويی گذشت. سی سال از حمله به قارنا و کشتار مردم گذشت. سی سال از حمله به سنندج گذشت. بيست و نه سال از حمله به دانشگاه ها گذشت. بيش از يک سال از خيزش مردم و سرکوب مجدد آنها گذشت. سه ماه از اعدام فرزاد و شيرين و ... نه ماه از دستگيری شيوا ... هفت ماه از دادگاه نمايشی اميد ... بيش از يکسال از قتل ندا و سهراب ... يک سال از حمله به خاوران و دستگيری مادران... يک سال از ... پنج سال از ... يک هفته از ... شش ماه از ... و سال ها و ماه ها و سالگردها ميگذرند و ماشين سرکوب اين رژيم همچنان قربانی می گيرد.سالهاست که برگزاری اين يادمان ها در خدمت مقابله با فراموشی ، مبارزه برای جلوگيری از تکرار آنها و نيز در سال های اخير برای پيشبرد امر دادخواهی و تلاش برای به محاکمه کشانيدن آمران و عاملان اين جنايات است. تلاش برای اينکه بگوييم فراموش نميکنيم. و خواهان روشن شدن حقيقت مربوط به اين جنايات و مشخص شدن مسئولين آن است." او در ادامه اعلام يک دقيقه سکوت کرده و گفت:" به پا ميخيزيم و به ياد و خاطره همه جان های عزيزی که به دست رژيم جنايت جمهوری اسلامی به دار آويخته شدند، و به احترام خانواده هايی که در نبود عزيزانشان زخمی عميق بر پيکرشان نشست و به گراميداشت مقاومت همه آنهايی که سالها در زندان های اين رژيم بر سر ارمان خود ايستادند يک دقيقه سکوت ميکنيم."



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


شادی امين سپس از طرف تمامی دست اندرکاران اين مراسم به همه حاضرين خوش آمد گفت و اظهار اميدواری کرد که در طی برنامه بتوان به گوشه هايی از زوايای اين بحث پرداخت.

برنامه با پخش فيلم مادران خاوران که فيلمی است به مدت ۲۵ دقيقه که به تاريخچه شکل گيری جمع خانواده های زندانيان و به ويژه مادران ميپردازد. اين فيلم از سوی بنياد پژوهش های زنان ايران در اختيار برگزار کنندگان قرار گرفته بود.
اين فيلم که گفت و گوهايی نيز با مادر رياحی و مادر لطفی در ارتباط با چگونگی کشف اجساد در خاوران و اعتراضات و فعاليت های آنان دارد به شدت حاضرين را تحت تاثير قرار داد و اطلاعات جامعی نيز در رابطه با تاريخچه اين فعاليت ها به حاضرين ارائه داد.



پس از نمايش فيلم پژاره حيدری که اجرای برنامه را به عهده داشت شعری خواند و بعد از آن هژير پلاسچی را معرفی کرد و از وی خواست سخنرانی خود را ايراد کند. وی در معرفی هژيرپلاسچی گفت: او به همراه عده ای از دوستانش مجله اينترنتی منجنيق را منتشر ميکند. دو سال است که به عنوان پناهنده سياسی در آلمان زندگی می کند. از فعالين جوانان چپ در ايران بوده که به دليل همين فعاليت ها بارها احظار و بازداشت شده بود. موضوع سخنرانی هژير پلاسچی "جانباخته گان و بازمانده گی " است و از او دعوت کرد که سخنرانی خود را ارائه کند.

هژيرگفت در سخنرانی اش تلاش خواهد کرد به سويه هايی از جنايات دهه ۶۰ بپردازد که در بازخوانی آن تا کنون کمتر مطرح شده است. از جمله اتفاقی است که برای خانواده های کشته گان افتاده است ... در اين مورد مايلم به ويژه گی های اين خانواده ها به عنوان بخشی از جنايت انجام شده بر آنان باشم. هيچکدام از اين خانواده ها دوامی بيش از دو يا سه سال نداشته اند. دامنه گسترده سرکوب امکان اين زندگی را از آنان گرفت. بچه های باز مانده تجربه ای از زندگی با مادر و پدر ندارند. دردناکی اين تجربه برای همه روشن است." موارد بسياری از اين نمونه ها موجود است." وی به رفقا و ياران اين کشته گان به عنوان خانواده غير رسمی نيز اشاره کرده و گفت:"کسانی که دوستان و آشنايشان که ميشناسندشان با آنها نشسته اند و خنديده اند و گريه کرده اند، آنها چه بر سرشان رفته پس از شنيدن چنين خبرهايی ." وی در عين حال به منش حقوق بشری طرح مسئله کشته گان به عنوان "جان باخته" يعنی کسانی که چيزی را باخته اند و به عنوان "قربانيان"پرداخت و آنرا نقد کرد.

متن سخنرانی هژير پلاسچی به زودی منتشر خواهد شد.
سپس پژاره به معرفی شکوفه منتظری پرداخت و گفت:
شکوفه منتظری بيست و هفت ساله و روزنامه نگار است . او در ايران دانشجوی رشته عکاسی بوده و شش سال است که در آلمان زندگی ميکند. در کلن در رشته تاريخ و اسلام شناسی تحصيل کرده است. او فعال اجتماعی / سياسی است و در عرصه حقوق زنان وهمجنسگرايان فعاليت دارد. شکوفه فرزند حميد منتظری، از جانباختگان کشتار تابستان ۶۷ است ، او در تلاش برای پيشبرد امر دادخواهی به عنوان يک جنبش اجتماعی است. مادر(مهين فهيمی) و برادر شکوفه (اميد منتظری) در روز اعتراضات (عاشورا) در منزلشان دستگير شدند و مدتی را در زندان به سر بردند.

شکوفه در سخنرانی خود که آخرين نامه اش به پدرش بود که او بعد از شنيدن خبر دستگيری تنها برادر و مادرش نوشته بود نکات بسيار قابل توجهی را مطرح کرد. شکوفه از آرزوهايش برای بازگشت پدر و از درد های تنهاييش و کابوس زخم طناب دار بر گلوی پدر گفت. او از رفيقان پدر گفت که با قضاوت های شان انسان را رعايت نمی کنند و اينکه چگونه تلاش کرده است از قالب دختر "شيرزن" يک "قهرمان اعدامی" بيرون آمده و خودش باشد: يک زن! بدون توجه به قضاوت های ديگران.
او در بخشی از سخنرانی اش با اشاره به "لزبين" بودن خود گفت:" من ميخواستم خودم را زندگی کنم و حتی از قضاوت های تو هم نهراسم. اما ميترسيدم. شدم کاريکاتور مارال در کليدر، کاريکاتور مامان، کاريکاتور يک شيرزن. جايی بلند شدم. لنگ لنگان. از شير زن و تمام شير زنان جهان متنفر بودم.خواستم خودم باشم فقط يک زن.من دختر لزبين ديوانه تو ام بابا.اينگونه خودم را معرفی کردم وقتی شنيدم ميگويند:" توی کدوم دادگاه ميخواد واسته اين دختره واسه مردی مثل باباش وقتی همه بگن همجنس بازه؟" من گريستم. چقدر آرزو داشتم که تو هم بودی تا خودت مرا به قضاوت می نشستی.آنوقت درگير نبودم که با تو مهربان باشم يا نه؟ من تو را اشک ريخته ام بابا. هر تابستان.دفتر آرزوهايی را که سه فصل نوشته ام ورق ميزنم. سالگرد تو هر سال در دفتر من برگزار می شود.سالگرد پدری که تو را پارک می برد اگر ميتوانست. که به حرفهايت گوش ميداد اگر حوصله بودن را داشت. سالگرد پدری که اگر انسان را رعايت کرده است پس من را هم حتما رعايت می کرد. دلم پر است از دلتنگی برای تو ..."

وی در پايان به ضرورت به رسميت شناخته شدن درد و رنج قربانيان و خانواده هايشان پای فشرده و خواست مجازات آمرين و عاملان اين جنايات را به عنوان يک نياز اجتماعی مطرح کرد .
سخنان وی بسيار تاثير گزار بود و حاضرين را به تفکر در زوايای چند گانه دنيای او ميبرد. دنيايی پر از درد و رنج و آرزو و در عين حال دنيايی مملو از مقاومت. دنيايی آوانگارد و ويژه.
متن سخنرانی شکوفه منتظری به زودی منتشر خواهد شد.
پس از استراحت نوبت به سخنرانی آقای لاهيجی رسيد که در مورد راه ها و مکانيزم های دادخواهی بود.
معرفی عبدالکريم لاهيجی توسط پژاره انجام شد که مختصری از آن را در اينجا ذکر ميکنيم: دکتر لاهيجی حقوق دان و فعال حقوق بشر مقيم پاريس از با سابقه ترين فعالان حقوق بشر در ايران است
او که در حال حاضر نايب رئيس فدراسيون بين المللی جوامع حقوق بشر است، مديريت اتحاديه حقوق بشر در ايران را بر عهده دارد و موسس شورای دفاع از حقوق بشر در ايران نيز است.
سال ۱۹۷۱ پس از رفع ممنوع الخروجی لاهيجی وی سلسله سفرهايی را به اروپا آغاز کرد و طی اين سفرها با عفو بين الملل، جمعيت بين المللی حقوقدانان دموکرات (AIJD)، کميسيون بين المللی حقوقدانان (ICJ) و فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر (FIDH) تماس و همکاری دائم داشت.
عبدالکريم لاهيجی در دوران سلطنت پهلوی وکالت بسياری از زندانيان سياسی را بر عهده داشت.ايت الله طالقانی،شاپور بختيار، داريوش فروهر، به آذين و … از جمله موکلان او بودند. انفجار بمب در دفتر وکالت، يورش به منزل مسکونی از سوی ماموران فرمانداری نظامی و ضرب و شتم توسط ماموران ساواک هزينه اين فعاليت های لاهيجی درسال ۱۳۵۷ بود.
فعاليت های حقوق بشری لاهيجی پس از انقلاب ۵۷ نيز ادامه داشت. لاهيجی يکی از اعضای هیأت چهار نفره حقوقدانان تهيه کننده نخستين طرح قانون اساسی جمهوری اسلامی بود.
وی پس از اعدام تعدادی از سران ومسئولان حکومت پهلوی ، با اعتراض به اين اعدام ها خواستار محاکمه علنی و آزاد برای زندانيان سياسی شد.
پذيرفتن وکالت دو نفر از اعضای مجاهدين خلق و فداييان، بازديد از زندان قصر در سالهای ۵۷ و ۵۸ و تهيه گزارش از وضعيت زندان ها از جمله فعاليت های حقوق بشری او در سالهای اغازين انقلاب بود.
پس از انتشار جزوه ای در مخالفت با لايحه قصاص در سال ۱۳۶۰، ماموران امنيتی به منزل لاهيجی يورش بردند و نوشته ها و مدارک شخصی او را توقيف کردند. جمعيت حقوق بشر که لاهيجی مسئوليت آن را بر عهده داشت نيز آبان ماه ۱۳۵۹ پلمپ شده بود.
پس از اين برخوردها، لاهيجی ۲۸ اسفند ۱۳۶۰ به صورت مخفيانه از ايران خارج شد و از طريق ترکيه به فرانسه رفت.
وی دو کتاب ” پلوراليسم در جمهوری اسلامی” و ” قوه قضاييه در جمهوری اسلامی” را طی اين سالها منتشر کرد و ده ها مقاله در حوزه حقوق بشر به نگارش دراورده است. کتاب آخر آقای لاهيجی تحت عنوان" دمکراسی و حقوق بشر در ايران" از انتشارات خاوران نيز در برنامه معرفی و عرضه شد.



آقای لاهيجی ابتدا اشاره ای به همزمانی برنامه با سالگرد ۱۱ سپتامبر و حمله تروريستی به "مرکز تجارت جهانی" در نيويورک و همينطور سی و يکمين سالگرد کودتای شيلی داشت. وی با چنين فرازی به طرح پيشينه دادخواهی در تجربه کشور های ديگر پرداخت . او در سخنان خود امکان رسيدگی حقوقی به شکايات قربانيان را در نظام قضايی ايران به دليل وابستگی آن و عدم استقلالش و با توجه به تجربه تاکنونی اين دستگاه در پيشبرد و رسيدگی به شکايات (نمونه زهرا کاظمی و کشتار و قتل نويسندگان و روشنفکران)منتفی دانسته و سپس به راهکارهای بين المللی اشاره کرد.
اوامکان رسيدگی به کشتار سال ۶۷ را به عنوان جنايت عليه بشريت نيز به دلايل متفاوت از طريق دادگاه بين المللی کيفری منتفی دانست. از جمله اين دلايل تاريخ وقوع اين جنايات است که قبل از تشکيل دادگاه کيفری بين المللی است (يعنی سال ۲۰۰۲). و ديگر اينکه دولت ايران از امضا کنندگان اساسنامه اين دادگاه نيست و البته ايشان به راه حل درخواست محاکمه رژيم از سوی شورای امنيت سازمان ملل به ديوان بين المللی نيز اشاره کرد و آن را آرزويی غير ممکن خواند.
وی سپس به يک راهکار عملی و ممکن برای شناسايی و محاکمه کسانی که در جنايات سهيم بوده اند پرداخت و از همه خواست تا اطلاعات و مشخصات مربوط به عاملان شکنجه و سرکوب و همچنين چنانچه اطلاعاتی از حضور اين افراد در خارج از کشور دارند، به علاوه مدارک دال بر مجرم بودن ايشان را در اختيار ايشان بگذارند تا بتوان عليه اينان در محاکم اروپايی اقدام به شکايت کرد. آقای لاهيجی در همين رابطه به ذکر نمونه های موفق مجازات افرادی از تونس و ... نمود. (www.fidh.org)
سپس حاضرين سوالات خود را مطرح کردند و برنامه با تشکر از حاضرين که با شرکت شان در چنين مراسم هايی نمی گذارند ياد اين عزيزان فراموش شود و همچنان صدای ما برای دادخواهی شنيده شود پايان يافت.
برنامه مورد استقبال وسيع حاضرين قرار گرفت و همه از نظم برنامه و انتخاب به جای سخنرانان در طرح مسائل مورد نظر برنامه يعنی"مقابله با فراموشی و برای دادخواهی" بسيار راضی بودند.
فضای برنامه بسيار دوستانه و همبسته بود و عده زيادی از جوانان و خانواده های بازماندگان و زندانيان سياسی سابق در برنامه حضور داشتند. خوشبختانه باز هم حضور چهره های نا آشنا در جلسه مشهود بود. برنامه توانست بار ديگر با ايجاد فضای سالم بحث و ابراز نظر و با محتوايی در خور يادمان اين عزيزان را گرامی بدارد.

شادی امين
shadiAshadi@gmail.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016