جمعه 21 آبان 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سایت خبری تابناک: "اصولگرایان درانتخابات خود رابه توان مالی حامیان دولت نفروشند"

سرویس مجلس تابناک: دو سال پیش هنگامی كه زنگ انتخابات مجلس هشتم نواخته شد، برخی از اصولگرایان كه در آن زمان نزدیكی خاصی به دولت داشتند، تصمیم گرفتند تا هم‌قطاری‌های سابق خود را از قطار اصولگرایی پیاده كنند. تلاشی كه باعث شد بدنه اصلی اصولگرایان علی رغم میل باطنی ریش سفیدان این جناح با دو لیست متفاوت در انتخابات مجلس شورای اسلامی دور هشتم شركت كنند.

هر چند در آن روزها بسیاری از نمایندگان منتقد دولت نهم همچون محمد خوش چهره، رضا طلایی نیك، سعید ابوطالب، نفیسه فیاض بخش، الهام امین‌زاده، عادل آذر، حسن سبحانی و... از فهرست اصولگرایان متحد كنار گذاشته شدند و از راهیابی به مجلس هشتم باز ماندند، اما این گویا پایان راه نبود و پروژه حذف منتقدین و غوغاسالاری تندروها همچنان تداوم داشته و دارد.

برخی از اصولگریان، هر چند برای وحدت جریان اصولگرایی از پررنگ كردن اختلافات پرهیز می‌كنند، اما گروهی دیگر كه نان خود را در دعوا می‌یابند، دایم بر طبل تفرقه می‌كوبند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


حملات تند و بی‌پایه و اساس این گروه اندك ولی متمول به چهره‌های نام‌آشنای اصولگرایان همچون ناطق نوری، محسن رضایی، علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف و... رویه‌ای شده است كه اگر خلاف آن عمل كنند، سبب تعجب ذایقه آگاهان می شود.

بنابراین، می‌توان گفت رویه غوغا و آشوب و بعد به پای میز مذاكره كشاندن هم‌قطاری‌های اصولگرا از سوی گروه اندك داخلی، برنامه‌ای شده است كه برای بدنه اصولگرایی تقریبا هضم شده است.

اما این پرسش مطرح است كه چرا اكثریت اصولگرایی از رویارویی آشكار با اقلیت درون گروهی پرهیز می‌كنند؟ و از سوی دیگر سوال این است كه در برابر این جفای یاران دیروز، اصولگرایان چرا واكنش تندی نشان نمی‌دهند؟

شاید نخستین پاسخ كه با توجه به پیشینه این افراد به ذهن خطور می‌كند، جلوگیری از ایجاد تفرقه در بدنه اصولگرایی است كه یقینا یكی از اصلی‌ترین دلایل این مماشات یكطرفه است. اما آنچه مشخص است، در حالی كه گروهی اندك همواره تلاش می‌كنند با استفاده از توان مالی و حمایت‌های خاص خود، همراهان خود را پرشمار جلوه دهند، اما در مرحله انتخاب و رای شماری در مقاطع گوناگون با پایین‌ترین میزان آراء، انتخابات نمی‌شوند.

این گروه كه به تجربه در تمامی انتخابات از آرای پایینی برخوردار هستند، راه بقای خود در عرصه سیاست را حذف رقیب پیش از مسابقه یافته و همه تلاش خود را به كار می‌برند تا اصولا رقیبی برای آنها نباشد؛ زیرا گویا زمانه به آنها آموخته است كه اگر با یك رقیب فرضی هم رقابت كنند، چاره‌ای جز پذیرش شكست ندارند.

همچنان كه در انتخابات درون گروهی فراكسیون اصولگرایان مجلس، تعدادی از نمایندگان از لاریجانی خواستند تا در انتخابات رئیس فراكسیون شركت نكند تا نامزد آنها برای ریاست انتخاب شود، خواسته‌ای بی‌معنا كه تنها در فرهنگ سیاسی این افراد ترجمان دارد.

تداوم عدم اقبال جامعه به این گروه و حاشیه‌سازی و غوغاسالاری آنها شاید این زنگ خطر را برای اصولگرایان منتقد به صدا در خواهد آورد كه در آینده نزدیك و اولین انتخابات ملی پیش رو، شاهد تكروی گروهی خاص در انتخابات آتی باشند.

در ابتدای انتخابات مجلس هشتم جمعی از اصولگرایان حامی دولت برای اینكه اصولگرایان منتقد را از راهیابی به مجلس ناكام كنند، با افزایش تشنج در بدنه اصولگرایی و پررنگ كردن مقبولیت خود در نزد مردم شكافی در بدنه اصولگرایی به وجود آوردند كه باعث شد این جبهه سیاسی با دو لیست «اصولگرایان متحد» و «اصولگرایان فراگیر» در انتخابات آن دوره مجلس شركت كند.


در همان زمان برخی از چهره‌های اصولگرایی تحت تاثیر تبلیغات این گروه یا لیست «متحد» را در تهران پذیرفتند یا همچون علی لاریجانی از تهران كاندیدا نشدند. هر چند پیروزی لیست اصولگرایان متحد در تهران مشهود بود و نزدیكان به دولت آن را به پیروزی خود در انتخابات مجلس برشمردند اما همان زمان ائتلاف اصولگرایان فراگیر از پیروزی خود در اكثر حوزه‌های انتخابیه خبر دادند و این در حالی بود كه در لیست اصولگرایان متحد افرادی همچون علی مطهری، كاتوزیان، سیدرضا اكرمی و مصباحی مقدم حاضر بودند كه خود از منتقدین اصلی دولت دهم در مجلس هشتم هستند و حتی به اذعان این افراد در دور دهم ریاست‌جمهوری به كسانی به جرز محمود احمدی‌نژاد رای دادند.

البته از سویی دیگر پیروزی جبهه اصولگرایان فراگیر در همان روزهای نخست رخ نمود و آن وقتی بود كه نامزد این گروه غالب اصولگرایان با اختلافی فاحش با غلامعلی حداد عادل حایز اكثریت آراء شد و بر صندلی ریاست فراكسیون اكثریت و سپس ریاست مجلس تكیه زد.

از سوی دیگر، نتایج انتخابات پیاپی در مجلس شورای اسلامی و آرای پایین افراد شاخص حامیان دولت در صف‌بندی‌ها، خود تاییدی بر آن ادعای جبهه ائتلاف فراگیر اصولگرایان است كه در فردای دور اول انتخابات مجلس هشتم از پیروزی چشمگیر خود خبر داده بودند.

تداوم شكست‌های این گروه كه در آخرین گروه اقلیت نمایندگان مجلس هستند و عدم پایبدی آنها به اصول اخلاقی و خط مشی سیاسی اصولگرایان، از جمله انتخابات اخیر ریاست مجلس كه كار دو تن از آنها را به كمیته داوری فراكسیون اكثریت هم كشاند، بسیاری از واقعیت‌ها را برای بدنه اصولگرایی مشخص نمود.

تجربه گذشته و حال شاید آموزنده‌ترین درس برای بدنه اصیل اصولگرایی باشد كه فارغ از توان مالی و حمایت‌های خاص گروهی اندك بار دیگر بر اساس شاخص‌های اصولگرایی و معیارهای والای انقلاب اسلامی برای اتحاد و یكپارچگی بیشتر، عذر همراهان تمامیتخواه خود را بخواهند؛ چراكه این اقلیت یكجانبه‌گرا دیری است كه قواعد بازی را از یاد برده‌اند و صفحه شطرنج سیاست را با رینگ بوكس اشتباه گرفته‌اند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016