چهارشنبه 17 آذر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارش برنامه بزرگداشت ۱۶ آذر در واشنگتن دی سی با حضور نسل قديم و نسل جديد جنبش دانشجويی

جمعی از دانشجويان و فعالان دانشجويی مقيم خارج از کشور در آستانه فرا رسيدن ۱۶ آذر ، و گراميداشت روز دانشجو در ايران، در دانشگاه جرج واشنگتن ايالات متحده، روز شنبه چهارم دسامبر مراسم بزرگداشتی را برپا کردند .
در اين بزرگداشت جمع زيادی از فعالان داشنجويی و فعالان حقوق بشر که به دنبال پژواک فرياد حقطلبانه دانشجويان داخل کشور در عرصه بينالمللی هستند و بر آنند تا فعاليتهای گستردهای را برای دفاع از مطالبات جنبش دانشجويی ايران سازماندهی کنند به سخنرانی پرداختند ..
علی افشاری دبير انجمن دانشجويان دموکراسی خواه دانشگاه جورج واشنگتن و يکی از بانيان بر پايی اين نشست در يک سخنرانی با تقسيم بندی مزيت های جنبش دانشجويی به عوامل ساختاری و محيطی و عوامل ماهيتی اشاره کرد و گفت : فقدان توسعه سياسی ،ضعف جامعه مدنی و نيز مرجعيت اجتماعی ،جامعه محوری و عدم کارکرد حزبی از وجوه اين مزايا است .
وی در بخش ديگری از سخنانش با اشاره به عوامل تشکيل دهنده دوره جديد جنبش دانشجويی و افزايش نقش کنشگری آن افزود :فروکش کردن جنبش سبز و ظهور خيابانی آن ،نزديک شدن آستانه تحمل حکومت به صفر و نيز متلاشی کردن همه گروههای سازمان يافته اعم از مدنی و سياسی از عوامل شکل دهنده شرايط جديد جنبش دانشجويی است که مجددا دانشگاه ها را به بستر اصلی مقاومت و مبارزه با خودکامگی تبديل می سازد .
اين فعال دانشجويی ادامه داد :برقراری رابطه انداموار با ديگر جنبش های اجتماعی ،تلاش برای افزايش آگاهی بخشی و تعامل با روشنفکران و نيروهای سياسی دموکراسی نکاتی هستند که می توانند تداوم بخش پيشتازی جنبش دانشجويی باشند .
عضو انجمن دانشجويان دموکراسی خواه دانشگاه جورج واشنگتن همچنين اطلاعات و آمار های زيادی را در سخنرانی خود مبنی بر تعداد دانشجويان و ساختار پراکندگی آنها و نيز بر تفکيک دانشجويان دولتی و آزاد ارائه داد و از نقش جنبش دانشجويی برون مرزی اينگونه گفت : انعکاس خواست جنبش دانشجويی ايران ،ايفای کارکرد حمايتی،تلاش به وادار کردن حکومت به رعايت آزادی های آکادميک ،جلب همبستگی دانشجويان خارجی با خواست دانشجويان ايرانی بخشی از نقش جنبش دانشجويی برون مرزی است که بايد به خوبی ان را ايفا کند .



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


جنبش دانشجويی فراگير بود
همچنين در بخش ديگری از اين نشست ژاله بهروزی از فعالان کنفدراسيون محصلين و دانشجويان ايرانی بين سال های۱۹۷۸-۱۹۶۸ و يکی از بنيانگزاران گروه بيداری زنان که در دوران انقلاب اولين تظاهرات گسترده زنان را در مقابله با آغاز ستيزه گری جمهری اسلامی بر ضد زنان سازمان داد در سه بخش به سخنرانی پرداخت .
وی در بخش اول اين سخنرانی به مشخصات اساسی که عامل موفقيت کنفدراسيون دانشجويان بود پرداخت و ارزش های دموکراتيک را اصلی ترين عامل اين موفقيت ناميد .
بهروزی مهمترين تبلور دموکراتيک را قبول ارزش ، تحمل دگر انديشی و پذيرش نظر های مختلف و حفظ تفاوت های سياسی خواند و ادامه داد :تبلور ديگر اين کنفدراسيون دفاع بی قيد و شرط از زندانيان سياسی و همه اقشار جامعه بود .
وی در بخش ديگری از سخنانش با تاکيد بر اين که کنفدراسيون بر اصل اتکا بر خود پايبند بود افزود :اين در حالی بود که ما به غير از فاليت های سياسی به مباحث اجتماعی و حقوق بشر همچون کمک به سيل زندگان و يا کمک به زندانيان سياسی را نيز در دستور کار داشتيم .
وی با اشاره به اين که مشخصه ديگر جنبش دانشجويی خارج از کشور سراسری بودن و فراگيری آن است ادامه داد:دانشجويان درگذشته آينده خود را در باز گشت به ايران ميديدند در حالی که اين روزها دانشجويان کنونی فرزندان همان دانشجويان قبل هستند و از اين رو شايد دليل چندانی برای دانشجويان برای بازگشت به ايران و جود نداشته باشد.
وی در بررسی اجمالی در روند مهاجرت گفت :آشنايی با تکنولوژی ، تسهيل در امر مهاجرت و مباحث ديگر سبب شده که دانشجويان غربتزدگی کمتری را متحمل شوند.
وی در بخش پايانی سخنان خود با طرح اين سوال که آيا کنفدراسيون تاثيری در جنبش های قبل و بعد از انقلاب داشته است يا نه افزود :در طی بيست سال۲۵ تا ۳۰ هزار نفر در سطوح مختلف در فعاليت های کنفدراسيون درگير بوده اند که به ايران بازگشته و خدمت کرده اند .

ما شکست خورديم
همچنين مهدی فتاپور از رهبران دانشجويی سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۲ و يکی از نمايندگان دانشجويان در اين نشست با تاکيد بر اين که دفتر ادوار تحکيم وحدت می توان حلقه واسطی باشد بين دانشجويان گذشته و جديد گفت : از اين رو برخورد خشونت آميز حکومت با اعضای اين گروه را می توان نقش آنها در اين عرصه و جنبش دانشجويی عنوان کرد .
وی به اشاره به سرفصل های مشترک بين جنبش های دانشجويی ۶۰ سال گذشته پرداخت و افزود:نکته عمومی اين است که وقتی صحبت از حرکت دانشجويی می شود منظور حرکت وسيع و گسترده ای است که با حمايت وسيع دانشجويی همراه است .
عضو هيات مسئولان و مسئول هيات سياسی اجرايی اتحاد جمهوری خواهان با تاکيد بر اين که تا زمانی که اميدی وجود نداشته باشد نمی توان منتظر ظهور جنبش و حرکتی باشيم اظهار داشت :برای همين هدف است که حتی سرکوب هم مانع آنها نمی شود آنها هزينه می دهند و متقائد شده اند که هدفمند هستند و به سوی آن پيش می روند .
فتاپور در بخش ديگری از سخنانش با اشاره بر اين که جامعه ايران به دانشجويان اعتماد به نفس می دهد افزود :اين اعتماد به نفس حرکت به وجود ميآورد آنها با اين اعتماد به نفس در خودشان می بينند که توان فکری و نظری دارند و می توانند جامعه را تغيير دهند و تاريخ نشان داده که هر زمان جنبش آنها افت کرده نسل اينده پرچم دار آن شده است .
عضو هيأت رهبری سازمان فداييان خلق (اکثريت) گفت :خصوصيت ديگر جنبش دانشجويی ايران درخواست های است که آنها با آن درگير هستند دانشجويان می خواهند آزادی حرکت داشته باشند و خواست صنفی آنها با سياست گره می خورد .
وی با اشاره به اين که مهمترين تمايز امروز و قبل از انقلاب روحيه و روان شناسی دانشجويان است ادامه داد :دانشجويان آن زمان روحيه رمانتيک داشتند و می خواستند دنيا را تغيير دهند و دچار يک رمانيسم دانشجويی بودند ولی اين روزها دانشجويان اين روحيه را ندارند آنها به دنبال هدف مشترک ميگردند ..
فتاپور ادامه داد:آن زمان روحيه مطلق جمع گرايی بود ولی اين روزها فردگرايی يکی از وجوه و خواسته های جوانان است .که اين روحيه در نوع مبارزات تاثير می گذارد .
مسئول سازمان دانشجويان پيشگام افزود: آن زمان ما شکست خورديم خواسته های ما قابل تامل نبود و دانشجويان نتوانستند هدف بوجود بياورند .
فتاپور ادامه داد : در اين سال ها جنبش دانشجويی افت شديد نداشته است هر چند که سرکوب ها شديد تر شده و هم راديکال تر ولی جنبش گسترده تر شده و فراگير تر.

به نام دانشجويان زندانی
ابولفضل (پويا) جهاندار زندانی سياسی و عضو شورای همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ايران با حضور در اين نشست با اشاره به اسامی دوستان در بندش به خاطراتی از دوران حبس خود پرداخت .
اين بلاگر و فارغ التحصيل کارشناسی مديريت بيمه دانشگاه علامه با ذکر نام هايی همچون بهاره هدايت ،مجيد توکلی به عنوان شرف دانشجويی وعبدالله مومنی و ديگر دوستانش به شرح شکنجه ها بازجويی ها و اتفاقاتی پرداخت که در طول دو سال زندان در ايران داشته است
و نيز در اين نشست مريم سطوت عضو اتحاديه جمهوری خواهان و از فعالان سابق دانشجويی به ترانه خوانی پرداخت و نيما سلحشور نوازنده تار سه تار و تا سل به هنرنمايی در نواختن تار پرداخت .

همچنين بيانيه های مختلف و پيغام های زيادی از دانشجويان در بند خوانده شد .
آنجلا نوبهار دانشجوی محروم از تحصيل بهايی به خواندن پيام بهاره هدايت و مجيد توکلی دو عضو عضو دربند دفتر تحکيم وحدت و انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه اميرکبير پرداخت .

آنها در در پيام شان ضمن تاکيد بر ادامه ايستادگی در برابر مستبدان گفته است: "ساييده شديم و نشکستيم و سر خم نکرديم. همچنان ايستاده ايم، اگر چه با دل های تنگ و بی قرار ، نظاره گر تلاش مستبدان برای تاراج گلدانی هستيم که ما و گذشتگانمان برای پروردنش، خون دل به سينه فرو خورده ايم."
زياد نمی گذرد از واپسين خدانگهدار. از آن همه شور و فرياد مستانه که روزگاری با هم سر داديم که برهانيم خود را از سياهی. می خواستيم برداريم آن خيز بلند را تا کناره های آفتاب و عشق. می پنداشتيم که آخر، دوران محنت و رنج را نهايتی است و زود است که دست مردم اين سرزمين باشد و دامان آزادی. تير يکدلی بر کمان اتحاد کشيديم و در ميدان نابرابر دست های خالی را به نبرد هيولای استبداد برديم. نه تنها در خيابان، که حتی به دل لشگر سکوت کشيديم و با هر بی مهری بغضی بر اندوهی انباشتيم. تا روزی که از هر نفسی گل ياسی برويد يا که داوودی. دانشگاه را نه زندان، که گلستانی می خواستيم پر از تاق های خوش نگار عطرآگين، تا نسيم علم و آگاهی اش از مرزهای هر شهر و آبادی بگذرد. در رويای مان، هيچ سيم خارداری و آهنی دانشجويی را علامت ممنوع الورودی نمی داد. نامه محرمانه ممنوعيت از تحصيل به دست کسی نمی رسيد، سايه وحشت از آسمان دانشگاه پر می کشيد و استاد به زور چماق خانه نشين نمی شد. همکلاسی برای ارائه پاره ای توضيحات نمی رفت و «يار دبستانی» ديگر بوی حسرت نمی داد.
آذرماه بار ديگر آمده که به زمستانی ديگر پيوند خورد. آذری که ماه ما بود تا به قلب زمستان بزنيم. آذری که هميشه ماه ماست. ديوارهای سرد و سنگ زندان اوين، روزها و شب های بی پايانی است که بيهوده می کوشند ميان من و شما جدايی بيفکنند. ولی اين سينه همچنان تنگ ١٦ آذرهايی که با هم گذرانديم و بی قرار تمام روزهای سبز و آفتابی پيش روست. ميانمان حصار افکنده اند، اما در اين سر هنوز هوای آن همه يار دبستانی است که دست در دست هم خوانديم و ياد مشت های گره کرده و فريادهاست که از گلو برکشيديم که عشق ميان ما را هيچ خشت و آهن و سنگی ديوار نمی تواند بود. آن روز نزديک است. باور کنيم و آگاه و پر اميد ايستاده بمانيم همچنان.

زنده باد جنبش دانشجويی
همچنين حشمت الله طبرزدی در پيامی اختصاصی برای اين نشست از زندان رجايی شهر چنين نوشت :جنبش دانشجويی ايران بايد نگاهی دقيق به تاريخ پر افتخار خود داشته باشد .
در اين پيام که توسط کوروش صحتی زندانی سياسی و فعال دانشجويی قرائت شد آمده است : درگذشته حاکمان بر جنبش عدالت خواهی و آزادی خواهی بود و امروز دموکراسی خواهی و دفاع از حقوق بشر بدون قيد و بند و مرزی نيز به آن افزوده شده است .دانشجويان ايرانی آگاه تر شده اند و اين گامی به جلو است .
در بخش ديگری از اين پيام با تاکيد بر اين که مهمتر از خود مطالبات چگونگی و راه رسيدن به آنهاست ،که اهميت ويژه ای دارد آورده است : با توجه به اينکه امروز طيف های مختلف براساس مطالبات مشترک خود در جنبش سبز شرکت دارند و همبستگی خوبی ميان نيروهای مختلف سياسی و اجتماعی در ايران بوجود آمده و اين تکثر ديد و طيف در جنبش پذيرفته شده است ، جنبش دانشجويی می بايد نقش خود را پررنگ تر در ميان طيف های حاضر در جنبش سبز نشان دهد.
چرا که هميشه اين دانشجويان بوده اند که نسبت به اقشار ديگر جامعه در رسيدگی به مطالبات سياسی جامعه پيشگام بوده اند و اميد ها را به جامعه بر کردانده اند.

همچنين جمعی از تشکل های دانشجويی و مدنی ايرانيان خارج از کشور در بزرگداشت روز داشنجوی ايرانی شانزدهم آذر بيانيه ای و قطعنامه ای صادر کردند که توسط احمد باطبی فعال حقوق بشر و زندانی سياسی در اين نشت خوانده شد .
متن کامل اين قطعنامه از اين قرار است . پنجاه و هفت سال است که شانزدهم آذر برای ما روز پيوند خونين دانش و آزادگی است. روزی که گلولههای مستبدان زمان سه آذر اهورايی را بر زمين افکند، نه تنها شعلهمقاومت دانشجويان ايرانی خاموش نشد، که اين روز به نمادی جاودانه برای ايستادگی روشنگرانه دانشگاه در برابر خودکامگان مبدل گشت. سالهاست که هرگاه فزونخواهی عمله استبداد بالا ميگيرد، يورش به دانشگاه اولين دسيسه ای است که بر ذهن استبداد سايه می افکند. روزی دولت کودتا دانشجويان را در ميهمانی خوشآمدگويی استبداد به استثمار قربانی می کند؛ چند صباحی دانشگاه را به نام انقلاب فرهنگی تعطيل ميکنند؛ شبانگاهی دانشجويان مدافع آزادی بيان را از بلندی خوابگاهشان به خيابان پرتاب می کنند و کلبه درويشی شان را آتش می زنند ؛ روزگاری نيز برای تثبيت کودتای انتخاباتی شان، خواستاران صيانت از آرای مردم را فتنه گر خوانده و حراميان را برای سرکوبشان به کوی دانشگاه ميفرستند و در خيابانها دانشجويان فرهيختهای همچون کيانوش آسا را به همراه دهها زنومرد بيگناه به قتل ميرسانند؛ و امروز درپی افتضاحات پياپيشان در تمامی جوانب اداره کشور، از يک سو دانشجويان آزاده و برومند کشور را تعليق، اخراج، تبعيد و زندانی ميسازند و از سوی ديگر مانع تحقيق و تدريس علوم انسانی ميشوند. چرا که آنان که جوينده علم و دانشاند و عقلانيت جمعی را چراغ راه خويش ميدانند، هرگز پذيرای تسلط نظام ناکارآمدی نخواهند بود که فرمانبرداری از منويات يک فرد را معيار بصيرت ميشمارد.

نقض مکرر حقوق اوليه انسانی، مدنی و صنفی دانشجويان به رويه مرسوم حاکميت ايران مبدل گشتهاست. زندانيکردن بيش از هفتاد دانشجو، محکوميت بسياری از اين عزيزان به حبسو تبعيد طويلالمدت و محروميت موقت و دائمی بسياری از دانشجويان از امکانات تحصيلی و رفاهی از سوی کميتههای انضباطی در حالی ادامه دارد که پس از گذشت يک سال و نيم هنوز رسيدگی به يورش شبانه به کوی دانشگاه تهران در مراحل ابتدايی، آنهم در مورد عوامل جزئی اين تهاجم وحشيانه، قرار دارد. هرچند دستگاه قضايی بيگانگی خود با عدالت و مهيا ساختن امکان تکرار جنايت را در خلاصه کردن پرونده يورش وحشيانه نيروهای نظامی به کوی دانشگاه در تيرماه ۱۳۷۸، با محکوميت سربازی وظيفهای، آنهم به جرم دزديدن ريش تراشی، ثابت کرده است.

فشارهای امنيتی بر دانشگاه تا آنجا پيش رفته که تشکلهای دانشجويی حتی برای برگزاری انتخابات داخلی نيز با تهديد بازداشت امنيتی روبرو هستند. نقض آشکار حقوق بشر به حدی از رسوايی رسيده که جامعه بين المللی به اتفاق آراء نقض حقوق بشر در ايران را محکوم کرده و در مواردی ناقضين حقوق بشر و نيروهای امنيتيای را که در سرکوب مردم نقش فرماندهی داشته اند، مورد تحريم های ديپلماتيک قرار داده است.

در سالهای اخير انبوهی از جوانان ايرانی به قصد ادامه تحصيل در مدارج عالی و گاه به دليل فشارهای امنيتی حاکميت در اقصی نقاط جهان سکنی گزيدهاند. ارتباط بلاواسطه اين گروه با بدنه دانشجويی و دانشگاهی داخل کشور از يک سو، و حضور در مراکز دانشگاهی و تحقيقاتی معتبر جهان از سوی ديگر، موقعيت يگانهای را فراهم ساخته است. جا دارد تا ضمن افزايش آگاهی افکار عمومی نسبت به وضعيت نقض حقوق دانشجويان در ايران و انعکاس صدای اعتراض دانشجويان و مردم ايران نسبت به استبداد حاکميت، با تعميق هماهنگی و همکاری بين خود، به ياری نهادهای مدنی و دانشگاهی داخل ايران دربرابر تهاجم همهجانبه استبداد بشتابند.

ما به عنوان جمعی از تشکلهای دانشگاهی و مدنی ايرانيان خارج از کشور، با تبريک فرا رسيدن روز دانشجو به تمامی دانشجويان ايرانی و برگزاری مراسم هماهنگ در بزرگداشت اين روز پرافتخار، ميکوشيم تا با افزايش همگرايی تشکلهای دانشجويی ايرانی در سرتاسر جهان به حرکت آزاديخواهانه ايرانيان ياری رسانيم. ما مصرانه خواهان آزادی فوری و غير مشروط دانشجويان دربند، لغو احکام ناعادلانه کميتههای انضباطی در مورد تعليق فعالان دانشجويی و رفع محدوديت فعاليت تشکلهای دانشجويی مستقل هستيم. خواهان احترام به استقلال دانشگاه وعدم حاکميت در مديريت دانشگاهها به خصوص فرآيند استخدام و بازنشستگی استادان دانشگاهها ميباشيم. در انتها ضمن محکوميت ترور استادان دانشگاه در يک سال گذشته و بيکفايتی حاکميت در برقراری امنيت جانی ايشان، يادآور ميشويم که جامعه دانشگاهی سرمايه ملی کشور است و در صورت تداوم مداخلات مستبدانه و برخوردهای امنيتی با آن ، فرجام حاکميت فعلی متفاوت از سرنوشت حکومت پهلوی نخواهد بود

اين برنامه به همت چند تشکل دانشجويی ايرانيان مقيم خارج از کشور و حول پنج محور "آزادی فوری و بدون قيد و شرط دانشجويان زندانی"، دفاع از آزادی های آکادميک و استقلال دانشگاه"، "اعتراض به سرکوب و فضای پليسی در دانشگاهها"، "مخالفت با دخالت دولت و برخورد ايدئولوژيک در تدريس علوم انسانی و " همچنين "ضرورت توسعه فعالبت جنبش دانشجويی برون مرزی" برگزار شد.
تشکل های برگزار کننده اين مراسم، «انجمن دانشجويان دموکراسی خواه دانشگاه جورج واشنگتن»، و جمعی از دانشجويان دانشگاههای جورج ميسون امريکن يونيورستی و کالج نوا بودند.
همچنين اين برنامه توسط سازمانهای «عفو بين الملل»، «بنياد برومند»، «کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران»، «اتحاد برای ايران»، «ديده بان حقوق بشر»، «کميته همبستگی با خواست های دموکراتيک مردم ايران( منطقه واشنگتن دی سی» ، «زنان برنده جايزه نوبل» و فدراسيون جهانی جامعه های دفاع از حقوق بشر مورد حمايت و پشتيبانی واقع شد.
زمان برگزاری اين مراسم روز شنبه چهارم دسامبر (۱٣ آذر) و از ساعت سه و نيم تا شش بعد از ظهر و مکان آن، دانشگاه جورج واشنگتن، مدرسۀ اليوت بود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016