یکشنبه 12 تیر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

امتياز سوال از احمدی نژاد متعلق به كيست؟ ثمينا رستگاری، روزگار

روز گذشته اخبار متناقضي درباره سرنوشت نامه سوال از رئيس‌جمهور كه علي مطهري «به فضل خدا» با 100 امضا آن را به هيات‌رئيسه تقديم كرده بود، منتشر شد. محمدجواد ابطحي مدعي شد 20 نفر امضايشان را پس گرفته‌اند، سيدرضا اكرمي گفت كسي امضايش را پس نگرفته است و روح‌الله حسينيان هم دليل امضا كردن آن را ناراحت بودن نماينده‌ها دانست؛ ناراحتي‌اي كه الان ديگر وجود ندارد. به گفته او بسياري از نمايندگان امضاي خود را پس خواهند گرفت چرا كه سوال از رئيس‌جمهور به مصلحت و مورد رضايت رهبري نيست اما مطهري همچنان معتقد است حسينيان طرح سوال را مثل كودتا مي‌داند و استيضاح را با سوال از رئيس‌جمهور اشتباه گرفته است.

سوال مهمي كه امروز مطرح است اين است كه با وجود انتقادهاي روزافزون اصولگرايان از رئيس‌جمهور و انحرافي خواندن اصولگرايان اطراف او و دستگيري حلقه نزديك به وي چرا طرح سوال از رئيس‌جمهور به مصلحت نيست؟ آيا اين مساله به پرچمدار اين داستان كه علي مطهري است مربوط است يا اينكه برخي از اصولگرايان اطلاعاتي دارند كه برخي ديگر از آن بي‌بهره‌اند؟

در اين گزارش تلاش مي‌كنيم به پاسخ اين پرسش نزديك شويم.

***

طبق اصل 88 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، هر زمان كه حداقل يك‌چهارم نمايندگان از رئيس‌جمهور درباره يكي از وظايف وي سوال كنند رئيس‌جمهور «موظف» است در مجلس حاضر شود و به سوال جواب دهد و اين جواب نبايد در بيش از يك ماه به تاخير افتد مگر با عذر موجه و با تشخيص مجلس شوراي اسلامي.

همان‌طور كه از اين بند قانون برمي‌آيد سوال از رئيس‌جمهور نه به راي‌گيري منجر مي‌شود و نه خطر و آسيبي را متوجه قوه‌مجريه مي‌كند. رئيس‌جمهور به مجلس مي‌آيد، تريبون خانه ملت را در اختيار مي‌گيرد و به سوالات نمايندگان جواب مي‌دهد.

اما چرا در حال حاضر سوال از رئيس‌جمهور تبديل به يك مساله مهم شده است كه نبايد به آن نزديك شد.

***

علي مطهري از جمله نمايندگاني است كه به اين اصل قانون اساسي بسيار علاقه‌مند است. او در طول دوره نمايندگي‌‌اش بارها عزم خود را جزم كرده تا رئيس‌جمهور را به مجلس بكشاند و از او سوال كند اما هر بار شكست خورده بود تا اينكه نهايتاً چند روز پيش موفق شد 100 امضا براي سوال از رئيس‌جمهور جمع كند. اين براي مطهري موفقيت بزرگي به حساب مي‌آيد. سال 87 كه او به دليل طرح دوستي با ملت اسرائيل از سوي مشايي خواستار سوال از احمدي‌نژاد بود هيچ يار موافقي نداشت چرا كه اصولگرايان ترجيح مي‌دادند مساله را به سكوت برگزار كنند اما حالا خود اصولگرايان انتقاداتي به مراتب بيشتر و جدي‌تر به دولت و رئيس آن دارند. حالا ديگر نه حرف‌هاي مشايي كه حرف‌ها و عملكرد خود وي مورد پرسش است. برخي از اصولگرايان مانند باهنر و لاريجاني در سخنان خود تلويحاً و تصريحاً نه به توانايي مجلس در سوال از رئيس‌جمهور كه به توانايي اين نهاد در راي عدم كفايت دادن به وي اشاره مي‌كنند.

اما با اين همه عزم جزمي وجود دارد كه احمدي‌نژاد براي پاسخ دادن به سوال‌هاي مطهري و 99 نماينده ديگر به مجلس نيايد.

منطق مخالفان چيست

روز گذشته روح‌الله حسينيان در گفت‌وگو با فارس سوال از رئيس‌جمهور را به مصلحت ندانست. دليل او اين بود كه «اكنون جهان اسلام در حال بيداري است و چشم همه دنيا به جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك الگوي رفتاري و موفق از يك نظام اسلامي است. بنابراين مصلحت نيست طرح سوال از رئيس‌جمهور در صحن علني مطرح شود.» علي مطهري هم در گفت‌وگو با خبرآنلاين اين حرف را تعجب‌آور دانست و گفت: «درست برعكس است. سوال از رئيس‌جمهور به ملل مسلمان منطقه ثابت مي‌كند كه در ايران دموكراسي واقعي برقرار است و نظام بر پايه‌هاي مستحكمي استوار است.»

منطق ديگر مخالفان سوال از رئيس‌جمهور عدم رضايت مقام معظم رهبري از اين مساله است. به گفته حسينيان «با توجه به ملاقات اخير نمايندگان با رهبر معظم انقلاب قطعاً طرح سوال از رئيس‌جمهور مورد رضايت مقام معظم رهبري نيست.»

ابطحي نماينده خميني‌شهر هم معتقد است: «خرد و عقلانيت اقتضا مي‌كند كه انسان مصلحت‌هاي مهم‌تر را ببيند، همان طور كه مقام معظم رهبري نيز فرمودند ممكن است كاري مصلحت باشد اما انجام آن باعث از بين رفتن مصلحت بالاتري شود... اگر مطهري هم به اين اعتقاد برسد كه مقام معظم رهبري در شرايط فعلي به طرح سوال از رئيس‌جمهور رضايت ندارند و آن را لازم نمي‌دانند ابراز علاقه كرده كه طرح خود را پس بگيرد.»



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مطهري اين منطق را نيز به چالش مي‌كشد و مي‌گويد: «در آن ملاقات رهبر انقلاب فرمودند زماني كه شخصي از جمله رئيس‌جمهور در حال سخن گفتن است اگر مخالف سخن او هستيد با گفتن «دو دو» حرف او را قطع نكنيد. اين چه ربطي به سوال از رئيس‌جمهور دارد؟ به علاوه در آن جلسه رهبر انقلاب بر حق نمايندگان در سوال و استيضاح تاكيد كردند.»

توجه به اين اخبار متناقض و اين برداشت‌ها و تعبيرهاي متفاوت روشن مي‌كند كه بخشي از اصولگرايان كه شايد بتوان حسينيان را چهره شاخص آنها دانست، نمي‌خواهند احمدي‌نژاد در مجلس در معرض پرسش قرار گيرد اما افكار عمومي حرف‌هاي حسينيان در تاريخ 30 خرداد را از ياد نبرده است. وي در آن تاريخ گفت اميدي به جدايي احمدي‌نژاد از جريان انحرافي ندارد. احمدي‌نژاد را به بچه تخسي تشبيه كرد كه در برابر پدر عصيان مي‌كند و كارهايش خلاف لوطي‌گري است. آن حرف‌ها با اين مخالفت را چگونه در كنار هم بگذاريم و چه نتيجه‌اي بگيريم؟

حالا كه يكي‌يكي نزديكان احمدي‌نژاد به اسم جريان انحرافي بودن دستگير مي‌شوند به گونه‌اي كه خودش هم احساس خطر مي‌كند و اخطار مي‌دهد مصلحت ندانستن سوال از احمدي‌نژاد از چه روست؟

سوال خوب است به شرطي كه ما بپرسيم

شايد بتوان پاسخ را در يكي از سخنان خود روح‌الله حسينيان پيدا كرد. او گفته بود آنهايي كه در فتنه 88 سكوت كردند امروز حق ندارند از جريان انحرافي انتقاد كنند. (25 خرداد 90، خبرآنلاين)

از همين جمله برمي‌آيد كه امروز مخالفت،‌ اعتراض، سوال يا حتي استيضاح احمدي‌نژاد افتخاري محسوب مي‌شود كه امتياز انحصاري‌اش در دست افراد معدودي است. همه كس نمي‌تواند به او اعتراض كند و قدرتش را زير سوال ببرد. اگر هم قرار باشد كسي چنين كند حسينيان است نه مطهري.

با كمي تامل هم مي‌توانيم منطقي بودن اين تحليل را براي صاحبانش تصديق كنيم. انتقاد از احمدي‌نژاد حرف تازه‌اي نبوده. بسياري پيشتر و بيشتر از اصولگرايان در آن سابقه دارند. حالا كه حسينيان هم منتقد شده است و همان حرف‌هاي چند سال پيش ديگران را مي‌گويد كه بايد دنبال جايي در انتهاي صف براي خود باشد. اما همه حرف اين است كه اگر هم قرار است انتقادي و اعتراضي باشد مربوط به يك طيف خاص است. در اين افتخار اغيار نبايد شريك باشند.

با يادآوري موضع كساني مثل صفارهرندي و شريعتمداري كه معتقدند انتقاد آنها از اصولگرايان نوظهور- جريان انحرافي – آنها را به اصلاح‌طلبان نزديك نمي‌كند، شايد شما هم با اين تحليل موافق شويد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016