گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
31 تیر» کباب قناری بر آتش سوسن و یاس، روزگار غریبی است نازنین، احمد صبوری29 خرداد» اجتماع بزرگ مجاهدین خلق برای حراست از کمپ اشرف، دویچه وله 1 خرداد» سرتیپ پاسدار سید مسعود جزایری: ایران برای تعطیلی اردوگاه اشرف کمک کند، مهر 31 اردیبهشت» وزیر اطلاعات ایران: در مورد وضعیت رجوی و شایعه مرگش به نتیجه نرسیده ایم 17 اردیبهشت» «عاشورا» یا «کامیکاتسه» در «شهرک اشرف»؟ منوچهر صالحی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! میزگرد ایسنا در مورد "پادگان اشرف و آينده مجاهدین"در ميزگردي كه با عنوان "بررسي تحولات پادگان اشرف و آينده گروهك تروريستي منافقين" در محل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) برگزار شد، سيد محمد جواد هاشمينژاد، دبيركل كانون هابيليان و ماجد غماس، نماينده مجلس اعلاي اسلامي عراق حضور يافتند. گزارش کامل این میزگرد را به نقل از ایسنا بخوانید: هاشمينژاد با تاكيد بر برچيده شدن پادگان اشرف تصريح كرد كه بازگشت اعضاي گروهك تروريستي منافقين به كشور بايد تحت شرايط خاص و با رعايت استانداردهاي بينالمللي صورت گيرد چرا كه بدون آن جامعه در معرض خطر قرار خواهد گرفت. غماس هم با اشاره به نگراني از ورود اين فرقه به جريانات تروريستي موجود در منطقه گفت: وجود آنها در كل منطقه بايد محو شود به گونهاي كه يا بايد به كشورهاي ديگر بروند و يا تحت شرايطي به ايران بازگردند. متن كامل گفتوگوي خبرنگاران ايسنا با ماجد غماس و سيد محمدجواد هاشمينژاد در زير ميآيد. سوال: علت انتخاب عراق و مشخصا پادگان اشرف از سوي گروهك تروريستي منافقين به عنوان پادگان و مقر استقرار چه بود؟ غماس: سازمان مجاهدين خلق نزديك به 30 سال است كه در عراق مستقر است كه اين مساله حاصل همكاري نزديك ميان رژيم منحوس صدام و اين سازمان جنايتكار است. به طور كلي اين سازمان در ابتدا در استان ديالي عراق كه نزديك مرز ايران است، مستقر بودند و هدف مشترك اين سازمان و رژيم صدام، ايجاد ناامني و مشكلتراشي براي جمهوري اسلامي ايران و دخالت در امور داخلي ايران محسوب ميشود. منافقين توانستند در طول اين مدت رابطه تنگاتنگي ميان خود و دستگاه اطلاعاتي رژيم صدام ايجاد كنند و به تبع آن بعد از فروپاشي نظام صدام برخي شخصيتها و گروههايي كه با برخي كشورهاي منطقه در ارتباط هستند، بودند كه يكي از اهدافشان ايجاد رابطه تنگاتنگ با منافقين و سعي در ابقاي آنها در همان جايي كه هستند، بود تا مساله انتقال آنها به جاي ديگر مطرح نشود. مدتي بعد از سقوط رژيم صدام، شاهد تظاهرات گروه اندكي از افراد مرتبط با اين گروههاي سياسي در تاييد وجود اين سازمان در جاي خود، بوديم. به طور كلي مردم عراق نسبت به عملكرد اين سازمان تروريستي بدبين بوده و خواهان حضور آنها نبودند. زمين پادگان اشرف هم در زمان رژيم صدام از برخي كشاورزان منطقه گرفته شده بود و به اين ترتيب اعضاي سازمان منافقين به اين پادگان كه داراي وسعت زيادي است، منتقل شدند؛ البته اخيرا دولت عراق قسمتي از اين زمينها را پس گرفت و اكنون در دست دولت است. هاشمينژاد: زماني كه منافقين به عراق منتقل شدند صدام در حال جنگ با ايران بود و از حملات پيدرپي ايران مستأصل بود، بنابراين سعي داشت تا همه عوامل را به كار بگيرد تا بتواند در كنار همه حمايتهاي مالي كشورهاي حاشيه خليج فارس و تسليحاتي غرب مثل آمريكا خود را از جنگ رهايي دهد. عراق در آن زمان سعي كرد تا به عنوان بخشي از عملياتهاي جاسوسي و نفوذي، سازمان تروريستي منافقين را به استخدام خود درآورد تا بتواند عليه ايران عمل كند كه در اين راستا منافقين خدمات زيادي به صدام داشتند و طبيعتا امكانات زيادي از سوي صدام در اختيار اين سازمان قرار گرفت. چندين پادگان هم در اختيار آنها قرار گرفت كه يكي از آنها پادگان اشرف بود. زماني كه عراق از سوي آمريكا اشغال شد، آمريكاييها اعضاي سازمان را در يك پادگان به نام اشرف تجميع كرده و بقيه پادگانها از حضور اعضاي گروهك خالي شد. در حال حاضر نيز نزديك به سه هزار و چهار صد نفر در اين پادگان مستقر هستند كه برخي از آنها بيش از 20 سال است كه از آن محيط خارج نشدند و طبق همه گزارشات بينالمللي، اين افراد كاملا ايزوله شده و بياراده هستند كه از لحاظ روانشناسي و روانشناختي افرادي نامتعادل به شمار ميروند كه به صورت بمب متحركي براي سازمان تروريستي منافقين درآمدند. به همين دليل ميبينيم هر ساله گزارشات آمريكايي و بينالمللي منتشر ميشود كه نشان ميدهد با وجود آن كه چندين سال است اعضاي اين گروهك توسط آمريكاييها خلع سلاح شدند اما همچنان به عنوان يك گروه تروريستي شناخته ميشوند چرا كه اين قابليت هست كه هر لحظه هر عملي را كه سازمان منافقين از افراد خود بخواهد، انجام دهند. گزارشات متعددي هست كه بر وضعيت تروريستي بودن منافقين در حال حاضر تأكيد دارد. سوال: با توجه به تحت محاصره بودن پادگان اشرف، گروهك تروريستي منافقين چطور به جذب نيرو اقدام ميكند؟ هاشمي نژاد: بخشي از نيروهاي سازمان منافقين در پادگان اشرف مستقر هستند. بدنه سازمان و اهرمي كه نيروهاي نظامي آن را تشكيل ميدهد و طي ساليان آنها را در پادگان جمعآوري كردهاند نيز در پادگان اشرف به سر ميبرد اما افراد موثر، فرماندهان و بخشي از نيروهاي متحرك آنها در حوزه موضوعات ديپلماسي در همه كشورهاي اروپايي به ويژه آمريكا پراكنده هستند و با تمامي بخشهاي مختلف حكومتي كشورهاي اروپايي ارتباط كامل دارند. در همان زماني هم كه آنها در فهرست گروههاي تروريستي بودند با همان آرم تروريستي بودنشان در همه شهرهاي كشورهاي اروپايي حضور داشته و تظاهرات ميكردند و آزادانه با پارلمان آنها ارتباط داشتند. خود پارلمانيها هم به صورت غيرقانوني و با وجود آن كه نام اين گروهك در فهرستهاي تروريستيشان قرار داشت، حمايت مستقيمي از آنها داشتند. وقتي مجموعه اين مسائل را بررسي ميكنيم، كاملا مشاهده ميكنيم كه ارتباط تنگاتنگي همچنان كه بين سرويسهاي اطلاعاتي صدام در گذشته و سازمان منافقين برقرار بود، همان ارتباط اكنون ميان منافقين و سرويسهاي اطلاعاتي كشورهاي غربي برقرار است. سوال: چرا با وجود تلاشها و مذاكرات انجام شده براي خروج اعضاي گروهك تروريستي منافقين از پادگان اشرف، هنوز اين تلاشها به نتيجه نرسيده است؟ چه راهكارهايي بايد در اين رابطه انجام شود؟ غماس: در رابطه با اين مساله چند دليل وجود دارد، يكي اين كه بعد از سقوط رژيم صدام نيروهاي آمريكايي به سرعت وارد عمل شده و كنترل پادگان را به دست گرفتند و نيروهاي عراقي را از نزديك شدن به آن منع كردند كه اين نه تنها يك حمايت نظامي بلكه يك حمايت سياسي هم محسوب ميشود. مدتي پيش نيروهاي عراقي بعد از اين كه نيروهاي آمريكايي اقدام به خروج از شهرها كرده و در پادگانها مستقر شدند، براي گسترش قدرت خود خواستند پادگان را تحت كنترل قرار دهند كه با عكسالعمل سريع سران منافقين مواجه شدند و به دنبال آن 60 نفر از نيروهاي عراقي زخمي و شهيد شدند. دليل ديگر فشار آمريكا براي انجام نشدن اين كار در اين برهه از زمان است. مسأله بعدي هم اين است كه تلاشهايي از سوي دولت عراق براي انتقال اين افراد و انتخاب كشور ثالث انجام شد ولي تا به حال هيچ كشوري حاضر نشده آنها را بپذيرد. دليل بعدي اين است كه سعي شد به طور موقت پادگان به جاي ديگري منتقل شود كه اين مساله هم با اعتراضات مردمي عراق مواجه شد. سوال: تأثير كشورهاي خارجي بر تعلل در خروج منافقين چه اندازه است؟ غماس: نه تنها اين مساله وجود دارد بلكه خواسته آمريكا اين است كه آنها در اين منطقه بمانند. اروپا از اينكه آنها به كشورهاي خودشان منتقل و مشكلات اضافي برايشان ايجاد كنند، بيمناك هستند. هاشمينژاد: سازمان تروريستي منافقين تا به حال در همه حوزهها به هر نوع جنايتي كه تصور شود، دست زدهاند و در ايران 12 هزار تن و در عراق در 20 سال 25 هزار تن را كشتهاند. در حوزه اروپا نيز عملياتهايي نظير پولشويي و خودسوزي انجام دادهاند. اين سازمان، سازماني است كه در قبال دو شب دستگيري همسر سركرده اين سازمان، 10 تن در ملاء عام در 10 كشور جهان خودسوزي كردند. اينها افرادي هستند كه براي هر نوع جنايتي كه دستور به آنها برسد، آمادگي دارند. يكي از سياستهاي كشور ما اين است كه "كساني از بين اعضاي منافقين كه دخالتي در كشتار مردم نداشتهاند، ميتوانند برگردند." اما از طرف خانواده قربانيان و جامعه ايران، به تمامي مسوولان كشورمان اخطار ميدهم كه بازگشت اين افراد به كشور خطرات زيادي را به دنبال خواهد داشت. بارها شده اعضاي سازمان منافقين در همان زمانهاي ترور بازگشته و توبه كردند، اما بلافاصله جذب منافقين شده و دست به كشتار زدند. سازمان منافقين بعد از اينكه بسياري از اعضايش در داخل ايران جرمهاي عاديشان را انجام دادند و مدت زندانشان را سپري كردند، بار ديگر آنها را جذب و به داخل پادگان برگرداند. كساني كه در سال 67 اعلام كردند كه ديگر به سازمان باز نخواهند گشت، باز هم به داخل پادگان بازگشتند و يا بسياري از كساني كه در عمليات مرصاد جنايات بسياري انجام دادند و شهروندان عادي را كشتند، اكنون در داخل پادگان هستند. با اين وجود آيا ما ميخواهيم اين افراد را به داخل كشور بازگردانيم؟ كساني كه 23 سال از يك پادگان بيرون نيامده و طبق گزارشهاي بينالمللي مغزشويي شدهاند و حالت رواني دارند و حتي خانوادههاي آنها ميگويند، اگر اين افراد قصد بازگشت دارند بايد تحت شرايطي با پزشكان روانشناس كار كنند تا تعادل روحيشان را به دست آورند، ما با چه سياستي ميخواهيم اين سههزار نفر را به داخل كشور بياوريم؟ اين سياست به نظر من سياست غلطي است. ما با اين كار مردم و شهروندان را با خطر مواجه ميكنيم. اينها كساني هستند كه با يك فرمان، 10 نفرشان بلافاصله خود را در ميان شهر ميسوزانند. افراد اين سازمان با همين مغزشوييها افراد را ميكشند. حال تصور كنيد افرادي كه 23 سال در شرايط ويژه گرفتار شدند، بخواهيم به كشور بازگردانيم. بازگشت اين افراد به داخل جامعه بسيار خطرناك است. در سال 85 در مقر سازمان ملل در ژنو با مسوولان كميسياريايي عالي پناهندگان درباره اين مساله صحبت كردم، آنها گفتند "ما آن مقر (پادگان اشرف) را در وضعيت جنگي ميدانيم" اين در حالي بود كه پادگان در حالت خلع سلاح بود. اگر قرار باشد كسي از آنها به كشور بازگردد، بايد تحت شرايط خاصي بازگردند و مسجل شود كه ديگر به هيچ عنوان به گروهك باز نميگردند، همچنين كشوري بازگشت نكردن آنها به سمت منافقين را گارانتي كند، بعد ما تضمين كنيم كه به داخل جامعه ايران بازگردند يا اروپا. آمريكاييها بعد از اشغال عراق حتي با وجود آنكه به ساكنان كمپ اشرف به طور غيرقانوني پناهندگي موقت دادند، نيامدند افرادي را كه قصد جدا شدن داشتند، جدا كنند و بگويند برويد، بلكه كمپي به عنوان "TF" را قرار دادند كه چندين سال آنها را در آنجا نگهداري كردند و كاملا آنها را تحت نظر داشتند. بعد از مدتي تعدادي از آنها فرار كردند كه تعدادي از آنها كشته و تعدادي هم به مرزهاي اروپايي رسيدند. بنابراين آمريكاييها اجازه ندادند اين اعضا به راحتي به داخل كشورهايشان بازگردند. حال اين سوال مطرح است كه چرا آمريكاييها و اروپاييها اصرار دارند اين افراد در داخل عراق بمانند؟ دليل اين امر ناشي از خطرات آنهاست. اين افراد امتحانشان را چه داخل عراق، چه ايران و اروپا پس دادند. آنها نميخواهند برگردند، بلكه دلشان ميخواهد در داخل جامعه عراق بمانند؛ چراكه آنها اين افراد خطرناك را بيش تر از هر كسي ميشناسند، دوم اين كه بتوانند به واسطه آنها اهداف سياسيشان را پيگيري كنند. بنابراين اينها هم از لحاظ جرايم عادي مجرمند و هم از لحاظ اين كه دستشان به خون ملت عراق آغشته است. برخي از آن ها هم زماني كه در ايران بودند سرقت انجام دادند، بانكها را به آتش كشيدند و اغتشاش كردند كه همه اينها جرم است. آنها زماني كه اينجا بودند اين كارها را انجام ميدادند. سياست بازگشت اين افراد به كشور، سياست بسيار بسيار غلطي است و اگر بعد از بازگرداندن عملياتي انجام شود ما قطعا جامعه خود را با خطرات متعددي مواجه خواهيم كرد. قطعا بايد پادگان اشرف برچيده شود و در برچيده شدن آن بحثي نيست. نبايد اجازه دهيم كه در هيچ كجاي دنيا پادگان رسمي تروريستي مستقر باشد. اشرف يك نمونه منحصر به فرد است و حتي يك روز هم نبايد در برچيده شدن پادگان اشرف تأخير بيفتد. مساله ديگر درباره تعداد افرادي است كه در اين پادگان مستقر هستند. تعداد هزار و اندي از اين افراد پاسپورت اروپايي دارند كه بايد به كشور خودشان بازگردند. تعدادي هم كساني هستند كه اگر خودشان تمايل دارند، ميتوانند بازگردند. اما كساني كه در داخل پادگان اشرف ماندند افرادي هستند كه ميخواهند در داخل سازمان بمانند يعني هم پتانسيل عمليات تروريستي را دارند و هم پاي اعتقاداتشان ايستادهاند. بنابراين بايد بپذيريم كه برگشت اينها به كشور بدون گذراندن وضعيت خاص خطرناك است. كساني هم كه جرمي مرتكب نشدند بايد تحت شرايطي، يكي دو سال بمانند. همان كاري كه آمريكاييها انجام دادند و همان كاري كه استانداردهاي بينالمللي و كميسيارياي عالي پناهندگان ميگويد، را بايد انجام داد. اينها بايد طي چندين سال وضعيت روحي، روانيشان را بازيابند، آموزشهاي ايدئولوژيكي ببينند و از وضعيت مغزشويي انجام شده خارج شوند. از ديد ما 100 تن از اعضاي اين گروه مجرم بوده و دستشان به خون مردم ايران آلوده است. كشور عراق هم 150 تن از آنها را مجرم ميداند. وضعيت اين افراد مشخص است. البته قرار نيست آمريكاييها اين افراد را به كسي تحويل دهند. همانطور كه ميدانيد بخشي از آنها در فرانسه و ساير كشورها هستند. غماس: در حال حاضر منطقه خاورميانه دستخوش تغييرات اساسي است و ميشود گفت چند جريان وجود دارد كه هر يك ميخواهد قدرت خود را در منطقه نشان دهد. ما ترس آن داريم كه اعضاي اين سازمان چه درعراق و چه در هر يك از كشورهاي منطقه بتواند وارد يكي از جريانات موجود بشوند و در معادلات سياسي منطقه دخيل شوند كه اين يك ترس اساسي است. وجود آنها در كل منطقه بايد محو شود يعني بايد به كشورهاي ديگر بروند و يا تحت شرايطي به ايران بازگردند. هاشمي نژاد: قطعا نيروها و بدنه اين سازمان اين نقش را ايفا ميكنند. در حوادث سال 88 بسياري از كساني كه در آن حوادث دستگير شدند همان كساني بودند كه از ميان آنها بازگشته بودند يعني بخشي از 700 نفري بودند كه به ايران بازگشتند؛ يعني اينها افراد بسيار آمادهاي هستند. در گزارشات آمريكايي اينها به عنوان فرقه خطرناك شناخته ميشوند. وقتي چنين افرادي وجود دارد، چه طور ميشود سه هزار و اندي انسان را بدون هيچ برنامهاي در داخل كشور رها كنيم. چند سال لازم است كه اين فرد كه بيش از 20 سال در منطقهاي در حالت خفقان بوده و آماده انجام هر كاري است، آماده پذيرش محيط بيرون شود. سوال: پيشنهاد مشخص شما چيست؟ هاشمي نژاد: اولا مجرمان بايد قطعا دادگاهي شوند. دوم اين كه كساني كه جرمهايي چون سرقت، اغتشاش، تجاوز و غيره داشتند، نيز بايد محاكمه شوند، سوم اين كه اگر قرار است افرادي از بين آنها به ميل خودشان بازگردند قطعا بايد استانداردهاي بينالمللي درباره آنها رعايت شود يعني بايد اين افراد را در يك مقر خاص قرنطينه كرد تا حرفهاي دنيا را بشنوند، جامعه را بشناسند و بدانند خانواده و اقوام چيست. غماس: در عراق منافقين جنايت زيادي انجام دادند. در حال حاضر بعضي از زوار عاشق امام حسين (ع) كه به طور غيرقانوني وارد عراق ميشدند، دستگير و در بدترين وضعيت به سر ميبرند در مقابل اين جنايتكاران به صورت آسوده در مراكزشان مستقر هستند و عملياتهايي را عليه مردم انجام ميدهند. پيشنهاد ما اين است، حال كه انجمني به نام كانون هابيليان وجود دارد، كميته مشترك مردمي بين خانوادههاي ايران و قربانيان و شهيدان عراق تشكيل و نشستهاي مشتركي ميان آنان برگزار شود تا جنايات منافقين را در دو كشور شرح دهند. به نظر من وجه تبليغاتي اين مساله بسيار خوب است و انسجامي ميان دو ملت ايجاد ميشود. سوال: نظر شما درباره اقدامات و برنامه دولت عراق براي اخراج منافقين با وجود مخالفتها از سوي برخي گروهها و به ويژه اظهارات طارق الهاشمي، معاون رييسجمهور عراق مبني بر اينكه سازمان منافقين را به رسميت ميشناسد، چيست؟ هاشمينژاد: سازمان منافقين از 1364 به كشور عراق منتقل شد، آشنايي كاملي با جامعه عراق دارد. با سيستمهاي اطلاعاتي زمان صدام نيز مرتبط بود و تنها نقطه وصل ميان القاعده و نيروهاي آمريكايي، سازمان مجاهدين خلق بودند. سال گذشته يكي از دادگاههاي آمريكا به وزارت خارجه اين كشور دستور داد كه مساله خارج كردن منافقين از فهرست تروريستها را بررسي كند و وزارت خارجه آمريكا در دو بخش گزارش را به دادگاه ارايه داد. در بخشي از اين گزارش كه منتشر شده است، آمده كه سازمان مجاهدين خلق در داخل پادگان اشرف، گروههايي مثل القاعده را براي عملياتهاي انتحاري آموزش ميدادند. بنابراين دولت عراق از قبل و در حال حاضر با فشارهاي زيادي براي خارج كردن منافقين از عراق مواجه بوده و هست.
در مدت زماني كه آمريكا به عراق وارد شده، دست ساكنان اشرف براي انجام كارهاي مختلف باز بوده است. آمريكا از منافقين در راستاي ايجاد اختلاف ميان ايران و عراق و اهداف ديگر استفاده ميكند. منافقين با بودجه عظيمي كه از سوي عربستان، رژيم صهيونيستي و آمريكا تامين ميشود، اين اقدامات را انجام دادهاند. حمايتها از منافقين به همينجا ختم نميشود. منافقين حدود 23 وكيل گرانقيمت در اروپا دارند. عربستان ماهانه 30 ميليون دلار به منافقين پول ميدهد. آنها اقدامات خود را در عراق زير نظر آمريكاييها انجام ميدهند. غماس: موضع رسمي دولت عراق بر خروج منافقين و تخليه پادگان اشرف است و نبايد تا پايان 2011 هيچ اثري از منافقين در عراق باشد. اين تصميم قاطع دولت عراق است. البته برخي در عراق مخالفتهايي نسبت به خروج منافقين دارند، اما اين عده در اقليت هستند. شيعيان و كردها به طور عمومي حضور منافقين را در كشور برنميتابند. همچنين بخش عظيمي از سنيها مخالف سرسخت منافقين هستند. گروههاي سياسي اصلي از جمله مجلس اعلا، حزب الدعوه، صدريها، احزاب كرد و غيره بر خروج منافقين از عراق تاكيد دارند. فكر ميكنم در آينده با توجه به تحولات منطقه، شاهد همكاري ميان منافقين و برخي كشورهاي منطقه خواهيم بود. سوال: تشكيل كميته سه جانبه ميان ايران، عراق و كميته بينالمللي صليب سرخ براي اخراج منافقين از عراق را چطور ارزيابي ميكنيد؟ غماس: اصل تشكيل اين كميته مثبت است و به دولت عراق براي اخراج منافقين از عراق كمك موثري ميكند. هاشمينژاد: ضرورت دارد تا سازمانهاي بينالمللي در چنين مسالهاي مشاركت كنند، بهخصوص كميسارياي عالي پناهندگان. حدود هزار نفر از منافقين داراي پاسپورت اروپايي هستند. كميسارياي عالي پناهندگان پاسپورتها را از اين افراد ضبط كردند تا مانع ورود آنها به اروپا شود. بازگشت اين افراد مستلزم آن است كه كميته صليب سرخ يا كميسارياي عالي پناهندگان به عراق بيايند و زمينه خروج اينها را فراهم كنند. در هر حال خروج اين افراد از پادگان اشرف نبايد كشورهاي دنيا، به ويژه ايران را كه از ناحيه اين افراد و اقدامات تروريستي آنها آسيب ديدهاند، در معرض خطر قرار دهد. 17 هزار و 160 نفر شهيد ترور از بدو انقلاب اسلامي تاكنون در ايران داشتهايم. بنابراين نبايد اجازه دهيم اينها به راحتي به ايران وارد شوند و زمينه براي اقدامات تروريستيشان را فراهم كنيم. سوال: نظرتان درباره وضعيت كلي پادگان اشرف و اوضاع داخلي سازمان منافقين چيست؟ هاشمينژاد: به هر حال پادگان اشرف مكاني نظامي است و علاوه بر آن، از بعد عمليات مرصاد منافقين به سمت فرقهگرايي حركت كردند. به طور طبيعي افراد جذب شده در اين فرقه مغزشويي ميشوند تا هيچ ارادهاي از خودشان نداشته باشند. افرادي كه توان تحمل چنين شرايطي را ندارند، ريزش ميكنند، مثل 700 نفري كه به ايران بازگشتند. اما افرادي كه تاكنون در پادگان ماندهاند، يعني شرايط موجود در پادگان را پذيرفتهاند. مسائلي كه در سايتهاي اينترنتي درباره وضعيت داخل پادگان اشرف ميشنويم، صحت دارد. در داخل سازمان مجاهدين خلق ازدواج، اطلاع از اخبار و مسايل روز به طور آزادانه يا ارتباط خانوادگي وجود ندارد. گزارشهاي بينالمللي و گزارشهايي از سوي آمريكاييها و اتحاديه اروپا وجود دارد كه تاييد ميكند زنان در اين پادگان به خاطر آن كه به شدت مورد آزار جنسي قرار گرفتهاند، روي بازگشت به خانواده و كشورشان را ندارند و هرگونه اقدام خارج از چارچوبها و قوانين، با شكنجه شديد مواجه ميشود. متاسفانه دنيا هيچ اشارهاي به جنايات سازمان مجاهدين خلق ندارد و تنها به جنايات آنها در داخل پادگان بعضا اشاره ميشود؛ در حالي كه آنها جنايات زيادي را در ايران و عراق انجام دادهاند. متاسفانه دنيا به دنبال آن است تا موضوع جنايتهاي سازمان منافقين در كشورهايشان و سراسر جهان فراموش شود تا بتوانند از آنها در آينده استفاده كنند. امروز منافقين كاملا در جهت اهداف رژيم صهيونيستي حركت ميكند و اين نشان ميدهد آنها كاملا در اختيار سرويسهاي جاسوسي و اطلاعاتي آمريكا و اسراييل هستند. بسياري از نمايندگان اتحاديه اروپا و كنگره آمريكا حامي منافقين هستند و دولت عراق را نسبت به نوع رفتارش با منافقين مورد سرزنش قرار ميدهند تا جايي كه دولت عراق برخي از اين افراد را كه به عراق سفر كرده بودند از كشورش اخراج ميكند. سوال: نگرانيهايي درباره پراكنده شدن منافقين در نقاط مختلف دنيا پس از اخراج از عراق و برچيده شدن پادگان اشرف وجود دارد، تمهيدات دولت عراق و نيز سازمانهاي بينالمللي در اينباره چه ميتواند باشد؟ هاشمينژاد: حضور منافقين در اروپا و نقاط ديگر به خود اروپاييها مربوط ميشود، در عين حال كه معتقديم تمام مقرهاي منافقين در دنيا از جمله فرانسه بايد برچيده شود. با برچيده شدن پادگان، بدنه عملياتي و شاخه نظامي سازمان از هم پاشيده ميشود. البته بعد از برچيده شدن پادگان بايد نسبت به همه جوانب پس از اخراج آنها و بازگشت افرادي كه مايلند به ايران بازگردند، با تدبير و حساب شده عمل كنيم. غماس: متاسفانه درصد كمي از جنايات اين گروه در رسانههاي گروهي جهان منتشر شده است و درباره اين مساله بايكوت خبري وجود دارد. همچنين در عراق به لحاظ شرايط خاص اين كشور بعد از سقوط رژيم صدام به روي مساله منافقين كار خاصي صورت نگرفته است. سازمانهاي بينالمللي نيز در پرداختن به اين مساله اقدام جدي انجام ندادهاند و فريادهاي ايران هم به جايي نميرسد. با توجه به اينكه مردم عراق الان درگير مسايل روزمرهشان هستند، پيشنهاد ميكنم كميته سهجانبه براي پيگيري مساله خروج منافقين تشكيل شود. سوال: گروهك تروريستي منافقين امروز چگونه به امكانات و تجهيزات نظامي دست پيدا ميكند؟ غماس: اين سازمان به دستور مستقيم صدام و نيز برخي كشورهاي اروپايي تامين نظامي ميشدند و همكاري نزديكي بين اين كشورها و صدام و حمايت از منافقين در رژيم قبلي وجود داشت. آمريكاييها پس از اشغال، بخش قابل توجهي از تسليحات اين سازمان را در اختيار گرفتند و پس از اشغال اين سازمان موجوديت نظامي ندارد. همچنين منافقين همكاري بسيار نزديكي با تروريستهاي تكفيري، القاعده و بعثيها دارند و همكاريهاي اطلاعاتي ويژه بين اين گروهها وجود دارد. سوال: چرا منافقين نسبت به ايدئولوژي و روش كارشان تغيير رويه و روش نميدهند و همچنان در تفكرات گذشتهشان ماندهاند؟ هاشمينژاد: اساس شكلگيري سازمان منافقين ناشي از انحرافات فكري در رهبران سازمان بود. براساس گزارشهاي بينالمللي آنها ايدئولوژي اسلامي را با ماركسيستي ادغام كردند. در مسايل اجتماعي تابع ايدئولوژي ماركسيستي هستند و با توجه به اينكه در داخل يك جامعه اسلامي زندگي ميكردند، ظاهر اسلامي خود را حفظ ميكنند، از اين رو براي بقاي خود ضروري ميبينند از مرحلهاي خاص، ارتباط افرادشان را با جامعه بيرون قطع كنند، چون اگر اين ارتباط را قطع نكند نيروهايش دچار تضاد و دوگانگي ميشوند. اغلب افرادي كه بيش از 22 سال در سازمان بودند به محض ارتباط با خانوادههايشان همه يافتههاي گذشتهشان بازگشته و دچار دوگانگي ميشوند، از اين روست كه سازمان اجازه ملاقات افرادش با خانوادههايشان را نميدهد. معتقدم از همان ابتدا اين سازمان ويژگي فرقهگرايي را در خود داشته است و اين براي حفظ و نگهداري افراد در جهت اهدافشان است. به همين دليل است كه در اين سازمان 30 سال است انشعابي صورت نگرفته است. غماس: فكر ميكنم افراد سازمان منافقين حالتي رواني پيدا كردند و بازگشت برايشان ديگر معنايي ندارد و راه بازگشت به خانواده و جامعهشان را ندارند. سوال: برخي اخبار حاكي از فرار برخي از سران منافقين از پادگان اشرف به اروپا است؟ غماس: از اين موضوع اطلاعي ندارم. اما دولت عراق در فرار احتمالي اين افراد دخالتي ندارد. شايد برخي افراد كه ارتباطي با سازمان دارند به آنها كمك كنند. هاشمينژاد: هر چند اختيار پادگان در دست دولت عراق است، اما چارچوبهاي سازمان در دست آمريكاييهاست. سازمان تمامي نيازهايش را با حمايت آمريكاييها تامين ميكند و سرانشان را از پادگان خارج ميكند. بعد از اشغال عراق مريم رجوي، مهدي ابريشمچي و محمد محدثين از پادگان فرار كردند و به فرانسه رفتند كه اساميشان در ليست پليس بينالملل است. مسعود رجوي ناپديد شده است اما در هر برنامهاي بيانيه ميدهد. غماس: يكي از مشكلاتي كه بين دولت عراق و آمريكا وجود دارد، اين است كه آمريكاييها به دنبال پشتيباني از منافقين هستند، اما دولت عراق آن را نميپذيرد. چند تن از اعضاي كنگره آمريكا از عراق ديدار كردند و درخواست بازديد از پادگان اشرف را نيز داشتند و در حمايت از منافقين و محكوميت اقدام دولت عراق عليه منافقين اظهاراتي را مطرح كردند، اما دولت عراق سريعا آنها را عناصر نامطلوب معرفي كردند. Copyright: gooya.com 2016
|