محمدرضا درويشی در مراسم بزرگداشت عطا جنگوک: بی احترامی که امروزه به فرهنگ میشود، در کل تاريخ ايران بیسابقه است، ايلنا
محمدرضا درويشی موسيقيدان و آهنگساز که در مراسم بزرگداشت عطا جنگوک حاضر بود، عنوان کرد: بیتوجهی و بیاحترامی به کل مقوله فرهنگ در دوره حاضر در تمام فرهنگ و تاريخ ايران بیسابقه است.
ايلنا: مراسم بزرگداشت عطا جنگوک، موسيقيدان در گذشته چهارشنبه بعد از ظهر با حضور هنرمندان برجستهای همچون بيژن کامکار، شهرام ناظری،محمدرضا درويشی، داريوش پير نياکان، رامبد صديف، عباس خوشدل، علی اکبر شکارچی، افسانه رسايی، مهدی آذرسينا، محمد آزاده فر، عباس خوشدل، منصوره ثابتزاده، فرمان مرادی،عباس سجادی و هنرمندان ديگری و در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
اين مراسم در حالی برگزار شده که سالن اجتماعات فرهنگسرای ارسباران از علاقه مندان موسيقی و اين هنرمند از دست رفته پر شده بود و حتی برخی حاضران در زمان اجرای مراسم و سخنرانی ها به روی زمين و پله های سالن نشسته بودند.
پيرنياکان: هنرمندانی مثل جنگوک دق میکنند
در ابتدای اين مراسم دارويش پيرنياکان از دوستان بسيار نزديک عطا جنگوک به سخنرانی پرداخت و گفت: نمیدانم از کجا شروع کنم چون نزديک به ۳۶ سال با عطا جنگوک دوست بودم و اگر اغراق نکرده باشم طی اين مدت نزديکترين دوستش بودم. آشنايی که از مهر سال ۱۳۵۶ در کلاس درس علی اکبرخان شهنازی آغاز شد و تا همين چهارشنبه قبل مثل تمام چهارشنبههای سالهای گذشته بعد از ظهر را با هم گذارنديم.
وی با بيان اينکه جنگوک هيچوقت به خاطر شهرت يا ماديات کاری انجام نمیداد اضافه کرد: او بر اساس اعتقاد و ذهنش کار انجام میداد و همينطور که در کلاس درس استاد شهنازی بهتری شاگرد بود، در بقيه کارهايش هم بهترين بود به موسيقی ايرانی اشراف کامل داشت و بعدها که با موسيقی بختياری آشنا شد، در آن موسيقی نيز يکی از بهترينها بود.
اين موسيقيدان اظهار داشت: متاسفانه هنرمندانی مثل جنگوک را ما فقط پس از مرگ میشناسيم. در امروز ايران آنچنان به هنر عنايتی نمیشود، بنابراين ما خودمان بايد کاری کنيم. اميدوارم اگر مدير يا متولی فرهنگی در اين جلسه حضور دارد، چنين رويدادها و اتفاقات ناگواری سرمشق تعاملات بعدی با هنرمندان قرار دهد.
پيرنياکان با بيان اينکه هنرمندانی مثل جنگوک دق میکنند و میميرند، گفت: عطا بيماری نداشت که يک دفعه سکته مغزی کند. به اين هنرمندان آنقدر فشار وارد می شود که در اين سن و سال سکته مغزی میکنند. عطا همين اواخر به دنبال انتشار آلبومی بود که سرمايهگذاری از آن حمايت نکرد و آخر سر هم با هزينه شخصی آلبوم را منتشر کرد. تمام اينها برای هنرمند جدی فشار روانی است. تا چه زمانی بايد شاهد اين باشيم که هنرمندان ما يک به يک در گوشه خانهشان دق کنند و بميرند.
سرپرست گروه موسيقی شهنازی اظهار داشت: نسل ما نسل سوختهای است. طی ۳۰ سال بعد از انقلاب بهترين دوران برای شکوفايی افرادی به سن و سال عطا جنگوک بود. در حالیکه امروز به موسيقی احترامی گذاشته نمیشود، هيچ ياری به آن نمیکنند. صدا و سيما با آن دستگاه عريض طويلش، دائم موسيقیهای پست و نازل به خورد مردم میدهد و اگر يک موسيقی درست پخش شود هم، حقوق مادی و معنوی صاحب آن اثر رعايت نمیشود و خلاصه بگويم طی اين مدت همهجور اجحافی به موسيقیدانان شده است.
وی افزود: هفت ماه از رفتن مشکاتيان نمیگذرد که عطا جنگوک هم میرود. چنين اتفاقاتی برای تمام کسانی که برای موسيقی زحمت می کشند و دلسوزان اين فرهنگ هستند زنگ خطر است.
پيرنياکان با تاکيد بر اينکه موسيقی هنر بسيار مظلوبی در اين کشور است گفت: هنرمندان نياز به ابراز هنر خود دارند، آنها سالن کنسرت دادن میخواهند و نياز به حرمت گذاشتن دارند. اما متاسفانه مسئولان ذرهای به روی خودشان هم نمیآورند. عطا آنقدر بزرگ و خوب بود که نيازی به معرفی و بزرگداشت ندارد، اما آنچه دل انسان را میسوزاند اين است که چرا اين اتفاقات نبايد در زمان زندهبودنش رخ میداد؟ چرا در همين سالن امکان کنسرت دادن نداشت؟
پس از سخنان پيرنياکان دو هنرمند موسيقی بختياری به اجرای لالايی و مراسم سوگواری محلی به ياد جنگوک پرداختند.
سپس علی اکبر شکارچی يکی ديگر از دوستان جنگوک به خواندن پيام دختر وی پرداخت و عنوان کرد: هنرمندان عزيز موسيقی ايران بسيار سرافرازم که میشنوم پدرم را باشکوه تمام به ديار باقی بدرقه کردهايد. من غريبم و دلتنگ، اما همت بلند شما و قدرشناسی مردم ايران هميشه ياد خاطره پدرم را پيش چشمانم زنده نگاه میدارد. هميشه دلتان برای هنر موسيقی ايران تپيده باد و مهر و غم و اندوهتان، پناهگاه هنرمندان/ با احترام: پرستو جنگوک. مريلند. دانشگاه جان هاپکيز.
درويشی: بیاحترامی که امروز به فرهنگ ايران می شود در کل تاريخ ايران بیسابقه است
محمدرضادرويشی يکی ديگر از دوستان عطا جنگوک پشت تريبون قرار گرفت و گفت: حرف من اين است که چه زمانی بايد به اين موارد رسيدگی شود؟ مگر ۳۰ سال است اين حرفها را نزدهايم؟آقای پيرنياکان شما خسته نشدهايد، از اينکه اين حرفها را اينقدر تکرار کردهايم؟ از اين ياران ما چقدر باقی ماندهاند، فکر میکنم از هم دورهایهای ما غير از همين پنج شش نفری نفری که در سالن هستيم کس ديگری باقی نمانده است که انشاءالله ما هم به عطا جنگوک و دوستان ديگر خواهيم پيوست. من واقعا هسته شدم از اينکه اينقدر مسئولان را خطاب قرار داده ام. ديگر هم نخواهم گفت.
وی افزود: بیتوجهی به مقوله فرهنگ با پرپر شدن اين ياران دبستانی رابطه متقابل دارد. اين تازه بخش کوچکی از ماچراست. ما در تهران هستيم و دوستان خودمان را میبينيم. در شهرستانها اساتيد بزرگ موسيقی ايران که کاملا فراموش شدهاند و تقريبا هر هفته، يکی دو نفر از آنها مثل برگ درخت به زمين میريزند. عمق فاجعه آنجاست که جايگزينی هم ندارند.
اين موسيقیدان و پژوهشگر موسيقی محلی ايرانی اضافه کرد: هر کدام از اينها منحصر به فرد هستند و موسيقی خودشان را دارند من فقط از نظر کمی مقايسه میکنم که حرف و حديثی پيش نيايد. به عنوان مثال نظر محمد سليمانی استاد بزرگ موسيقی خراسان کمتر از درويشخان اثر نداشتهاند. اما چون ما در تهران بوديم و دوستان و موسيقیدانانی که به خارج رفت و آمد داشتند، آثار درويشخان را در همان زمان ضبط کردند. آثار ايشان ماندگار شد وگرنه در همان دوره درويشخان و هنرمندانی مثل او از ديگر هنرمندان موسيقی نواحی معروفتر نبودهاند.
درويشی در پايان سخنانش عنوان کرد: متاسفانه بايد بگويم بیتوجهی و بی احترامی که به کل مقوله فرهنگ در زمان حاضر می شود، در کل فرهنگ و تاريخ ايران بیسابقه است.