تحليل رجانيوز از فيلم برنده خرس طلايی اصغر فرهادی: "جدايی نادر از سيمين" مطابق با ديدگاه و نظر دشمنان نظام ساخته شده است
اشتراک نظر اتفاقی!
داوران جشنوارههای فجر و برلين و بیبیسی در مورد فيلم فرهادی
عاطفه صادقی: ۱- جشنواره فيلم فجر امسال محلی برای نوازش و حمايت از افراد و جريانهايی شد که سير سياسی و سلوک سينمايی آنان کمتر با نظام و ارزشهای آن همراه است. نه تنها يک نفر از هنرمندان شرکت کننده در جشنواره، حوادث فتنه گون سال گذشته را محکوم نکرد بلکه اکثريت آنان از مجرمی مانند جعفر پناهی که در اين ارتباط دستگير شد، طرفداری کرده و خواستار لغو حکم دادگاه وی شدند. به زبان ساده تر دستاورد جشنواره فيلم فجر امسال آن بود که با بودجه جمهوری اسلامی عليه رويکرد کلی نظام فيلم ساخته شود، در کمال ناباوری اين فيلمها برگزيده شده و بازيگری مانند حامد بهداد در هنگام دريافت جايزهاش تقاضای "يه کوچولو آزادی" کند! در کدام جشنواره و در کدام کشور چنين تناقضی قابل فهم است؟
۲- يکی از فيلمهای مورد توجه داوران اين دوره جشنواره، فيلم "جدايی نادر از سيمين" ساخته اصغر فرهادی است که مورد تقدير و توجه بیبیسی فارسی و راديو زمانه نيز قرار گرفت.
۳- اصغر فرهادی نويسنده فيلم "ارتفاع پست" حاتمی کيا، فيلم "جدايی نادر از سيمين" را در ادامه سه گانه خويش توصيف کرد و اين يعنی هم جهتی فيلمهای چهارشنبه سوری، درباره الی و جدايی نادر از سيمين. سه فيلمی که در زمان اکران مورد تأييد و تقدير جشنواره فيلم فجر واقع شد. به عنوان مثال فيلم چهارشنبه سوری، سيمرغهای بلورين بهترين کارگردانی، بهترين بازيگر نقش اول زن، بهترين تدوين و همچنين سيمرغ بلورين فيلم محبوب تماشاگران بيست و چهارمين جشنواره فيلم را کسب کرد.
۴- سبک استقرايی اين سه گانه به قدری خزنده و با روکشی اجتماعی، به نام تصوير مشکلات زندگی طبقه متوسط شهری پيش میرود که کمتر کسی به جنبه سياسی اين آثار توجه میکند، مسألهای که از ديد کارشناسان بیسیسی و راديو زمانه دور نمیماند.
۵-در فيلم "چهارشنبه سوری" اختلاف زن و شوهری از طبقه متوسط همزمان با ايام نزديک به عيد و دقيقا در روز چهارشنبه سوری ترسيم میشود، اختلافی که ناشی از شک زن به همسرش مبنی بر ارتباط داشتن وی با خانم مجرد همسايه است. کشمکش فيلم با ورود دختری چادری در نقش خدمتکار که هر جا به نفعش باشد، راحت دروغ میگويد، ادامه میيابد. زن اصلا دوست ندارد بچهاش در ايران بماند زيرا در مدرسه يک ساعت برای بچهها از جهنم گفتهاند و پسرش در خواب کابوس ديده! سودای رفتن از ايران و سفر به دبی مورد توافق طرفين نيست. درنهايت، مرد موفق میشود خود را پيش همسرش از اتهام خيانت مبری سازد ولی مخاطب و دختر کارگر فيلم، کاسه زير نيم کاسه مرد را به راحتی میفهمند! آنچه از اين فيلم در ذهن میماند القای حس بی اعتمادی، شلوغی و نا آرامی خزندهای است که مخاطب را با مژده همسر مرد همراه میسازد.
فيلم "درباره الی" برگرفته از فيلم "ماجرا" ساخته ميکل آنجلوآنتونيونی با قصه سفری به بهانه انتخاب همسر برای يک جوان با بازی شهاب حسينی کليد میخورد. در ميانه فيلم، همه دختر در نظر گرفته شده برای پسر را نجيب میخوانند و در پايان با گمشدن الی و مشخص شدن دروغهای او، شناخت در مورد الی برای همه تغيير میکند. آنچه از اين فيلم در ذهن میماند، شناخت غلط در انتخاب و القای دروغ است.
در فيلم سوم يعنی جدايی نادر از سيمين که بعد از حوادث سياسی سال گذشته ساخته شده، اسکلت داستان تا حدودی به فيلم "چهارشنبه سوری" نزديک است. اختلاف زن و شوهری از طبقه متوسط، سودای از ايران رفتن زن و ورود يک خدمتکار مذهبی از طبقه پايين که روند کشمکش داستان را پيش میبرد.
در اين فيلم به شکل هوشمندانهای دو طبقه با دو اتهام در مقابل يکديگر در دادگاه حاضر شده، سپس هر دو به قضاوت خود شک کرده و ترجيح میدهند به جای استفاده از ساختار اداری دادگاه، از طريق وساطت مشکل را حل کنند که در نهايت نيز ناکام میمانند. يک طرف به نمايندگی راضيه به عنوان طيف سنتی و مذهبی جامعه متهم به دزدی و انجام ندادن شايسته کار خود است و يک طرف به نمايندگی نادر به عنوان طيف مدرن جامعه متهم به قتل جنينی چهار ماهه و ضرب و شتم زن، دو طرف از دو طبقه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متفاوت.
راضيه، زنی معتقد، متهم به دزدی که در دفترچهاش شماره پاسخگويی به سوالات شرعی را دارد، حلال بودن پول برايش خيلی مهم است و حاضر نيست قسم دروغ بخورد، چطور بدون اجازه همسرش از خانه خارج میشود و در خانه ديگری کار میکند؟ اين تناقض چطور قابل حل است، سوالهای زيادی در طول فيلم بیجواب میماند مانند اتهام دزدی اين زن يا نتيجه نظر پزشکی که راضيه پيش وی رفته است؛ مشخص است که تعمدی در اين روش مطرح است. فيلم با ابهام و برگرفته از فيلمهای مدرن با پايان باز و به انتخاب مخاطب تمام میشود، در حالی که کارگردان تقابل و رويارويی دو قشر و تفکر اجتماعی را با القای ترديد و عدم قطعيت به عنوان نتيجه مورد نظر خود، درضمير ناخودآگاه مخاطب جای میدهد.
اين فيلم با درخواست جدايی زن از مرد آغاز میشود ولی در عنوان، جدايی نادر از سيمين مطرح است و درحالی پايان میيابد که دختر نوجوان زن و مرد به عنوان قشر آينده ساز و قاضی حقيقی بايد بين پدر و مادر خويش يک نفر را انتخاب کند، قضاوتی که پيش از اين با ايجاد شکاکيت، نسبی گرايی، القای عدم قطعيت و ترديد پنبه آن زده شده است.
يکبار ديگر مضامين فيلمهای سه گانه اصغر فرهادی را بر اساس زمان توليد و شرايط سياسی کشور مرور میکنيم؛
- فيلم چهارشنبه سوری؛ القای بی اعتمادی نسبت به افراد، ترسيم يک فضای نا آرام از جامعه و شرايط اجتماعی، دوری ديدگاه طبقات مختلف جامعه ( روح انگيز و مژده) و اعتماد نکردن به انتخابها (خيانت مرتضی و شوهر زن همسايه)/ همزمانی اين فيلم با انتخابات نهمين دوره رياست جمهوری
- فيلم درباره الی؛ ماجرای انتخاب همسر برای يک جوان از فرنگ برگشته، سفری که شناخت افراد را از الی تغيير میدهد، دروغهايی که افراد به راحتی و برای فرار از مشکلات خود میگويند و درنهايت توافق جمعی برای دروغ گفتن در مورد الی، تا از اعتراض نامزد او خلاص شوند. در عين نمايش صحنههای پر استرس و کشمکش و بازی گرفتن اعصاب مخاطب در موردگم شدن بچهها و الی (حادثه محور بودن فيلم)/ همزمان با طرح کميته صيانت از آرا و مباحثی مانند دروغگو بودن احمدینژاد به عنوان کانديدای انتخابی اصولگرايان و در نهايت طرح مسأله تقلب در انتخابات و حوادث پس از آن.
- فيلم جدايی نادر از سيمين؛ در هم ريختن اعتقادات يقينی، القای شکاکيت و قطعيت نداشتن در برداشتها و قضاوتها، ناکارآمدی ساختار اداری قضاوت در حل مشکل، رويارويی و شکاف فکری و طبقاتی دو قشر جامعه، ترويج سبک زندگی مدرن سکولار و دروغگو بودن هر دو طرف/ همزمانی اين فيلم با برداشتها و قضاوتهای مردم نسبت به سران فتنه سال گذشته و ترويج مولفههای زندگی مدرن در حالی که نگاه منفی مردم به غرب و امريکا پس از حوادث سال گذشته و مسائل مربوط به جهان اسلام در منطقه رو به افزايش است.
اين سه فيلم، خصوصا درباره الی و جدايی نادر از سيمين زمينهسازی روانی حوادث سياسی- اجتماعی جامعه را مطابق با ديدگاه و نظر دشمنان نظام بر عهده دارند. جريانی که در ظاهر با نمايش فيلمهای اجتماعی، به واکاوی درونی افراد میپردازد ولی با ترسيم سبک زندگی مردن به طرزی هوشمندانه زير ساختهای باورهای دينی و سياسی ما را به روشی استقرايی و کاملا حساب شده چنان زير سوال میبرد که بعد از تماشای فيلم، مخاطب با انبوهی از سوالها تا مدتها درگير است. جالب اين است که نمايندگان مذهبی فرهادی در دو فيلم چهارشنبه سوری و جدايی نادر از سيمين زنانی چادری، فقير و در نقش خدمتکارند!
چه اين تحليل مورد توافق باشد و چه تأييد نشود واقعيت اين است که روند فيلمسازی اصغر فرهادی يکی از کارگردانهای جايزه گرفته از جمهوری اسلامی ايران، مورد تأييد و تقدير جشنوارههای خارجی و دشمنان اين نظام و رسانههای آنان مانند بیبیسی است. نکتهای که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت.