يكشنبه 19 شهريور 1385

افسون پول و قدرت، شهرام عديلی پور

در هفته ی گذشته که تهران بودم حاصل اش خواندن يک کتاب از چندين کتابی بود که خريدم و فيلمی که با دوست عزيزی ديديم . کتاب افسون هدايت نام دارد که دکتر مجتبا بشر دوست آن را نوشته . کتابی ست در نقد و معرفی شخصيت و آثار صادق هدايت . کتابی به کلی پرت و ناسودمند . نويسنده در اين کتاب تنها کاری که کرده مدام ازنقد ها و نوشته های ديگران در مورد هدايت آورده و نقل قول کرده است و تعدادی از نامه های هدايت را که به دوستان اش نوشته بوده و پيش از اين چاپ شده بود آورده و برداشته تک تک داستان های هدايت را به صورت خلاصه بازنويسی کرده تا کتاب پر شود و صفحه ها سياه . البته در چند مورد کوتاه خودش هم در مورد هدايت اظهار نظر کرده که کارش به کلی بيهوده به نظر نيايد که اين به قول خود هدايت اظهار لحيه ها هم چيز چندان تازه ای نيست . همان حرف هايی ست که پيش از اين ديگران در مورد هدايت زده اند و او با کمی پس و پيش کردن جمله ها و کلمات و کمی تغيير دادن لحن بيان ، کتاب اش را پر کرده است .
اين را می گويند کتاب سازی که سال هاست در اين خاک پر گهر ! عده ای آدم کاسب کار و موج سوار و پول دوست ( نه بشر دوست ) که در همه ی شغل ها و صنف ها هم وجود دارند مشغول به آن هستند . آن ها بو می کشند ببينند باد از کدام سو پول يا بوی پول می آورد و منتظر فرصت نشسته اند تا از نويسندگان نامدار و بزرگان ادبی و هنری ای که محبوبيت زيادی دارند و کارها شان خريدار و خواهان زيادی دارد به نفع خود سوء استفاده ی مالی کنند . در اين سال ها حجم کتاب هايی که در مورد فروغ فرخ زاد و سهراب سپهری و صادق هدايت و کسانی مانند اين ها که در بورس هستند يا به نوعی مد شده اند چاپ و منتشر شده بسيار زياد بوده است . اما دريغ از نقد و تحليل درست و حسابی که فرهنگ و ادب ما بسيار به آن نياز دارد . کارهای خوب به تعداد انگشتان يک دست هم نمی رسد. عنوان مناسب تری که برای اين کتاب و کتاب های مانند آن به نظر می رسد افسون پول ست .
اما فيلمی که ديديم به نام پدر نام داشت از ابراهيم حاتمی کيا . فيلمی ست ضد جنگ که در واقع توبه نامه ی حاتمی کيا محسوب می شود . پيداست که حاتمی کيا زير فشار افکار عمومی و سيل پرسش هايی در مورد جنگ و چرايی آن - که در اين سال ها از او و امثال او که مدافع به قول خودشان سينمای دفاع مقدس ! هستند - قرار گرفته است و بالاخره از خر شيطان پياده شده و دست به نقد خود و ياران اش زده است . البته دراين فيلم حاتمی کيا همچنان با حفظ حقانيت برای نسل رزمندگان سابق دست به اين کار می زند و تنها کاری که می کند صدای نسل های بعدی و فرزندان نسل جبهه رفته که منتقد پدران شان هستند را که در فيلم های آژانس شيشه ای و فيلم ضعيف موج مرده به طور بسيار کم رنگ و نصفه نيمه نمود داشت برجسته و پر رنگ می کند و آن را محور فيلم اش قرار می دهد .
اما از اين ها که بگذريم به نام پدر فيلم خوبی ست . فيلمی جان دار و محکم با بازی های خوب به ويژه بازی روان و نيرومند پرويز پرستويی . فيلمی به دور از زياده گويی و وراجی با فيلم برداری مطلوب و موسيقی به جا و مناسب و تعليق خوب ، پر از خطوط سپيد و پس زمينه ای از حرف های ناگفته ی بسيار که به فيلم ژرفا می بخشد و بر لايه های فيلم می افزايد . يکی از نکته هايی که در فيلم بر آن به درستی انگشت گذاشته می شود نقش مافيای قدرت و ثروتی است که در اين سال های پس از جنگ درايران به وجود آمد و به طور سرطانی رشد کرد و مانند اژدهای هفت سری دارد همه چيز را به کام خود می بلعد و بر همه چيز و همه جا به ويژه هر جا بوی پول و ثروت بيايد چنگ انداخته و به هيچ قيمتی رها نمی کند و حاضر نيست ذره ای کوتاه بيايد و عقب نشينی کند . اين اژدهای هفت سر درست در آن سال هايی که ايران دچار آن جنگ بيهوده و فرسايشی و ويران گر بود در پس پشت تبليغات بی امان جبهه و جنگ و شهادت و درزير لفاف دفاع مقدس و دفاع از ميهن و اسلام ، هزاران کيلومتر دور از جبهه ها و دور از آتش و خون داشت بار خود را می بست و ميخ قدرت اش را محکم می کرد و با قدرت های خارجی قراردادهای آن چنانی می بست و مشغول مغازله و ناز و عشوه های پنهانی بود . در واقع ظهور پديده ی آقا زاده ها محصول مستقيم کارگاه هشت سال دفاع مقدس بود . از نگاه حاتمی کيا اين مافيای غول آسا که جز پول و قدرت و منافع ميلياردی هيچ چيز و هيچ کس را نمی شناسد ، نه برای آن نسل از رزمندگان شجاع و مخلص که برای دفاع از ميهن شان و سربلندی کشورشان جنگيدند تا نسل های بعدی در آرامش و صلح و ثبات و رفاه و آزادی باشند پشيزی ارزش قائل ست و نه برای نسل های بعد و فرزندان آن رزمندگان . انسانيت برای او ذره ای ارزش ندارد . در آن بحران جان فرسا در فيلم که پای دخترک در آستانه ی قطع شدن ست و بايد فوری با هواپيما به تهران منتقل شود ، نماينده ی نوکيسه و تازه به دوران رسيده ی مافيا به همراه ماموران نيروی انتظامی برای دستگيری مهندس به فرودگاه آمده است و اصلن توجهی به موقعيت مهندس و خانواده اش ندارد و تنها به منافع خود می انديشد و بس .
اين مافيا تنها برای سود و پول بيش تر و قدرت عريان و بر اساس توهماتی که به آن دچار ست و به اميد پوست خربزه هايی که هنوز برخی قدرت های بزرگ منفعت طلب زير پای اش می اندازند دارد ايران را به لبه ی پرتگاه سقوط و نابودی می برد . افسون پول و قدرت چشمان اين اژدها را به کلی کور کرده است و از ديدن واقعيت های دنيای امروز و موقعيت ايران و منطقه وسياست های قدرت های بزرگ به کلی عاجزست و بايد به تعبير مولانا جلال الدين با برق زمرد عشق دفع اين اژدها کرد . اين نگاه تازه به مقوله ی جبهه و جنگ ( البته تازه برای حاتمی کيا و هم فکران بيدار شده اش ) بزرگ ترين ، مهم ترين و برجسته ترين دريافتی ست که حاتمی کيا به آن رسيده است و در کارهای پيشين او سابقه ای نداشته است. به طور کلی اين نکته ی کليدی تمام آن نمايش هشت ساله ای ست که به نام دفاع مقدس دراين ديار کارگردانی و اجرا کردند . حاتمی کيا در کارنامه ی فليم سازی اش که به نام فيلم ساز جبهه و جنگ شناخته شده است سرانجام به خوب نکته ای و خوش جايگاهی رسيده است . خوب ست که او خود را از زير چتر تبليغاتی حاکميت برای دفاع مقدس بيرون بکشد و ديگر هم صدای آنان نباشد و با نگاهی کليشه ای و رسمی که خاص حاکميت ست و برای فريب افکار عمومی مهندسی و طراحی شده است به ماجرای جنگ هشت ساله ننگرد و نکات گفته نشده و پنهان پس ماجرا را که او و امثال او بهتر از ديگران می دانند بيان کند و از آه و ناله های رمانتيک و روضه خوانی و مظلوم نمايی برای رزمندگان که بسياری از آن ها مظلوم هم واقع شدند و قربانی اين بازی شدند بپرهيزد چرا که نبايد نگاه فرقه ای و خودی و غير خودی داشت و بايد به قربانيان ميليونی اين نمايش که همه ی ملت ايران بودند پرداخت نه به يک قشر کوچک از هم فکران و هم سنگران که جزئی از پيکره ی ملت بودند و از اتقاق در اين ماجرا چندان بی تقصير هم نبودند و با سادگی شان آلت دست سياست بازان شدند و زمينه ساز فراهم آمدن بستری برای قدرت مداران و جاده صاف کن عبور ماشين مخوف مافيايی آن ها .

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


حاتمی کيا که هنوز ا ز رانت های حکومتی برخوردار ست و امکاناتی در اختيار دارد که در اختيار همه ی هنرمندان و سينماگران نيست و از آزادی بيانی سود می برد که همه ی فيلم سازان نمی توانند سود ببرند ، بايد به دفاع از تمامی اقشار ملت ايران برخيزد نه تنها به دفاع از هم سنگران و هم فکران اش ، اگر چنين کند سهم و حق رزمندگان هم به عنوان قشری از اقشار آسيب ديده و قربانی شده ی ملت ايران که عضوی از آن پيکره هستند ادا خواهد شد . حاتمی کيا ديگر نبايد تن دهد به برنامه های ساختگی و فريب کارانه ای که در هفته ی دفاع مقدس در راستای همان سياست جنگ هشت ساله زير عنوان بررسی کارنامه ی فيلم های دفاع مقدس و تجليل از فيلم سازان آن در صدا و سيما تهيه و تنظيم می شود . حالا که او نکته ی اصلی را به اين خوبی دريافته و در فيلم اش اشاره های برجسته ای به بحران و فروپاشی خطرناکی می کند که در ايران امروز در آستانه ی وقوع ست ، بايد تکليف خودش را برای هميشه روشن کند و همراه دوستان و هم سنگران مبارز و دليرش دست در دست هم در کنار ملت ايران گام بردارد و به اشتباهات اش به روشنی و با شجاعت و صداقت اعتراف کند و خوب به هوش باشد تا ديگر به دام های رنگارنگی که بر سر راه اش می گسترند نيفتد.

شهرام عديلی پور
Sh_adilipoor@yahoo.com

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/31456

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'افسون پول و قدرت، شهرام عديلی پور' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016