سه شنبه 31 شهريور 1383

در اهميت بازنگري به ساختار و آئين نامه گردهمائي آتي و حرفهاي ديگر! بهروز سورن ـ پيام لطفي

sooren001@yahoo.de

گردهمائي سراسري جمهوريخواهان دمكرات و لائيك پس ازمدتهاي طولاني و در پي تلاشهاي حداقل 2 ساله فعالين آن در پاريس برگزار شد. همانطور كه انتظار ميرفت اين لحظه ، لحظه اي سرنوشت ساز بود و ميتوانست زحمات فعالين اين طيف را بي ثمر كند و اين گردهمائي را با ناكامي مواجه كند. امروز و با به تصويب رسيدن سند سياسي و بخشا ساختار ميتوانيم متناسب با تجربه اول آزموده شده, نقاط ضعف و قوت اين حركت را بهتر از هميشه ديده و تلاش كنيم تا نارسائيهاي موجود را به بحث بگذاريم.

قدر مسلم اينست كه سايه روشن هاي پاياني اين اجلاس از جمله تركيب يكجانبه شوراي هماهنگي و حضور نيمي از منتخبين از پاريس كه با افزوده شدن نمايندگان مناطق باز هم رقمي غير معقول در حدود يك / سوم را شامل ميشود، نشان داد كه تغيير آئين نامه انتخابات شوراي هماهنگي در گردهمائي هاي نوبه اي آتي از ضرورت هاي اجتناب ناپذير است.
اين تغييرات بيش از آنكه توافق با سازمانها و تشكل ها را در نظر داشته باشد ميبايستي آن نيروئي را در نظر گيرد كه بنيان اين حركت بر آن استوار است. اين پتانسيل تنها در حيطه نيروهاي مستقل و مناطق فعال با وجود تمامي رنگارنگي آنها، موجود است.

در عين احترام به سازمانها اما بنابر سوابق و تاريخچه تشكل هاي سنتي و بحران موجود و عيني بي اعتمادي ميان مستقلين و اين طيف كه بررسي آن از كم زحمت ترين امور است، اهميت بازيابي بستر واقعي اين جنبش دوچندان مينمايد.

مبناي شكل يابي اين طيف تا كنون همانا نقطه قوت آن يعني حضور فعالين مستقل و همچنين بخشا سازماني و با خصلت فردي بوده است. اين جاذبه پايه شركت فعال و همياري افراد قرار گرفته است. در طي اين مدت و تا كنون هرجا كه گفتگو از شركت مستقيم تشكلها صورت گرفته است با موجي از مخالفت ها در ميان اكثر فعالين مواجه گشته است. اين ديدگاه از آنجهت بوده است كه دخالت سازمانها و نه با خصلت فردي آنها موجب خواهد شد تا بار و خصلت جنبشي اين حركت تضعيف و داستان جبهه اي متشكل از آنها تكرار شود و اختلافات ديرينه آنان را به صحنه اين جوشش نوين سياسي بكشاند و آخرالامر اتحادي بسته را در كنار اتحادهاي موجود ديگر قرار دهد.

بنابر اين يبراهه نرفته ايم اگر بگوئيم كه:
هيچ جنبشي با دور زدن مستقلين شكل نميگيرد!
لطفا پشت پرده را نيز به مستقلين و نيروهاي هوادار در مناطق كه بدليل مشكلات شخصي، دوري راه و ضعف هاي تداركاتي برگزاركنندكان موفق به حضور در گردهمائي نشدند، نشان دهيد!!

پشت پرده اي كه حتي از حق وتوي سازماني گفته ميشود در شرايطي كه بيش از دو سال بر شركت افراد با خصلت فردي!!! گفته و نوشته و وعده ميشود!!!
رجوع شود به مقاله آقاي بهزاد كريمي در صداي ما


از اينروست كه ائتلاف و اعطاي امتيازات ويژه به اين نيروها در گردهمائي، نه تنها با روح حركت جنبشي اين طيف و اصل دخالت با خصلت فردي همخوان نبود، بلكه بنوعي ميتوان آنرا با هدايت و تصميم گيري در نهان، پشت پا زدن به مستقلين ارزيابي نمود.

انتخابات:

اين شيوه انتخابات كه برگرفته از و شبيه سازي با كنگره هاي حزبي است، متناسب با روح گردهمائي نبود، و با خصلت و اهداف برآمده از تعاريف داده شده تا كنوني اين جنبش مغايرت دارد. ما فراموش كرديم كه اين گردهمائي براي شفافيت بخشيدن به نقاط اشتراك بود و نه دامن زدن به اختلافات كه با حضور تشكيلاتي تشكل ها و ميدان يافتن آنها در آن پررنگتر شد و بر بار همگرائي ها نيافزود.

فراخوان به اين جنبش در واقع امر، دعوتي بوده است از تمامي آنانيكه به 3 اصل جمهوري، دمكراسي و لائيسيته اعتقاد داشته اند و در تعريف اين 3 اصل با كليت رژيم، هرگونه حاكميت موروثي، دخالت خارجي و حكومت ايدئولوژيك مرز كشيده اند.

ويژگي ديگر اين طيف پراكندگي هواداران آن در كشورهاي مختلف در عين رنگارنگي آن بوده است. همايش جنبش جمهوريخواهان دمكرات و لائيك بي توجه به اين فراخوان، خصلت و پراكندگي نيروهاي آن، تبديل به صحنه اي آشنا شد. فضائي كه جز قطب هاي متمركز نيروهاي سياسي فعال و سازمانهاي متشكل را نپذيرفت و هر چه داشت در دسترس اين نيروها قرار داد.

كنگره احزاب و سازمانها بعنوان تنها تجربه پيش روي و بخشا آگاهانه دوباره سازي شد و مضمون همايش را برنگ خود آورد. جدال گرايش ها براي احراز اكثريت، اهداف گردهمائي را كه همانا شفافيت دادن به نقاط اشتراك در چارچوب تعاريف ميبايستي باشد، تحت الشعاع خود قرار داد. هيئت رئيسه نه بر اساس درك دمكراتيك از تنوع مناطق و تمايل به كثرت گرائي بلكه تابعي از سهولت توان بسيج محل برگزاري گردهمائي و يا مناطق نزديكترشد. جز يك نفر از انگلستان چهره هاي آشنايي بودند كه از ابتداي تدارك براي شكل گيري اين جنبش بكرات در هيئت رئيسه ديده شده بودند. جاي آن دارد كه در آئين نامه گردهمائي بعدي اين نكته در نظر گرفته شود و با ادواري كردن كوتاه مدت آن از پيدايش اشرافيت سياسي در اين جنبش دوري جويد.

واضح و روشن بود كه چنين مكانيسمي از پيشبرد امور نتيجه اي به از انتخابات شوراي هماهنگي نخواهد داد. پاريس نيمي از منتخبين را تشكيل داد و گوياي آن بود كه چنانچه اهرم هاي لازم براي دمكراتيزه كردن اين گونه انتخابات در نظر گرفته نشود، فعالين اين جنبش راهي جز گردن نهادن به گرايشات منطقه اي نخواهند يافت و بايستي با مقوله دخالت دمكراتيك در پيشبرد امر مبارزه براي جنبشي جمهوريخواهانه با ويژگي دمكراتيك و لائيك ، و در نهايت با كليت آن بنابر بحران بخشا بحق بي اعتمادي موجود در جنبش، بدرود گويند.

بنابر اين بنظر ما قائل شدن نسبتي از منتخبين با توجه به تعدد و گستردگي مناطق از موارد ضروري است كه ميتواند ساختاري را عرضه كند كه دخالت و مشاركت همگاني در امور بشكل دمكراتيك آن موثر افتد تا مجددا شاهد حضور رهبران و نخبگان سنتي در امور راهبري اين حركت سياسي نباشيم.

اينكه فعالين اين جنبش در كشورها و شهرهاي مختلف تنها ارگانهاي بلاواسطه اين جنبش براي پيشبرد مبارزات و آكسيونهاي مختلف سراسري در اين مناطق هستند بر كسي پوشيده نيست . با توجه به اين نكات تنها ساختاري مقبول خواهد افتاد كه مشاركت دمكراتيك و بي واسطه آنان را فراهم آورد.
ارائه طرح نهائي ساختار احتمالي شوراي هماهنگي قطعا بايستي كه اين نكته را در نظر داشته باشد.

پيشگيري از آنچه تا كنون در اشكال سازماني يا نهادهاي سنتي (سانتراليزم دمكراتيك) خوانده ايم و آزموده ايم و توجه به خصائل اين جنبش.

نياز به تعريف شفاف از فرايند ارتباطات دمكراتيك درميان فعالين جنبش جمهوريخواهان دمكرات و لائيك از مباحثي است كه پيش از برگزاري گردهمائي آتي ميبايستي در شوراي هماهنگي مورد بحث و كنكاش قرار گيرد. اين تلقي از انتخابات در گردهمائي، مناطق را ناديده ميگيرد و جايگاه حقوقي / ساختاري آنان را حاشا ميكند. به سازمانها و تشكل ها و برگزيدگان جايگاهي فراتر از تعاريف داده و درعمل ( گردهمائي) جايگاهي حقوقي ميدهد. ارتباطات را جايگزين ضوابط ميكند و زمينه براي فرقه ها مهيا ميگردد. هم اكنون شاهد آن هستيم و ديديم كه چگونه كانديدهاي نمايندگي حضور خود را در شوراي هماهنگي مشروط به حضور رفيق يا دوست خود ميكردند. رجوع شود به مقاله
( برگ زردي در دفتر خاطرات )
صفحه صداي ما

مشاركت در ارگانهاي هماهنگي و گروههاي كاري، جزئي لاينفك از دخالت دمكراتيك اين نهادها در امور و نهادينه كردن دمكراسي مشاركتي در امر پيشبرد مبارزه براي كجا آباد ها و ضامن پيشگيري از انحراف مسير به نا كجا آبادهاست.

تركيبي كه از انتخابات گردهمائي برآمد متناسب با تركيب حضار و فعالين شركت كننده از 4 سوي جهان نيست و اين نشان از يك نقص است و پيشگيري از تكرار آن از اهم اموراست. با هيچ منطقي نميتوان مدافع نيمي از اعضاي شوراي هماهنگي انتخابي از جانب سمينار و از پاريس بود جز طاق زدن همايش با كنگره احزاب و سازمانها!

ضمن شادي از تصويب سهميه 50 درصد زنان و تاكيد بر ضرورت تشويق و برنامه ريزي براي مشاركت فعال اين نيمه از ايرانيان، اما انتخابات نشان داد كه ميتواند در برهه اي از زمان و در تجمعي اينچنيني مداخله آنان در امورجاري متناسب با اين مصوبه نباشد و آنچنان كه ديديم اساسا نيازمند انتخابات نگردد. بدين معنا كه هر كه آمادگي داشت و اعلام كرد ميتواند به شوراي هماهنگي بپيوندد. اين شكل از مداخله و شركت زنان تنها يك معني خواهد داد و آن فرماليسم ناميده ميشود كه بنظرما فاقد روح پويا، دمكراتيك و جستجوگر اين حركت است.

بهتر ميبود كه تبصره اي نيز در امتداد اين مصوبه طرح ميشد. در نظر گرفتن حداقلي ثابت براي حضور زنان مثلا 20 يا 30 درصد، سهميه 50 درصد را مشروط به حضور فعال زنان در عرصه هاي انتخاباتي و در غير اين صورت نسبتي هماهنگ با درصد زنان شركت كننده در گردهمائي قيد مي گرديد.
ضمن اينكه تصويب 50 درصد را پيروزي چشمگير زنان و نشاني از تحولي عميق در ساختارها و بافت مردسالارانه جامعه روشنفكري ميدانيم .

پوشش رسانه اي اين مجامع از جمله سايت هاي اخبار روز و عصرنو و وبلاگ زنانه ها گوياي برگزاري موفقيت آميز پنج ستاره اين گردهمائي است.
همه چيز به خوبي و خوشي پايان يافت. پاريس امروز چيز ديگري بود و....

اين نوع پرداخت به اين اجلاس در امتداد تفكري است كه از حقيقت ما، از موجوديت اختلاف نظر در ميان ما دوري ميجويد و تمايل خود را جايگزين واقعيات ميكند. اين جنبش نيازمند مخفي كاري نيست، از كتمان حقيقتمان نصيبي نخواهيم برد.

اين حقيقت كه چنانچه در مضيقه وقت و زمان نبوديم ميتوانست اين بحث و جدل ها ماهها بطول انجامد از شركت كنندگان در اجلاس و شنوندگان پالتاك مستقيم پوشيده نيست. اينكه ما همه در جستجوي رهائي از نكبت جمهوري اسلامي هستيم ترديدي نيست. اينكه ما بيشترين تلاشها را در اين زمينه انجام داده ايم شكي نيست. اما به اين دلايل نبايد واقعيات را همانطور كه هست نبينيم و منعكس نكنيم ؟
تمايل خود را جايگزين واقعيات ميكنيم و انتظار تحقق آنرا داريم. تحقق نمييابد، نوميد و مايوس ميشويم.

حقيقت اينست كه اين اختلافات نه پديده اي جديد كه به تاريخ و فرهنگ سياسي تك تك ما مربوط ميگردد.

ما به چند صدائي بودن اين حركت سياسي شاد بوده ايم و احتمالا !! در آينده نيز خواهيم بود.

سكوت راه گشا نيست . بايستي كه با ( شفافيت) هر چه تماتر به اختلافات نظري موجود اذعان كنيم . در اسنادمان قيد كنيم و بايسني به همه بگوييم كه ما در مسير پيشبرد اهدافمان با مشكلاتي روبرو هستيم و راه غلبه بر اين موانع كدام است؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

اين اميد كه هنوز رويت سبز شدن و شكوفائي اين نهال برجاست مبرهن است. ما فرمولي را مد نظر قرار داده ايم كه اصرار و ابرام بر آن رمز موفقيت ماست. جنبشي بودن اين حركت نوين سياسي!
و بنازيم به اكبر سيف كه گفت و قطعا هنوز هم ميگويد:
( جنبش موسوم به جمهوري خواهان دمکرات و لائيک قبل از هر چيز جنبشي است چند صدايي و به هيچ وجه در صدد تاسيس سازمان، حزب، جبهه و چيزي مرکب از تشکلهاي ديگر نيست. شکل گيري آن و تاريخچه اش به صفت فردي و از طريق پيوستن کساني که خودشان را در اين طيف سياسي مي بينند.)

دنبالک:
http://akhbar.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/12260

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'در اهميت بازنگري به ساختار و آئين نامه گردهمائي آتي و حرفهاي ديگر! بهروز سورن ـ پيام لطفي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016