شنبه 30 آبان 1383

چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید، بخش نخست، نگاه آماری به نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا، مجید دادخواهان

اگر نظر و انتخاب مردم بر خلاف نظر و پیش بینی اندیشمندان داخلی و خارجی امریکایی و رسانه های جمعی و حجم عظیم تبلیغات و انتشار مطالب و جبهه گیری های سیاسی بر علیه بوش در طی چند ماه گذشته تا انتخابات بوده باید علت را نه در ساده لوحی مردم و انتخاب آن ها دید بلکه باید عینک خود را عوض کرد و ذهن و اندیشه را مورد بازبینی قرار داد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

سه هفته از انتخابات ریاست جمهوری ایلات متحده امریکا میگذرد. نتایج انتخابات و پیروزی بوش برای بعضی افراد و یا دیدگاهها حیرت آور و برای بعضی قابل انتظار بود. در میان نوشتارهای اینترنتی فارسی زبان طی این مدت فقط مقاله آقای شاهین فاطمی در کیهان شماره 1031 حاوی نکات و اطلاعات آماری مختصری در رابطه با انتخابات امریکا بود. بنظر میرسد که تجزیه و تحلیل آماری این انتخابات میتواند حاوی نکات ارزشمندی باشد. مطالب مطرح شده در این نوشتار بر مبنای اطلاعات آماری توسط موسسه CNN ارائه گردیده است. لازم بذکر است که در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در هنگام رای گیری اطلاعات جنبی زیادی نیز از رای دهندگان جمع آوری و برای تصمیم گیریهای آتی مورد استفاده دولتمردان قرار میگیرد. علاوه بر این تعداد زیادی از رای دهندگان توسط موسسات نطر سنجی متعددی مورد سوال قرار میگیرند. بخش نخست این نوشتار صرفا به بررسی آماری این نتایج میپردازد.

کل آراء:
در انتخابات سال 2004 بیش از 115 میلیون شهروند امریکایی شرکت کرده اند که شامل 39 درصد کل جمعیت ایالات متحده میباشد. درصد شرکت کنندگان نسبت به سال 2000 با حدود 37 درصد نشانگر افزایش 2 درصدی است که کمتر از حد اختلاف آراء بین دو کاندیدا است. بعبارت دیگر تفاوت چندانی در درصد آراء دو حزب نسبت به چهار سال گذشته وجود ندارد. در این محاسبه جمعیت مهاجرینی که حق رای ندارند نیز در نظر گرفته شده است که مسلما بدون محاسبه آنها درصد شرکت کنندگان در حدود 55 تا 60 درصد خواهد بود.
افزایش رای دموکراتها نسبت به دوره قبل 9.7 درصد و برای جمهوریخواهان 17.8 درصد بوده است. بعبارت دیگر دموکراتها طی این 4 سال در حالت خوش بینانه ازدیاد طرفدار نداشته ولی جمهوریخواهان حدود 10 درصد بر طرفدارانشان افزوده شده است.
افزایش تعداد کل آراء نسبت به چهار سال قبل در حدود 10 میلیون نفر بوده است. از این تعداد 14 درصد مهاجرینی هستند که به تابعیت امریکا درآمده و در انتخابات شرکت کرده اند، 38 درصد کسانیکه برای اول در رای گیری شرکت کرده اند (رای اولیها) و 47 درصد کسانیکه در انتخابات سال 2000 شرکت نکرده ولی در انتخابات امسال شرکت کرده اند. 53 درصد از این افراد به کری رای داده اند.
آرای کاندید مستقل در سال 2000 حدود 4 درصد کل آراء ولی در انتخابات امسال کمتر ار یک درصد بوده است که نشان میدهد رای دهندگانی که در دوره قبل دیدگاه مستقل داشته ترجیح داده اند که آرای خود را بطور موثرتر به حساب یکی از کاندیداها واریز نمایند.

جنسیت:
از لحاظ جنسیتی در سال 2004، 55 درصد مردان به بوش رای داده اند که این رقم در سال 2000 معادل 53 درصد بوده است. در این انتخابات 51 درصد زنان به جان کری رای داده و در سال 2000، 54 درصد زنان به ال گور رای داده اند که نشان میدهد دموکراتها در میان زنان ریزش آرای 3 درصدی داشته اند.

نژاد:
در انتخابات امسال 62 درصد مردان و 56 درصد زنان سفید پوست به بوش رای داده اند. در سال 2000 حدود 60 درصد مردان و 52 درصد زنان سفید پوست به بوش رای داده اند که نشان میدهد آرای دموکراتها در میان زنان سفیدپوست کاهش مشابهی داشته است. 58 درصد سفیدپوستان با ترکیب جمعیتی 80 درصد کل جمعیت امریکا به بوش رای داده که در دوره قبل 54 درصد بوده است. 90 درصد سیاهپوستان به دموکراتها رای داده که کاهش اندکی نسبت به دوره قبل را نشان میدهد. 43 درصد رنگین پوستان (آسیاییها، لاتینها و ...) به بوش رای داده که در دوره قبل 37 درصد بوده است. بنابراین آرای دموکراتها در نزد گروه رنگین پوستان غیر سیاهپوست نسبت به سال 2000 کاهش 4-3 درصدی از خود نشان میدهد.

سن:
45 درصد افراد زیر 30 سال به بوش و 54 درصد به کری رای داده در حالی که در دوره قبل 46 درصد به بوش و 48 درصد به گور رای داده اند. افراد با سن بین 60-30 سال در سال 2000 به نسبت تقریبی 48 درصد به دو کاندیدا رای دادند ولی 53 درصد این افراد امسال به بوش رای داده اند. بعبارت دیگر دموکراتها بیش از نیمی از آرای جوانان و رای اولیها را بخود اختصاص داده اند که مشخص می کند جوانان زیر 30 سال بیشتر با سیاستهای جمهوریخواهان و توسعه جنگ مخالفت کرده اند در حالیکه در افراد بالای 30 سال این روند کاملا برعکس است. بعبارت دیگر جوانان با مسئله جنگ احساسی تر و آرمانی تر برخورد کرده اند.

درآمد:
63 درصد افراد با درآمد سالیانه کمتر از 15,000 دلار درسال (طبقه فقیران) به کری رای داده اند که نسبت به دوره قبل افزایش 6 درصدی نشان میدهد. نسبت تعداد رای این افراد به بوش تغییر محسوسی نکرده است. 44 درصد افراد با درآمد سالیانه تا 50,000 دلار (طبقه متوسط) به بوش و 55 درصد به کری رای داده اند. در دوره قبل 45 درصد این افراد به بوش و 51 درصد به گور رای داده اند. 56 درصد افراد با درآمد بیش از 50,000 دلار (طبقه مرفه) به بوش و 43 درصد به کری رای داده اند. در دوره قبل 52 درصد این افراد به بوش و 45 درصد به گور رای داده اند. آرای دموکراتها در میان قشر فقیر افزایش داشته ولی آرای طبقه متوسط و نسبتا مرفه به بالا به سمت جمهوریخواهان گرایش پیدا کرده است.

تحصیلات:
53 درصد افرادیکه تحصیلات دانشگاهی ندارند از بوش حمایت کرده اند. در دوره قبل 49 درصد این افراد به بوش رای داده اند. در میان افراد با تحصیلات دانشگاهی آراء دموکراتها و جمهوریخواهان در دوره 2000 و 2004 تقریبا مساوی بوده و تغییری نکره است. این نشان میدهد در میزان اختصاص آراء افراد با تحصیلات عالی در جامعه امریکا با وجود تفاوتها و اختلافات نظری بسیار فاحش و در زمانهای متفاوت تغییری ایجاد نشده است.

مذهب:
59 درصد پروتستانها و 52 درصد کاتولیکها به بوش رای داده که در دوره قبل این ارقام به ترتیب 56 و 47 درصد بوده است. 75 درصد یهودیان از کری حمایت کرده اند و حدود 70 درصد از باقیمانده جامعه امریکا با بافت مذهبی شامل یهودیها، آسیاییها و... از کری حمایت کرده اند که تغییر محسوسی نسبت به دوره قبل نداشته است. حدود 58 درصد افراد پروتستان و کاتولیک که بطورهفتگی و یا هر از چند گاه به کلیسا می روند از بوش حمایت کرده اند. این نسبت در دوره قبل حدود 56 درصد بوده است. این اعداد نشان میدهد که آرای افراد با دیدگاهها و احساسات مذهبی در دو انتخابات 2000 و 2004 به بوش تنها دودرصد افزایش داشته است که نشان میدهد انگیزه های مذهبی چندان در پیروزی بوش در این دوره موثر نبوده است. نکته جالب توجه رای بسیار گسترده 75 درصدی جامعه یهودیان امریکا به جبهه دموکراتها است که از اهمیت بالایی برخوردار است.

ازدواج و خانواده:
57 درصد افراد متاهل از بوش و 42 درصد از کری حمایت کرده اند. در سال 2000 این ارقام به ترتیب 53 درصد از بوش و38 درصد ازگور بوده است. 53 درصد افرادی که متاهل بوده و دارای فرزند زیر 18 سال هستند از بوش حمایت کرده که نسبت به سال 2000 تغییری نکرده است. در مقابل 50 درصد افرادیکه ازدواج کرده و فرزند زیر 18 سال نداشته از بوش حمایت کرده که نسبت به سال 2000 ، 4 درصد افزایش نشان میدهد.

شغل:
53 درصد افرادی که دارای شغل دائم دارند از جرج بوش حمایت کرده که نسبت به سال 2000، 5 درصد افزایش داشته و 51 درصد افرادیکه شغل دائم نداشته نیز از بوش حمایت کرده اند.
48 درصد زنان شاغل و 53 درصد زنان غیر شاغل از بوش حمایت کرده اند. در سال 2000 ، 39 درصد زنان شاغل و 52 درصد زنان غیر شاغل از بوش حمایت کرده اند. حمایت زنان شاغل از دموکراتها از 58 درصد در سال 2000 به 54 درصد در 2004 کاهش یافته است.

اولویتهای اجتماعی:
در سال 2000 اولویتهای جامعه امریکا بشرح زیر بوده است: اقتصاد، تحصیلات، مالیات، امنیت اجتماعی، روابط خارجی، بهداشت و مواد مخدر. این اولویتها در سال 2004 بصورت زیر تغییر یافته است: مسائل و عوامل اخلاقیات اجتماعی، اقتصاد، تروریسم، عراق، بهداشت، مالیات و تحصیلات. آرای جمهوریخواهان از نظر افرادی که برای مسائل اقتصادی، بهداشت، و تحصیلات اولویت قائل بوده کاهش قابل توجهی داشته است. از سوی دیگر افرادیکه برای آنها مسائل اخلاقیات و تروریسم و عراق دارای اولویت مهمتری بوده است رای بسیار بیشتری را نصیب جمهوری خواهان نموده اند. در این رابطه حتی کسانیکه برای آنها مسئله عراق اولویت مهمی داشته بیش از 75 درصد آراء خود را در جهت مخالفت با سیاستهای بوش به دموکراتها واگذار کرده اند و خواستار تغییر در این سیاستها و عمدتا بعد از حمله به عراق و نه در رابطه با شروع آن گردیده اند.

سقط جنین:
70 درصد طرفداران قانونی و مجاز دانستن سقط جنین از دموکراتها و 75 درصد مخالفین سقط جنین از بوش حمایت کرده اند.
همجنسگرایان:
23 درصد همجنسگرایان و 53 درصد غیر آنها از بوش و 77 درصد همجنسگرایان به دموکراتها رای داده اند. این ارقام تفاوت چندانی با سال 2000 نداشته است.

ارقام سه بخش بالایی نشان میدهد علیرغم مطرح بودن مسائلی مانند ملاحظات اقتصادی و مالیات که در انتخابات امریکا بسیار مهم هستند، فاکتورهای اخلاقی و بعضا مذهبی و در کنار آن مسائل مربوط به تروریسم و جنگ عراق دارای اولویتهای بسیار مهمتری در جامعه امروزی امریکا بوده است و نشاندهنده نگرانی جامعه امریکا از لحاظ حفظ ارزشهای مذهبی و گسترش بیحد و حصر فرهنگ لیبرال است.

عراق:
52 درصد رای دهندگان تصمیم جنگ با عراق را درست و 46 درصد آنرا نادرست دانسته و از میان موافقان جنگ 85 درصد به بوش رای داده اند. 45 درصد معتقدند که اوضاع در عراق خوب و مناسب است و از میان آنها 90 درصد به بوش رای داده اند. در مقابل 53 درصد معتقدند اوضاع در عراق خوب نیست که از میان آنها 82 درصد به کری رای داده اند. 55 درصد افراد نیز معتقدند که جنگ عراق بخشی از نبرد با تروریسم بوده که 80 درصد انها به بوش رای داده اند.

اقتصاد ملی:
47 درصد رای دهندگان معتقدند که اوضاع اقتصادی خوب و مناسب بوده که از میان آنها 87 درصد به بوش رای داده اند. در مقابل 52 درصد معتقد بوده اند که اوضاع اقتصادی بدتر شده که 80 درصد آنها به کری رای داده اند.

تماس با رای دهندگان:
با یک چهارم رای دهندگان از طرف حزبهای دموکرات و جمهوریخواه تماس گرفته شده است. 62 درصد افرادی که با آنها از طرف حزب جمهوری خواه تماس گرفته به بوش و 68 در صد افرادی که از طرف حزب دموکرات با آنها تماس گرفته شده به کری رای داده اند.

سیستم انتخاباتی:
بیش از 90 درصد رای دهندگان به نتایج آراء و سیستم کالج انتخاباتی اطمینان داشته اند.

نوار ویدئوی اسامه بن لادن:
56 درصد رای دهندگان نوار ویدئوی اسامه بن لادن را در تصمیم گیری موثر دانسته و 46 درصد آنرا بی اهمیت تلقی کرده اند که از میان آنها 56 درصد به بوش رای داده اند.

زمان تصمیم گیری برای رای دادن:
9 درصد رای دهندگان در سه روز آخر قبل از رای گیری، 11 درصد در هفته آخر، و 89 درصد قبل از یک هفته به شروع انتخابات تصمیم به شرکت در انتخابات گرفته و کاندیدای خود را انتخاب کرده اند. در میان افرادیکه از قبل از هفته آخر تصمیم خود را گرفته بودند 52 درصد به بوش رای داده اند. بعبارت دیگر شکل گیری تقسیم آراء در جامعه ویا حداقل درمیان افراد با گرایشات جمهوریخواهانه از مدتها قبل شکل گرفته بوده و این رای دهندگان به دموکراتها بوده اند که تا اخرین لحظات تصمیم قطعی خود را اتخاذ نکرده بودند.

نتیجه گیری:
تجزیه و تحلیل ارقام و داده های فوق نشان میدهد که رای دهندگان امریکایی در رای دادن و انتخاب کاندیدای خود به بسیاری از مسائل و عوامل مهم داخلی و خارجی توجه داشته و با در نظر گرفتن آنها تصمیم گیری کرده اند و مسلما اینگونه نبوده که ساده انگارانه و ساده لوحانه تحت فضای ایجاد شده و وحشت ناشی از تروریسم و کورکورانه و یا انگیزه های صرفا مذهبی به جمهوریخواهان رای داده باشند و یا همان گونه که نویسنده چند رنگ وطنی نوشته عوامانه تصویر مار را دیده و انتخاب کرده اند. مسلما اگر نظر و انتخاب مردم بر خلاف نظر و پیش بینی اندیشمندان داخلی و خارجی امریکایی و رسانه های جمعی و حجم عظیم تبلیغات و انتشار مطالب و جبهه گیریهای سیاسی بر علیه بوش در طی چند ماه گذشته تا انتخابات بوده باید علت را نه در ساده لوحی مردم و انتخاب آنها دید بلکه باید عینک خود را عوض کرد و ذهن و اندیشه را مورد بازبینی قرار داد.

مجید دادخواهان
majiddadkhahan@yahoo.com
http://www.soghute84-secondrepublic.blogspot.com

در همين زمينه:

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/14656

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید، بخش نخست، نگاه آماری به نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا، مجید دادخواهان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016