پنجشنبه 5 آذر 1383

توافقنامه پاريس و منتقدانش، دکتر کاوه افراسيابی، ترجمه: هادی خسروشاهين، ايران

توافقنامه پاريس بين ايران و سه کشور اروپايی به موضوعی برای جدلهای تند در داخل و خارج از ايران تبديل شده است، انتقادها اغلب ارزشمند نيستند و بيشتر به شکل اتهامات خاص از سوی برخی محافل قدرت مطرح می شود.
به نظر می رسد که منتقدان توافقنامه پاريس در مورد اين توافقنامه در اشتباه باشند. انتقادهای آنها به شکلی آشکار، غير منطقی است و اغلب برای موجه نشان دادن انتقادهايشان برخی ابعاد توافقنامه پاريس را انتخاب و بر روی همانها نيز تمرکز می کنند، درحالی که بايد توافقنامه پاريس را به صورت واقع گرايانه مورد ارزيابی قرار داد و همچنين در آن ارزيابی بايد تمامی ابعاد توافقنامه به صورت پشت سر هم و از آن مهمتر، به اهميت نيازهای ايران برای انحراف افزايش فشار بين المللی و تلاشهای آمريکا جهت فرستادن پرونده ايران به شورای امنيت توجه کرد.
بدين ترتيب، ارزيابی واقع بينانه از توافقنامه پاريس بايد بر توجه به نثر متنوع توافقنامه باشد، محافظه کاران بايد در مباحثشان روی ديگر سکه را نيز در نظر داشته باشند. به عبارت ديگر، اگر ايران و اروپا بر سر رسيدن به يک توافقنامه شکست می خوردند، احتمالاً شرايط در جلسه شورای حکام آژانس بين المللی اتمی فراهم می شد تا ايران به نقض تعهداتش بر مبنای ان پی تی متهم شود.
متأسفانه منتقدان توافقنامه پاريس، اين موضوع را نمی پذيرند که نتيجه رهيافتهايشان، آسيبهای بالقوه ای را عليه همان منافعی به وجود می آورد که آن را دنبال می کنند. مسلماً در نبود اين توافقنامه، جمهوری اسلامی ايران از سوی اعضای آژانس بين المللی انرژی اتمی پس از ماه نوامبر در شرايط دشواری قرار می گرفت. به عبارت ديگر، مرحله جهت نشان دادن گزينه شورای امنيت سازمان ملل متحد برای ايران مهيا می شد. ما هرگز نبايد اين موضوع را هم فراموش کنيم که در حال حاضر صرف نظر از چين، همکاری هسته ای ما با روسيه، فوق العاده تقويت شده و اين يکی از دستاوردهای توافقنامه پاريس است.
توافقنامه پاريس راه را برای سفر «ولاديمير پوتين» رئيس جمهوری روسيه به تهران در آينده نزديک فراهم کرده است و بايد از هم اکنون نسبت به نتيجه اين سفر و تأييد و تصديق تعداد زيادی از برنامه های پيش بينی شده برای سفر پوتين و همچنين موضوع بازگشت زباله های هسته ای اطمينان داشت.
در مقابل، يعنی در صورت شکست گفت و گوهای ايران و اروپا و ارسال پرونده ايران به شورای امنيت، روسيه احتمالاً راه حل سخت گرايانه عليه ايران را تأييد می کرد تا به گونه ای فعاليتهای ايران متوقف شود و بدتر از آن امکان داشت که روسيه از همکاری بيشتر ايران در مورد برنامه های هسته ای دست کشد و به آن همکاريها به آرامی و بی سر و صدا پايان دهد. به همين نحو، ما نمی توانستيم بر حق وتوی روسيه و چين در شورای امنيت حساب کنيم، زيرا وزير امور خارجه چين در سفر خود به تهران رسماً اعلام کرد که پکن از حق وتو برای حل کردن مسائل بين المللی بيش از حد استفاده نمی کند.
سناريوی ارسال پرونده ايران به شورای امنيت که در آن صرفاً شانس مطرح بود، ايران را ايزوله می کرد و به ساختار صنعت صلح آميز هسته ای ايران آسيب جدی وارد می آورد. پرسشی که در اينجا مطرح می شود، اين است که آيا توافقنامه پاريس، عناصر نسبتاً بهتری از يک سناريو را در بر نمی گيرد؟ پاسخ به اين سؤال مثبت است.
اول اينکه برخلاف اصرار آمريکا که ايران بايد از برنامه های هسته ای خود دست بکشد، توافقنامه پاريس صريحاً اعتراف کرده که استفاده از تکنولوژی صلح آميز هسته ای حق ايران است و نبايد تبعيضی در اين زمينه وجود داشته باشد. بدين ترتيب، شکاف ميان اروپا و آمريکا در مورد اين موضوع حساس در حال افزايش است.
تعجب آور نيست که آمريکا پس از تأييد توافقنامه پاريس به طرز شيطنت آميزی در فرآيند اميدواری های ايجاد شده آسيب وارد کند. ايالات متحده درصدد است که توافقنامه پاريس را به وسيله مطرح کردن مسائل ديگر از مسير اصلی خود منحرف کند، لذا تلاش می کند با اتهامات بی معنا در مورد ايران همچون تلاش جمهوری اسلامی ايران برای نصب کلاهکهای اتمی بر روی موشکهايش سخنان فعلی مقامات اروپايی را که ايران سلاح هسته ای ندارد، به استهزا بکشاند.
گويی کل جهان در اشاره آمريکا است و آن کشور می تواند جهان را هنگامی که در آن کشتی ديپلماسی غرق شده است، به وسيله فريب و دروغ هدايت کند. البته حتی آقای کالين پاول که اخيراً اتهاماتی را عليه ايران مطرح کرد، خود خواهان همکاری ايران در اجلاس مصر جهت تعيين آينده عراق شد.
دوم اينکه، توافقنامه پاريس اگر چه پيوستن ايران به يک گروه چندجانبه گرا از کشورهای صادرکننده سوخت هسته ای را نپذيرفت، ولی تعبيرهايی در توافقنامه وجود دارد که به طور تلويحی، جنبه هايی از چرخه سوخت ايران به وسيله اروپا به رسميت شناخته شده است و حتی ايران به عنوان يک عضو بالقوه، در کنار ۱۸ عضو ديگر اين گروه در نظر گرفته شده است.
سومين و آخرين اهميت توافقنامه پاريس در اين است که اين توافقنامه صرفاً جنبه مقدماتی دارد و لذا قادر نيست مسائل و موضوعات برجسته موجود را حل کند و بلکه صرفاً يک چارچوب را برای مذاکرات لايه بندی شده در گفت وگوهای آتی فراهم می کند و اجازه می دهد که يک کميته فرمان يا حداقل ۳ گروه کاری اقتصادی، امنيتی و هسته ای شکل گيرد. توافقنامه بيان می کند که کميته فرمان بايد بر روی فراهم کردن ضمانت های واقعی برای ادامه برنامه صلح آميز هسته ای ايران تمرکز کند. در ابتدای توافقنامه، اين عقيده نيز مستتر است که فعاليت های هسته ای ايران در زير پوشش ضمانت های مطمئنی در آينده ادامه خواهد يافت، به گونه ای که جهان نيز از پريشانی و اضطراب نسبت به برنامه های هسته ای ايران خارج شود.
از اين رو، دکتر «حسن روحانی» دبير شورای امنيت ملی ايران، در کنفرانس مطبوعاتی و در ارائه گزارشی به مجلس اظهار داشت که توافقنامه يک پيروزی برای ايران است، زيرا توافقنامه مقدمات اوليه برای دنبال کردن برنامه چرخه سوخت هسته ای از طريق ضمانت های واقعی را فراهم می کند. حال، البته رسانه های آمريکايی و اروپايی به صورت زيرکانه ای به روی عناصر و اجزای مناسب از توافقنامه پاريس که در بالا به آن اشاره شد، نور می تابانند.
مقاله نويس «نيويورک تايمز» از ضرورت پايان هميشگی در توسعه برنامه هسته ای ايران می نويسد، در حالی که سند و اثر معتبری به خوانندگانش ارائه نمی دهد؛ خوانندگانی که از توافقنامه و همچنين اعلاميه وين اطلاعی ندارند، توافقنامه و اعلاميه وين آشکارا حقوق ايران جهت توليد سوخت هسته ای درد اخل را به عنوان بخشی از صنعت هسته ای صلح آميز به رسميت شناخته است. بی شک، انتظارمنتقدان ايرانی آن است که توازن بيشتری در توافقنامه پاريس مشاهده می شد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

البته سرنوشت توافقنامه پاريس در حال حاضر به ايجاد يک نوع توازن گره خورده است و موضوع توسعه برنامه هسته ای ايران و عمق تعليق ممکن است در نهايت بن بستی را ايجاد کند که در آن، کشتی گفت وگوی دوجانبه ايران و اروپا فرو رود و البته اين نيز ممکن است که ديپلمات های اتحاديه اروپا، راه را برای تحمل بيشتر بازتاب های گفت وگوهای واقعی در يک دوره طولانی باز کنند.
اروپايی ها قول دادند که تعهد خود در زمينه های اقتصادی، تکنولوژيک، امنيتی و همکاری های هسته ای استوار و پابرجا باقی بماند و اين يک پيروزی برای ايران است که ادامه آن به طور خاص به آينده شجاعت ديپلماسی جمهوری اسلامی ايران برای تأمين تعهدات اروپا بستگی داردتا آن تعهدات تنها بر روی کاغذ باقی نماند.
توقف موقتی توسعه فعاليت هسته ای ايران، به عنوان اقدام داوطلبانه و اعتماد آفرين در برابر فشارها را نبايد به صورت اغراق آميزی برای يک دوره طولانی درآورد، زيرا در آن صورت، يک نوع مبادله نابرابر به وجود خواهد آمد.بر اين اساس ما به يک ديپلماسی انعطاف پذير با هدف خنثی کردن تهديدات فوری نيازمنديم، در حالی که همزمان بر منافع و اصول کلان و بلندمدت خود پافشاری می کنيم.
بايد به جای رد يکجای توافقنامه پاريس، آن توافقنامه را به صورت واقع گرايانه ارزيابی کرد. به هر حال، چنين کوتاه آمدن کمرنگی از سوی ايران در مقايسه با ابعاد مثبت و احترام آميز اساسنامه و همچنين رعايت منافع ايران قابل مقايسه نيست و اين چيزی است که منتقدان موافقتنامه به ملاحظه آن نياز دارند.
منبع: www.atimes.com

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/14845

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'توافقنامه پاريس و منتقدانش، دکتر کاوه افراسيابی، ترجمه: هادی خسروشاهين، ايران' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016