چهارشنبه 27 مهر 1384

كروبى با كناره گيرى هاشمى مخالف بود، گفت و گوی زهره آشتياني با رسول منتجب نيا، شرق

«احزاب و انتخابات» از اين پس در شرق
با گذشت چهار ماه از برگزارى انتخابات رياست جمهورى، موج اوليه تحليل ها و گفت وگوها درباره اين انتخابات فروخفته و به تدريج مسائل رو به آينده اى چون «بازسازى تشكيلات»، «ضرورت جبهه هاى جديد» يا «استراتژى نقد يا همراهى با دولت جديد» از سوى احزاب و گروه هاى سياسى مطرح مى شود. با اين حال، به نظر مى رسد انتخابات دوره نهم رياست جمهورى نكات و تجاربى بيش از آنچه تاكنون مطرح شده به همراه داشته باشد. تجاربى كه كسب اطلاع دقيق و جزيى از چند و چون آن مى تواند براى اقدامات آينده احزاب و گروه هاى سياسى مفيد باشد. در اين زمينه، گروه سياسى «شرق» از اين پس، سلسله گفت وگوهايى را با چهره هاى ارشد احزاب و گروه هاى سياسى كه در انتخابات اخير فعال بوده و در جريان چند و چون اقدامات گروه هاى متبوع خويش قرار داشته اند، انجام خواهد داد.

مسجد امام جعفر صادق در ميدان صادقيه محلى است كه «رسول منتجب نيا» براى گفت وگو با خبرنگار «شرق» در نظر گرفته است. مسجدى كه ساعاتى قبل از گفت وگو با اين عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز، «على اكبر محتشمى پور» عضو ديگر اين تشكل در آن سخنرانى داشت و قرار است مراسم شب قدر مجمعى ها هم در آن برگزار شود. منتجب نيا خود امام جماعت اين مسجد است. او كه در ايام انتخابات از چهره هاى فعال ستاد «مهدى كروبى» بود، در اين مصاحبه از اتفاقات دوران انتخابات و نيز تحولات بعدى در مجمع روحانيون سخن مى گويد. تشكلى كه در انتخابات اخير دچار اختلافات قابل توجهى بود.
•••
•هر چند كه نتيجه انتخابات مشخص شده ولى هنوز بسيارى از اتفاقات دوران انتخابات در ميان گروه هاى حاضر در عرصه مورد سئوال است، در همين مجمع روحانيون مبارز شنيده ها از اختلافات داخلى بر سر انتخاب كانديداى مورد حمايت حكايت مى كند. چگونه مهدى كروبى در نهايت به عنوان كانديداى نهايى انتخاب شد؟
سال گذشته در مجمع روحانيون مبارز پيش از ساير گروه ها مسئله انتخابات رياست جمهورى و حضور فعال مجمع روحانيون مبارز مطرح شد و پس از آن بحث بر روى اين بود كه كانديداى ما چه كسى باشد. در جلسه اى اين پيشنهاد مطرح شد كه بار ديگر از مهندس موسوى دعوت كنيم و ايشان را به عنوان كانديداى خودمان به مردم معرفى كنيم كه به رسانه ها نيز اعلام شد. بنابراين گروهى تشكيل شد تا با آقاى موسوى ملاقات داشته باشند كه به دنبال آن ملاقات متعددى با ايشان داشتند كه پس از چند ماه معطلى آقاى موسوى به آن هيات كه مركب از آقايان خاتمى، كروبى و موسوى خوئينى ها بودند جواب قطعى را دادند و گفتند كه من حاضر نيستم بيايم و فرد ديگرى را كانديدا كنيد. از آن تاريخ تصميم گرفته شد تا فرد ديگرى را به عنوان كانديدا انتخاب كنيم. برخى از دوستان آقاى موسوى خوئينى ها را مطرح كردند كه در جلسه شوراى مركزى اين بحث مطرح شد و چند نفر مامور شدند كه با ايشان صحبت كنند، اما موسوى خوئينى ها در صحبت با دوستان اين دعوت را به شدت رد كردند و گفتند به هيچ وجه حاضر نيستند بپذيرند و راضى نيستند كه بر سر زبان ها بيفتند، البته در چندين جلسه با ايشان اين بحث مطرح شد كه ايشان جواب صددرصد منفى خود را به مجمع اعلام كردند.
•اما آقاى منتجب نيا برخى مى گويند كه موسوى خوئينى ها به دليل رودربايستى با كروبى اين دعوت را قبول نكرد.
در اين رابطه آقاى كروبى اصرار كردند كه بايد با ايشان صحبت كنيم و من از ايشان خواهش كنم تا وارد صحنه شود و كانديداتورى را بپذيرد، پس قرار شد فرداى آن روز آقاى كروبى با ايشان ملاقات كنند، كه در اين ملاقات آقاى موسوى خوئينى ها آن شايعه را تكذيب و اعلام كردند كه اصلاً چنين تصورى نداشته و به هيچ قيمتى حاضر نيست وارد صحنه انتخابات شود.
•فكر مى كنم به دنبال عدم قبول دعوت مجمع از موسوى خوئينى ها افراد ديگرى غير از كروبى هم به عنوان كانديدا مطرح شده بودند!
بله، آقاى كروبى از قبل چند نفر ديگر را مطرح كرده بودند كه از اعضاى مجمع و يا حتى از وزراى كابينه آقاى خاتمى بودند كه البته اين مسئله منتفى شد چون مشخص شد كه اين افراد مورد قبول جمعيت اصلاح طلبان نيستند. بنابراين بعد از اين جريان ها اين مسئله مطرح شد كه از خود آقاى كروبى كه همواره جزء گزينه هاى مجمع براى كانديداتورى بودند دعوت شود، بنابراين در يكى از جلسات شوراى مركزى اين مسئله مطرح شد كه آقاى كروبى گفتند من اصلاً راضى نيستم و ديگر اسم من مطرح نشود و حتى در جلسات دوم خرداد هم ايشان اجازه ندادند تا اسم شان مطرح شود، پس در چند جلسه همه ما تلاش داشتيم بحث آقاى كروبى را مطرح كنيم اما ايشان شديداً مخالفت مى كردند، اما پس از طى هفته ها در يكى از جلسات مشترك اجرايى _ سياسى مجمع اين مسئله مطرح شد كه ما تا كى بايد منتظر جواب آقاى كروبى بمانيم و مجمع به عنوان يك تشكيلات بايد تصميم نهايى خودش را بگيرد، بنابراين قرار شد در جلسه شوراى مركزى كه همان شب برگزار مى شد اين بحث در دستور جلسه قرار گيرد اما آن شب آقاى كروبى از همان ابتداى جلسه با طرح اين مسئله مخالفت كردند و اين در حالى بود كه ما اصرار داشتيم بايد نفياً و اثباتاً تكليف مجمع مشخص شود، كه به دنبال اين آقاى كروبى به عنوان اعتراض جلسه را ترك كرد.
•پس بالاخره مبحث دعوت از كروبى در غياب ايشان در جلسه مطرح شد.
بله، در آن جلسه اين بحث مطرح شد كه تنها گزينه اى كه داريم آقاى كروبى است زيرا ديگر گزينه ها دعوت مجمع را نپذيرفتند. پس تعدادى از اعضا در مخالفت و موافقت با اين موضوع صحبت كردند كه البته اكثراً در موافقت صحبت كردند و شايد دو نفر در مخالفت صحبت كردند.
•استدلال مخالفان كانديداتورى كروبى چه بود؟
آنها نگران راى آوردن ايشان بودند و معتقد بودند كه اگر ايشان وارد صحنه شود و راى نياورد همه ما ضربه مى خوريم و در شايستگى ايشان هيچ يك از اعضاى شوراى مركزى ترديد نداشتند. پس در آن جلسه از اعضاى حاضر در جلسه راى گيرى به عمل آمد كه از مجموع اعضاى حاضر تنها دو يا سه نفر راى ممتنع دادند و لذا اعلام شد كه مجمع روحانيون مبارز از آقاى كروبى براى كانديداتورى در انتخابات رياست جمهورى دعوت كرده است.
•ولى خود آقاى كروبى كه اصل موضوع را نپذيرفتند.
خب بعد از اين جلسه تصميم به ايشان اعلام شد كه آقاى كروبى حدود دو هفته بر روى اين موضوع فكر كردند و با ديگران مشورت كردند و در نهايت اعلام كردند كه اين دعوت را پذيرفته اند.
•آيا خاتمى هم در جلساتى كه درباره كانديداتورى كروبى بحث مى شد حضور داشتند؟
ايشان در اكثر جلسات حضور داشتند ولى در جلسه آن شب كه تصميم قطعى گرفته شد، نبودند.
•نظر ايشان به عنوان يكى از اعضاى مجمع بر حضور كروبى در صحنه انتخابات چه بود؟
در جلسه اى كه آقاى كروبى با آقايان خاتمى، موسوى خوئينى ها و مهندس موسوى داشتند، آقاى كروبى قضيه كانديداتورى خودش را مطرح كرده بود و نظر مشورتى آنها را جويا شده بود كه در اين راستا آقايان خاتمى و موسوى خوئينى ها گفته بودند كه «ما فكر مى كنيم اگر شما كانديدا شديد و راى آورديد كه خيلى خوب است و يا اگر راى هم نياورديد يك راى آبرومندانه بياوريد بسيار خوب است كه وارد صحنه شويد ولى اگر فكر مى كنيد راى شما پايين است اصلاً به مصلحت نيست كه وارد صحنه انتخابات شويد.» البته ظاهراً مهندس موسوى اظهارنظرى نكرده است. بنابراين به دنبال آن جلسه آقاى كروبى و ما به اين اعتقاد كه كانديداى مجمع كروبى است ستادهاى انتخاباتى را تشكيل داديم.
•شما در قسمتى از صحبت هاى خود گفتيد كه قبل از معرفى كروبى به عنوان كانديداى مجمع روحانيون مبارز افراد ديگرى نيز مطرح بودند ولى از آنجا كه مورد قبول جمعيت اصلاح طلبان نبودند معرفى نشدند، آيا شما فكر مى كنيد كروبى مورد قبول تمامى جمعيت اصلاح طلبان بود؟
خب ببينيد، از آن افرادى كه آقاى كروبى معرفى كرده بود اسم نمى برم ولى در حدى بودند كه نه مجمع بر روى آنها نظر مثبت داشت و نه گروه هاى ديگر و در واقع هيچ گروهى آنها را كانديدا نمى كرد و تنها آقاى كروبى آنها را مطرح كرده بود، ولى مجمع روحانيون مبارز آقاى كروبى را كانديدا كرده بود و مصرانه از ايشان دعوت كرده بود. اما گروه هاى ديگر در جلسات شوراى هماهنگى دوم خرداد كه اغلب هم در دفتر آقاى كروبى تشكيل مى شد درباره كليات مسئله بحث كرده بودند ولى درباره اشخاص بحث نكرده بودند، حتى زمانى مطرح شده بود كه نظرسنجى كنيم كه عده اى مخالفت كردند با اين استدلال كه ابتداى كار هست و نظرسنجى را در دمادم انتخابات انجام مى دهند و الان نظرسنجى مفيد نيست، پس در آن جلسات بحثى بر روى كانديداها نمى شد و بعدها هم جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب دكتر معين را مطرح كردند كه در واقع يك تقابلى ميان اين دو تشكيلات و مجمع روحانيون مبارز ايجاد شد.
•اما آقاى منتجب نيا درباره اختلافات داخلى مجمع كه بر سر كانديداتورى كروبى بود صحبتى نكرديد، زيرا شنيده ها از درون مجمع حكايت مى كرد كه تمامى اعضاى مجمع روحانيون مبارز موافق كانديداتورى كروبى نبودند و حتى عده اى از معين يا هاشمى رفسنجانى به صورت علنى حمايت مى كردند.
مجمع روحانيون مبارز درباره اين موضوع به چند دسته تقسيم مى شوند، عده اى معتقد بودند كه آقاى كروبى اصل قضيه است و بايد از ايشان حمايت كرد و بايد تلاش كرد تا ايشان راى آورد. عده اى تمايل به جبهه مشاركت داشتند و يا ارتباط عاطفى و دوستانه با اعضاى جبهه مشاركت داشتند و متاثر از آنها بودند و كانديداى آنها دكتر معين بود كه غيرمستقيم از او حمايت مى كردند و تعدادى هم ارتباطى با آقاى هاشمى و كارگزاران داشتند و كانديداى آنها هاشمى رفسنجانى بود يعنى به اين چند قسمت اعضاى مجمع تقسيم شده بودند. در حالى كه به لحاظ تشكيلاتى كانديداى مجمع روحانيون مبارز آقاى كروبى بود، پس متاسفانه دوستانى كه تمايلى به رياست جمهورى آقاى كروبى نداشتند نه تنها تبعيت تشكيلاتى نداشتند بلكه مستقيم و غيرمستقيم آقاى كروبى را تخريب مى كردند.
•استدلال اين افراد از تخريب كروبى چه بود؟
آنها اين مسئله را القا مى كردند كه آقاى كروبى راى بسيار پايينى دارد و ايشان اشتباه كرده كه وارد صحنه شده است. همين تخريب ها سبب شد كه تعدادى از دوستان ما خارج از مجمع تحت تاثير قرار گيرند و فكر كنند كه آقاى كروبى در جامعه راى ندارد، در حالى كه وقتى ما جامعه را بررسى مى كرديم شاهد استقبال پرشور مردم از آقاى كروبى در استان ها بوديم و لذا برداشت ما اين بود كه وضعيت آقاى كروبى خوب است.
•فكر كنم استعفاى آقاى كروبى هم در همين مورد بود.
بله همين مسئله موجب شد آقاى كروبى رنجيده خاطر شود، زيرا حتى براى صدور بيانيه از سوى مجمع در حمايت از كروبى برخى القاى شبهه كردند كه وقتى آقاى كروبى اين قضيه را فهميد از صدور بيانيه جلوگيرى كرد. پس اين شرايط سبب شد تا آقاى كروبى احساس كند دوستان قديمى اش نسبت به ايشان بى وفايى كرده اند و قوانين تشكيلاتى را ناديده گرفته اند و همين امر باعث شد آقاى كروبى استعفا كند. البته وقتى ايشان شنيدند كه عده اى از اعضاى مجمع تصميم گرفته اند نامه اى در حمايت از يكى ديگر از كانديداها امضا كنند بسيار ناراحت شدند و اعلام استعفا كردند.
•خب چرا براى ممانعت از به وجود آمدن اين اختلافات مجمع روحانيون با ديگر گروه ها بر سر كانديدايى واحد اجماع نكرد؟
البته اين مشكل از شوراى هماهنگى دوم خرداد بود، قبلاً گروه هاى دوم خردادى جلساتى داشتند، با يكديگر بحث مى كردند و به توافق مى رسيدند ولى با اختلافى كه در مجلس دوره ششم به وجود آمد و به خصوص در جريان استعفا و تحصن جمعى از نمايندگان و سپس در انتخابات دوره هفتم كه تعدادى از گروه ها انتخابات را عملاً تحريم كردند ولى مجمع وارد عرصه انتخابات شد اين اختلافات به وجود آمد و از اين امر مانع شد كه همه گروه هاى دوم خردادى بر سر كانديدايى واحد به اتفاق نظر برسند، البته اگر مهندس موسوى وارد صحنه انتخابات مى شدند اين اجماع صورت مى گرفت ولى چون آقاى كروبى با آن جمعيت در بحث هايى كه در جريان استعفا و تحصن نمايندگان در مجلس ششم مطرح شده بود اختلاف نظرهايى داشتند آن آقايان از آقاى كروبى فاصله گرفته بودند و به اعتقاد من مطرح كردن آقاى معين صرفاً بدين خاطر بود كه رقيبى براى آقاى كروبى بتراشند و به خاطر اين بود كه جلوى تحقق اجماع گرفته شود.
•يعنى از نظر شما گروه هايى كه از دكتر معين حمايت مى كردند مانع تحقق اجماع شدند؟
اگر نگوييم تنها عامل بلكه قوى ترين عامل كه مانع تحقق اجماع شد گروه هايى بودند كه پشت سر دكتر معين رفتند. چون آنها بر اين اعتقاد نبودند كه دكتر معين راى مى آورد و رئيس جمهور مى شود بلكه حتى برخى از سران آنها گفته بودند كه ما يقين داريم معين ردصلاحيت مى شود و يا راى نمى آورد پس با توجه به اين اعتقاد آنها، مطرح كردن آقاى معين از سوى آنها بدين دليل بود كه آقاى كروبى محوريت اصلاح طلبان نباشد. لذا من از روز اول به اين مسئله خوش بين نبودم و گفته بودم كه اين گروه ها نمى خواهند در انتخابات شركت كنند بلكه مى خواهند دكتر معين ردصلاحيت شود و مانند انتخابات دوره هفتم مجلس كناره گيرى كنند ولى با دخالتى كه مقام معظم رهبرى كردند آقاى معين تاييد صلاحيت شدند و راه براى كناره گيرى بسته شد و ناچار به حضور در صحنه انتخابات شدند، زيرا از قبل آنها پيش بينى كرده بودند كه وارد صحنه انتخابات مى شوند و سپس به صورت قهرمان كناره گيرى مى كنند و با اين روش در تاريخ جاودانه مى مانند و پايگاه مردمى خود را تقويت مى كنند، در حالى كه حكومت عرصه را براى حضور آنها باز گذاشت آن هم از طريقى كه اين گروه ها با آن مخالف بودند. جالب اين است كه در دوران انتخابات يكى از شعارهايى كه اين گروه ها بر عليه آقاى كروبى سر مى دادند اين بود كه ايشان در سال اول دوره ششم مجلس در سخنرانى خودش درباره پس گرفتن قانون اصلاح مطبوعات حكم حكومتى را مطرح كرده است ولى اين در حالى است كه با عفو مقام معظم رهبرى همين حكم حكومتى بلاى جان آنها شد و بنابراين با اين كارى كه كردند در معركه اى قرار گرفتند كه در نتيجه نه دكتر معين راى آورد و نه آقاى كروبى توانست موفق شود.
•به هر حال با تمام اين اختلافات و حمايت ها مهدى كروبى با شعار «۵۰ هزار تومان ماهيانه براى هر ايرانى» كه براى اولين بار تيتر يك روزنامه شرق شد وارد عرصه انتخابات شد. اين شعار بر چه اساسى مطرح شد و از كجا آمد؟
ببينيد در اين دوره تقريباً تمامى كانديداها شعارهاى اقتصادى سر مى دادند و كسى نبود كه بر روى مسائل آزادى و حقوق اجتماعى تكيه كند. بنابراين آقاى كروبى هم شعار ۵۰ هزار تومان را مطرح كرد و به نظر من تنها كسى كه يك طرح علمى و كارشناسانه مطرح كرد آقاى كروبى بود. ايشان يك تيم اقتصادى قوى را تشكيل داد.
•از اعضاى مجمع روحانيون؟
خير، از بهترين اقتصاددانان مثل پروفسور صحرائيان و دكتر اسلامى. اين كارشناسان به بحث در اين باره نشستند كه چگونه مى توان به مردم كمك كرد، كه در نهايت به اين نتيجه رسيدند مى توان كمك ماهانه اى را به صورت يارانه به مردم دهيم كه البته هيچ گونه تبعيضى قائل نشدند و عامه مردم از ۱۸ سال به بالا مى توانستند اين كمك را دريافت كنند.
•طراحى اين طرح چه مدت زمانى طول كشيد؟
از روزى كه آقاى كروبى كانديداتورى را قبول كرد. در جلسه اى كه تعدادى از اعضاى مجمع بودند و ستاد هم در آنجا تشكيل شده بود پيشنهاد شد كه ايشان تيم هاى كارشناسى تشكيل دهد كه همانجا ايشان خواستند تا از بهترين كارشناسان وزارتخانه ها دعوت شوند و لذا همان زمان تيم اقتصادى ايشان تشكيل شد. بنابراين چندين ماه بر روى اين طرح كار شد و حتى آنها كمك هاى نقدى اى كه در كشورهاى پيشرفته به مردم مى شد را بررسى كردند تا ببينند اين طرح چه نتايجى دارد.
•خيلى ها معتقدند راى بالايى كه كروبى از روستاها گرفت به خاطر طرح همين شعار ۵۰ هزار تومانى بود.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

به نظر من اين حرف واقعيت ندارد، زيرا اولاً مشكلات اقتصادى فقط متعلق به روستانشين ها نيست بلكه شهرنشين ها مشكلات اقتصادى بيشترى دارند، پس اگر ۵۰ هزار تومان عامل راى بوده در شهرها بيشتر بوده و ثانياً مى توان گفت كه در نتيجه آرا مشخص شد كه آقاى كروبى در كجاها راى دارد، ايشان در ۱۱ استان كشور نفر اول بود و استان هاى دانشگاهى و پيشرفته از نظر علمى و فرهنگى بالاترين راى را به ايشان داده اند.
•ولى برخلاف گفته هاى شما برخى معتقدند كه جريان چپ سنتى پايگاه ثابتى در ميان مردم ندارد.
من اين را قبول ندارم كه پايگاه چپ سنتى در ميان مردم ثابت نيست بلكه اكثريت مردم ما مذهبى هستند كه هنوز به امام عشق مى ورزند و بنابراين مردم به كسى كه جزء نزديكترين فرد به امام بوده اظهار علاقه مى كنند و به اعتقاد من پايگاه چپ مدرن بيشتر ناپايدار است و در اين راستا شاهد بوديد كه در دور دوم انتخابات طرفداران آقاى كروبى مواضع خود را حفظ كردند و از كسى حمايت نكردند.
•آقاى منتجب نيا به هر حال دور اول انتخابات برگزار شد ولى نتيجه آن اعتراض گروه هاى مختلف اصلاح طلب را در برداشت اما انتقاداتى كه در اين باره به كروبى وارد است اينكه چرا او به جاى تاكيد بر مداخله در جريان راى گيرى بر بازشمارى آرا تاكيد داشت؟
ببينيد آقاى كروبى بر اين اعتقاد است كه انتخابات سالم برگزار نشده و تخلفات قانونى صورت پذيرفته كه هركدام از آنها كافى است تا يك انتخابات را باطل كند. يكى از اين تخلفات حضور سازمان يافته نهادهاى انقلاب بود كه از بودجه عمومى مملكت استفاده مى كند كه اين مسئله امرى مسلم بود و همه آن را پذيرفتند و كسى منكر آن نشد، بدين صورت كه يك نهاد با تمام امكاناتش از دو سال قبل منسجم شد و نيروهاى خود را بسيج كرد تا از يك كانديدا حمايت كند كه اين امر برخلاف قانون، دستور امام، شرع و يك عمل غيرعادلانه بود. اما دومين تخلف اين است كه در قانون انتخابات رياست جمهورى به صراحت آمده كه اعضاى صندوق ها و هيات اجرايى و بازرسان و ناظران هيچ كدام از نيروهاى مسلح نباشند درحالى كه بسيارى از اعضاى ناظران از نيروهاى مسلح بودند. ما درباره شمارش آرا نيز خبرهايى داريم.
•آيا شما دلايل موثقى در اين رابطه داريد؟
بله، من خبرهاى متقنى دارم آقاى كروبى اين مسئله را با عدد و رقم تبيين مى كند. پس آقاى كروبى معتقد بود اگر در چند استان بازشمارى آرا صورت گيرد.
•اما آقاى منتجب نيا به رغم اعتراضات گسترده كروبى نسبت به اين تخلفات انتخاباتى كه ايشان بر آن تاكيد داشت توجهى نداشت و همين مسئله سبب شد تا كروبى از ورود به مرحله دوم انتخابات باز بماند، اين درحالى است كه برخى از طرفداران دكتر معين اظهار مى كنند كه در آن زمان بارها از هاشمى درخواست كرده بودند تا به نفع كروبى انصراف دهد. آيا طرفداران كروبى نيز چنين درخواستى را از هاشمى داشتند؟
اين بحث در بين دوستان از همان ابتدا بود كه آقاى هاشمى به دليل فضاى تخريبى كه عليه ايشان شكل گرفته راى نمى آورد و به دنبال آن بسيارى بر اين اعتقاد بودند كه در صورت انصراف هاشمى آقاى كروبى بالا مى آيد و حتماً در دور دوم راى مى آورد اما خود آقاى كروبى در آن شرايط نه تنها با كناره گيرى آقاى هاشمى مخالف بود بلكه اعلام كرده بود اگر در شرايط طبيعى هم آقاى هاشمى كنار برود من حاضر به حضور در انتخابات نيستم زيرا من مدعى هستم كه راى آورده و نفر اول هستم و لازم نيست كه جاى كسى را بگيرم؛ البته بد نيست اين را هم بگويم كه در آن ايام آقاى قاليباف با آقاى كروبى ملاقاتى داشت و در آن جلسه از ايشان پرسيده بود كه «در صورت انصراف آقاى هاشمى شما در صحنه مى مانيد يا خير، كه آقاى كروبى در پاسخ به ايشان گفته بود من به هيچ قيمت وارد عرصه انتخابات نمى شوم و شما محكم به ادامه رقابت بپرداز.»
•پس از انتخابات كروبى بلافاصله حزب اعتماد ملى را تاسيس كرد و به رغم رايزنى هاى كه براى ماندن ايشان در مجمع صورت گرفت وى از عضويت مجمع نيز خارج شد. استدلال ايشان براى خروج از مجمع چه بود؟
آقاى كروبى اظهار مى كنند كه جمع دوستان مجمع نسبت به ايشان بى وفايى كرده و در لحظات حساس او را تخريب كرده اند و لذا نمى توانند در چنين تشكيلاتى همكارى سياسى داشته باشند، پس از دبيركلى استعفا كردند و حتى تمايلى به عضويت هم ندارند.
•اما پس از استعفاى كروبى از دبيركلى مجمع بحث دبيركلى خاتمى بر مجمع مطرح شد، چرا خاتمى اين دعوت را نپذيرفت؟
استدلال آقاى خاتمى اين بود كه كارهاى مختلفى را شروع كرده اند و دبيركلى مسئوليت پرمشغله و اجرايى است كه نمى تواند وقت كافى براى آن بگذارد و البته مسئوليت رياست شوراى مركزى را به اين شرط پذيرفته كه مسئوليت اجرايى برعهده ايشان نباشد و بيشتر كارهاى فكرى و برنامه ريزى برعهده اش باشد.
•اما شما در قسمتى از صحبت هاى خود اظهار داشتيد كه برخى از اعضاى مجمع كه مخالف حضور فعال اين تشكل در انتخابات بودند معتقد بودند اگر كروبى راى نياورد همه تشكيلات ضربه خواهد خورد. آيا اكنون اينها بر اين اعتقادند كه مجمع روحانيون مبارز با پذيرش اين شكست جايگاه خود را از دست داده است؟
خير، دوستان اكنون همه متوجه اشتباه خودشان شده اند به خصوص كسانى كه ايشان را تخريب مى كردند خجل و شرمنده اند.
•خب شما گفتيد كه مجمع روحانيون با انتخاب دبيركل به دنبال اصلاح اساسنامه است. حزب اعتماد ملى در چه وضعيتى است؟
اولين كارى كه صورت گرفت اخذ مجوز از كميسيون ماده ۱۰ احزاب است كه به دنبال آن اساسنامه و مرامنامه را به تصويب رسانديم همچنين اخذ مجوز سه نشريه را در دستور كار قرار داديم. يك روزنامه، ماهنامه و فصلنامه كه البته روزنامه با عنوان اعتماد ملى نزديك به انتشار است همچنين در حال راه اندازى سايتى براى اطلاع رسانى هستيم و البته يك شبكه تلويزيونى و ماهواره اى نيز در حال تدارك است كه قرار است از شب يلدا برنامه خود را آغاز كند. در عين حال مقدمات كار عضوگيرى هواداران و اعضا نيز در حال پيگيرى است.

Copyright: gooya.com 2016