فاطمه رجبي همسر غلامحسين الهام رئيس دفتر رئيس رئيس جمهوري در جديدترين يادداشت خود، محمد خاتمي رئيس جمهور پيشين، اكبر هاشمي رفسنجاني و غلامعلي حداد عادل رئيس مجلس را آماج حملات هتاكانه خود قرار داده و از حوزه هاي علميه خواسته است خاتمي را به سبب سفر به آمريكا از پوشيدن لباس روحانيت خلع كنند.
به گزارش خبرنگار «فردا» يادداشت سراسر اهانت رجبي دو هفته پس از آن منتشر مي شود كه همسرش غلامحسين الهام در نامه اي به دادستان تهران، سعيد مرتضوي را به دليل عدم برخورد با رسانه هايي كه از دولت انتقاد مي كنند مورد سرزنش قرار داده بود.
همسر الهام پيش از اين نيز مقامات مختلف كشور اعم از اصولگرا و يا اصلاح طلب را نيز مورد شديدترين اهانت هاي خود قرار داده و در ماه گذشته، عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما را به دليل آنچه عدم تبليغ دستاوردهاي دولت احمدي نژاد خوانده است، با «قطب زاده» رئيس اسبق و معدوم راديو و تلويزيون ايران مقايسه كرده و حتي از وي بدتر خوانده بود.
فاطمه رجبي در يادداشت جديد خود محمد خاتمي را به دليل سفر به آمريكا بشدت مورد انتقاد قرار داده و او را جيره خوار آمريكا خوانده است. همزمان با ابراز خشم و تنفر همسر سخنگوي دولت ايران از سفر خاتمي به آمريكا، روزنامه صهیونیستی «اورشلیم پست» اعلام كرد سفر خاتمی به آمریكا خشم گروه های یهودی صهیونیستی آمریكا را نيز برانگیخته است.
به نوشته اين روزنامه، این گروه ها با صدور بیانیه ای مشترك از تصمیم مقامات ایالات متحده درباره صدور ویزای نامحدود برای خاتمی جهت سفر به آمریكا ابراز ناخشنودی شدید كرده اند.
كارشناسان معتقدند يادداشتهاي بي محابا، آكنده از توهين و فاقد منطق همسر سخنگوي دولت احمدي نژاد به مقامات كشور، هزينه هايي سنگيني براي دولت جديد خواهد داشت و چهره اين دولت را نزد افكار عمومي مخدوش خواهد كرد.
گفته مي شود برخي بزرگان كشور نيز از انتشار اين گونه نامه ها و يادداشتهاي توهين آميز ناخشنود هستند.
يك كارشناس رسانه اي به خبرنگار فردا گفت كه سخنگوي دولت بجاي نامه نوشتن به دادستان براي برخورد با رسانه ها بهتر است مانع ادامه اهانت هاي همسر خود به مردم، علما، مقامات پيشين و اصولگرايان شده و يا در صورت عدم ناتواني خود، نسبت به شكايت به دادستان تهران براي توقف اين گونه لجن پراكني ها اقدام نمايد.
متن يادداشت رجبي به شرح ذيل است.
ايران اسلامي و ميهماني كاخ سفيد
8 سال خون دل خوردیم که «توسعه برنامه ای آمریکایی» است و در صدد حاکمیت فرهنگ و سیاست و اقتصاد امریکای جنایتکار در ایران است. همچنان که در دیگر نقاط جهان شوم آن را دنبال کرده است. 8 سال دیگر فریاد برآوردیم که اصلاح طلبی برنامه برون مرزی است و اصلاح طلبان وابستگان یا مزدوران فکری و سیاسی آمریکا هستند که جز فروپاشی اساس نظام و اصالت باورهای دینی و فرهنگی را در عرصه سیاست مدنظر ندارند و جز این راه، طریقی را نمی پیمایند، اما ثمره اش از سوی دارندگان حزب و گروه، باند و جناح، پست و مقام یعنی همان مجریان دارنده مسئولیت، ایراد اتهام و برچسب فراوان و گوناگون بود.
یا تند رو شدیم یا افراطی، یا خشونت طلب بودیم یا بنیادگرا یا توهم توطئه داشتیم و از محافلی دستور می گرفتیم. به تازگی هم که بی نزاکت و پرخاشگر گردیده ایم.
انتظاری از سردمداران مافیای قدرت و ثروت نبوده و نیست، و عناصر ذلیلی هم که از ته مانده غارت و چپاول آنان سفره های خود را رنگین می کنند، مورد توجه نیستند. اما جاهلان یا مقدس نماهای بی شعور یا به فرموده حضرت امام، رفاه طلبان و عافیت جویان بی درد را نباید مبرا کرد که با تجمع برگرد رقیب دکتر احمدی نژاد در معجزه هزاره سوم ـانتخابات نهم ـ تصمیم گرفتند تا فاسدان و مفسدان و دزدان بیت المال و جاسوس ها و ابتذال گرایان را برای شب اول قبر خود بسیج کنند که به جای آنها پاسخ گوی نکیر و منکر باشند! این افراد که سران توسعه و اصلاحات را با توجیه منافقانه تنها به دلیل داشتن لباس روحانیت، محترم می دانستند و به همین دلیل آنان را از گام نهادن در مسیرخیانت به دین و کشور و ملت تبرئه می کردند.
امروز که خیل برانداز با اندیشه و گفتمان، تئوری و عملی و مجری و مسئول، در رستاخیز الهی مردم، قهرآمیز رانده شده اند و اسلام و انقلاب اسلامی و استقلال کشور و عزت ملت از تندباد امریکایی نجات یافته است، آن عافیت طلبان یا جاهلان به روشنی شاهد باطن پلید حرکت ضد اسلامی و ضد ملی آنان می باشند كه در راهكارها و مراكز و محافل خارج از دولت دنبال مي شود.
واقعيت آن است كه رفتن محمد خاتمي به واشنگتن با استقبال كاخ ننگين سفيد در صدور ويزا و مهياسازي شرايط براي سخنراني و دعوت و ميهماني در دانشگاهها حتي در مخيله وابستگان رژيم ننگين پهلوي هم نمي گنجيد.
واقعيت آن است كه محمد خاتمي به عنوان عامل اصلي اجراي اصلاح طلبي امروز دستمزد 8 سال تلاش خود را از آمريكايي ها به ويژه كاخ سياه مي گيرد. اگر چه اين گام هم در كارنامه درخشان انديشه گري وي نمره اي ديگر را اضافه مي كند، اما اگر او همگام با عناصري چون اكبر گنجي، شيرين عبادي و... به حساب آيد نه تنها گردي از عملكردش بر دامن نظام اسلامي و ملت ايران نمي نشيند بلكه بيانگر عظمت بيش از پيش ملتي است كه بالاخره پس از 8 سال و بلكه 16سال عقبه آمريكايي ويرانگري ها را به درستي شناخت و با امداد حضرت ولي عصر (عج) به طرد واخراج آن از عرصه حاكميت راي داد اما:
1- بر حوزه هاي علميه، از مرجعيت عظيم الشان تا جامعه محترم مدرسين، به ويژه وارستگان اين تشكل كه قداست روحانيت شيعه را فراتر و بالاتر از همگرايي صنفي و سياسي مي دانند و طيف عظيم بالنده طلاب حقيقي مكتب امام صادق(ع) است كه پيشگام قشرهاي ملت گرديده تكليف اين دارنده لباس روحاني را در اين حركت ضد ملي روشن كنند. آيا روحانيت و مرجعيت شيعه در ستيز با اسلام ستيزان و دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمين در عرصه نظر وعمل همواره سربداران عزت و شرف و عظمت اسلام و تشيع نبوده اند و آيا دولت آمريكا وكليساهاي دين سوز وابسته آمريكا، سياسيون و به اصطلاح انديشه گران تدوين كننده برنامه هاي جنايتكارانه كاخ سفيد و كشيش هاي خائن به مسيح (ع) و مسيحيت آن، امروز جنايت بارترين حملات را عليه بشريت به ويژه مسلمانان در سراسر جهان به اجرا نگذارده اند؟ اشغال و جنايت در افغانستان و عراق و فجايع و نسل كشي حزب الله لبنان بر كدام بشر آزاده پوشيده است و كدام انسان در اقصي نقاط جهان آمريكاي جنايتكار را عامل اصلي تئوريك و عملي آن نمي داند؟ آيا حضور و جولان «محمد خاتمي» در شهرهاي آمريكا و سخنراني هاي او پيرامون «اسلام مدرن» -اسلام مورد قبول وي- كه اسلام تعيش و تكسب، اسلام اشرافيت، اسلام رفاه طلبي، اسلام عافيت جويي و در يك كلمه اسلام آمريكايي است، عذر بدتر از گناه براي يك دارنده لباس روحانيت شيعه نيست؟
2- مجمع تشخيص مصلحت به دليل جايگاه خاص بايد در پيشگاه ملت پاسخگو باشد. اين مجمع و تك تك اعضاي آن كه نسبت به ايجاد «مثلث ناميمون» در مركز تحقيقات استراتژيك سكوت و بي تفاوتي پيشه كردند، از سوي ملت امروز مورد مواخذه اند، كه چرا «محمد خاتمي» در حركت ضدملي خود براي ورود به خاك آمريكا با استقبال بي سابقه كاخ ننگين سفيد، به عنوان «يك مقام رسمي» اعلان مي شود. آيا اين «مقام» به معناي حضور او در آن «مثلث» نيست؟ و آيا برنامه اين حركت از سوي آن مثلث مورد قبول واقع نشده است؟ آيا مجمع تشخيص مصلحت هرگونه پيوند فكري و اعتقادي و سياسي با ملت را قطع كرده كه به گفته روزنامه «واشنگتن پست» در «شديدترين برخورد آمريكا عليه دولت جديد ايران»، «خاتمي» منادي «عشق و محبت» نسبت به آمريكا شده است؟
3- خانواده هاي عزيز شهداي انقلاب اسلامي، به ويژه شهيدان ماهها، روزها و شب ها و لحظه هاي خونبار سال 56 و 57، و در راس آنان، وارثان آزاده شهداي 17 شهريور، به طور قطع اين هديه زهرآلود «خاتمي» را در آستانه سالگرد «17 شهريور» با خشم و قهر به خود وي و همفكران آمريكائيش باز خواهند گردانيد. آيا «محمد خاتمي» در استمرار لگدمال كردن اصول و ارزشهاي انقلاب اسلامي و بنيانگذاري هاي فكري و عملي حضرت روح الله (س)، در آستانه «هفدهم شهريور» با ورود به آمريكا، چه پيامي به ملت ايران ابلاغ مي كند؟ آيا استقبال گرم دولت حيوان صفت «بوش جنايتكار» از «خاتمي» در شهريور ماه، نشانه تمسخر خاتمي نسبت به شهدایی نیست که مظلومانه توسط هلی کوپتر های آمریکایی و اسرائیلی به رگبار مستقیم بسته شدند؟ بالاتر آن که اگر جیمی کارتر قصاب اصلی ملت ایران درسال های 56 به بعد، تماس خاتمی برای دیدار را بپذیرد، باید گفت که خانواده های شهدای انقلاب و شهدای 17 شهریور بزرگترین هدیه مسموم را از محمد خاتمی دریافت کرده اند، که البته هدیه ويژه ای نیز هست.
4- وفاداران به حضرت روح الله، حزب الله این فرزندان معنوی رسول الله به فرموده حضرت امام، چگونه می توانند با آرامش و تحسین جولان خاتمی را در شهر های امریکا نظاره کنند و سخنوری های تکراریش را در مدح و ستایش اندیشه و تمدن و تجدد غرب به سرکردگی آمریکا در دانشگاه های تئوری پرداز جنایات آمریکا، تمجید نمایند و آن ها را در راستای صلح اسلامی و گفتگوی دینی و ملی تلقی نمایند؟
آیا حزب الله چگونه می تواند فریادهای پیامبرگونه حضرت خمینی (ره) را به فراموشی بسپارد که آمریکا دشمن شماره یک بشریت است و آمریکا تروریست بالذات است و کارتر دشمن ملت ایران و منفورترین افراد نزد ملت ایران است، همان گونه که کندی در جنایات خود علیه ایران چنین بود؟ آیا حزب الله همچون اصلاح طلبان آن چنان محو جمال آمریکا و کاخ سفید و جنایات سیاه تمدنی آن شده اند که از خاطر برده اند فریاد رهایی بخش امام را که « اگر آمریکا لا اله الا الله هم بگوید ما پذیرای او نیستیم و باور نخواهیم کرد.»
5- دانشگاهیان آزاد اندیش از هر گروه و جناح و با هر سلیقه و عقیده باید نسبت به حرکت ضد ملی خاتمی برخورد قهرآمیز داشته باشند، آیا انبوه توهین و تحقیر ملی آمریکاییان نسبت به ایرانی بالنده برای آنان احساس دردی به وجود نیاورده است؟
آیا دانشگاههیان که در روزهای گذشته از سوی آدم کشان آمریکایی اجازه ورود علمی به خاک آن کشور و حضور علمی در دانشگاه های آن را نیافتند، نسبت به احترام ویژه و دوستی انحصاری کاخ سفید و دولت جنایتکار بوش برای شخص محمد خاتمی ابراز تنفر و انزجار ندارند؟ آیا خاتمی نماینده دانشگاهیان و دارای جایگاه علمی است؟ آیا نباید دانشگاهیان در این عرصه، با یک حرکت ملی عرق ایرانی بودن خود را به ارزیابی ملی بگذارند؟
advertisement@gooya.com |
|
6- ملت از وزارت خارجه که یک سال گذشته هرگز همپا و همگام با مواضع عزتمند و خردمندانه دکتر احمدی نژاد حرکت نکرده، انتظار دارد تا اگر خبرمنتشره ایسنا درباره ضیافت شام ظریف برای خاتمی صحت دارد، نماینده ایران در سازمان ملل را که هنوز سر در هوای اصلاح طلبی برانداز دارد،چرا که وی منتخب دولت خاتمی است، به دلیل برپایی ضیافت ضد اسلامی و ضد ملی برای خاتمی در نیویورک سریعا عزل کند. تنها در این صورت است که ملت خط میان خیانت و امانت را در مرکز دیپلماسی ترسیم کرده و نسبت به آن اعتماد خواهند داشت زیرا این نماینده سیاسی جشن ورود خاتمی به دیار کاخ سفید را در حالی از جیب ملت برپا کرده که نسبت به عدم صدور ویزا برای وزیر بهداشت که نماینده حقیقی ملت ایران است و دانشگاهیان دانشگاه شریف که فرزندان نخبه ایران اسلامی هستند، هیچ اخمی بر ابرو نيانداخت و قانون مند! از کنار ددمنشی آمریکایی ها علیه ملت خود گذشت.
7- از مجلس انتظاری نیست. عملکرد دوبخشی و دوگانه مجلس هفتم با دولت خاتمی و احمدی نژاد برای عموم ملت، اصول و تعهدات آن را آشکار کرده است. مجلس به راه خود برود، رئیس آن به سفرهای استانی برود و به مردم القا کند که مجلس دولت را مکلف می کند که چه بکند و چه نکند؟! ویقیناً ملت راه خود را خواهد رفت.