هم ميهنان ؛
از ديدگاه تاريخ ملتی صاحب ارزش است که هويت و اعتبار خود را با تلاش و مبارزه ی فرزندانش از گزند حوادث مصون بدارد . ميهن ما در ازای تاريخ بويژه در سده ی معاصر شخصيت های بزرگی را در دامان خود پروراند که توانستند در پيشاپيش ملت در نبرد با دشمنان درونی و بيرونی آثار پايدار و فناناپذير از خود بجای بگذارند تا استقلال و تماميت ميهن مان برجای بماند . همت والای اين راد مردان سبب شد که پس از سالهای پرتلاطم دهه سی و بعد از کودتای انگليسی ، آمريکايی و روسی ۲۸ مرداد ، غارتگران نتوانند به نابودی نهضت مقدس ملی که اميد و آرزوی نهايی آنان بود جامه عمل بپوشانند .
۱۹ آبان پنجاه و سومين سالگرد شهادت دکتر سيد حسين فاطمی ، سردبير شجاع و آگاه روزنامه باختر امروز و وزير خارجه مصدق که بحق می توان او را از نوادر و شخصيت های سياسی قرن اخير ايران دانست که به گواه تاريخ و شرح اسناد و آگاهی بر ماهيت نظام سلطه حاکم بر کشور از همان آغاز انگشت بر نقطه اصلی درد ( استعمار و استبداد ) نهاد و ملت نيز از هر کوششی در حد توان فرو نگذاشت و بهای سنگين آن را نيز با جانباختن فرزندانش پرداخت چنانکه در سرمقاله ۹ فروردين ۱۳۳۱ روزنامه باختر امروز فاطمی نوشت ؛ ً کشته شدن در راه نجات يک ملت بزرگترين افتخار است ً
شهيد نهضت ملی فاطمی در سال ۱۲۹۶ خورشيدی در شهر نايين چشم به جهان گشود . سيزده ساله بود به همراه برادر برای رفتن به دبيرستان به اصفهان رفت و در ۱۳۱۶ به منظور تحصيل در دانشگاه راهی تهران شد تا در کنار دانش اندوزی مبارزه و پيکار را در دامنه وسيع تری شروع کند ، با استعداد سرشاری که در روزنامه نگاری از خود نشان داد مدارج ترقی را خيلی زود پيمود ، در سرمقاله شماره ۲۰۰ باختر امروز تحت عنوان ً يا مرگ يا زندگی ً نوشت ؛ ً ... حيف است اين ملت منقرض شود . نه ! ما هرگز نمی ميريم ، زيرا ما زنده ی عشقيم ما با دنيا و با تاريخ يک روز بوجود آمديم . اين خفقان ما را بيشتر بيدار می کند ، ما به پيمودن يکی از دو راه ناچاريم يا مرگ يا زندگی ولی با شرافت و افتخار ... ً . فاطمی يکی از شجاع ترين روزنامه نگارانی است که تا واپسين لحظه زندگی ، استوار و پا برجا عليه استبداد و ظلم برای مردم قلم زد . زنده ياد در نخستين سرمقاله اش در باره مصدق نوشت : دکتر مصدق پيشوای بزرگ ملی ايران ، کسی است که نيم قرن تمام در راه منافع مردم محروم اين مملکت مبارزه کرده است . امروز در ايران کسی را سراغ نداريد که تقوای سياسی دکتر مصدق را انکار کند . در مجلس شانزدهم دکتر مصدق نماينده اول تهران شد و پس از او دکتر فاطمی و ۵ تن ديگر از يارانش در مجلس در کنار هم به پيکار ضد استبدادی ، ضد استعماری خود ادامه دادند .
دکتر فاطمی در پيشنهادی برای ملی کردن نفت به دکتر مصدق گفت ؛ ً استيفای حق ملت کاری است بسيار دشوار خصوصا که دولت انگليس مالک اکثريت سهام شرکت است و به عنوان ماليات بر درآمد هر سال مبلغ هنگفتی از شرکت استفاده می بردند که اين پيشنهاد مورد موافقت قرار گرفت . در وزارت خارجه نيز پيکاری را که عليه انگلستان آغاز کرده بود تا قطع منافع و خلع يد به پيش برد و روز بستن سفارت انگليس را که اول بهمن ماه بود روز استقلال ايران شناخت .
سرانجام دکتر حسين فاطمی هفت ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد در ۱۶ اسفند ماه ۱۳۳۲ در مخفيگاهش بازداشت می شود . خبر دستگيری دکتر فاطمی به رييس شهربانی سپهبد علی مقدم و فرماندار نظامی تيمور بختيار رسيد با يک توافق ، نقشه از بين بردن او را بدست اوباشان کشيدند . شعبان جعفری و عده ديگری از اوباشان حرفه ای به جلوی شهربانی فراخوانده می شوند . خانم سلطنت فاطمی مادر گرامی دکتر سعيد فاطمی و خواهر شجاع و فداکار دکتر حسين فاطمی خود را به جلوی شهربانی می رساند ، برادرش را دست بند زده جلوی پلکان شهربانی ايستاده می بيند که شعبان جعفری به نوچه هايش می گويد بکشيدش بکشيدش ، به ضرب چاقو و چماق او را مضروب می کنند که جان سالم بدر نبرد . خواهر شجاع و از جان گذشته فاطمی خود را بر روی برادرش می اندازد و از مراحم استبداد حاکم ۱۰ ضربه چاقو به خواهر و ۶ ضربه به دکتر فاطمی وارد می شود . فريادهای اين بانوی شجاع که ً مردم برادرم را کشتند ، مردم فاطمی را کشتند ً ، عابرين را متوجه می کند که در کنار برادر سخت زخمی شده است و بر روی زمين می غلتيد . دکتر فاطمی تا دو ماه در وضع بسيار ناراحت کننده ای بسر برد که بارها تا دم مرگ پيش رفت ولی او بايد زنده می ماند تا با دفاعيات خود برای نسل های آينده آنچه را که اندوخته بود به يادگار برجای گذارد .
سرانجام در حاليکه حرارت بدنش ۳۹-۳۸ درجه و فشار خونش ۵/۷ بود تحت بازجويی های پی در پی قرار گرفت بطوريکه او را برای دادگاه هم با برانکارد داخل سالن می آوردند . در آخرين نامه اش به آيت اله سيد رضا زنجانی می نويسد ؛ ً .... آرزو دارم که نفس های آخر زندگی ام نيز در راه نهضت و سعادت هموطنانم صرف شود ، به هر حال در دادگاه می توانيم بسياری از حقايق را فاش کنيم و داغ باطله بر کنسرسيوم و حاميان او بزنيم . بر فرض که نگذارند به اطلاع هم ميهنان برسد و صدای ما راخفه کنند ، در تاريخ و در پرونده ها باقی خواهد ماند و فردای روشن ممکن است مورد استفاده نسل های آينده قرار بگيرد . ً بالاخره ساعت چهار و هفت دقيقه بامداد چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۳۳ تيمور بختيار و سرهنگ آزموده دادستان ارتش به زندان رفتند و حکم اعدام دکتر سيد حسين فاطمی را به وی ابلاغ کردند . آزموده گفت ؛ اگر وصيتی داريد بفرماييد . دکتر فاطمی سخنان او را قطع کرد و گفت ؛ ً آری آقای آزموده ، مرگ حق است و من از مرگ ابايی ندارم آن هم چنين مرگ پر افتخاری . من می ميرم که نسل جوان ايران از مرگ من عبرتی گرفته و با خون از وطنش دفاع کرده و نگذارند جاسوسان بيگانه بر اين کشور حکومت نمايند ً . ً من درهای سفارت انگليس را بستم غافل از ايتکه تا دربار هست ، انگلستان سفارت لازم ندارد ً آزموده از او می خواهد اگر خواسته ای دارد بگويد . فاطمی گفت ، خواسته های من ديدن خانواده ، ملاقات با دکتر مصدق و صحبتی با افسران است . آزموده می گويد ؛ هنوز هم دست از اين مرد برنميداری :
و شهيد فاطمی در برابر جوخه اعدام گفت ؛ ً آقای آزموده مرگ بر دو قسم است مرگی در رختخواب ناز و مرگی در راه شرف و افتخار و خدای را شکر می کنم که در راه مبارزه با فساد شهيد می شوم ، خدای را شکر می کنم که با شهادتم در اين راه ، دين خود را به ملت ستمديده و استعمارزده ايران ادا کرده ام و اميدوارم سربازان نهضت همچنان مبارزه را ادامه دهند . ً
advertisement@gooya.com |
|
هشت گلوله از دهانه لوله تفنگهای چهار مامور ايرانی که اسلحه را بيگانگان بدستشان داده بودند ، دو نفر ايستاده دو نفر نشسته شليک شد . دو تير به قلب پرشوری که سرشار از عشق به ايران بود نشست و شش تير ديگر به سينه اش .... و زنده باد مصدق آخرين کلامش و فاطمی جان باخت . هر گز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق .
هم ميهن ؛
دکتر سيد حسين فاطمی ، داريوش و پروانه فروهر با ريختن خونشان پيامی به ملت ايران دادند تا در راه مبارزه برای آزادی و پاسداری از يکپارچگی ايران و استقرار حکومتی مردم سالار در برابر استبداد و هر سلطه گر و متجاوزی تسليم نشوند . نامشان گرامی و راهشان پررهرو باد .
درود بر شهيدان راه استقلال و آزادی ايران
آزادی زندانيان سياسی دانشجويان ، فرهنگيان و کارگران خواست ملت ايران است
درود بر دکتر سيد حسين فاطمی ، داريوش و پروانه فروهر شهيدان راه استقلال و آزادی
دبيرخانه حزب ملت ايران
تهران- ۱۹ آبان ۱۳۸۶