بند ۴ ماده ۲۳ بيانيه جهانی حقوق بشر، که ايران متعهد به آن است می گويد: همه کس حق دارد برای حفظ منافع خود به تشکيل اتحاديه های صنفی بپردازد و يا در آنها عضو شود.
"هر کس" در اينجا فکر می کنم يعنی همه شهروندان جهان يا دستکم کشورهايی مانند ايران که بيانيه را رسماً پذيرفته اند.
اصل بيست و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران می گويد: احزاب، جمعيت ها، انجمن های سياسی و صنفی و انجمنهای اسلامی و اقليتهای دينی آزادند، مشروط به اينکه اصول آزادی، استقلال، وحدت ملی، موازين اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هيچکس را نمی توان ازشرکت در آنها منع کرد يا به شرکت در يکی از آنها مجبور ساخت.
"کس" در اينجا فکر می کنم يعنی هر شهروند جمهوری اسلامی ايران
اگر ما در اين جهان زندگی نمی کنيم و شهروند اين کشور نيستيم، پس در کجا زندگی می کنيم که در قانون هايش هيچکدام از موارد بالا رعايت نمی شود؟
که در آنجا تشکيل يا عضويت در انجمن های صنفی يا اتحاديه ها جرم است؟
که در آنجا مطالبه دستمزد بيشتر يا در خواست شرايط بهتر کار و زندگی جرم است؟
که مطالبه حقوق عقب افتاده توسط کارگران جرم است،
و اينکه گردهمايی چند کارگر برای شور و همزبانی، پايه های حکومت فرو می ريزد.
چرا بايد کارگران ما که ريشه درخت اقتصاد کشور را تشکيل می دهند زير خط فقر زندگی کنند؟ به کارگران کشورهايی که سالها پيش زير خط فقر بودند و برای کار به کشور ما هجوم می آوردند بنگريد، که اکنون به علت سياستهای درست و کارآمد اقتصادی، طبقه متوسط مرفه کشورشان را تشکيل داده اند و ما برای کار به کشور آنها هجوم می بريم.
چرا کارگران ما نبايد مانند همه کشورهای در حال رشد يا پيشرفته، در رفاه زندگی کنند، اتحاديه تشکيل بدهند و صدای مطالباتشان را به گوش کارفرمايان و دولت برسانند. مذاکره کردن يا حتا اعتصاب کردن برای شرايط بهتر، چه چيزی را به خطر می اندازند؟ بجز اينکه در درازمدت ايجاد تعادل در روابط کارگر و کارفرما کند و رضايتمندی و بهره وری را افزايش دهد؟
advertisement@gooya.com |
|
ما چرا نبايد بتوانيم درک کنيم اعتراض منطقی و مسالمت آميز کارگر به سود اقتصاد کشور است، به پيشرفت کمک می کند، زيرا در شرايط مناسب و رضايتمندی، کارايی افزايش مييابد، توليد افزايش می يابد، ضايعات کاهش پيدا ميکند، سود بنگاه اقتصادی افزايش مييابد، ماليات دولت افزايش می يابد، و کارگران نيز در نتيجه آن هم می توانند سطح زندگی خود را ارتقاء دهند. در اين دايره سازنده و مثبت همه برنده هستند. رضايتمندی کارگران و آموزگران از مهمترين هدفهاييست که حکومتگران بايد برای ايجاد ثبات و آرامش در پيش گيرند.
آيا در اين کشور هرگز عقل وارد سياستگزاری ها خواهد شد؟ من که بردبارانه ۲۸ سال است منتظرم.