* ايران در حال خريدن وقت اضافه است
جان بولتون سياستمدار بسيار تندرو و جنگ طلب آمريکايی همچون گذشته به سياستهای اعمال شده از سوی دولت آمريکا در قبال ايران انتقاد داشته و مدعی است حمله به ايران تنها گزينه مناسب در برابر کشور ماست. آنچه در پی میآيد، مقالهای از جان بولتون است که هفته گذشته در «وال استريت ژورنال»، منتشر شدهاست. ذکر اين نکته ضروری است که انتشار اين مقاله به هيچ وجه، به معنای تأييد تمام يا بخشی از آن از سوی آفتاب نيست و تنها از اين جهت که بيانگر ديدگاههای جناح تندرو و جنگطلب آمريکا است، قابل توجه میباشد.
آفتاب- سرويس بين الملل: آزمايش موشکهای قارهپيمای ايران در هفته گذشته به همراه ادبيات تند و خشن فرماندهان نظامی ايران نشان داد که خاورميانه تاچه حد به نقطه بحرانی و بازگشتناپذير نزديک است.
تلاشهای تهران به منظور ترساندن ايالات متحده و اسرائيل از انجام عمليات نظامی عليه اين کشور به همراه مذاکرات ديپلماتيک ايران با اتحاديه اروپا دو روی يک سکهاند. حکومت تهران در حال خريدن وقت اضافهای است که برای ساخت بمب اتم بدان نياز دارد. اين برنامهای است که حکومت ايران به طور مخفيانه در طول مدت ۲۰ سال تعقيب کرده است.
advertisement@gooya.com |
|
بين ايران و هدف درازمدت وی يک حايل قرار دارد: «تهاجم نظامی از سوی آمريکا يا اسرائيل. ايران امروز توانايی توليد جنگافزار هستهای را ندارد حتی ممکن است اين توانايی را تا چند سال آينده نيز نداشته باشد. گمانهزنیها بسيار گشادهدستانه است و هيچکس به جز روحانيون تهران به درستی نمیداند که آنها چه زمانی به سلاح هستهای دست خواهند يافت که آنها نيز مطمئنا به کسی نخواهند گفت».
با اين همه، زمان، کليد اين داستان نيست. يک نکته مهم آن است که رهبران ايران چه زمانی تصميم به نظامی کردن فعاليتهای هستهای خود بگيرند بدون آنکه تظاهرات خارجی آن موجب توقف آن از سوی جامعه جهانی شود. ما نمیدانيم که آيا ايران دراين نطقه قرار دارد يا آنکه چهقدر به اين نقطه نزديک است.
تنها چيزی که ما میدانيم آن است که ايران هماکنون ۵ سال است که با گروه EU-۳ (بريتانيا، فرانسه و آلمان) مذاکره بیحاصل داشته و به سادگی هم اکنون ۵ سال به ساخت بمب اتم نزديکتر شده است.
تصور کنيد پس از اين برای دولت «بوش» چه رخ خواهد: در شش ماه آينده اين دولت به حرکت لنگان لنگان خود ادامه داده و سياست وقت کشی را تعقيب خواهد کرد. به اين شش ماه بيافزاييد شش ماه نخست رئيس جمهور آينده را که به منظور تعيين تيم امنيتی و سياسی خود صرف خواهد کرد و همه اينها به ما میگويد که ايران يک سال ديگر نيز زمان به دست خواهد آورد.
به جرات میتوان گفت که ما در بازی ارائه مشوقهای مالی-اقتصادی به ايران بازنده بودهايم چرا که در حالی که ما مشغول ارائه اين مشوق ها به ايرانيان بوديم، آنها در حال انجام تلاشهای علمی، پژوهشی خود بودهاند.
تحريمهای کنونی شايد پنج سال پيش میتوانستند بر ايران اثر گذار باشند، اما هم اينک بیترديد تاثيری بر فعاليتهای هستهای ايران نخواهند داشت، چرا که اين تحريمها تنها به اقتصاد ايران لطمه خواهد زد و اقتصاد ايران طی سی سال گذشته به علت مديريت غلط به اندازه کافی آسيب ديده است.
تحريمهای بيشتر در اين روزها حتی با وجود حمايتهای روسيه و چين بسيار ديرهنگام و بیارزش است. با وجودی که گزينه تغيير حکومت تهران، گزينههای مرجح است، اما احتمال بيرون راندن روحانيون از حکومت در حال حاضر وجود ندارد.
آيا ما در پنج سال گذشته کاری برای حمايت از ناراضيان سياسی دورن ايران کردهايم؟ جوانان، محرومان اقتصادی نمونههايی از اين ناراضيان هستند.
گزينه تغيير حکومت مانند يک کليد برق نيست که بتوان آنرا روشن يا خاموش کرد. اين کار سختیها و مشکلات بسياری دارد که عذری برای انجام ندادن آن پذيرفته نيست.
از همين روست که اسرائيل در نقطه تصميمگيری بحرانی قرار دارد: استفاده از اهرم تهاجم نظامی به منظور از بين بردن کنترل و تسلط ايران بر دانش بومی چرخه سوخت هستهای.
اين عمل در صورت موفقيت که بسيار نيز پرخطر مینمايد نخواهد توانست بحران هستهای ايران را برای هميشه حل نمايد. چرا که آنها اين پتانسيل را دارند که برای مدتی زمان خريده و فعاليتهای بحرانزای خود را برای مدتی کناری نهند.
ما به هر شکل ممکنه و هر طور که بتوانيم، بايد حکومت تهران را تغيير دهيم و يا در اين مسير حرکت کنيم چرا که گزينه مقابل اين عمل، چيزی جز اين نيست که با ايران هستهای مواجه شويم؛ گزينهای که بدترين حالت ممکنه است.
با اين همه، با وجود فوريت و حساسيت، اين قضيه «باراک اوباما» و سران سه کشور اروپايی را نگران نکرده است. سناتور اوباما آشکار را در تاريخ ۹ ژوئيه اظهار داشت که ايران را بايد با تحريمهای تازهای مواجه ساخت.
وی همچنين گفت که ما به «ديپلماسی مستقيم» نياز داريم. از همين رو بايد از «تحريک کردن» ايران پرهيز نماييم. ما بايد از «مشوقهای قوی»استفاده نماييم تا «رفتار ايرانیها» را تغيير دهيم.
از ديگر سوی «خاوير سولانا» رئيس سياست خارجی اتحاديه اروپا همچنان در حال حاضر، مشغول صرف وقت همچون ۵ سال گذشته به منظور گفتگو با ايران است؛ گفتگوهايی که حتی سناتور اوباما نيز رسماً اعلام کرده که هيچ نتيجهای در بر نداشته است.
«جان مککين» در واکنش به آزمايش موشکی ايران بار ديگر بر نياز به سيستم دفاع موشکی کارآمد تاکيد کرد. وی معتقد است در برابرکشورهايی چون ايران و کره شمالی، آمريکا به اين سيستم نيازمند است.
او البته بیترديد درست میگويد، به خصوص با توجه به اين که انتخابات ماه نوامبر بسيار نزديک بوده و به مرحلهای بحرانی رسيده است و در نتيجه اين میتواند پاسخی به دموکراتها باشد.
اهميت کنونی که سيستم دفاع موشکی برای ما يافته است، تنها يک جزء از تبعات سياستهای غلطی است که در برابر ظرفيتهای هستهای- نظامی ايران در گذشته اعمال شده است.
در کوتاهترين زمان ممکنه، ما بايد با مسئله بسيار مهمی مواجه شويم. ايالات متحده در صورتی که اسرائيل تصميم به اقدام نظامی عليه ايران بگيرد چه خواهد کرد؟
زمانی بود که دولت بوش احتمال میرفت که از گزينه اقدام نظامی عليه ايران استفاده نمايد، اما شواهد عمومی به ما میگويند که آن دوران هم اکنون گذشته است.
اسرائيل آشکارا میبيند که طی ۱۲ ماه آتی، روابط آمريکا- اسرائيل دارای بستری مستعد و مناسب است. اسرائيل به دولت بوش گفت که نيروگاه هستهای سوريه که توسط کرهشمالی ايجاد شده را در بهار ۲۰۰۷ نابود میکند و اعلام کرد که تا پايان تابستان برای انجام آن صبر نخواهد کرد.
اسرائيل اين کار را کرد و ديديم که قابليتها و توانمندیهای هستهای سوريه را که در آن مکان وجود داشت نابود کرد. جايی که در مرز شمالیاش ماموران ايرانی به عنوان يک تهديد واقعی حضور داشتند.
وقتی مرکز تهديد واقعی، نه يکی از نمايندگان و عمال تهديدکننده اصلی، به مرحله هولوکاست هستهای نزديک میشود، آيا امکان اين وجود دارد که کسی به طور جدی درمورد اثرات بهای سوخت بيانديشد در حالی که در ماهيت وجودی اسرائيل ترديد میشود؟
بنابراين به جای ادامه دادن مسير ۵ ساله ديپلماسی شکست خورده پيشين، ما بايد به طور جدی با اسرائيل، پيش و پس از حمله به ايران همکاری کنيم. ما از بابت اين حمله در هر حال ملامت خواهيم شد و قطعاً تبعات منفی آن را احساس خواهيم کرد.
بنابراين منطق به ما حکم میکند که بکوشيم تا حد ممکن آن را با موفقيت به انجام رسانيم و يا حداقل در سر راه اسرائيل مانعی ايجاد ننماييم و تا جايی که امکان دارد، مقدمات راحتی و آسايش اسرائيل را فراهم آوريم.