خواهر يکی از دستگيرشدگان: «گفتهاند که در زندان اوين، در بند ۲۰۹ هستند، در سلول انفرادی. بيش از اين اطلاعی نداريم»
گروهی از فعالان مدنی آذربايجانی از روز چهارشنبه (۲۰ شهريور) در بازداشت به سر میبرند. تا روز يکشنبه (۲۴ شهريور) مشخص نبود آنان را در کجا حبس کردهاند. خانوادههای دستگيرشدگان در ترس و نگرانی بوده و هستند.
ماموران امنيتی و اطلاعاتی چهارشنبه شب، بيستم شهريور ماه، بيست نفر از فعالان اجتماعی و فرهنگی آذربايجانی را در منزلی در تهران دستگير کرده، با خود بردند. اين افراد در خانه يکی از فعالان آذربايجانی بنام صياد محمديان در محله نواب تهران برای مراسم افطار جمع شده بودند.
advertisement@gooya.com |
|
فشار بر "هويتطلبان"
به گفته خانم وجيهه فکور، همسر عليرضا صرافی، يکی از بازداشت شدگان که مدير مسئول نشريه توقيف شده ديلماج است، از دلايل جمع شدن اين فعالان مدنی و خانوادههايشان همچنين ابراز همدردی با همسر عباس لسانی، فعال مدنی آذربايجانی، بوده که از سه سال پيش در زندان به سر میبرد. عباس لسانی از فعالان مدنی موسوم به “هويت طلب“ است که از جمله بر لزوم تدريس زبان آذری به عنوان زبان مادری در مدارس برای کودکان آذربايجانی تاکيد دارند. جمهوری اسلامی با هويتطلبان آذربايجانی که مبارزهای بیخشونت را برای دست يافتن به حقوق فرهنگی و شهروندیخود پيش میبرد، با سوء ظن و بیاعتمادی رفتار میکند. در چند سال اخير موارد دستگيری اين گروه از فعالان مدنی افزايش داشته است.
وجه مشترک فعالان اجتماعی و فرهنگیای نيز که در روز چهارشنبه دستگير شدهاند، آن است که همگی در عرصه زبان و ادبيات آذری يا ديگر عرصههای فرهنگی و مدنی آذربايجان فعال هستند. در ميان آنان اکبر آزاد ( نويسنده مجله وارليق) هست و سعيد محمدی موغانلی (شاعر و روزنامهنگار) ، حسين حيدری (مدير مسئول نشريه دانشجويی اولوس)، رقيه عليزاده (همسر عباس لسانی، فعال مدنی در بند)، عباس نعيمی (عضو NGO اورين در شهرستان خوی) و اکرم نجاری (شاعر و دبير سابق NGO خانه فرزندان آذربايجان).
نحوهی دستگيری
شاهدان عينی گزارش دادهاند که حدود ساعت ۹ شب، ۱۰ مامور لباس شخصی با لباسهای متحدالشکل حاضران در ميهمانی را که در ميانشان زنان و کودکان نيز بودهاند، دستگير کرده، سپس همان شب مردان را که در مجموع بيست نفر بودهاند، نگاه داشته و زنان و کودکان را آزاد نمودهاند.
نگرانی خانوادهها
تا روز يکشنبه خانوادههای دستگير شدگان کاملا از وضعيت بستگان خود بیخبر بودند و در نتيجه در ترس و نگرانی به سر میبردند. ياشار راشدی، پسر ۲۴ ساله مهندس حسن راشدی، نويسنده مجله وارليق، در مورد محل حبس پدر و علت بازداشت وی گفت: “تا روز يکشنبه که ديروز بود، مشخص نبود. تا اينکه موقعی که مراجعه کرديم به دادگاه انقلاب، چون معمولا يک چنين پروندههايی به آنجا میرود، برای گرفتن شماره پرونده و فهميدن اينکه پروندهشان الان کجاست، جواب درستی نگرفتيم. ولی با اصرار متوجه شديم که پرونده اين افراد الان در دست بازپرس متين راسخ است که در معاون امنيت همان دادگاه انقلاب هستند. با ايشان صحبت کرديم، گفتند که (پدرم) الان در زندان اوين، در انفرادی هستند و اجازه ملاقات هم ندارند. پرسيديم که جرمشان چه بوده، گفتند اقدام عليه امنيت نظام، که اين چيز روتينی شده است. يعنی هميشه وقتی چنين مسائلی پيش ميآيد، يکی از اتهامات اين است. اين را گفتند، ولی اين چيز دقيقی نيست که در پرونده نوشته شده باشد که اتهام اينها حتما اين بوده است. يک چيزی همين طوری به ما گفتند، برای اينکه جواب ما را داده باشند.“
همين طور خانم مريم رحيمی بيات، خواهر حسن رحيمی بيات، فعال حقوق بشر، در مورد حد اطلاع خود در باره وضعيت برادرش به دويچه وله چنين گفت: “روز شنبه به دادگاه انقلاب رفتيم، منتهی اصلا به ما اطلاع و جواب ندادند. گفتند که هنوز اسمشان نيامده، ثبت نشده است. ديروز هم داداشم به همراه يکی از برادران يکی از بازداشتشدگان رفته بودند، باز هم به طور کامل جواب نداده بودند. بعد با پدر يکی از همان آقايان تماس گرفتيم، گفتند که ما رفتهايم، گفتهاند که در زندان اوين، در بند ۲۰۹ هستند، در سلول انفرادی. بيش از اين اطلاعی نداريم. نه خودشان زنگ زدهاند، نه کسی به ما گفت، فقط يکی از دوستانشان به ما اطلاع دادند.“
روز يکشنبه به خانم وجيهه فکور، همسر عليرضا صرافی، نيز در مراجعه به دادگاه انقلاب گفته شده که همسرش در سلول انفرادی در اوين به سر میبرد. متين راسخ، بازپرس دادگاه انقلاب، به وی گفته است که همسرش نمیتواند وکيل مدافع داشته باشد: “ديروز چون از جنبه حقوقی قضيه اطلاعی ندارم، از آقای راسخ خواستم که مرا راهنمايی کنند، که وکيل بگيرم. ايشان گفتند که ما وکيل نمیپذيريم.“
آزادی سه تن از دستگيرشدگان
شب گذشته سه تن از بازداشتشدگان را آزاد کردهاند. اين سه نفر عبارتند از محمد عباسپور، يوسف هشيار و شهباز ابراهيمنژاد. وجيهه فکور ابراز اميدواری کرد که ديگران نيز به زودی آزاد شوند. وی گفت: “شنيدم که سه نفرشان آزاد شدند. اميدواريم که بقيه را هم آزاد کنند، چون همسر من و ديگران فقط برای فرهنگ و ادب اين کشور زحمت میکشند. در آستانه مهر ماه، بچههای خانوادهها میخواهند به مدرسه بروند. شايد ما بزرگترها بتوانيم در ذهن خود قضيه را حلاجی بکنيم، اما برای بچهها مشکل است. فکر میکنم که حتما بايد با مسئله انسانی برخورد بکنند.“
کيواندخت قهاری