- در دل نصيحت، آزادی بيان نيز لازم است
امروز بشر به خود میبالد که حق انتقاد برای فرد فرد انسانها را به رسميت میشناسد. يعنی انسانها حق داشته باشند نظر خود را اعلام کنند و حتی مخالف حکومتها حرف بزنند. البته انتقاد بايد با خيرخواهی و نصيحت همراه باشد، نه تخريب، ولی در دل نصيحت، آزادی بيان نيز لازم است.
آفتاب: رييس موسسه بينالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها بر اهميت رای و نظر مردم در ديدگاه علی(ع) تاکيد کرد و افزود: «اميرالمومنين به صراحت میگويد اگر مردم نمیخواستند و حضور مردم نبود و نظر و رای مردم نبود من اين حکومت را نمیپذيرفتم. وقتی هم که به حکومت میرسد دغدغه خاطر او حق مردم است».
به گزارش سرويس سياسی آفتاب، به نقل از ايسنا، حجتالاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمی در مراسم احيای شب شهادت اميرالمومنين علی(ع) در حرم مطهر امام خمينی(ره) به حکومت حضرت علی(ع) اشاره کرد و افزود: «اميرالمومنين(ع) در ميان ائمه منحصر به فرد بود که توانست کمتر ازپنج سال حکومتی داشته باشد، تا نشان بدهد حکومتی که مرضی رضای خدا، مطلوب پيامبر و متناسب با شأن انسان و مسلمانان است چيست. در تمام اين دوره، با فتنهها، جنگها و دشمنیها مواجه بود؛ به طوری که عمده وقت اميرالمومنين(ع) صرف اين قضيه شد ولی اين مانع از آن نبود که اميرالمومنين الگويی نشان بدهد».
وی يادآور شد: «امروز بشر با تجربه فراوان و دادن هزينههای گزاف، به نکتههای مهمی برای حکومت رسيده است؛ از جمله اينکه انسان صاحب حق و حرمت است، دارای حقوق است، بر سرنوشت خود حاکميت دارد و آزاد است که در نقد جامعه بيانديشد و انديشه خود را بيان کند. اينها مسايلی است که بشريت در سير تکاملی خود به آنها رسيده است. هرچند به لحاظ نظری اشکالاتی دارد و به لحاظ عملی هم بشر نتوانسته است به همينها به درستی عمل کند. وقتی همه اين تجربههای بشر را کنار میزنيم و حکومت علی(ع) را در نظر میگيريم میبينيم تمام اين مسيرهای فکری و عملی بشر در مقابل شيوه و روش اميرالمومنين رنگ میبازد و انسان تعجب میکند که يک نفر چهطور میتواند اينطور بيانديشد و عمل کند، آن هم در آن زمان خاص».
advertisement@gooya.com |
|
خاتمی ادامه داد: «کدام حاکم را در دنيا سراغ داريد که به شدت مردم را تشکيک کند که در مقابل حاکم و قدرت بايستند، دچار لکنت زبان نشوند و حق خود را بخواهند؟ کدام حاکم را سراغ داريد که بگويد وظيفه شماست که انتقاد کنيد. علی(ع) نمیگويد که انتقاد حق است بلکه به مردم میگويد که وظيفه داريد. کدام حکومت است که نه تنها مخالفان خود را تحت فشار قرار ندهد و برای مخالفت هزينهای ايجاد نکند، بلکه همواره از حق مخالفان خود حمايت کند و او را از امتيازاتی که بايد در جامعه داشته باشد محروم نکند»؟
وی با بيان اينکه " حکومت علی (ع) يک معجزه است و امروز هم نظير ندارد" اظهار کرد: «اميرالمومنين(ع) بيانی دارد که میفرمايد ای مردم من را بر شما حقی است و شما هم بر من حقی است. حق من بر شما اين است که خير شما را بخواهم. آگاهی دادن به شما، بالا بردن اطلاعات شما و محو بیسوادی در جامعه برای اينکه جامعه را بر اساس علم و آگاهی اداره کنيد از جمله حقوق شما بر من است».
خاتمی رونق اقتصادی را از جمله ديگر حقوق مردم بر گردن حاکمان دانست و تصريح کرد: «رشد اقتصادی جامعه، بالا بردن رونق مالی و اجتماعی و سازمانی جامعه، نه توزيع مستقيم آن به صورت عادلانه و نه امکانات موجود را به طور يکسان در دست افراد قرار دادن از حقوق مردم بر حاکمان است. اينکه میگوييم بايد در جامعه توليد کرد و ثروت ايجاد کرد يکی از حقوقی است که مردم بر حاکمان دارند».
رييسجمهور سابق کشورمان با بيان اينکه " نمیشود سرمايه کشور را بر باد داد به اين عنوان که میخواهيم عدالت را برقرار کنيم" رونق اقتصادی و مالی را پيش زمينه توزيع عادلانه دانست و تاکيد کرد: «ابتدا بايد در جامعه ايجاد ثروت کرد، ثروت جامعه را بالا برد و رونق اقتصادی و مالی جامعه را بالا برد و بعد توزيع عادلانه کرد».
وی به حق حاکم بر مردم نيز اشاره کرد و با بيان اينکه " حقی که حاکمان بر مردم دارند از شگفتیهای شخصيت اميرالمومنين است" افزود: «اميرالمومنين(ع) به مردم میفرمايد حالا که رای دادهايد و تصميم گرفتهايد که من حاکم شما باشم وفادار به رای خود باشيد. يعنی وفا کنيد و جفا و خيانت نکنيد».
رييس موسسه بينالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها، حق انتقاد از حکومت را حق شگفتانگيز حاکمان بر مردم از ديدگاه علی (ع) توصيف کرد و يادآور شد: «امروز بشر به خود میبالد که حق انتقاد برای فرد فرد انسانها را به رسميت میشناسد. يعنی انسانها حق داشته باشند نظر خود را اعلام کنند و حتی مخالف حکومتها حرف بزنند. البته انتقاد بايد با خيرخواهی و نصيحت همراه باشد، نه تخريب، ولی در دل نصيحت، آزادی بيان نيز لازم است. امروز بشر ادعا میکند که حق انتقاد در مقابل قدرت را برای انسانها به رسميت شناخته است ولی علی(ع) میگويد اين حق من بر شماست و اين وظيفه شماست».
خاتمی ادامه داد: «حضرت علی(ع) میگويد آزادی بيان، آزادی انتقاد، سخن گفتن در برابر حکومت و ايراد گرفتن نسبت به حکومت وظيفه شماست و اين حرف چندين درجه بالاتر از آن چيزی است که امروزیها میگويند».
وی همچنين به وضعيت اقتصادی در حکومت امام علی(ع) اشاره کرد و گفت: «اميرالمومنين در همين مدت کمی که حکومت داشت فرمود من در حالی حکومت میکنم که در سراسر ملک من يک نفر انسان نيست که زير سقفی که متعلق به خودش است زندگی نکند و از نان گندم نخورد. جلوگيری از ظلم، جلوگيری از اتلاف حق و جلوگيری از اجحاف و چپاول مردم از ويژگیهای حکومت علی(ع) است و آن حضرت میفرمود اگر اموال شما به ناحق در کابين مسلمانان رفته باشد آنها را میگيرم».
خاتمی به اخلاق در حکومت امام علی(ع) نيز اشاره کرد و افزود: «يکی از اين مباحث اخلاقی، اخلاق در عرصه جنگ است. هيچگاه علیابن ابیطالب(ع) به استقبال جنگ نرفت. امام علی(ع) همواره کوشيد تا از جنگ جلوگيری کند و همواره جنگها بر علی(ع) تحميل شد».
به گزارش ايسنا خاتمی با اشاره به شبهای قدر اظهار کرد: «اعتقاد همه مسلمانان مورد اين است که ما شب قدر داريم و شب قدر هم در ماه مبارک رمضان است و اختلاف تنها در اين است که کداميک از شبهای رمضان و به طور خاص کداميک از سه شب نوزدهم، بيست و يکم و بيست و سوم اين ماه شب قدر استب.
وی به نزول تدريجی و يکباره قرآن در قلب پيامبر اکرم(ص) اشاره کرد و گفت: «آنچه ظرف ۲۳ سال بر پيامبر نازل شد تنزيل قرآن يعنی بيان تدريجی قرآن و بيان حوادث بود. قرآن دارای حقيقت بسيط و جامعی است که در اين عين بساطت آن، همه چيز است که يک بار به طور جامع بر قلب پيامبر(ص) انزال شد و جان مبارک پيامبر با حقيقت متعالی که دست هيچ بشری به آن نمیرسد آشنا شد. آنچه در طول ۲۳ سال تحقق پيدا کرد بيان دنيوی همان حقيقت به تناسب اوضاع و با توجه به شرايط مختلف بوده است».
خاتمی با بيان اينکه " قرآن ناسخ و منسوخ دارد" در تشريح اين مطلب افزود: «اين يعنی آيهای نازل شود و پس از مدتی با توجه به شرايط، آيهای میآيد و آن آيه را نسخ میکند و مطلب ديگری میگويد. قرآن بعضا برای حل مشکلات خاصی که در زمان و مکانی خاص و حتی در مورد شخصی خاص بوده است بر قلب پيامبر(ص) نازل شده است و ناظر به همان مساله خاص است و هيچ اشکالی هم در اين زمينه نيست.
رييسجمهور سابق کشورمان ادامه داد: «اين مساله ضربهای به آن حقيقت متعالی که قرآن يک بار تماما بر قلب پيامبر(ص) نازل شد و اينکه متناسب با شرايط و اوضاع است وارد نمیکند. حتی میتواند حکمی نازل شود که واقعا ناظر بر يک مساله خاص در زمان پيامبر باشد و پس از پيامبر، يا موضوع منتفی است يا شرايط ديگری با حکم ديگری آمده است. بالاتر از آن خود مساله ناسخ و منسوخ است که آيهای به وسيله آيه ديگر اصلا از رده خارج میشود. اينها لطمهای به اينکه قرآن وحی و کلام خداست نمیزند. در مورد احکام الهی اشکالی ندارد که حکم الهی ناظر به مساله خاصی باشد و در زمان و مکان ديگر، حکم ديگری بيايد».
وی با اشاره به نظر حضرت امام خمينی(ره) مبنی بر اينکه " زمان و مکان دو عنصر تعيينکننده در اجتهاد اسلامی است" تصريح کرد: «چه بسا موضوع، همان موضوع است ولی چون شرايط، اوضاع، احوال و نيازها عوض شده است، ايجاب میکند که حکم ديگری داشته باشد و اجتهاد اسلامی هم يعنی همين. اين نه لطمهای به جاودانگی قرآن میزند و نه خدشهای به اينکه قرآن فرازمانی و فرامکانی است، وارد میکند».
رييس موسسه بينالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها با بيان اينکه " با رحلت پيامبر اکرم(ص) وحی منقطع شد" يادآور شد: «قرآنی که در دست ماست همان است که در طول ۲۳ سال بر پيامبر اکرم نازل شد ولی حقيقت قرآن آنچنان است که میتواند در همه زمانها و مکانها هدايتگر انسانها باشد و کسانی میتوانند حتی با رفتن به آن مولد خاصی که متعلق به زمان و مکان پيامبر و مصداق آيهای است که در اين زمان و مکان موضوعيت و کارآيی ندارد و با رفتن به عمق قرآن و دريافتن حکمتهای آن موضوعات راهگشايی کنند و راهنمايیهای آن را بيابند».
خاتمی خاطرنشان کرد: «بعد از پيامبر(ص) وحی نيست ولی دسترسی به متن و بطن قرآن هست. اگر تنزيل نيست، تأويل هست و تأويل يعنی برگرداندن هر چيز به اول آن و به منشأ، سرچشمه و آغاز آن و آن سرچشمه، آغاز و منشأ، همان حقيقتی است که يک بار بر پيامبر نازل شده است. بنابراين میتوان با رجوع به بطن قرآن از همين ضماير به آن حقيقت رسيد و راه را يافت».
وی در عين حال تصريح کرد: «اما تأويل را فقط راسخين در علم میدانند. يعنی کسانی که در علوم دينی، راسخ و عالم باشند. به اعتقاد ما ائمه طاهرين و شايد از اوليای الهی، کسانی که اين مزيت و برکت را يافتهاند بتوانند به آن سرچشمه دسترسی پيدا کنند. چه بسا آيهای که نسخ شده است ولی با رجوع به آن و با تأويل آن و با مدد گرفتن از فقه، نکتهها و قواعد بزرگی را به دست آورد».
خاتمی به نزول قرآن بر پيامبر(ص) در شب قدر اشاره کرد و افزود: «شب قدر تنها يک شب نيست، شب قدر هر سال تکرار میشود و اين هم به نص قرآن است. ملائکه دائما و به طور مکرر در هر سال نازل میشوند. يعنی درست است که قرآن کل و آن حقيقت بسيط يک بار در شب قدر بر پيامبر نازل شد و ديگر تکرار نمیشود، ولی شب قدر هر سال تکرار میشود و هر سال ملائکه فرود میآيند و هر سال اين شب از هزار سال بهتر است و هر سال تا صبح سلام است و امنيت، خير و برکت الهی است که بر مردم نازل میشود».
وی شب قدر را شب تقدير و شب نزول برکات الهی و بهار دعا توصيف و تاکيد کرد: «در اين شب بهترين کار و بهترين عمل، توجه به خداست که مظهر بارز آن دعاست. شب قدر بهار دعاست و دعا يعنی نزديک کردن خود به خدا. قرآن نزول يافته، از آن مقام و منزلت پايين آمده تا متناسب با وضع زندگی انسان در اين جهان بشود برای اينکه انسان را از زمينگير شدن نجات و راه اوج را به او نشان دهد».
رييسجمهور سابق کشورمان، اوجگيری انسان را با دعا و دعا را نيز راه کمال انسانی دانست و تصريح کرد: «دعا يعنی کنده شدن از اين زمين و نزديک شدن به خدا، خدا را خواندن و به سوی خدا رفتن و حقيقت دعا هم اين است. دعا راه کمال انسانی است. يعنی انسان از زمينی بودن و زمينگير شدن رها میشود و پله پله بالا میآيد تا به آنجايی برسد که در فهم نيايد. دعا اکسيری است که به مس وجود انسان میخورد و آن را تبديل به طلايی میکند که قدر و منزلتش بینظير است. دعا در شب قدر يعنی تلاش کردن برای اتصال به خدا، نزديک شدن به خدا، اوج گرفتن و کمال پيدا کردن».
وی با بيان اينکه "ما آمدهايم تا کمال پيدا کنيم" خاطرنشان کرد: «درست است که ما از زمين برآمدهايم اما زمينی نيستيم؛ ما آسمانی هستيم، راه آسمان هموار است و هر جای آن راه برويم کمال ما بيشتر میشود و البته منظور من آسمان معنوی است».
خاتمی انسان را برای رسيدن به کمال، نيازمند الگو، معلم و مربی دانست و گفت: «الگوی اين کمال کيست؟ بايد درکدام مسير گام برداريم؟ از چه الگويی بايد پيروی کنيم؟ بايد انسان کاملی را بيابيم و بکوشيم با الگو گرفتن از او و خواندن خدای خود به خدا نزديکتر شويم و کدام انسان بالاتر است از امام اميرالمومنين علی(ع)؟ اگر بايد دعا کنيم و دعا برای کمال انسانی است، الگوی اين کمال انسانی اميرالمومنين است».
وی با بيان اينکه " ياد اميرالمومنين(ع) بزرگترين عبادت است" افزود: «تلاش برای شناخت اميرالمومنين و پيروی از او بهترين عبادت است. دعا کردن يعنی اينکه بکوشيم علی را بشناسيم و از خدا بخواهيم ما را در راهی بياندازد که علی (ع) بود. علی (ع) الگو، معلم، رهبر و مثال بارز انسان کاملی است که پيامبران برای ساختن و تربيت آن انسان آمدهاند».
رييس موسسه بينالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها ادامه داد: «اميرالمومنين از جهات مختلف دارای چنان شخصيت بالايی است که هر انسان باشعور و منصفی در برابر او خاضع است و اين مساله اختصاص به شيعيان و مسلمانان ندارد. کم نيستند انسانهايی که به آيين، دين و مکتبی پايبند نيستند ولی انسانهای منصفی هستند که وقتی با شخصيت حضرت علی(ع) روبهرو میشوند چنان مبهوت و شيفته میشوند و او را توصيف میکنند که انسان شگفتزده میشود. کم نيستند ماديون يا کسانی که به دين و آيينی پايبند نيستند ولی مقابل اين شخصيت سر تعظيم فرود آوردهاند».
خاتمی در عين حال خاطرنشان کرد: «البته علی (ع) دشمنانی هم دارد و متاسفانه دشمنان علی(ع) بيشتر در ميان کسانی بودند که نام اسلام را بر خود داشتند. مثلا خوارج که از مسلمانان بودند. علی (ع) در ميان غيرمسلمانان دشمنی ندارد. آنان يا او را نمیشناسند يا اگر کسی میشناسد شيفته اين شخصيت است. قاطبه مسلمانان در برابر علی (ع) خاضع هستند ولی در ميان مسلمانان کسانی بودند که نسبت به اين شخصيت دشمنی میکردند».
رييسجمهور سابق کشورمان، دشمنیها عليه امام علی (ع) را ناشی از علل مختلفی دانست و اظهار کرد: «اول اينکه دشمنان میخواستند از اسلام انتقام بگيرند؛ چراکه اسلام امتيازات آنها را گرفته بود و بردههای آنها را بالا آورده بود؛ به طوری که از نظر حيثيت اجتماعی از خود اربابان برتر شده بودند. بنابراين آنها میخواستند انتقام بگيرند ولی در مقابل شخصيت بلامنازع پيامبر(ص) کاری از آنها ساخته نبود و همه دشمنی خود نسبت به اسلام و پيامبر را بر سر علی(ع) خالی کردند. در واقع دشمنی با علی (ع) انتقامی بود که از اسلام گرفتند».
خاتمی دنياطلبان سياستباز سودپرست را به عنوان ديگر دشمنان امام علی(ع) معرفی کرد و افزود: «کسانی که از اسلام، تنها قدرت، امکانات و غلبه بر مردم و امتيازات آن را میخواستند و علی(ع) را مانع خود میدانستند با علی (ع) دشمن بودند. آنها علی(ع) را شايسته حکومت بر مردم میديدند و برای اينکه او را از رده خارج کنند به او لطمه میزدند. عده ديگر نيز تنگنظرهای قشری بودند که از حقيقت آن فقط بخشی از آن را میديدند و علیابن ابیطالب که عين حقيقت دين بود را نمیديدند».
وی عدل امام علی(ع) را عامل ديگری برای دشمنی دشمنان برشمرد و گفت: «علی(ع) عادل بود و میخواست عدل در جامعه پياده شود و کسانی که تحمل عدل علی(ع) را نداشتند نمیتوانستند در مقابل آن تحمل کنند. بنابراين وقتی ديدند بسياری چيزها را از دست میدهند با علی(ع) دشمنی کردند».
خاتمی با بيان اينکه " با گذشت زمان، تقريبا اين جريانات دشمنی با اميرالمومنين در تاريخ دفن شد" تصريح کرد: «امروز اگر در ميان مسلمانان بگرديم شايد کسی را به عنوان خوارج به آن معنايی که در زمان اميرالمومنين وجود داشت نبينيم. حتی برخی از اينها تغيير ماهيت دادند و بسياری از خوارج با قدرتهای سلطهگر درگير شدند و منادی عدل و عدالت اسلامی بودند. با گذشت زمان اين دشمنیهای ريشهدار و اساسی که در جامعه اسلامی بود تقريبا محو شد. امروز میتوانيم بگوييم کسی نيست که علی(ع) را دشمن خود بداند. همه مسلمانان به علی(ع) عشق میورزند و ما هم افتخار شيعه علی(ع) بودن را داريم».
رييس موسسه بينالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها در ادامه به برجستگیهای شخصيتی امام علی(ع) اشاره کرد و افزود: «اولين ويژگی برجسته امام علی (ع) عرفان، معرفت و آگاهی اوست. علی (ع) بینظير است. امروز با وجود مکتبهای مختلف بشری، از افلاطون تا کانت و دکانت، از ارسطو گرفته تا فارابی و ابنسينا، از ابنسينا گرفته تا شيخ اشراق و ابنعربی، و از ابنعربی گرفته تا صدرالمتالهين و کیيرکگارد، ولی هنوز علی (ع)، نگاه علی (ع)، روش علی(ع) و آگاهی علی(ع) بینظير و بیهمتاست».
وی اضافه کرد: «اين علی(ع) است که میگويد اگر همه پردهها کنار برود و با دو چشم خود خدا را ببينم بر يقينم افزوده نمیشود. آيا عرفان از اين بالاتر که میفرمايد هيچ چيز را در دنيا نديدم مگر اينکه خدا را قبل از او، با او و بعد از او ديدهام. آيا عرفان ابنعربی با همه عظمتش به اندازه همين جمله کوتاه علی(ع) عظمت دارد»؟
خاتمی عبادت را ويژگی بارز ديگر حضرت علی(ع) برشمرد و با بيان اينکه " علی(ع) در عبادت، سرآمد است" يادآور شد: «ما امام سجاد(ع) را داريم که مظهر عبادت و لقب او زينالعابدين(ع) است و کسی است که در عبادت طوری بود که او را سجاد میناميدند و آنقدر در برابر خدا خضوع و سجده میکرد که لقب «بسيار سجده کننده» گرفت. اما همين امام سجاد(ع) میگويد عبادت جدم اميرالمومنين چنان بود که ما تاب انجام آن را نداريم، و اين يعنی امام سجاد(ع) در برابر عبادت اميرالمومنين اظهار عجز میکند».
رييسجمهور سابق کشورمان ادامه داد: «علی(ع) در اخلاق، در خيرخواهی برای مردم و در آموزش و تربيت مردم نيز سرآمد بود. مرحوم سيدرضی که يک متفکر بزرگ اسلامی بود نهجالبلاغه را بيشتر برای شگفتیهای دريای ادبی اميرالمومنين جمعآوری کرد و بيشتر جنبههای ادبی و زيباشناسی نهجالبلاغه بود که برای او انگيزه ايجاد کرد ولی همين نهجالبلاغه که با انگيزه ادبی جمعآوری شده است دارای چنان مضامين بلند عرفانی، مذهبی، حکمی، آموزشی و تربيتی است که نظيری برای آن نمیتوانيم بيابيم. وقتی از امام(ره) میپرسيدند الگوی شما برای جامعه چيست؟ میگفت همان حکومتی که اميرالمومنين داشت. اين برای ما و برای کسانی که در اين دنيا زندگی میکنند بسيار مهم است و علاوه بر جنبههای اخلاقی، ادبی، شجاعت و دليری اميرالمومنين، اين جنبه نيز مهم است».
خاتمی در پايان سخنرانی خود از همسر امام خمينی(ره) که در بستر بيماری است ياد کرد و گفت: «به طور ويژه در اينجا میخواهم يادی کنم از بانوی بزرگواری که بر گردن همه ما حق دارد و حتی امام بزرگوار ما مرهون همکاری و همراهی اين بانوی بزرگوار بوده است. اين بانوی بزرگوار همسر مکرمه حضرت امام(ره) است که امروز دچار بيماری هستند. از خدای متعال شفای عاجل برای ايشان آرزو میکنيم و دعا میکنيم او را برای ما زنده نگه دارد».
رييسجمهور سابق کشورمان همچنين با گرامیداشت ياد و خاطره مرحوم آيتالله توسلی گفت: «مرحوم توسلی عزيزی است که امسال سال اول فراغ او را با تمام وجود احساس میکنيم. مرحوم توسلی کسی بود که وقتی به او نگاه میکرديم به ياد امام(ره) میافتاديم و امروز ديگر در ميان ما نيست».
پس از سخنرانی خاتمی، حجتالاسلام والمسلمين اديب يزدی به روضهخوانی و اجرای مراسم عزاداری ويژه شبهای احيا پرداخت.
اين مراسم با حضور مردم و برخی شخصيتها از جمله حجتالاسلام والمسلمين سيدحسن خمينی، حجتالاسلام والمسلمين سيدعلی خمينی، آيتالله موسوی بجنوری، آيتالله رازينی، حجتالاسلام والمسلمين موسوی خوئينیها، حجتالاسلام سيدمحمدعلی ابطحی، حجتالاسلام والمسلمين يونسی، حجتالاسلام والمسلمين سيدمحمود دعايی، حجتالاسلام والمسلمين اسدالله کيانارثی، حميد انصاری، محمدعلی انصاری، اسحاق جهانگيری، محسن رضايی و علیمحمد بشارتی برگزار شد.