چهارشنبه 3 مهر 1387

احمدی نژاد در سازمان ملل: رژيم صهيونيستی در سراشيبی قطعی سقوط قرار دارد، امپراطوری امريکا در جهان به پايان راه خود رسيده است، ايسنا

دکتر محمد احمدی‌نژاد، رييس جمهور کشورمان، در آخرين دقايق روز سه‌شنبه(۱۵:۳۰ به وقت نيويورک) در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به سخنرانی پرداخت و مواضع جمهوری اسلامی ايران را در قبال مسايل منطقه‌ای و بين‌المللی تشريح کرد.

به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) به نيويورک، متن کامل سخنرانی رييس جمهور به اين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين و الصلوه و السلام علی سيدنا و نبينا محمد (ص) و

آله الطاهرين و صحبه المنتجبين

اللهم عجل لوليک الفرج و العافيه و النصر واجعلنا من خير انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه

آقای رئيس؛

عاليجنابان؛

خدای بزرگ را برای اعطای فرصت حضور مجدد در اين مجمع جهانی سپاسگزارم.

در سه سال گذشته از اميد های فراوان به آينده روشن جامعه بشری و برخی راه حل ها برای دستيابی به صلح پايدار و گسترش عشق و محبت و در مقابل، همکاری و فشار برخی قدرتها برای تضييع حقوق ملتها، ظلمی که بر اکثريت جامعه جهانی از جمله بر ملت های عراق، فلسطين، افغانستان، لبنان، ملتهای آفريقايی، امريکای جنوبی و آسيايی می رود، چالش های فرا رو مانند تلاش برای فروپاشی خانواده، تخريب فرهنگها و تحقير ارزش های متعالی، ناديده گرفتن تعهدات، گسترش سايه تهديد و مسابقه تسليحاتی و نا عادلانه بودن و ناتوانی نظامات حاکم بر جهان از اصلاح وضع با شما همکاران سخن گفتم. با روی دادن حوادث متعدد و جديد، ناتوانی ساز و کارهای موجود آشکارتر شده است. اما در همين حال، يک جريان اميد بخش که در متن انديشه و باور ملتها شکل گرفته بارورتر و قويتر شده است و در برابر ياس آفرينی حوادث، نوراميد را برای تجربه فردايی زيبا، درخشان و مطلوب در دلها روشن می سازد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

خانم ها؛

آقايان؛

همکاران عزيز؛

امروز می خواهم درباره علل اصلی شرايط حاکم بر جهان و راه حل ها با شما سخن بگويم. البته شما اين مطالب را می دانيد ولی يادآوری آن ضروری است.

به نظر می رسد ريشه مشکلات را بايد در نوع نگاه و دريافت از انسان و جهان و موضوع مهم آزادی و عبوديت و عدالت جستجو کرد. جهان، انسان، عبوديت و آزادی و عدالت مهمترين موضوعات بشر در طول تاريخ بوده است.

۱- جهان:

خدای متعال جهان را هدفمند خلق کرده است. اين جهان بستر تکون و رشد مخلوقی به نام انسان است و قوانين حاکم بر جهان و همه موجودات در خدمت تعالی او هستند. جهان بايد فرصت های لازم برای تحقق هدف خلقت انسان را فراهم سازد. هيچ امر و پديده و موجودی بيهوده و عبث نيست. همه با هم در يک نظم پيچيده و هدفدار زمينه شکوفايی انسان را فراهم می کنند و هر يک نشانی از نشانه های خداوند بزرگ هستند. همه مخلوقند و او، خالق و حاکم اصلی بر جهان است. همهء وجود از جمله، قدرت ها، علم ها و ثروت ها از اوست.

۲- انسان:

خداوند جهان را برای انسان و انسان را برای خودش خلق کرد. او را از گل و در خاک آفريد ولی مانده در خاک و تمايلات حيوانی نپسنديد. چراغ هدايت را در وجود او روشن کرد و از او خواست که با ياری عقل و پيامبران و انسانهای کامل از خاک حرکت کند و تا افلاک و نزد خودش بالا رود.

همه جهان از بين می رود ولی خدا، انسان را برای ابديت خلق کرده و او را ظرف تجلی خودش قرار داده است. تجلی خلاقيت، رحمانيت، رأفت، علم، حکمت، غيرت، عيب پوشی، زيبانمايی و جمال، عدالت، رزاقيت، کرامت، عشق، جلال، عزت، گذشت و بخشش، بصيرت، حاکميت و همه زيبايی ها و خوبی ها که صفات خدا هستند.

خداوند انسان را برای تجاوز، خونريزی، کينه ورزی، خودخواهی و تخريب نيافريده است. او انسان را جانشين خود در زمين قرار داده و از انسان خواسته است که از يک سو با تلاش و بروز استعدادهای الهی اش زمين را آباد و بستر رشد صفات الهی در همه انسانها را مهيا کند و زندگی سرشار از زيبايی، دوستی، آزادی، عدالت و خوبی ها را برای همگان فراهم آورد و از سوی ديگر و در ادامه اين راه، زندگی سعادتمند ابدی در جوار رحمت خدا را برای خود رقم بزند.

او را موظف کرده است که خدايی و اجتماعی زندگی کند چرا که بروز صفات الهی در انسان فقط در زندگی اجتماعی و در تعامل با ديگران امکان پذير است .

۳- آزادی و عبوديت:

خداوند راه کمال انسان و آزادی حقيقی را در بندگی و اطاعت خود قرار داده است. آزادی حقيقی و عبوديت خداوند در يک تناسب مستقيم قرار دارند و در حقيقت دو روی يک سکه‌اند.

بندگی خدا يعنی اقرار به توحيد و اطاعت امر او و آزاد شدن از غير خدا.

بندگی خدا يعنی پذيرش حقيقت مطلق، نور مطلق و زيبايی مطلق.

بندگی خدا يعنی کنار نهادن خود خواهی ها و گرايشات حيوانی، قدرت طلبی ها و تجاوز ها و تسليم حق و عدالت و عشق و کمال بودن، و اين چنين است که انسان آزادی حقيقی خود را به دست می‌آورد، رشد می يابد و صفات الهی در او متجلی می شود . به ديگران عشق می ورزد، به برپايی عدالت قيام می کند. از هيچ قدرت و تهديدی نمی هراسد و از مظلومان دفاع می کند در چنين محيطی، آزادی هيچ کس مزاحم آزادی ديگری نيست. تزاحم و درگيری مختص آزادی مادی و حيوانی است. جوهر همه اديان الهی و جوهر عبوديت و آزادی واقعی دوری از ستمگران و ظالمان و در مقابل عبادت پروردگار و اطاعت از خدايی است که؛

- به همه چيز عالم است، پنهان و آشکار را می داند و مهربان و رحيم است.

- همه موجودات در برابر عظمت او متواضعند و همه چيز تسليم قدرت اوست.

- زنده و برپادارنده عالَم است و حيات از او نشات می گيرد.

- بندگانش را دوست دارد و جز خوبی و خير و کمال برای آنان نمی خواهد و با زورگويی، بی عدالتی، خودخواهی و برتری جويی مخالف است.

۴- عدالت:

عدالت، اساس خلقت انسان و همه آفرينش است . عدالت عبارت از قرار دادن هر پديده ای در محل خود و دادن فرصت شکوفايی به همه استعدادهای الهی انسان است. بدون عدالت نظم عالم متلاشی می شود و فرصت کمال جويی از بين می رود و محال است که جامعه بشری، طعم امنيت، آرامش، زيبايی و لذت حقيقی و سعادت را بچشد. بدون عدالت، حيات اجتماعی قوام و دوام و رشد نمی يابد.

انسان برای برپايی جامعه سعادتمند در اين جهان و حيات زيبای ابدی بايد خدا را بشناسد و برای تحقق اين امر، بايد خود را بشناسد و برای تعالی خود و جامعه تلاش کند اما:

- تا زمانی که جهان بسته و محدود و غير هدفمند تلقی شود؛

- تا زمانی که حيات ابدی امری خيالی و ذهنی و معاد و حساب و کتاب و پاداش و مجازات موهوم و غير واقعی معرفی گردد؛

- تا زمانی که اخلاق و پايبندی به آن عقب ماندگی نام بگيرد و بی اخلاقی؛ دروغ، فريب و خودخواهی و برتری جويی، مباح بلکه پسنديده تلقی گردد و حيات انسان محدود به زندگی مادی در اين جهان تصور شود؛

- تا زمانی که تلاش شود انسان به جای بندگی خدا و اطاعت از پيامبران او و آزادی حقيقی در قيد بندگی تمايلات خاکی و حيوانی و هم نوعان سلطه گر قرار گيرد و تزاحم‌ها به اوج خود برسد؛

- تا زمانی که متجاوز به واسطه قدرت مالی، سياسی و تبليغاتی‌اش صاحب حق شناخته شود و نه تنها از مجازات بگريزد بلکه مدعی و طلبکار هم بشود؛

و تا زمانی که برای کسب رای در انتخابات جنگ راه بيندازند و ملت ها را اسير و برده کنند.

مشکلات جامعه جهانی نه تنها حل نخواهد شد بلکه روز به روز بر دامنه آن افزوده می گردد.

دوستان و همکاران؛

نگاهی به وضعيت امروز داشته باشيد.

با ادعای واهی کشف سلاح کشتار جمعی و اسقاط ديکتاتور به عراق حمله می کنند. ديکتاتور سقوط می‌کند و سلاح کشتار جمعی کشف نمی شود. دولت مردمی با رای مردم بر پا می‌شود ولی اشغالگران بعد از شش سال هنوز حضور دارند و اصرار دارند با نگهداشتن ملت عراق تحت شرايط فصل ۷ منشور ملل متحد قرار دادهای استعماری را بر آنان تحميل کنند.

ميليونها نفر کشته و آواره شده اند و اشغالگران بدون احساس شرمندگی همچنان به دنبال تثبيت موقعيت خود در جغرافيای سياسی منطقه و تسلط بر منابع نفتی هستند.

آنان برای مردم عراق هيچ کرامت و حق و جايگاهی قائل نيستند. سازمان ملل نيز قادر به حل مشکل و رفع تجاوز ، اشغال و تحميل نيست.

در فلسطين ۶۰ سال کشتار و تجاوز توسط عده‌ای صهيونيست جنايتکار و اشغالگر ادامه دارد. با جمع آوری عده‌ای از نقاط مختلف دنيا و در سرزمينی ديگران و با آواره کردن و به اسارت گرفتن مردم اصلی سرزمين و با دروغ و کشتار حکومت درست کرده‌اند. با اعلام قبلی، تجاوز، اشغال و ترور می‌کنند و مردم و دولت قانونی و مردمی را محاصرة غذايی و دارويی و در همين حال برخی قدرتهای مستکبر و زورگو از آنان حمايت می کنند. شورای امنيت هم کاری نمی تواند بکند بلکه در بسياری از موارد تحت فشار دو سه قدرت زورگو عملا راه را برای حمايت از آدمکشان صهيونيست هموار می‌کند. طبيعی است که برخی قطعنامه‌هايی هم که اندک توجهی به حق مردم فلسطين داشته است به بايگانی سپرده شود.

توليد مواد مخدر در افغانستان پس از حضور نيروهای ناتو چند برابر شده است. درگيری داخلی ادامه دارد، تروريسم توسعه يافته است و روزانه مردم بيگناه در کوچه و بازار و مدرسه و مراسم عروسی بمباران و کشته می شوند. مردم افغانستان قربانی تمايل کشورهای عضو ناتو برای سيطره بر منطقه هند، چين و آسيای جنوبی‌اند و سازمان ملل و شورای امنيت هم کاری نمی توانند بکنند، چرا که هم اينان از تصميم گيران اصلی در شورای امنيت هستند.

- در افريقا تلاش می‌شود مناسبات دوران استعمار بازسازی شود و با ايجاد جنگ داخلی، کشورهای بزرگ از جمله سودان را در جهت منافع برخی قدرتهای فاسد، تجزيه کنند و در صورت مقاومت ملی، مسئولان و مقاومت کنندگان در سيطره سازوکارهای حقوقی ساخته همين قدرتها تحت فشار قرار می گيرند.

- در امريکای لاتين، ملتها تحت سايه تهديد دولتهای سلطه گر بيگانه و حتی سفارتخانه های برخی امپراطوريها، امنيت و منافع ملی و فرهنگ خود را در خطر جدی می بينند.

- جان و مال و حقوق مردم گرجستان و مناطق اوستيا و آبخازيا قربانی تمايلات و تحريکات ناتو و برخی قدرتهای غربی و معاهدات نظامی و اقدامات موذيانه صهيونيست ها می‌شود.

- مسابقه بی پايان تسليحاتی و توليد و تکثير و انباشت سلاحهای اتمی و کشتار جمعی و تهديد به استفاده از آنها و استقرار سپر موشکی وضعيت را ناپايدار ساخته است. در موضوع هسته‌ای ايران، عليرغم حق مسلم همه ملتها و من جمله ملت ايران در توليد سوخت هسته‌ای برای استفاده در مقاصد صلح آميز، شفافيت همه فعاليتها، همکاری کامل با بازرسان آژانس بين‌المللی انرژی اتمی و اعلام مکرر آژانس مبنی بر صلح آميز بودن فعاليت های ايران، چند قدرت زورگو و توليد کننده نسلهای جديد سلاحهای مرگبار اتمی و دارای انبارهای انباشته از سلاح هسته ای که هيچ سازمان بين المللی بر فعاليتهای آنان نظارت ندارد و فجايع هيروشيما و ناکازاکی در پرونده يکی از آنان موجود است با ادعاهای واهی سالها با استفاده از اهرمهای سياسی و اقتصادی و تهديد و فشار سنگينی بر آژانس تلاش کردند در برابر فعاليتهای صلح آميز ملت ايران مانع تراشی کنند. آنان با سلاح مخالف نيستند بلکه مخالف پيشرفت ملتها هستند، و می‌خواهند با انحصار فناوری‌ها، ابزار تحميل بر ملتها را در اختيار داشته باشند اما بسيار طبيعی است که ملت بزرگ ايران با توکل بر خدا و با قدرت و قاطعيت و با کمک دوستان خود در برابر زورگويی ها ايستاده و از حقوق خود صيانت کرده و خواهد کرد. ملت ايران اهل گفتگوست ولی زياده خواهی ها و مطالبات غير قانونی را نپذيرفته و نخواهد پذيرفت امروز وقت آن رسيده است آژانس گزارش روشنی از نظارت بر خلع سلاح اين قدرتها و فعاليت‌های هسته‌ای آنان در اختيار جامعه بين المللی قرار دهد و کميته خلع سلاح توسط دولتهای مستقل تشکيل گردد و بر روند خلع سلاح اين قدرتها نظارت نمايد.

- تئوريهای توسعه، به واسطه هماهنگی با نظام سلطه و نا هماهنگی با نيازهای حقيقی انسان ها و جوامع بشری به يک موضوع تکراری و بی روح برای همسان سازی اقتصاد ها و فراهم نمودن هر چه بيشتر زمينه سلطه مستکبران و البته مخرب محيط زيست انسانی و متلاشی کننده انسجام اجتماعی ملتها و کشورها تبديل شده است و نقطه تعادل و پايانی نيز برای آن متصور نيست.

- فقر و گرسنگی و محروميت بيش از يک ميليارد از جمعيت جهان را آزار می دهد و اميد زندگی را از آنان گرفته است.

- حيثيت و شخصيت و حقوق مردم آمريکا و اروپا بازيچه دست عده ای قليل و البته فريب کار به نام صهيونيست قرار گرفته است که گرچه اقليتی محض هستند ولی به واسطه تزوير و نفوذ و سازماندهی مرموز و تبليغات گسترده و پيچيده شان بر بخش مهمی از مراکز مالی و پولی و مراکز تصميم گيری سياسی از جمله در بعضی از بخشهايی دولتهای اروپايی و امريکايی مسلط شده‌اند. عمق فاجعه آنجاست که نامزدهای رياست جمهوری يا نخست وزيری برخی از کشورهای بزرگ قبل از جلب آرائ مردم خود، برای کسب حمايت مالی و تبليغاتی بايد به ديدار آنها بروند و در جمع آنان به تعهد خود بر حمايت از آنان و پايبندی به منافع آنان سوگند بخورند و تاکيد کنند.

اين يعنی آنکه ملت بزرگ امريکا و ملتهای متعدد اروپا بايد تابع خواستها و تمايلات عده قليلی زياده خواه و تجاوز طلب باشند. اين ملتها بدون اينکه خود بخواهند بايد از حيثيت و منابع خود در راه جنايت ها و اشغالگری ها و تهديد های شبکه صهيونيستی هزينه کنند.

دوستان و همکاران؛

همه اينها به خاطر نوع نگاه برخی از قدرتمندان بی اخلاق به جهان، انسان، آزادی و عبوديت و عدالت است.

انديشه و عمل کسانی که در انديشه شان خود را برتر ازديگران و ديگران را موجودات درجه دوم و اسير و برده می پندارند و بنا دارند که خارج از دايره عبوديت خداوند، اسير مطلق تمايلات بی پايان مادی و شخصی خود باشند و خوی تجاوزگری و برتری جويی را توسعه دهند، ريشه اصلی مشکلات امروز جامعه بشری و مانع بزرگ تحقق سعادت مادی و معنوی او و امنيت و صلح و برادری برای ملتها است. من به صراحت اعلام می کنم که ملت ايران و بسياری از ملتها و دولتها با اين نگاه و عملکرد سلطه گران جهانی مخالفند. برپايی عدالت نيازمند انسانهايی است که در درون خود به اعتدال و عدالت رسيده باشند و خوی برتری جويی را مهار و خصلت فداکاری و خدمت گذاری به نوع بشر را متجلی کرده باشند که تحقق کامل و تمام عيار آن جز در سايه حاکميت انسان صالح و کامل، عبد خدا و موعود پيامبران الهی ميسر نيست.

همکاران صميمی؛

البته به لطف خداوند متعال در متن جان و دل جامعه بشری يک جريان اميد بخش در حال رشد و شکوفايی است. تمايل عمومی به عدالت، پاکی و عشق به ديگران، يکتا پرستی و کمال جويی آشکارا و به طور روزافزون در حال گسترش است. يک مقاومت عمومی در برابر زياده خواهی ها وتجاوز طلبی ها و خود خواهی های زورگويان در حال شکل گيری است . امروز انديشه و عمل و راهبردهای برآمده از رفتار زورگويان از ناحيه ملتها و دولتها مطرود است و همگان به دنبال برپايی مناسبات جديد انسانی و عادلانه و جستجوی راهی نو برای سعادت و کمال و امنيت و رفاه پايدار هستند. اين همان امر مبارکی است که همه سنتهای آفرينش و قوانين حاکم بر هستی بر حمايت از آن تاکيد دارند. امروز رژيم صهيونيستی در سراشيبی قطعی سقوط قرار دارد و راهی برای نجات او از منجلاب ساخته خود و حاميانش وجود ندارد. جمهوری اسلامی ايران ضمن احترام کامل به مقاومت مظلومانه مردم فلسطين و حمايت همه جانبه از آن راه حل انسانی خود که مبتنی بر همه پرسی آزاد از مردم فلسطين برای تعيين و برپايی نوع حکومت در همه فلسطين است را به دبير کل محترم سازمان ملل تقديم می نمايد. امپراطوری امريکا در جهان به پايان راه خود رسيده است و حاکمان بعدی بايد دايره دخالت ها را به مرزهای خود محدود کنند . امروز انديشه سلطه گری به سرعت به يک ضد ارزش تبديل می شود.

و اما سخنی با دولتهای توسعه طلب حاکم بر مناسبات جهانی:

بدانيد که زندگی در سايه عبوديت واجرای دستورات خدا، عشق به مردم و تلاش برای تحقق عدالت به نفع شما هم هست. دعوت می کنم که به راه خدا و انبياء و راه ملتها و راستی و عدالت برگرديد .

تنها راه نجات، راه مستقيم الهی است. در غير اينصورت دست قدرت خدا که از آستين ملت‌ها بيرون می‌آيد روزگار را بر شما تنگ می‌کند و به سلطه گری شما پايان خواهد داد.

بياييد مردم را دوست داشته باشيد و به حقوق آنان احترام بگذاريد و گذشته های خود را جبران کنيد، اين به نفع شما و جامعه بشری است. ملت ايران آمادگی دارد که در کنار ساير ملتها به شما برای برون رفت از وضع موجود و برپايی صلح و صلاح ياری نمايد.

دوستان من؛

خوشبختانه فرصت ها در دسترس است. به لطف الهی پايه های وضع ظالمانه موجود در حال فروريزی است. تحولات بزرگ به نفع انسان و حقوق حقيقی و واقعی او در راه است.

آينده طلايی و درخشان در انتظار جامعه بشری است.

جامعه جهانی سرشار از عدالت، دوستی و برادری و رفاه با وصفی که گفتم در دسترس ما قرار گرفته است. جامعه ای که تحت حاکميت انسان صالح و کامل، موعود همه پيامبران الهی، دوستدار حقيقی انسانها و بر پا کننده راستی و عدالت راه زيبايی و عشق را می پيمايد و از هر ترس و اندوه و ياس و حرمانی مبراست برای ما و در نزديکی ماست. جامعه‌ای که پيامبران بزرگ الهی، نوح، ابراهيم، موسی، عيسی و محمد (ص) وعده داده‌اند در آستانه تحقق است.

بياييد دست در دست هم، انديشه مقاومت در برابر بديها و اقليت بدخواهان و حمايت از خوبی‌ها و اکثريت خوبان و مظهر کامل خوبی، موعود اُمم امام عصر (ع) که با همراهی حضرت عيسی مسيح (ع) خواهد آمد را گسترش دهيم و متناسب با آن سازوکارهای عادلانه و انسانی برای تنظيم روابط سازنده بين ملتها و دولتها را طراحی و عملياتی نمائيم.

ای خدای بزرگ ياور ملتها را برسان و رنجها و آلام بشر را پايان بخش و عدالت و زيبايی و عشق را شکوفا کن.

دوستان بياييد در برپايی آن دوران نورانی و وعده داده شده الهی سهمی مناسب داشته باشيم.

Copyright: gooya.com 2016