سعيد حجاريان در گفت وگوی تفصيلی با ايلنا: قرارگرفتن احمدینژاد در مقابل خاتمی بهترين گزينه است
- حضور خاتمی منفعت شخصی برای کسی ندارد
- ميرحسين موسوی نمیآيد
تهران- خبرگزاری کار ايران
سعيد حجاريان اگر چه پس از سال ۷۹ به اولين جانباز اصلاحات ملقب شد اما خودش معتقداست که پيش از اين تاريخ، اصلاحات جانبازان زيادی داده است و او تنها جانباز راه اصلاحطلبی نيست. عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت اين روزها را در اتاق کوچک ساختمان ۱۸۰ خيابان سميه میگذراند و تحليل مسايل سياسی کشور، نشست با جوانان و فعالان سياسی علاقهمند به او و مطالعه، تمام وقتش را پر کرده است.علاقهای هم به پاسخ دادن به مخالفان خود را ندارد و آنها را به خدا وا میگذارد.
از وضعيت فعلی کشور ناراضی است، اما خط بطلانی بر سکوت و نظاره میکشد. میخواهد اين مصرع سعدی در ليد خبر ذکر شود: "به راه باديه برفتن، به از نشستن باطل"
حجاريان اصرار دارد که تمام حرفهايش را در متنی که در کنگره حزب مشارکت قرائت شد، گفته است اما زمانی که با اولين سوال خبرنگار "ايلنا" مبنی بر اينکه "اصلاحطلبان" چه حرف تازهای در عرصه سياست دارند" مواجه میشود، مصاحبه را آغاز میکند: حرف نو به چه معنا؟ شراب نو در خم کهنه بهتر است. ممکن است اصلاحطلبی مشک باشد يعنی کم و بيش بوی خود را بدهد.
وی ادامه داد: اصلاحطلبی همواره بوده و در تمام دنيا هم بوده است. اثر بخش هم بود و خواهد بود. اصلاحطلبی هيچگاه پايان نمیپذيرد.
س: منظور از حرف نو، تاکتيکهای جديد است. همانطور که اصولگرايان هراز چندگاهی به تاکتيک جديدی روی میآورند.
حجاريان: تاکتيکها و دست طرف مقابل رو شده است.آنها دراين مدت چند تاکتيک را طراحی کردند که همه آنها افشا شد، به نحوی که به پرگويی افتادهاند و به تکرار مکررات دچار شدند.اگر حرفهايشان را گوش دهيد متوجه میشويد که آنها فقط میخواهند باشند و در صحنه ديده شوند و عکسی از آنها منتشر شود و همين برايشان کافی است.
از سوی ديگرآنها در حال فرار به جلو هستند. روزی میخواهند از لسآنجلس مجری تلويزيونی بياورند و روز ديگر در پی دعوت از فيلمساز خارجی برای ساختن فيلمشان هستند. متاسفانه حرفهای نادرست زياد میزنند.
حرف جدی آنها طرح تحول اقتصادی بود، اما اينکه آيا مجلس به اجرای طرح آنها رای میدهد يا نه، به شدت محل ترديد است. ابتدا ادعا کردند که میخواهند مافياها را از بين ببرند، اما اکنون شما ببينيد که کدام مافيا از بين رفته است؟ قرار بود عدالت را اجرا کنند و به ديگران تهمت زدند که بیعدالتی میکنند اما نابرابری دراين دوران بيشتر از همه دوران پيشين شده است. بهطوریکه دانشجعفری، وزير سابق اقتصاد هم گفت که فاصله بين دهک بالا تا دهک پايين ۱۷/۵ است. در حالیکه همينها شعار عدالت داشتند!
س: اگر بار ديگر اصلاحطلبان به قدرت برسند، شما چه میکنيد؟
حجاريان: برخی در اين دولت کلنگ برداشتند و همه چيز را تخريب کردند، به نحوی که دولت بعدی بايد ۷۰ سال کار کند تا تازه به نقطه صفر برسد. اين دولت، انتظارات را بالا برده و لذا اگر دولت بعدی اين انتظارات را برآورده نکند، مردم ناراضی میشوند. خود من هم پيش از اين عنوان کردهام که خاتمی بين المحذورين است. خاتمی برای آمدن مشکل دارد و او با موانع زيادی روبرو است.البته او به لحاظ شخصی ظرفيتهای زيادی دارد . خاتمی اکنون که رئيسجمهور نيست، دارای توانايیهای بيشتری است.
س: طرح تحول اقتصادی و ديگر طرحهای عنوان شده از سوی دولت نهم را چگونه ارزيابی میکنيد،در صورت رسيدن به دولت، آيا مصوبات و راهکارهای دولت نهم را ادامه خواهيد داد؟
حجاريان: اين دولت به جای واژه "دولت، فلان کار را انجام میدهد" از واژه "دولت، فلان کار را انجام خواهد داد" استفاده میکند. آنها از مضارع استمراری به جای صيغه مستقبل استفاده میکنند . لذا نبايد از خاتمی توقع زيادی داشت که اين موضوع را بارها گفتهام. بايد ديد که خاتمی چقدر قدرت خواهد داشت!
الان اين دولت میگويد که میخواهد به مردم پول بدهد، اما مشخص نکرده که اين اعتبار از کجا میآيد؟ شما ببينيد، بودجه دارای ستون درآمد و ستون هزينه است. میگويند میخواهند به شهریها ۴۰ يا ۵۰ هزار تومان و به روستاييان ۷۰ هزار تومان بدهند، اما در کنار اين هزينه اصلاً مشخص نمیکنند که محل درآمدهای دولت کجا خواهد بود. آيا میخواهند از صنايع ورشکسته ماليات بگيرند؟ دلار بفروشند؟ نفت بشکهای ۴۰ دلاری را بفروشند؟ من فکر میکنم که امسال دعوای اساسی بر سر بستن بودجه بوجود میآيد.
س: زمزمههايی از اختلاف ميان جريان اصولگرا شنيده میشود، به نظر شما دليل اين اختلافات چيست؟ آيا رويکرد اين جريان به سمت دموکراتيزه شدن نمیتواند علت اين اختلافات باشد؟
حجاريان: اين اختلافات دارای دلايل متنوعی است. يک دليل آن اين است که برخی فکر میکنند با رويکرد دولت فعلی، نظام به خطر میافتد، لذا بايد فرد ديگری جايگزين رئيسجمهور فعلی شود که کارکشتهتر و تواناتر باشد. طرح دولت وحدت ملی هم به اين منظور مطرح شد. آقای هاشمی هم گفت که اين طرح از سوی اصولگرايان مطرح شده است. میخواستند اصولگرايی را نجات دهند زيرا احساس کردند که ارزشهای اصولگرايی از ريشه در خطر قرار دارد و بايد بازسازی شود.بخشی از اين اختلافات هم بر سر تقسيم غنائم ايجاد شده است.
س: منشاء شعار وحدت و ائتلاف چه بود؟
حجاريان: وحدتی که اينها میگويند دو گونه مطرح شد. يکی را محسن رضايی و ديگری را ناطق نوری مطرح کرد. هدف هر دو وحدت، نه گفتن به احمدینژاد بود.روزنامه کيهان هم موضع گيری کرد و گفت که روی يال کوه نايستيد. يال کوه به نقطهای از کوه میگويند که از دو طرف، ما را میبينند.اين حرف کيهان، توهين به همه بود. منظورش اين بود که بايد يک مقدار پايينتر از يال کوه ايستاد تا ضربه نخورد و کسی حق ندارد در يال بايستد.
س: بهترين گزينه انتخاباتی از نظر شما(اصلاحطلبان) چيست؟
حجاريان: برای ما قرارگرفتن احمدینژاد در مقابل خاتمی بهترين گزينه است، البته هر فرد ديگری هم میتواند جای احمدینژاد قرار گيرد.
س: يعنی انتخابات دوقطبی را ترجيح میدهيد؟
حجاريان: بله. اين نوع انتخابات مناسب است.
س: زمانی شما از قهرمانپروری شکايت میکرديد، فکر نمیکنيد که خودتان در حال انجام همين کار هستيد و مجدداً درصدد تبديل خاتمی به يک قهرمان هستيد؟
حجاريان: من چنين کاری را نمیکنم. در هر دو جناح کشور، افرادی هستند که طرفدارانی دارند و به نوعی کاريزما هستند. اين کاريزمايی منجر به قهرمانسازی میشود. البته کاريزما داريم تا کاريزما!
من نلسون ماندلا را مثال میزنم. او يک قهرمان است و نقش کاريزما دارد. سالها زندان کشيده و مبارزه کرده است. قهرمانی به ماندلا میآيد. او به موقع کنار کشيد و قهرمان ماند.
س: ماندلا چرا به قدرت بازنمیگردد؟
حجاريان: خودش نمیآيد. نظر خودش اين است که وارد قدرت نشود. البته در يک جامعه دموکراتيک، افراد زيادی هستند که در قدرت باشند. از سوی ديگر ماندلا دارای بيش از ۸۰ سال سن است و بايد استراحت کند.اوباما هم در آمريکا کموبيش کاريزما بود که توانست رای بياورد.
س: بايد پذيرفت برخی افراد که از دولت اصلاحات انتظارات سياسی، اقتصادی و اجتماعی ويژهای داشتند، اين بار به دليل عدم تحقق انتظاراتشان به سختی حاضر به حضور در پای صندوقهای رای میشوند، چه فکری برای متقاعد کردن اين بخش از جامعه داريد؟
حجاريان: اين بخش در ابتدا بايد اصلاحطلبی را بپذيرد، آنها شايد با مبانی اصلاحطلبی آشنا نيستند؛ همانطور که نمیتوان مدعی شد آنهايی که در سال ۸۴ به احمدینژاد رای دادند، مبنای اصولگرايی را میدانستند و قبول داشتند.
اگر منظور از اين افراد بخشی هستند که معتقدند نظام قابل اصلاح نيست که بايد با آنها بحث مفصلی انجام داد و آنها را اقناع کرد. مقالهای در اين زمينه نوشتهام که در موعد مقرر منتشر میکنم.
س:آيا از طريق رسانهها و اطلاعرسانی نمیتوان اين بخش را قانع کرد؟
حجاريان: اين گروه اهل روزنامه نيستند و ماهواره نگاه میکنند که ماهواره هم میگويد اين رژيم نبايد باشد. بايد راه ديگری پيدا کرد. در اين بخش مشکل ما نداشتن رسانه است. ما بايد به مردم بگوييم که برای نجات کشور راهی جز اصلاحطلبی وجود ندارد.
اگر يادتان باشد، من بحث "اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات" و در همانجا بحث اصلاحات جامعهمحور را مطرح کردم. مثلاً عضويت در شوراياریها را مطرح کردم. الان ديگر عضويت در شوراياریها برای اعضای ما امر کوچکی نيست. نمونه منطقهای آن هم حزب اعتدال وتوسعه ترکيه است. شما ببينيد که آنها ۲۰ سال پيش از کجا شروع کردند؟ آنها که در مجلس نماينده نداشتند يا نخستوزير و رئيسجمهور عضو اين حزب نبودند. اما کار جدی خود را از محلات آغاز کردند و کمکم فعاليت خود را ارتقا دادند يعنی از پايين به بالا رسيدند.
مشکل ما اين بود که پس از دوم خرداد، دوستان به تدريج وارد دولت و مجلس شدند و هيچ کس به فکر حضور در نهادهای مدنی و محلی نبود.
س: آيا تصور میکنيد که خاتمی در صورت حضور، با بيش از ۲۰ ميليون رای مواجه خواهد شد؟
معجزه دوم خرداد به سختی تکرار میشود.
س:يعنی معتقديد که نمیتوان فعاليت کرد و بايد منفعل بود؟ در اين صورت نتيجه به نفع شما نخواهد بود.
نه اين اعتقاد را ندارم. بلکه معتقدم بايد به اين مصرع سعدی توجه کرد که "به راه باديه رفتن، به از نشستن باطل". علیرغم همه اينها بايد تلاش کرد. در يک بيابان بیآب و علف، اگر تحرکی نداشته باشيد ممکن است به دليل تشنگی بميريد. اگر بنشينی، خواهی مرد بنابراين بايد حرکت کرد و اميد خودمان را از دست ندهيم.
اين نکته را هم بايد مدنظر داشت که حضور خاتمی منفعت شخصی برای کسی ندارد، اما بايد کمک کنيم که وضعيت کشور بهبود يابد. همه بايد از خودشان مايه بگذارند و به دنبال سهم نباشند بلکه به دنبال گلوله بروند.
س: بحث حضور مهندس موسوی در بين گروههای سياسی مطرح شده است، به نظر شما ايا اين بار هم ميرحسين موسوی از حضور در عرصه انتخابات امتناع میکند يا برای حفظ مصالح کشور تصميم خود را تغيير خواهد داد؟
حجاريان: ميرحسين موسوی نمیآيد. من و موسوی مدتها با يکديگر همکار بوديم، دانشگاه بوديم، در گروه علوم سياسی همگروه بوديم، بنابراين با شناختی که از او دارم میدانم که نمیآيد. البته ميرحسين انسان توانمندی است و حضورش به نفع اصلاحطلبان خواهد بود اما نمیآيد.
ميرحسين موسوی از طيف اصلاحطلبان است و اصولگرايی به معنای موسوم در اين زمانه را نمیپذيرد.
س: برخی مخالفان حضور ميرحسين موسوی در عرصه انتخابات معتقدند که ايشان از مسايل روز به دور هستند و آگاهی چندانی از وضعيت سياسی و اقتصادی کشور ندارند، اين ادعا تا چه حد صحيح است؟
حجاريان: اين ادعاها اصلاً صحت ندارد، ميرحسين موسوی فرد به روزی است و مطالعه میکند. به نحوی که ميزان مطالعاتش از من بيشتر است. هر روز روزنامهها را میخواند و از اخبار روز آگاه است.میدانم که اگر خاتمی به صحنه بيايد، مهندس موسوی از او حمايت میکند و عکس آن هم صحيح است يعنی با حضور ميرحسين، خاتمی از او حمايت خواهد کرد همان طور که قبلاً هم حمايت کرد.
البته نبايد به حرف اين و آن در مورد آمدن يا نيامدن ميرحسين توجه کرد بلکه تا خودشان اعلام نکند، هيچ چيز قطعی نخواهد بود.
س: در سال ۷۶ دانشجويان نقش اساسی در پيروزی جنبش اصلاحطلبی داشتند. آيا دانشجويان در حالیکه از فقدان رسانه رنج میبريد، نمیتوانند نقش رسانه را ايفا کنند؟
حجاريان: در مقطع کنونی نقش دانشجويان بسيار وسيع است و البته دانشگاههای زيادی در کشور اعم از آزاد، دولتی، پيامنور و علمیکاربردی وجود دارد که اکثر اينها اصلاحطلب هستند. البته دانشجويان بايد با ملاحظات خودشان به صحنه بيايند، مانند دانشجويان دانشگاه شريف که ضمن دعوت از خاتمی، سوالاتی را مطرح کردند وخواستار پاسخگويی خاتمی به آنها شدند.
دانشجويان هم مثل خودمان هستند. مگر ما دربست از کسی حمايت کرديم؟ هيچگاه و حتی دوم خرداد هم به طور دربست هم از کسی حمايت نکرديم. حتی در مواقعی شايد انتقادات من گزندهتر از ديگران بود.
س: سردار فيروز آبادی اخيراً اظهاراتی داشت که به نظر میرسد بخشی از انتقادات ايشان متوجه اصلاحطلبان بود. نظر شما چيست؟
حجاريان: نه. روی صحبت فيروز آبادی با اصولگرايان بود. گفت افرادی که در دولت ومجلس هستند. به نظرم منظورش لاريجانی بود. اگر هم منظورش اصلاحطلبان بودهاند، نبايد واکنش نشان داد.
س:اظهارات اخير بوش مبنی بر حمايت از اصلاحطلبان خاورميانه موجب هجمههايی به اصلاحطلبان در داخل کشور شد.آيا به راستی منظور بوش همطيفان شما بودهاند؟
حجاريان: خير.منظور بوش اصلاحطلبان منطقه مانند ابومازن و حريری بود و متوجه ما نمیشد. او حرفی از اصلاحطلبان ايران نزده است. آمريکا معتقد است که اصلاحطلب و اصولگرا در ايران سر و ته يک کرباس هستند و تفاوتی با هم ندارند.
گفتوگو از: مطهره شفيعی