شنبه 23 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انتخاباتی که نبود؛ اما اپوزيسيون و اصلاح طلبانی که هستند، عــبـدالـسـتـار دوشــوکی

نتيجه نهايی دهمين انتخابات رياست جمهوری اسلامی ايران که در آن محمود احمدی نژاد با بيش از بيست و چهار و نيم ميليون رای مجددا انتخاب شد، اعلام گرديد، و رهبر جمهوری اسلامی نيز در پيام خود با ابراز خوشحالی از شرکت ۸۰ درصدی مردم، اين موفقيت بزرگ را تبريک گفت. نتيجه اين انتخابات نه تنها برای ميليونها ايرانی و بخصوص زنان و جوانان شوکه آوربود، بلکه برای اکثريت قريب به اتفاق ناظران و مفسران حيرت آور و باور نکردنی می باشد. پس لرزه های زلزله سياسی ۲۲ خرداد آغاز شده است. و بهمراه آن موج اعتراضات مردمی نيز شروع شده است. هدف از تحرير اين نوشته کوتاه تحليل همسوئی و انسجام در اين لحظه بحرانی و تاريخی کشورمان بين اپوزيسيون آزاديخواه و اصلاح طلبان واقعی برای پشتيبانی از حقوق و خواسته های مردم معترض می باشد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


حقيقتا بايد گفت که هر دم از "باغ" سی ساله جمهوری اسلامی بَـری می رسد؛ تازه تر از تازه تری می رسد. اپوزيسيون جمهوری اسلامی با استناد به اين تحليل که سی مورد از انتخابات و يا انتصابات قبلی و سی سال تجربه، ثابت نموده است که انتخابات در رژيم جمهوری اسلامی معنا ندارد؛ دهمين انتخابات رياست جمهوری را تحريم نمودند. اما بخش های از مردم و اصلاح طلبان با اميد تغيير از طريق صندوق رای تصميم به مشارکت حـداکـثری گرفتند. آنها معتقد هستند که پيروزی احمدی نژاد در انتخابات چهار سال پيش نتيجه تحريم و عدم حضور مردم اصلاح طلب در پای صندوق های رای بود. در نتيجه اينبار با حضور گسترده خود و با خوش بينی وانتظار اميدوار بودند که از طريق صندوق رای تغيير بوجود بياورند. آنها اپوزيسيون تحريم کننده را نامربوط و ناآگاه نسبت به واقعيت های جامعه می پنداشتند، و اعتنايی به اين ادعای اپوزيسيون که "انتخابات در جمهوری اسلامی معنا ندارد" نشان ندادند. اينک ميليونها نفر ناباورانه و مايوسانه معتقد هستند که به آراء، اميد و آرزوهای ملتی که خواهان تغييرهستند خيانت شده است. اين يک احساس مشترک بين اپوزيسيون و اصلاح طلبان واقعی نيز می باشد. اينگونه بنظر می رسد که اين نوع احساس مشترک بين اين دو گروه تحول طلب، در طی هفته ها و ماه های آينده افزونتر شود.

بعقيده من اينک زمان آن نيست که ما به همرزمان اصلاح طلب واقعی که به مبارزه از درون نظام معتقد بودند، بگوئيم که : "دیـــدی بهت گفتم" اين "حـیـوان" نـَـر است و قابل دوشيدن نيست. به بن بست رسيدن اصلاحات بعد از انتخاب موفق خاتمی و شکست اصلاحات موعود موسوی و کروبی در نطفه، بايد فرصت طلائی باشد جهت تعمق، بازنگری و ارزيابی اساسی برای همه آنهايی که به آزادی و ايران می انديشند. کودتای ۲۲ خرداد بخش قابل ملاحظه ای از اصلاح طلبان را از رژيم کاملا بيگانه نمود. اينک بسياری از آنها به اين حقيقت تلخ پی برده اند که اين رژيم اصلاح پذير نيست، و نبايد بيش از اين "امـیـد" و "تـوهـم" مردم ِ جان به لب رسيده را هزينه نمود. اکنون بايد فصل کاملا جديدی از تعامل، همسويی و همياری بين اپوزيسيون آزاديخواه که انتخابات را مسيری بی اثر می پنداشتند، و اصلاح طلبانی که اينک با ياس و ناباوری آخرين بارقه های اميد خود را نسبت به اصلاح طلبی اين رژيم از دست داده اند، آغاز شود.

حوادث دو هفته اخير نظير حضور گسترده مردم و بخصوص زنان و جوانان و طرح مطالبات آنها، افشای فرهنگ اختلاس و دُزدی های ميلياردی در مناظره های تلويزيونی، متهم نمودن شناسنامه نظام (رفسنجانی) و ناطق نوری و ديگران و بروز جنگ عيان بين آيت الله خامنه ای و آيت الله رفسنجانی، و در نهايت کودتای ۲۲ خرداد ، آرايش قواء و صحنه سياسی ايران را برای هميشه دگرگون نموده است. هر دو يعنی اپوزيسيون و اصلاح طلبان ساختاری بايد برای نجات ملت اسير ايران بدون تعصب و خودمحوری چشم ها را بشورند و طرح بينشی نو را به منظورهمياری و همسويی بيندازند. ايران طعمه فساد، چپاول، دروغ، فقر، ياس ، ديکتاتوری، حکومت امنيتی اطلاعاتی و ايزوله در صحنه بين المللی می باشد. رژيم جمهوری اسلامی در ۲۲ خرداد برای همه ما سرنوشت مشترکی را رقم زده است که برای هيچکدام از ما به تنهايی راه گريزی از آن ميسر نيست.

اصلاح طلبان واقعی بايد به اين نتيجه رسيده باشند که امکان تهييج توده ها از پائين و چانه زدن از بالا وجود ندارد، و بايد بر روی ميليونها جوان اميدوار و حاضر در صحنه سرمايه گزاری کنند و نظام را به چالش بکشند؛ و خود را تبديل به اصلاح طلبان ساختاری و بنيادی بکنند. سکوت در مقابل اين همه "پررويی" و تامگرايی مطلق جايز نيست و بمصداق شعار قبل از انقلاب "سکوت هر مسلمان، خيانت است به قران" می باشد. وانگهی اپوزيسيون آزاديخواه نيز در نهايت متحدان طبيعی آنها نيل به آزادی، دمکراسی و حکومت سکولار مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر می باشند. از آنطرف اپوزيسيون آزاديخواه نيز بايد اين حقيقت را در نظر داشته باشد که بخش های وسيعی از اصلاح طلبان واقعی بدليل حضور خود در صحنه قدرت بسيج جوانان و ديگر اقشار ملت را دارند و بايد از اين پتانسيل قوی برای طرح مطالبات مردم و به چالش کشيدن نظام حمايت شود. ياس و ناباوری زنان، جوانان و ديگر قشر های جامعه بزودی تبديل به اعتراض و مبارزه متحدانه بر عليه عملکرد رژيم مستبد خواهد شد. وظيفه همه ما است که به دور از منافع گروهی و يا ايدئولوژيکی متحدانه از خواسته های آنها حمايت کنيم و فصل جديدی را در مناسبات اپوزيسيون و اصلاح طلبان واقعی آغاز کنيم، و برای هميشه بند ناف اميد خود را از صندوق "انتخابات رژيم" بـبُـريم ، زيرا رای مردم در حکومت فقه ِ فقها و شرع جايی ندارد.

دکــتـر عــبـدالـسـتـار دوشــوکی
۲۳ خرداد ۱۳۸۸
Doshoki@gmail.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016