جمعه 6 شهریور 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

وب لاگ تسخيری، حميد فرخنده

حميد فرخنده
ظاهرا اين هم از نوآوری های عصر کودتاست. اعترافات از صحن خشک و بسته دادگاه به صحنه نرم و پهناور وب راه می يابند. ترکيبی از نوآوری های سخت افزاری استالين و فن آوری نرم افزاری بيل گيتس. بازجو در اوين دست آوردهای علوم تجربی را برای به روز رسانی اعترافات بکار می گيرد و دادستان در دادگاه عليه سران اصلی علوم انسانی کيفرخواست صادر کند. روزگار غريبی است، علوم تجربی در خدمت به محاکمه کشيدن علوم انسانی

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


hamid_farkhondeh@hotmail.com

وب لاگ محمد علی ابطحی پس از دو ماه خاموشی، "اوين به روز" می شود. ظاهرا اين هم از نوآوری های عصر کودتاست. اعترافات از صحن خشک و بسته دادگاه به صحنه نرم و پهناور وب راه می يابند. ترکيبی از نوآوری های سخت افزاری استالين و فن آوری نرم افزاری بيل گيتس. بازجو در اوين دست آوردهای علوم تجربی را برای به روز رسانی اعترافات بکار می گيرد و دادستان در دادگاه عليه سران اصلی علوم انسانی کيفرخواست صادر کند. روزگار غريبی است، علوم تجربی در خدمت به محاکمه کشيدن علوم انسانی.

اعتراضاتی مدنی و مسالمت آميز مردم را خونين کردند و اشک تمساخ ريختند. روزنامه ها را کنترل کردند و خبرنگاران خارجی اخراج کردند. فيلم ها و عکس ها اما از همان آغاز پرده از روی شمشير فقيه و قمه بسيج برداشتند. دادگاه در چند پرده آراستند، کيفرخواست ها زمين و زمان به هم بافتند، به ماکس وبر و هابر ماس تاختند، بی بی سی را سازمانگر آشوب خواندند، فيس بوک را شريک جرم توييتر اعلام کردند تا انقلاب مخملی ثابت کنند. اما سرانجام نمايشی که قرار بود رعب ايجاد کند، خنده آفريد.

گويا خود نيز حس کرده اند عصر آسان فروشی دروغ بسر آمده است. اکنون هم از بيت رهبری و هم از زندان اوين زمزمه های جديدی شنيده می شود. گرچه در آغاز بسان گوبلز گمان می بردند تقلب هرچه بزرگتر باشد باوراندنش سهل تر است. اما وقتی برای رهبر حفظ آبروی نظام مهمتر از افشای جنايات کهريزک و کوی دانشگاه است، هنگامی که جان فرزندان ملت در سايه حفظ قدرت قرار می گيرد، معلوم است که رای همان جوانان بطريق اولی ناديده گرفته می شود. کسانی که نشان دادند امين جسم و جان زندانيان نيستند، چگونه می تواند خود را امين رای مردم معرفی کنند؟

در بيت ولايت، آيت الله خامنه ای در ديدار با جمعی از دانشجويان انگشت اتهامات به رهبران جنبش را اندکی پايين آورد و با لحنی ديگر سخن گفت. او از موج تبليغات گسترده حکومتی که عليه آقايان موسوی و کروبی در محافل کودتا و رساناهای دولتی در جريان است، يک گام فاصله گرفت. رهبری که همواره در قامت دانای کل در همه عالم دشمن می جست، می يافت، تهديد می کرد و خطابه خشونت می خواند، اينبار از لزوم وجود ادله برای متهم کردن "پيش قراولان حوادث اخير" سخن گفت. با لطف به رهبران سياسی معترض، با يک درجه تخفيف آنها را از مقام "دست نشاندگی بيگانگان" به جايگاه بازی خوردگان دشمن نشاند.

آيت الله خامنه ای در اظهارات خويش صراحتا حفظ قدرت حاکمان را از افشا و اعتراض به آنچه در کهريزک و ديگر بازداشتگاهها در جريان سرکوب حرکت های اعتراضی اخير روی داده را ترجيح داد. تلاش مستبدين برای رفع و رجوع گفته های ضدو نقيض خود گاه آنان در وضعيتی مضحک قرار می دهد. رهبری که همواره چفيه بسيجيان بر گردن دارد و از فداکاری های آنها که اهل کوفه نيستند تا تنهايش گذارند قدردانی می کند، در سخنانی شگفت انگيز بسيجی ها و لباس شخصی هايی که در کنار نيروی انتظامی به ضرب و شتم و کشتار مردم و تخريب اموال عمومی پرداختند يا مسئولان و مامورانی که کار جنايت بويژه در کهريزک را بدانجا رساندند که او شخصا دستور تعطيلی اين بازداشتگاه را صادر کرد، ناشناس خواند.

اعتراف در زندان، با توجه به تجربه هاب مکرر قبلی که زندانيان بعد از آزادی اعترافات خود را تکذيب کرده اند، از اعتبار برخوردار نيست. گفته های فرج سرکوهی، علی افشاری و ابراهيم نبوی، رامين جهانبگلو و تعدادی از وب لاگ نويسان پس از آزادی از زندان شاهد اين مدعاست.

بی اعتمادی به اعترافات در زندان چنان است که حتی اگر واقعا يک زندانی تغيير عقيده هم داده باشد، کسی باور نخواهد کرد.

اگر چنانچه دادگاه ادعا می کند، عده ای از شخصيت های سياسی بازداشت شده تغيير رای داده اند، تنها راه برای آنکه اين بيداری زندانيان يا اعترافات آنها قابل پذيرش حتی برای هواداران حکومت شود، آزاد کردن هرچه سريعتر آنان است. دوصد گفته در زندان چون نيم گفته در آزادی نيست.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016