* بیانیه سندیکای کارگری شرکت واحد، بیانیه بیش از 600 آزادیخواه در ایران نماد گسترش هر روز بیشتر همبستگی ملی
هر چه به انتخابات نمایشی ـ فرمایشی نزدیک تر می شویم، همبستگی مردم و تلاش کوشندگان سیاسی (از همه قشرها و گروه های اجتماعی: کارگران، دانشجویان، فرهنگیان، کارمندان، نویسندگان، روزنامه نگاران، خبرنگاران و...)، اندیشمندان و آزادیخواهان ایران برای نزدیکی، همکاری ، همیاری و پایداری یک پارچه و هم زمان در برابر خودکامگی و خودکامکان نیز روز بروز بیشتر نمایان می شود. شاهد هستیم که بتدریج گروه های بزرگی از کوشندگان درون ایران با دلیری به نوشتن و انتشار آشکار و روشن دیدگاه های خوددرباره رویدادهای روز ایران و آینده نگری برای روزهایی که در پیش است، می پردازند که هر روز نیز دامنه آن نیز گسترش بیشتری می یابد. امروز بیان آشکار این دیدگاه ها برای آینده ایران بسیار مهم بوده ،دیوارهای ترس وسرکوب را فرو ریخته و ندای "مرگ یکبار، شیون یکبار" را بلند می کند. ابراز روشن دیدگاه در باره انتخابات نمایشی ـ فرمایشی ماه آینده؛ در باره دردسر بزرگی که حاکمان خودخواه، خیره سر، ضدملت، با تلاش دزدانه خود در راه دست یابی به فن آوری هسته ای و ساخت بمب اتمی، برای میهن ما ایجاد کرده اند؛ امکان یورش نظامی به ایران و...چون آب و نان برای مردم ایران حیاتی است. اما اینک چرخ زمان به سویی دیگر می چرخد! اگر تا دیروز این حکومت گران خیره سر و قدرت طلب بودند که همیشه(جز مواردی استثنایی و کوتاه مدت همچون کمی پیش و پس از حماسه خرداد76 و آن "نه" تاریخی به رهبر، و یا فرصتی که خیزش بزرگ و سراسری دانشجویان با آنهمه فداکاری ایجاد نمود) دست بالا را داشته و یک بند به مردم یورش برده و حق قانونی و انسانی آنها را پی در پی پایمال می کردندو مردم با سختی ها و با دادن قربانی های بسیار در برابر آنان ایستادگی می کردند، امروز امااین مردم هستند که دست به پیش روی و یورش زده اند و این خودکامگان هستند که امروز وحشت همبستگی تاریخی مردم و گفتن "نه" بزرگ به همه حاکمیت، آنها را فرا گرفته است. می بینیم که همه آقایان نه تنها دست به وارونه نمایی زده و گناه همه رویدادهای 26 سال دوران خشونت کور و رفتار فاشیستی همگانی حکومتگران را به گردن یکدیگر می اندازند و زبانشان در سخن گفتن با مردم به کلی دیگر شده است، بلکه حتا به روش ها و نیرنگ های گوناگون پناه آورده و به زاری و التماس افتاده اند تا شاید مردم در انتخابات ریاست جمهوری که انتصاباتی رسواست، شرکت کنند. خیزش و یورش بزرگ وتاریخی مردم ایران که در راه است، با نه به انتخابات قلابی و آری به همه پرسی و انتخاباتی آزاد با دیدبانی نمایندگان سازمان های جهانی حقوق بشر، برای رهایی از بند رژیم اسلامی و بر پایی حکومتی دموکراتیک و آزاد آغاز می شود. این خیزش و یورش با "یورش" 26 ساله حکومتگران به مردم و منافع مردم اما بسیار تفاوت دارد. این یورش به حکومتگران ستم گر به جا و حق است زیرا:
1 ـ مردم بر خلاف سردمداران حکومت اسلامی، خشونت خواه و خشونت زا نبوده و نیستند و راه کاری که دنبال می کنند، متمدنانه، مسالمت جویانه و مورد پسند و خواست همه جهانیان دلبسته حقوق بشر است.
2 ـ پندار، کردار، روش و منش مردم و کوشندگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آنها، درست واژگونه حکومتگران تبهکارو نیرنگ باز بر: شفافیت، راستی، درستی، خرد گرایی بر پایه بررسی و ارزیابی و منطق و استدلال استوار است.
3 ـ مردم در پی آزادی، قانونمندی، دادگری، دادگستری و رهایی از فقر، بیکاری، اعتیاد، تن فروشی، بی اخلاقی، رشوه، رانت خواری و در یک سخن فساد همه گیر و گوناگون، پرونده سازی های سبک استالینی، زندان ، شکنجه و اعتراف گیری های شرم آور و تواب سازی شرم آور تر از آن بانمایش های نفرت بار تلویزیونی، آدم کشی، هرچ و مرج، باند بازی، مافیا بازی، رهبر بازی و... هستند و می خواهند در جامعه ای آزاد، در صلح و ارامش و امنیت زندگی کنند. مردم دیگر به هیچ وجه نمی توانند بپذیرنر که در سایه حکومتی زندگی کنند که رهبری غیر انتخابی، زورکی و ساخته دست دولتی پنهان داردکه خود را برتر از حتا قانون خود نوشته می داند. مردم دیگر نمی توانند حکومتیان زر وزور پرستی را بپذیرندکه همه آنچه را که مردم نمی خواهند و از آن نفرت دارند، آنها می خواهند!
4 ـ خواست مردم با شرایط روز جهان متمدن و همزیستی مسالمت آمیز با همه ملت های جهان با هر دین و نژاد و رنگ و زبان و مرام و شیوه ای که دارند، استوار است در حالیکه حکومتگران اسلامی هر روز بیش از روز پیش، در پی آتش افروزی، آدمکشی و ایجاد هراس و وحشت و افزایش ترور و ترور پروری هستندتا شاید به امتیاز هایی دست بیابند که چند روزی بیشتر بر پا بمانند. ایرانیان امروز به خوبی آگاه هستند که همین حکومتی که هر روز هزاران بار از "دشمن" و "مرگ بر او" می گوید و پرچمش را به آتش می کشد، طبل توخالی ای بیش نیست! مردم شاهد بوده اند که صدام، که چنان آسیب هایی به جامعه ایران وارد کرد و آن همه بر علیه اش شعار می دادند، چگونه در اثر بی کفایتی و دروغ گویی های حاکمان، یک باره به "برادرصدام" تبدیل شد و چگونه او را به آغوش کشیدند! مردم می دانند که اگر صدام بر سر کار بود آقایان هرگز جسارت و شهامت دخالت در کار مردم عراق، ارسال پول و اسلحه وآدمکش، و تلاش و تحریک برای بمب گذاری و آدمکشی و آتش افروزی درآنجا را نداشتند. مردم می دانند که بزرگترین و نخستین خواست مافیای حاکم بر ایران از مذاکره کنندگان اروپایی بر سر بازی هسته ای، یاری اروپایی ها برای گرفتن تضمینی از آمریکا ست تا به آنها حمله نبرده و سرنگونشان نکند. سردمداران حکومت تا مدتها می خواستند این خواست پنهان بماند اما سر انجام آشکار شد و خود نیز به اجبار آنرا به زبان آورده و بیان کردند، البته نه به چنین روشنی که نگارنده می گوید زیرا که آنها "ملا" ی بنده قدرت هستند و در هیچ زمان و مکانی زبان شفاف، راست گو و درست گو ندارند! آقایان یک ریز از دشمن می گویندو با همه سر ناسازگاری و دشمنی داشته و با وجود واپس مانده ترین نگرش ها به مسایل زندگی، خود را نجات دهنده بشریت می دانند!
5 ـ مردم دارندگان قانونی حکومت هستند و بیشترین بخش شکننده جامعه را تشکیل می دهند در حالیکه حکومتگران اندک مردمانی هستند که با زور و قلدری و خونریزی و ستم گری، خود را به مردم تحمیل کرده اند.
پس خواست و اندیشه مبارزاتی مردم از "یورش" به حاکمیت برای گرفتن حق پایمال شده خود است که "نه" بزرگ مردم در "انتصابات" پیش رو زمینه آنرا فراهم خواهد کرد. رویدادهای این روزها در میهن ما نشان می دهد که" ملت ایران"، همآن که علی خامنه ای و رفقایش بزرگترین دشمنان آن هستند و امروز می خواهند خود را پشت این دو واژه پنهان کنند، به راستی اراده کرده اند که کار را یکسره کنند. حرکت و تلاش های تازه کارگران و دیگر کوشندگان آزادیخواه و بیان آشکار و روشن آنها برای گرفتن حق قانونی ـ انسانی خود، نشان گویایی بر این حقیقت است. دامنه اعتراض ها و خواست ها هر روز بالاتر می گیرد و دیوار ترس هر روز بیشتر فرو می ریزد. مردم اکنون بیشتر متوجه ارزش رأی خود شده و یکبار دیگر نمی خواهند اجازه دهند که شیادان تنها به نفع خود از آن سود ببرند. مردم از سویی دیگر به درک درست تری از تنگناها و گرفتاری های درونی وبیرونی رژیم اسلامی پی برده و نمی خواهند این مجال تاریخی برای رهایی را به آسانی از دست بدهند.
با در دید داشتن آنچه که در بالا آمد است که اهمیت ویژه دو بیانیه مهم منتشر شده در این چند روزه، بیشتر آشکار می شود. نخست بیانیه ای است ز یر نام: " توطئه های ضد سنديكايی را خنثا كنيم"، که از سوی "هیئت مؤسس سندیکای کارگری شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه" روز شنبه 24 اردیبهشت 1384منتشر شد. در این بیانه با زبانی کم سابقه، هم یورش وحشیانه گماشتگان رژیم افشا شده است :
"همكاران شريف وآگاه؛
همان گونه كه اطلاع داريد، بهدنبال تلاشهای بيوقفهی هيات موسس، و پشتيبانی بيدريغ شما در احيای سنديكای كارگري، در راستای دفاع از حقوق و منافع صنفی همهی زحمتكشان شركت واحد، گروهی آشوبگر تحت رهبری خانه كارگر و بعضی سران شوراهای مناطق شركت واحد، و مامورين حراست با حمايت مديريت شركت واحد اتوبوسراني، به محل برگزاری جلسات آمورش ما يورش آوردند و تعدادی ار همكاران شما را با وحشيانهترين شكل ممكن و در حضور مامورين انتظامی حاضر در محل كتك زدند، به رويشان چاقو كشيدند و مصدومشان كردند و تا آنجا كه ميتوانستند به محل سنديكای كارگران نانوا آسيب رساندند."، (1)
هم به درستی دست های پشت پرده برای به خون و خشونت کشیدن تلاش کارگران زحمتکش را آشکار کرده و خواستار محاکمه آنها شده است:
"همكاران ارجمند و آگاه؛
آشوبگران بايد در برابر دادگاه به محاكمه بنشينند، آنها برای فرار از پاسخگويی به اقدامات غيرانساني، غيرقانونی و ناجوانمردانهشان، سعی دارند از طريق آشوب و فتنه و درگيری، ما و شما را به اقدامات مشابه وادارند و بدين طريق تلاشهای صميمانهی شما را در راه رسيدن به اهداف انساني، قانونی و برحقتان بازدارند."،
و هم به شیوه ای بسیار روشن از اراده استوار برای گرفتن حقوق پایمال شده خود را با شکوهی ویژه بیان می کند:
"همكاران شريف و گرامي؛
مطمئن باشيد راهی را كه در پيش گرفتهايم انسانی، عقلايی، برحق، شرافتمندانه و منطبق بر اصول پذيرفتهشدهی حق آزادی تشكل (مقاولهنامهی هشتاد و هفت سازمان بينالمللی كار) است. در راهی كه پيش رو داريم استوار و مصمم گام خواهيم برداشت."
بیانیه دوم بیانیه ای است که در ادامه بیانیه ای که بنام بیانیه 565 نفرنامیده شد، از سوی "بيش از ششصد نفر از آزادانديشان، نويسندگان، فعالان سياسی، دانشجوئی و کارگری ايران" در روز 20 اردیبهشت 1384منتشر شد که ابراز آشکار عدم شرکت در انتخابات است که در این روزهای سرنوشت ساز، ازاهمیت ویژه ای برخوردار بوده و می بایست امید واربودکه دیگر کوشندگان نیز به آنها پیوسته و به انتشار روشن و آشکار خواست خودبرعدم شرکت در انتخابات نمایشی ـ فرمایشی پرداخته و با دامن زدن و گسترش این خواست ملی، زمینه حرکت های خشونت آمیز رژیم در برابر امضاء کنندگان را از بین ببرند. بخشی از دانشجویان کوشا و دیگر تلاش گران راه آزادی، پیش از این، بر عدم شرکت خود در انتخابات بدون وجود آزادی انتخاب تاکید کرده بودند. کوشندگان آزادیخواه در بیرون از کشور که با این هم میهنان خواست همآهنگ دارند نیز می بایست به پشتیبانی یکپارچه از هدف بیانیه بر خواسته و به رژیم هشدار بدهند که کمترین آسیب به هر یک از این افراد امضاء کننده بیانیه، با واکنش شدید همه ایرانیان آزادیخواه روبرو شده و رسوایی تازه ای برای رژیم ببار خواهد آورد و کار را بر او بازهم سخت تر خواهد نمود. این بیانیه یک گام بزرگ دیگر به پیش است. نام افرادی از اصلاح طلبان گذشته نیز در میان امضاء کنندگان است که نشان از اراده درست آنها در پیوند با خواست نهایی مردم دارد که باید از آن ابراز خوشنودی نمود. نگارنده و هم میهنانی که چون من می اندیشند، از هر رفتار و حرکتی که به پر بارتر و نیرومندترکردن جنبش ازادیخواهی ایران یاری برساند، پشتیبانی خواهیم کرد.
advertisement@gooya.com |
|
نام این بیانیه خودخواست اساسی این کوشندگان راکه بسیار فراتر از بیان عدم شرکت در انتخابات فرمایشی ـ نمایشی ریاست جمهوری و همآن خواست اصلی و حقیقی مردم است، نشان می دهد:
"راهی جز تغيير بنيادين در ساختار قدرت نمی بينيم" (2)
این هم میهنان آزادیخواه پس از یرسی وارزیابی درستی از شرایط چنین می گویند:
"ما امضاءکنندگان در شرائط موجود، با توجه به اشکالات بنيادی که در بالا برشمرده شد و با توجه به اينکه مشکل اصلي، منحصر به عمل جانبدارانه و غيردموکراتيک شورای نگهبان نيست، با الهام از وجدان عمومی و آنچه از تصميم خودجوش مردم احساس می شود، موجبی برای مشارکت در اين انتخابات نمی بينيم و اعلام می داريم در اين انتخابات، نه کانديدائی را تائيد و نه رای خواهيم داد."
باید این حرکت دلیرانه هم میهنان را بسیار ستود. فراموش نباید کرد که امضاء کنندگان همه در ایران زندگی می کنند. آنها در بخش دیگری از بیانیه خود می نویسند:
"هموطنان عزيز
بی ترديد حساسيت زمان و مخاطره آميز بودن زمانه، هر ايرانی را به خود می خواند که با هشياری کامل به آينده ميهن و استقلال و آزادی اين سرزمين بيانديشد و ايستادگی در برابر يکه تازی های ايران برباد ده را وجهه همت خويش قرار دهد تا پيش از آنکه بحران های داخلی و خارجی تعميق بيشتری يابد، شرائطی فراهم گردد تا حاکميت ملی به نحوی مسالمت آميز و در فضائی باز و آزاد و با تکيه بر اصول دموکراسی, حقوق بشر و جمهوريت واقعی و عدالت اجتماعی، خارج از هرگونه تبعيض نژادي، جنسيتی و قومی - به دور ازخشونت- در کشور استقرار يابد و از کيان ايران و ايرانی پاسداری کند."
برهمه ایرانیان آزادیخواه است که از این روند رو به پیش پشتیبانی کنند. با عدم شرکت در انتخابات قلابی ریاست جمهوری، برای برگزاری یک همه پرسی و انتخابات آزاد در ایران تلاش کنیم.
1 ـ اخبار روز، شنبه 24 اردیبهشت 1384
2 ـ اخبار روز، یکشنبه 15اردیبهشت 1384