انتخابات نهم رياست جمهوری ؛ آزمايشگاه بزرگی است که تحولات پديد آمده در گفتمان و رفتارهای افراد و احزاب در آن می تواند مورد مطالعه قرار گيرد.
طبعا ؛ به هيچوجه برآن نيستم که پيدايش تغيير در عمل و يا حتی مهمتر از آن در تئوری و عقايد افراد لزوما بد است ؛ زيرا برای قضاوت پيرامون تجديد نظر طلبی در ديدگاهها نخست بايد عقيده ابتدايي و سپس ميزان و جهت تحول به عقيده ثانوی را دانست تا بتوان ارزشگذاری مناسبی را انجام داد.
اما آنچه که در انتخابات اخير شديدا خود نمايي می کند ؛ شکاف های عميق ميان تبليغات و آن تصويری است که پيش از اين از کانديداها وجود داشت.
تلاش برای جذب آراء جوانان، هرچند در جای خود خوب و ارزشمند است ولی کوشش برای جلب تاييد از طريق مهر تاييد نهادن بر رفتارهايي که پيش از اين ، به درست يا غلط؛ مذموم شمرده می شد بسيار عجيب است.
بر اين باورم ما در انتخابات حاضر شاهد يک چرخش بزرگ هنجاری از لحاظ رفتار انتخاباتی هستيم.
نگاهی به روش های جلب آراء از سوی بعضی از کانديداها و تلاش شديد برای اثبات آن که "چه نيستند" به جای آن که ثابت نمايند "چه هستند" بسيار آموزنده خواهد بود.
تغيير عناصر(المانهای) ارزشی در تابلوها و پوسترها برای اثبات "کانديدای خوبی بودن" از مفاهيم ارزشی نظير "سيد بودن" و"مورد تاييد نهادهای دينی بودن" به مفاهيم عرفی نظير "شيک و خوش لباس بودن" ويا "مورد حمايت جوانان فوتبال دوست بودن" و يا تغيير کلی در عبارات مورد تکيه و ادبيات سياسی همگی دال بر تحولی جدی است.
advertisement@gooya.com |
|
بدون ترديد خوش لباس بودن يا کسب حمايت جوانان پرشور و يا تکيه بر عبارات و ادبيات اصطلاحا شيک فی الذاته نادرست نيست؛ اما سئوال اين جاست اگر تهی شدن از ارزش ها و ادبيات دينی و گرايش سياستمداران به ادبيات عرفی و تلاش برای جلب چشمها بجای قلوب مقدمه همان مفهوم ذاتی سکولار شدن نيست پس سکولاريسم چيست؟