امروز باید ساده گفت و شفاف به پیش رفت، امیر مسعود بهارانی

نتایج انتخابات نهم ریاست جمهوری از منظر بسیاری از اصلاح طلبان برگرفته از اراده ای آهنین برای مخدوش کردن رای مردم بود . اما این تنها نظر اصلاح طلبان پیشرو نظیر آقایان تاج زاده و حجاریان و معین می باشد . در تمامی انتخابات گذشته مردم عادی برای تغییر به پای صندوقها امدند ولی متاسفانه دور از انتظار آنها برایشان فایده و ثمری نداشته است .
اما در انتخابات نهم مردم تنها به کانیداهایی روی اقبال نشان دادند که حرفها و مطالب ساده و قابل فهم و در عین حال سریع الوصول عرضه کردند . مثل قول پنجاه هزار تومانی و یا حرفهای احمدی نژاد در مورد حذف استخدام با واسطه و ....
به هر روی آنچه در این انتخابات جلوه بارزی داشت وزنه سیاسی تمامی گروه های درون و بیرون نظام بود . به درستی پایگاه اجتماعی همه گروه ها مشخص شد . خواب از چشمان آقای معین و همفکرانش پرید . ایشان وقتی برای رای دادن پای صندوق حاضر شدند , پیش بینی کردند که در همان دور اول کار یکسره خواهد شد ! حتی گروه های روشنفکری جناح راست نیز به خوبی دریافتند که بدنه اصلی جامعه امروزی ایران همان بدنه سالهای 50 می باشد . به ظاهر مدرن تر شده و البته رنگ و لعابی افزونتر . اما در باطن با همان ساده اندیشی ها و تصمیمات و تفکرات یک دقیقه ای . براستی حرف هاشمی , احمدی نژاد , کروبی و قالیباف فرق زیادی با شعار " نان , کار , امنیت " داشت که کمونیستهای جوان برای تحمیق توده ها از ان استفاده کردند ؟ جواب یک کلمه است : نه !
همه اینها نتیجه سالها محرومیت مادی و معنوی و ضایع کردن حقوق مردم , به مسلخ بردن عدالت به بهانه مصلحت و در نادانی نگه داشتن آنها به دست روحانیون و نیز جامعه روشنفکری ایران بوده است .شاید تعجب کنید . اما به روشنی باید گفت گناه امثال شریعتی و دیگرانی که می خواستند آرمان هایی دور و دست نیافتنی را به خورد این ملت دهند بیشتر از امثال مصباح و شریعتمداری و ذوالقدر و امثالهم است . گناه سعید حجاریان , تاج زاده , ابراهیم یزدی و خاتمی کمتر از مجتبی خامنه ای نیست . همگی دست به دست هم داده ایم تا توده مردم همچنان بر مدار روزمرگی و ذلت کشیدن برای حداقل معیشت عمر خود را تلف کنند و خودمان هم سرمان را در لاک وبلاگ ها , سایتها و نظرسنجی های غیرواقغی فرو برده ایم .
اگر همه ما باور داریم که این وضعیت غیرقابل قبول می باشد , اگرهمه ما ایمان داریم که باید کاری کنیم , اگر همه می خواهیم ایرانی باشعور , متمدن و متناسب با روح جمعی جهان داشته باشیم قدر مسلم همین امروز باید کاری کنیم . اما این کار باید کوتاه مدت , سهل الوصول و قابل لمس برای همه افراد جامعه باشد . دموکراسی , حقوق بشر , آزادی های مدنی چیزهای خوبی هستند اما برای کوتاه مدت ایرانی ها نمی توانند دلشان را به قذمهای سست و لرزان اصلاح طلبان پیشرو خوش کنند .

اصلاح طلبان همواره به تحریمیان ایراد می گرفتند که از عدم شرکت هیچ گاه نتیجه ای پدیدار نشده است و همه انقلاب های مخملی بعد از حضور گسترده مردم و تقلب در انتخابات صورت گرفته اند . . من قبل از انتخابات در سایت شخصی معین به اصلاح طلبان پیشنهاد کردم که به تحریمیان بپیوندند و با اعتراضی فعال جبهه دموکراسی خواهی را به پیش ببرند . اما معین و همفکرانش به چیز دیگری فکر می کردند . انها می پنداشتند که مردم یا از خانه بیرون نمی آیند و اگر می ایند برای رای دادن به آنها این کار را می کنند . حال باید به اینان گفت این از حضور مردم و این از تقلب در انتخابات . این شما و این گوی و این میدان .
در دراز مدت بایستی گسترش نهادهای مدنی تاثیر گذار و رقیب برای نهادهای سنتی , روشنگری اما نه به شیوه های کنونی بلکه در بطن مردم , فاصله گرفتن از قدرت مطلقه حاکم و گفتمان انتقادی قابل فهم برای مردم با رژیم موجود و تعیین خط قرمز مشترک از سوی همه گروه های اپوزیسیون برای همگرایی در تصمیمات آینده در دستور کار همه نیروهای فعال سیاسی قرار گیرد . اما امروز باید ساده گفت و شفاف به پیش رفت .