برای نجات ایران جنگ زرگری خامنه ای-رفسنجانی را رسوا کنیم، من به احمدي نژاد راي مي دهم، اميدوار

من یک حزب الهی هستم هوادار امام خمینی وانقلاب 1357, تحصیلکرده با سالها حضور در جبهه و از خانواده شهدا هیچ مقامی یا کارخانه ای هم ندارم. من انتخابات را تحریم کرده بودم بدلیل آنکه آن را جنگ زرگری پیچیده خامنه ای-رفسنجانی می دانستم و در مرحله اول شرکت نکردم. اما حالا حتما در مرحله دوم شرکت می کنم و با رای به احمدی نژاد این جنگ را رسوا می کنم !
رفسنجانی از ابتدای انقلاب همواره در راس حاکمیت بوده و عدم رای به او در سطح کشور (که می تواند نخستین بار روی دهد) بنوعی رای به عدم مشروعیت حاکمان فعلی است. لذا این جنگ زرگری برنامه ریزی شد تا رفسنجانی دریک انتخابات با ظاهر مقبول نامش از صندوقها درآورده شود و اگر به هر دلیلی این امر تحقق نیافت شکست او شکست مشروعیت سیستم نباشد. این بازی بازیگران محدودی دارد که بر اساس آنچه تاکنون روی داده ناطق نوری و جنتی دو ضلع دیگر آن هستند.
الف – شیوه اجرا
سیستم حاکم تجربه تلخ حمایت علنی و همه جانبه از کاندید مد نظر خود را در سال 1376 با حمایت از ناطق را دارد لذا باید بنحوی عمل می شد که که همه تصور کنند که : خامنه ای مخالف حضور هاشمی است, جامعه روحانیت(بخصوص بخش سنتی آن) یکپارچه از او حمایت نمی کند, هاشمی با نظامیان در افتاده است. کلا هاشمی باید ژست مخالفت با رهبری و یکپارچگی حاکمیت بگیرد. از آن طرف بخشی از سیستم که ازاصل ماجرا با خبر نیست و فکر می کند این جنگ واقعی است تصور می کند باید برای حمایت از رهبری به رفسنجانی حمله کند. وقتی چنین می شود بسیاری از ناظرین بیرون از نظام هم به اشتباه می افتند و در مقابل از رفسنجانی حمایت می کنند! این همان هدف اولیه جنگ زرگری خامنه ای-رفسنجانی بود! تنها یک لحظه تصور کنید مثل سال 1376 از رهبر گرفته تا روحانیت همه رفسنجانی را کاندید اصلح می دانستند آنوقت چه کسی به او رای می داد؟ ناطق نوری مسیول بود مانع حمایت سریع و علنی روحانیت مبارز تهران از رفسنجانی شودو او این کار را بخوبی انجام داد. اطلاعیه رقیق روحانیت تهران زمانی صادر شد که اصل بازی گرفته بود و لحن آن به این جنگ کمک هم می کرد!
ب – شواهد و دلایل
ابتدا سوال می کنم چرا هیچ کس به اینکه رفسنجانی رای نخست را در مرحله اول آورده اعتراض نمی کند؟؟ چرا هیچ کس در داخل و خارج حاکمیت رای او را زیر سوال نمی برد؟؟ آیا جز اینست که در تمام به اصطلاح نظر سنجیها او در راس بود؟ در کدامیک از آن نظر سنجیها کروبی دوم یا حتی سوم بود؟ گر چه کروبی خودش در نامه به رهبر ادعا کرده در انتخابات با اختلاف حدود 5 در صد بالاتر از بقیه نفر اول بوده است! بنابراین آن نظر سنجیهاواقعی نبوده و بیشتر در راستای آماده کردن ذهنها برای پذیرش رای اول هاشمی بوده است. این روزهها حرف از تقلب در انتخابات است. منهم موافقم که ممکن است جابجایی آرا اتفاق افتاده باشد اما چنین تقلبی بنفع رفسنجانی و برای بالا آوردن او بوده است!! این وظیفه را ضلع چهارم این جنگ زرگری یعنی جنتی بعهده داشت. همچنانکه در انتخابات مجلس ششم رفسنجانی را از رده سی و سوم به رده بیستم بالا آورد. یادتان که هست؟
از طرف دیگر با توجه به صحنه سازی اولیه این جنگ زرگری, همه می گویند رهبر که مخالف رفسنجانی است و جنتی هم تابع رهبر, پسر رهبر هم که در ستاد قالیباف است و نظامیان هم مخالف رفسنجانی پس رای رفسنجانی واقعی است! می بینید چه آسان با یک تیر فعلا دو هدف زده اند.

اما دلیل روشن من در ایجاد سوال در آرای رفسنجانی : چرا رفسنجانی به هیچ شهری سفر نکرد؟ ستادش گفت او نمی خواهد از امکانات بیت المال استفاده کند!! کدام آدم عاقلی میتواند این را بپذیرد؟ دلیل عدم سفر او روشن بود. عدم استقبال مردمی و یا استقبال بسیار سرد و حتی احتمال ابراز انزجار مردمی از او, این جنگ زرگری را رو می کرد و امروز همه بالاتفاق اعلام می کردند که آرا رفسنجانی تقلبی است !! اگر آنها راست می گفتند چرا یک میتینگ مردمی در یک خیابان بزرگ یا استادیوم نه در شهرستان بلکه در تهران برای او برپا نکردند؟ آیاسالن کوچک اما بسیار مجلل و گرانقیمت اجلاس سران جزؤ بیت المال نبود که رفسنجانی دیدار تیلیغاتی اش را در آن برگزار کرد؟! لذا عدم سفر رفسنجانی به شهرستانها (که بخودی خود یک توهین است که طرفدارانش از اقصی نقاط کشور برای دست بوسی خدمتش برسند در تهران) می توانست دروغ بودن تمام نتایج نظرسنجیها که سیستم حاکم قصد داشت بر اساس آنها زمینه پذیرش رفسنجانی بعنوان نفر اول را فراهم کند علنی می کرد.

ج – نتیجه بازی
در حال حاضر تحت تاثیر این جنگ زرگری, تمام حملات در داخل و خارج کشور متوجه رقیب رفسنجانی شده و رفسنجانی کاملا در حاشیه امنیت قرار گرفته است!! آیا این عجیب نیست کسی که مسیولیت تامی در ایجاد وضعیت اسفبار کنونی دارد هیچ کس به او حمله نمی کند؟ در عوض به رقیب او حمله می شود برای اینکه اگر آمد ممکن است در آینده فلان کار را بکند!! جالب اینکه حتی دشمنان رفسنجانی امروز به حمایت از او آمده اند. بازی خامنه ای-رفسنجانی تا حالا خوب گرفته است!! فردا آنها اسم رفسنجانی را که از صندوقها در آورند حتما همه شعار می دهیم که با اتحاد خود جناح راست و نظامیان را به عقب راندیم اما در واقع فریب بازی خامنه ای-رفسنجانی را خورده ایم. آنها نامزد مد نظر خود(رفسنجانی) را با تایید ما سر کار آورده اند. تازه بازی اصلی نفاق بعد از آن شروع می شود.
د – اصل ماجرا چیست؟
اخبار چند هفته پیش را فقط مرور کنید:
1- امریکا عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی را وتو نکرد (پس از 20 بار وتو کردن)
2- بوش تلویحا با غنی سازی محدود اورانیم در ایران موافقت کرد.
3- لغو اصل 44 قانون اساسی (مصوبه مجمع تشخیص به ریاست رفسنجانی) و ابلاغ موافقت خامنه ای. با لغو این اصل مالکیت بانکها, بیمه, صنایع بزرگ, صنایع مادر, صنایع نفت همه از شمول « ملی» بودن خارج و قابل واگذاری شدند. در یک کلمه حراج واقعی منافع کشور ایران. لغو این اصل خط قرمز بر تتمه دستاوردهای تاریخی مردم ایران است و شایان ماتم سرایی واقعی.
رفسنجانی حالا می خواهد بیاید واین خیانت را تمام کند و خامنه ای به کسی جز او اعتماد ندارد.

چرا هیچ کس حمایت وسیع و قوی مافیای نفتی کشور با تمام امکانات و پایگاههای داخل و خارج از کشورش را از رفسنجانی نمی بیند؟ مطمین هستم در آخر دوره رفسنجانی همه صنایع بزرگ و صنایع نفت رسما در تیول خاندان و حکومت فاسد قبیله ای / عشیره ای رفسنجانی با پیوند با مافیای خارجی خواهد بود. رفسنجانی می گوید مگر قبیله ما چه چیزی کمتر از آل سعود دارد ؟ آنها که فکر می کنند رفسنجانی فاشیست نیست بگویند گنجی چرا هنوز در زندادن است؟ از نظر سیستم چرا جرم او ازجرم عماد الدین باقی که موضوع مرگ خانم برقعی و ارتباط آن با دفتر رهبری را مطرح می کند یا از نیک آهنگ کوثر با آن کاریکاتورمعروف و امثالهم سنگین تر است که همه آزاد شدند جز او؟ جز آنکه او مستقیما رفسنجانی را هدف گرفت؟ یادمان باشد بزرگترین تصفیه از مجلس چهارم و نخستین ریاست جمهوری رفسنجانی شروع شد! عباس عبدی فقط برای انتقاد کارشناسی ماهها در سلول بود. حوادث 1368-1376 به این زودی یادمان نرود.
ه – چه می توان کرد؟
سیستم حاکم دنبال رفسنجانی است. تا اینجا همه چیز طبق برنامه اش جلو رفته است. باید این بازی را بهم زد. در این راه بایدهمدستی رفسنجانی و خامنه ای را رسوا کرد. عدم رای آوردن رفسنجانی زیر سوال بردن مشروعیت حاکمان است که رفسنجانی یکی از نمادهای آن است. فساد موجود دشمن منافع ملی کشوراست. رفسنجانی بنیانگذار و حامی فاسد سازی کلیه ارکان سیستم با حمایت و رشد چاپلوسان و چاکران درگاه و حذف هر عنصر کارآمد از مجموعه مدیریت کشور است. رای به رفسنجانی تثبیت مدیریت فاسد و رانتی حاکم است. لذا روز جمعه:
1- اگر بتوان باید تحریمی همه جانبه انجام داد. البته با خیمه شب بازی تلویزیونهای لوس انجلسی هر تحریمی شکست می خورد. من فکر می کنم خیلی از آن تلویزیونها توسط مافیای حاکم برای چنین خوشه چینی ها اصولا ایجاد شده اند.
2- رای باطل شده در صندوق بیندازیم تا سیستم حاکم نتواند بازی خود را با ثبت رای بالای رفسنجانی به آخر برساند. آرای اندک رفسنجانی هم شکست آنهاست و وادارشان می کند دست به عصا راه روند.
3- به احمدی نژاد رای دهیم. رای به او ایجاد تضاد در حاکمیت و غافلگیرکردن شبکه مدیران فاسد کشور است. خامنه ای خیلی از عدالت می گوید حالا فرض کنید خامنه ای به احمدی نژاد بگوید برو وزیرانت را با رفسنجانی هماهنگ کن (همانگونه که به خاتمی گفت و او عمل کرد و در نخستین گام حسن حبیبی را تثبیت کرد و سپس چرخه اقتصاد و نفت را به کارگزاران رفسنجانی داد)یا حق نداری دست به ترکیب مدیریت فاسد کشور بزنی یا برو زیر دست رقیب مغلوب شده ات (یعنی رفسنجانی ) در مجمع تشخیص بشین. احمدی نژاد یا تبعیت محض می کند که در بد ترین حالت می شود رفسنجانی یا اینکه اگر ذره ای غیرت در وجودش باشد لااقل خیلی همکاری نمی کند وکج دار و نریز می شود مثل خاتمی یا یک احتمال که به حرفش پایبند شود و بزند زیر خیلی چیزها.

من روز جمعه به احمدی نژاد رای می دهم. ح-امیدوار 31/3/1384 ایران