(از مجموعه مقالات طنز در طنز)
داستان انتخابات هم مانند هر داستان ديگر ابتدا و انتهائي دارد. با پيروزي آقاي احمدي نژاد از رقيب انتخاباتي خويش ، آقاي رفسنجاني ، تكليف نهمين انتخابات رياست جمهوري رسيده شد و ايشان بعنوان ششمين رئيس جمهور ايران ، انتخاب شد. اين عيال اينجانب چندين هفته قبل از انتخابات ، وقتي تو منزل بحث آن ميرفت ؛ ميگفت : رفسنجاني و معين انتخاب نمي شوند ، زياد دلت را خوش نكن ! اين خانم من خيلي رك است از لقب آقا هم استفاده نمي كند. من نمي دانم ايشان با چه جمع بيندي بدين نظر رسيده بود كه آقايان نامبرده ، انتخاب نمي شوند. اينجانب چون خودم اهل اين داستان ها نيستم و راي و راي كشي را ياد نگرفتم. زياد كنجكاو نمي شدم. البته براي خود دليل هم دارم. معتقدم وقتي ابرمردي بنام رهبري بالاي همه قرار دارد ، نتيجه انتخابات هرچه باشد ، رياست جمهوري هم يكطوري ميشود كارچاق كن رهبري. البته اين تز من است و دليلي هم نيست كه درست است و شما هم بايد قبول كنيد. خير !
در هشت سال گذشته با انتخاب آقاي خاتمي ، اين تز ، بقول ماركسيست هاي خودمان ، آنتي تزي لااقل براي خودم نداشت. موردي نبود كه از اين تئوري خودساخته دست بردارم. اگر سن و سالتان قد دهد ، يقينا يادتان هست كه ما در زمان شاه هم همين داستان را داشتيم. محمد رضا شاه آن بالا نشسته بود و نخست وزير منصوب مي كرد كه كار ها را راست و ريس كند. رياست جمهوري هاي ما هم كم و بيش آن مي كنند كه نخست وزيران مملكت ( صرفنظر از شادروان دكتر محمد مصدق ) ما مي كردند.
سرتان را درد نيآورم. ششمين رئيس جمهور مملكت ما كه گويا از جنس مردم است و اينجانب نفهميدم منظور از اين شعار تبليغاتي چيست! گويا بقيه مردم از جنس شيشه و يا خاك اره هستند! آنچه كه ميدانيم ، ايشان شهردار تهران بودند مانند آقاي شيراك كه نخست شهردار پاريس بود و بعد شد رئيس جمهور فرانسه! اين جناب شهردار اسبق ما هم گوي را از رقيبان ربود و شد ششمين رئيس جمهور خاكي مملكت ايران. لازم نيست كه انسان در مورد سابقه ايشان نحقيق كند ، همان ريش و پيراهن و كت شلوار، نشان از مد روز جماعت حزب الله است. همين هيبت را در آقايان حسين شريعتمداري ، سعيد عسگر و سعيد امامي خدا بيامرز وسعيد مرتضوي ميشود ملاحظه كرد!
البته بنده توقع ندارم ايشان ريشي صفا دهد و كراوات بزند. اگر هم اينكار را بكند ، مشكلي است بر مشكلات ! من حدس ميزنم زمانش نرسيده است. اگر حضور مبارك باشد در كشور چين ، رهبرانش با گوني شروع كردند و يواش ـ يواش رسيدند به كت و شلوار و كراوات! داستان قدرت يك پيش پرده دارد و يك رو پرده. تا نگرفتي شعارش زياد است اما وقتي بر آن سوار شدي ، اگر در مملكت رقص و آواز لازم باشد ، فراخواني ويژه جهت هنرمندان صادر ميشود. شايد روزي هم كافه مولن روژ سابق نوسازي شود و بساط بده بالا و بده پائين راه بيفتد. اگر يادنان باشد چندي پيش همين ژنرال پير انقلابي جناب كاسترو ، براي چند ساعتي گوني را از تن درآورد و با كت و شلوار و كراوات رفت ديدن پاپ.
از اينكه انسان ها ، عقايدشان و لباس تنشان تغيير مي كند ، بحثي نيست. خيلي از هموطنان ما از حزب كمونيست به حزب الله رسيدند. از حزب الله به ليبراليسم نظر افكندند. از شاگردي به استادي رسيدند. قراري نيست كه انسان هميشه در محيط بسته خود ثابت بماند. انسان قابل ترقي است. با اين صغري ـ كبري چيني ها مي خواستم خدمت شما عرض كنم كه تعدادي از متفكرين مملكت ما ، شرط دموكراسي را با ترازوي انتخابات وزن مي كنند. فكر مي كنند دموكراسي يعني فقط مردم بروند راي بدهند كه رئيس جمهور داشته باشيم تا از ديگران عقب نمانيم. حالا اين رئيس جمهور با بودن مجلسي زير علامت سئوال. با ارگان هاي قادر انتصابي و در نهايت با رهبري با قدرت بي حد و حساب و حساب پس نده ، چكار خواهد كرد و چه تحولي انجام خواهد داد ، بحث ديگري است.
ششمين رئيس جمهورمملكت ما آقاي احمدي نژاد كه هم جنس مردم است و قرار است وضع معيشت مردم را درست كند. همانطور كه مجلس هفتم و نمايندگانش قرار بود ايران را به چين . ژاپن را به ايران تبديل كنند! و كيهان ولايت هم مدت ها پا منبري و به به و چه چه كرد. ايشان با هزينه بيت المال كه خرج تبليغات شد ، قرار است انقلاب ديگري را سامان دهد . ميدانيم رئيس جمهور جديد با مشكلات زيادي روبرو است. داستان رانت خواري ، رشوه ، حق السكوت و باج سيبيل در مملكت ما چنان آقايان و آقازاه گان خودي را سرگرم و مشغول و معتاد كرده است كه جائي براي اصلاحات نمي ماند. اگر هم يك پدر آمرزيده پيدا شود كه آب تو سوراخ مورچه بريزد ، شايد دست به انتحار زده است.
قصد اينجانب اشاعه بدبيني نيست. اما بعنوان يك شهروند كشور از خودم سئوال مي كنم : اگر راي و راي گيري ميزان همه حكايت ها است چرا با بيش از بيست ميليون راي ( در مورد انتخابات دوره اوليه آقاي خاتمي ) ، تغيرات اساسي صورت نپذيرفت! ذبح آزادي ، نقص حقوق بشر ، قتل و جنايت ، اوضاع خراب اقتصادي وهزاران مصيبت ديگر، تحت نام جمهوري و انتخابات صورت گرفت. حال نمي دانم با اين شرح مصيبت آقاي احمدي نژاد آن شخصيتي است كه آب در لانه زنبور خواهد ريخت ؟ پرده ها را كنار خواهد زد ؟ از فسادي كه طي بيست و شش سال گذشته ، نهادين شده است ، جلوگيري خواهد كرد؟ سئوالاتي است كه جنس مردم لااقل بايد جواب آن را براي همجنسان خويش آماده كند.
advertisement@gooya.com |
|
البته مردم هم نبايد رويشان زياد شود. نميشود هم رعايت حقوق بشر و از آزادي صحبت كرد و هم رونقي به جيب مستمندان داد. در هرحال ايشان يك فرصت چهار ساله دارند كه وضع معيشتي مردم را ( چنانكه شعارش داه شده است و حسين آقا شريعتمداري تبليغش را كرده و مي كند ) راست و ريس كند. طوري كه مردم بجاي يكبار در سال چهاربار بروند عتبات عاليات و خانه خدا. اتومبيل جديد و موبايل ، بشود اسباب بازي . در مورد آزادي و حقوق بشر و بقيه حكايت هاي ليبرالي ـ چون در مملكت ما آزادي معني دوگانه دارد. نخست آزادي مسيحي است كه برازنده ما نيست ! دوم آزادي اسلامي كه تفاسير ميليوني دارد! ـ از ايشان نبايد توقع كرد. نه درسش را خوانده . نه تجربه اش را دارد و نه بدان اعتقادي دارد. همينكه قادر باشد با مافياي مالي طرف شود ؛ كافي است. با تشكر از حوصله شما.
تيرماه 84