سه شنبه 19 مرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دولت بي‌سوادي فرهنگي را ترويج مي‌كند، ایلنا

صادقي با بيان اين مطلب كه تئاتر بايد از دولت سوبسید بگیرد و دولت وظيفه دارد خزانه را درست توزیع کند و ازجمله باید به اندیشه و فرهنگ بپردازد، يادآور شد؛ تئاتر بي‌محتوا مانند سريال بي‌محتوا است با اين تفاوت كه كسي نمي‌پرسد دولت چرا به سريال بي‌محتوا بودجه مي‌دهد اما به تئاتر انديشمند؛ خير.

----------------

ایلنا - قطب‌الدین صادقی(نویسنده و کارگردان تئاتر) درباره تئاتر خصوصی گفت: در کشور ما اصلا نمی‌توان تئاتر خصوصی داشت. زیرا در سبد زندگی مردم جامعه ما آنقدر پول نیست که بخواهند زندگی هنرمند را تامین کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




وی با بیان اینکه "یک تماشاخانه خصوصی در تمام ایران نداریم، آنوقت می‌خواهیم تئاتر خصوصی داشته باشیم؟" اضافه کرد: تئاتر خصوصی یعنی مردم بدون کمک دولت، هزینه‌های یک اثر نمایشی را تامین کنند. تئاتر خصوصی مانند مغازه، مستقل است و کاری به دولت ندارد. خودش چراغش را روشن می‌کند، جنس می‌گذارد، می‌فروشد و خودش هم مشتری کسب می‌کند. در نوع انتخاب اجناسش هم آزاد است. درحالی‌که هیچ ‌کدام از این شرایط در ایران نمی‌تواند محقق شود و تئاترها حق برنامه‌ریزی مستقل را ندارند.

صادقی افزود: اینکه مدیران تئاتری دم از تئاتر خصوصی می‌ِزنند، فقط به این دلیل است که قصد دارند امکانات و بودجه را کم کنند، کنترل را زیاد کنند و درنهایت بار را روی دوش مردم بیاندازند.

وی چند نمایشی را که با اسم تئاتر خصوصی در سالن‌های تئاتری روی صحنه رفته‌اند، در زمره تئاتر خصوصی ندانست و توضیح داد: اینها تئاتر بورژوا هستند یعنی تئاتری برای طبقات مرفه جامعه. هر کسی بیشتر پول دارد، می‌تواند جلو بیاید و دانشجویان و طبقه متوسط و پایین، مجبورند عقب بروند. چنین کاری، بورژوایی کردن تئاتر است.

صادقی ادامه داد: اعتقاد دارم بهترین مخاطبان ما یا دانشجو هستند یا تحصیلات دانشگاهی دارند و متعلق به طبقه متوسط جامعه هستند. من در یک مقاله تحقیقی به این نتیجه رسیدم که این قشر درآمد زیادی ندارد، اما مخاطب واقعی تئاتر اینها هستند.

وی پیشنهاد داد: برای گسترش تئاتر و اینکه آن را وارد سبد فرهنگی طبقه متوسط کرده و به یک امر فرهنگی تبدیل کنیم، لازم است فضاسازی شود، ایده به وجود آید و زیباسازی توسعه پیدا کند تا شاهد یک تئاتر فرهنگی هنری باشیم و تنها راه این است که برای قشر متوسط برنامه‌ریزی کنیم تا به میدان بیاید و اینها را نگه داریم.

صادقی تاکید کرد: مردم نمی‌توانند با بلیط گران‌قیمت به تماشای نمایشی بنشینند. درنتیجه بورژواهای مرفهی مخاطب تئاتر می‌شوند که دردشان تفکر و هنر نیست. به سالن تئاتر می‌آید تا یک هنرپیشه معروف را روی صحنه ببیند.

وی به شرایط تولیدکنندگان این دسته از تئاترها اشاره کرد و گفت: این تئاترها به این دلیل که تهیه‌کننده غیردولتی دارند، باید به گیشه نظر داشته باشند، و گیشه یعنی کاسبی. در این حالت اصلا هنر و فرهنگ مهم نیست. با چنین شرایطی تئاتر به زوال می‌رسد. درحالی‌که هنرمند نباید دغدغه گیشه داشته باشد.

این مدرس دانشگاه به یکی از نمایش‌هایی که سعی داشته با حضور یک هنرپیشه جلب مخاطب کند، اشاره کرد و گفت: یک نمایش، هنرپیشه چهره‌ای آورده که وسط کار گذاشت و رفت؛ آن‌وقت بیش از نیمی از تماشاگران بلیط‌ها را پس دادند و این نمایش دچار ورشکستگی شد. این شرایط بسیار مضحک است.

وی با تاکید بر این امر که "تئاتر ما اصلا نباید خصوصی شود" اظهار کرد: کمک دولت به تئاتر همواره باید وجود داشته باشدٔ زیرا براساس آمار مرکز آمار ایران، در سبد روزانه یک خانواده شهری، پولی که برای دخانیات گذاشته می‌شود، 2.8 است و کل پولی که برای فرهنگ اعم ازروزنامه، موسیقی، کتاب، سینما، تئاتر و غیره قرار دارد، 3.2 است.

وی ادامه داد: این یعنی در نزدیک خانواده ایرانی، دخانیات مهم‌تر از تمام محصولات فرهنگی، ادبی و هنری است. آنچه که دولت برای خانواده‌های ما ترویج کرده، بی‌سوادی فرهنگی است. یعنی گسترش کارهای تلویزیونی که مخاطب جلوی تلویزیون لم می‌دهد،هرچه به خوردش دادند، مصرف می‌کند و انتخاب هم نمی‌کند.
صادقی اظهار کرد: کمی دولت کمک می‌کند و کمی مردم که نتیجه آن محرومیت بسیار برای هنرمندان می‌شود و تئاتر ما اینگونه چرخیده است.

وی با بیان اینکه در تمام دنیا یکی از اقلام مهم دولت، سوبسید و یارانه‌های فرهنگی و هنری است، گفت: این کار به این خاطر است که ذوق عامه، تعیین کننده فرهنگ و هنر نشود و با خلق شاهکارها و آثار برتر بتوانند حد ذوق و سطح فکر مردم را بالا ببرند.

صادقی این حرکت را یک استراتژی فرهنگی و یک عمل فرهنگی ملی توصیف کرد.
وی افزود: وقتی هنرمندان سراغ تئاترهایی می‌روند که بتوانند بلیط گران بفروشند، خود به خود باید کیفیت را پایین آورند و در این حالت، تئاتر فورا به یک کالای سبک و عوامانه تبدیل می‌شود.

این هنرمند تئاتر گفت: همین الان 15 سینما در سانس آخر خود اجرای تئاتر دارند که به تنهایی سه برابر سالن‌های وزارت ارشاد برای تئاتر این شهر است، ببینید در آنها چه عرضه می‌شود. حد متوسط ذوق سخیف شده است. منتهای ذوق قشری از مردم این است که بروند به نمایش‌های جلف و بی‌محتوا و بی‌ارزش بخندند.

صادقی اظهار کرد: در کشورهای دیگر اینگونه نیست. من؛ نوروز فرانسه بودم، 556 نمایش در یک شب روی صحنه می‌رفت. در آنجا تمام نمایش‌ها از دولت سوبسید می‌گیرند. حق‌شان است. بیت‌المال است. این، گدایی نیست. همینطور که برای آب و برق و بنزین سوبسید است، برای هنر و اندیشه هم سوبسید است. دولت باید خزانه را درست توزیع کند و ازجمله جاهایی که باید به آن بپردازد، اندیشه، روح و فرهنگ است.

وی با اشاره به اینکه دولت خادم ملت است و باید کمک کند، اظهار کرد: دولت باید پول‌ها را خوب توزیع کند و بهترین آثار را ازنظر فرهنگی، اندیشه و زیبایی‌شناسی تولید کند.

صادقی گفت: ما حدود یک صد هزار هنرمند تئاتر در سراسر ایران داریم که باید کار کنند، دست به خلاقیت بزنند، به زندگی و کارشان امیدوار باشند و تلاش کنند که کارهای ارزنده کنند، نه کارهای عوام‌زده و عوام‌پرور که به درد نمی‌خورد. به اینها تئاترهای مصرفی می‌گویند. مثل دستمال کاغذی است، لازم است، اما بعداز یک بار مصرف باید به دور انداخته شود؛ مثل فیلم‌های بي‌محتوايي که ساخته می‌شود.

وی اضافه کرد: مگر زماني‌كه میلیاردها تومان هزینه می‌کنند و یک سریال بی‌محتوا می‌سازند، می‌گویند که دولت نباید کمک کند؟ کل بودجه تئاتر ایران، یک سوم یک سریال معمولی تلویزیون است. بعد همین را هم می‌خواهند دریغ کنند؟!

کارگردان نمایش "مده‌آ" با بیان اینکه با این سبد فرهنگی خانواده‌های ایرانی، نباید به تئاتر خصوصی فکر کرد زیرا درآمد آنها نمی‌تواند پاسخگوی این سیستم باشد، گفت: تئاتر خصوصی را برای این باب می‌کنند که بار تامین تئاتر را بر دوش مردم بیاندازند.

وی افزود: در شهر مینسک، پایتخت بلاروس که دو میلیون نفر جمعیت دارد و یک کشور درجه چهار اروپایی و نیمه دهاتی است، چهل تماشاخانه وجود دارد؛ ما با این جمعیت 12 میلیونی تهران، پنج سالن داریم. ما از آن کشور درجه چهار اروپایی هم بسیار عقبیم! پاریس و لندن را دیگر مثال نمی‌زنم.

صادقی گفت: وزارت ارشاد به عمد سالن‌های تئاتری و تئاتر را توسعه نمی‌دهد و این نابخشودنی است. این شهر را با همان پنج سالن نگه داشته است.
می‌داند اگر سالن‌ها را توسعه بدهد، باید گروه‌های تئاتری کار کنند تا مردم آنها ببینند. درنهايت ارشاد هم باید پول خرج کند، اما چون نمی‌خواهد پول خرج کند و نمی‌خواهد مردم زیاد به تئاتر بروند، کاری هم نمی‌کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016