پس از انقلابِ ۵۷ (همان بهارِ آزادی که خيلی سريع زمستانش کردند)، بيهوده به هيجان نيامد، دچارِ "شورِ کاذبِ انقلابی" نشد تا بعدها که آبها از آسياب افتاد، مظلومنمايی و اظهارِ ندامت کند، سطحِ کارِ خود را، بهبهانۀ نزديکی به "مردم" و "تودهها" تنزل نداد و با حفظِ اصولِ درستِ خود، ثابت کرد که تودهها و مردم لُزوماً ابتذالپسند نيستند و قدرِ کارهایِ خوب و ارزشمند را میدانند، با آنکه مینوشت و ترجمه میکرد (و اين کارهايش هم خوب بود)، و با آنکه عضوِ کانونِ نويسندگانِ ايران بود، اما نديدم که ادعایِ نويسندگی و مترجمی کرده باشد، میدانست که کارِ اصلیاش آواز است ... [
ادامه مطلب]