دوشنبه 11 بهمن 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ادامه ماجرای تعطیلی کتابفروشی‌ها، مهر

در حالی که نزدیک به یکماه از انتشار گزارش خبرگزاری مهر درباره تعطیلی برخی کتابفروشیهای راسته کریمخان ‌زند می‌گذرد همچنان حاشیه‌ها و واکنشها به آن ادامه دارد که تازه‌ترین آنها واکنش بهمن درّی معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد است.

پیش از این هم سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مسئله تعطیلی قریب‌الوقوع چند کتابفروشی در کریمخان زند واکنش به خرج داده بود که اظهارنظرهای وی مختصر، ملایم و حمایتی بود. حسینی که تاکید کرد باید پای صحبتهای کتابفروشان بنشیند تا از مشکلاتشان مطلع‌تر شود همچنین اشاره کرد که ممکن است این دسته از کتابفروشان انتظاری که از این کار داشته‌اند برآورده نشده و دیده‌اند درآمدزایی ندارد و به همین دلیل دنبال مشاغل دیگری رفته‌اند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




وی همچنین اشاره کرد که کارهای فرهنگی مثل بقیه کارهای خدماتی و تجاری در کشور نیست که درآمد بالایی داشته باشد.

آنچه وزیر ارشاد بدان اشاره کرد دقیقا همان مسئله‌ای بود که کتابفروشان نیز در گفتگوی خود با مهر مطرح کرده بودند. کتابفروشان در هیچ جای صحبتهایشان وزارت ارشاد و یا هیچ نهاد رسمی و غیررسمی دیگر را خطاب قرار نداده بودند بلکه وضعیت کلی کتاب و کتابخوانی را به گونه‌ای دانسته بودند که فروش کتاب درآن به صرفه نیست و آنها نمی‌توانند پاسخگوی هزینه‌های جاری کتابفروشیهایشان باشند و ناگزیر با وجود عشق و علاقه‌ای که به این حرفه دارند آن را ترک می‌کنند.

حال پس از واکنش وزیر ارشاد، بهمن درّی معاون وی نیز در گفتگویی مشروح که با رادیو سراسری ایران داشته و روابط عمومی معاون امور فرهنگی مشروح آن را برای همه رسانه‌ها ارسال کرده به اعلام موضع پرداخته است.

اینکه معاون محترم وزارت ارشاد خود را ملزم به شفاف‌سازی و پاسخگویی می‌داند امر بسیار شایسته‌ای است و ما نیز آن را اتفاق نیکویی می‌دانیم، هرچند که تلاشهای ما برای داشتن پاسخ ایشان با شکست روبه رو شود و معاون محترم، رادیو یا هر رسانه دیگری را برای پاسخگویی انتخاب کنند.

در پاسخ آقای درّی نکات ویژه‌ای به چشم می‌خورد. وی که در ابتدای صحبتهایش تعطیلی هر کتابفروشی‌ای در سراسر کشور را نگران‌‌کننده می‌داند تاکید می‌کند که نحوه اعلام خبر تعطیل شدن کتابفروشیها طبیعی وعادی نبود و حکایت از زمینه‌سزی قبلی عده‌ای با اغراض غیرفرهنگی بود که گذشت زمان صحت موضوع را ثابت کرد.

معاون فرهنگی وزارت ارشاد توضیحی نمی‌دهد که چرا انتشار این خبر طبیعی و عادی نبوده است و چه مراتب و مسائلی باید در انتشار آن در نظر گرفته می‌شد تا طبیعی می‌نمود و حال در نظر گرفته نشده است. آن گزارش منهای مقدمه و موخره‌اش مستند به گفتگو با دو ناشری است که کتابفروشی شان را برای فروش گذاشته‌اند و قطعا فروش رفتن یا نرفتن یک ملک به مسائلی وابسته است که بر همه آشکار است و از حوصله این مقال خارج.

همچنین وی اشاره می‌کند که این دسته از کتابفروشها که با اعلام تعطیلی کتابفروشی خود درصدد بودند فرافکنی کنند و تخلفات خود را در سایه اخبار و اقدام جدید پنهان نمایند پس از عدم موفقیت این پروژه اعلام کردند که از تعطیلی کتابفروشی خود منصرف شده‌اند و در حال حاضر این کتابفروشیها هم که در بوق و کرنا فریاد وافرهنگها دادند مشغول کتابفروشی هستند.

البته در هیچ‌جای آن گزارش اعلام نشده بود که پیش از فروش رفتن ملک قرار است کتابفروشان کار خود را تعطیل کنند بلکه طبیعی است که وقتی دست از کار بکشند که ملکشان به فروش رفته و باید آن را تخلیه کنند.

صحبت آقای درّی در بخش انصراف مستند به گفتگوی یکی از کتابفروشان با یکی دیگر از خبرگزاری‌‌های رسمی کشور بازمی‌گردد که وی از انصراف خود از فروش کتابفروشی‌اش خبر داده بود. او که توضیح زیادی در این رابطه نداده اما تاکید کرده که هنوز نگرانی برای تعطیلی وجود داد.

آنچه از آن گفتگو برمی‌آید این است که مشکلات ناشر مرتفع نشده بلکه به دلایلی که ترجیح می‌دهد از آنها سخن نگوید، این اتفاق به تاخیر افتاده گرچه نگرانی آن هنوز وجود دارد.

از سوی دیگر گفتگوی درّی با رادیو حاوی نکته مهم دیگری است که خبرنگار رادیو بدان اشاره می‌کند و آن هم اینکه کتابفروشان در گفتگوهایشان دلیل ورشکستگی را به سیاستهای وزارت ارشاد نسبت نداده‌اند. حال چرا معاون امور فرهنگی تا این اندازه از این اتفاق برانگیخته شده و این دسته از کتابفروشان را مورد عتاب قرار می‌دهد موضوعی است که دلایل آن مشخص نیست.

وضعیت کتاب و کتابخوانی و دیگر مسائل مرتبط با این حوزه مسئله‌ای چندوجهی است که اوج و فرود آن به دلایل مختلفی وابسته است که سیاستهای دولتی فقط یکی از آنهاست.

در هیچ‌جای گزارشی که این واکنشها را به دنبال داشت به مسئله مالیات، روند صدور مجوز کتاب و نه هدفمند شدن یارانه‌ها کوچکترین اشاره‌ای نشده بود لذا برداشت و حتی سوءبرداشتی نمی‌توان از آن گزارش داشت که "تعطیلی کتابفروشیهای راسته کریمخان زند" تقصیر وزارت ارشاد است حال اگر معاون امور فرهنگی این اتفاق را مستقیم به حوزه فعالیت خود مربوط می‌داند جای خرسندی دارد که مسئولی کوچکترین نگرانی کتابفروشان را در ارتباط با عملکرد خودش مورد نقد و تحلیل قرار می‌دهد.

اینکه معاون امور فرهنگی خود را به عنوان یکی از متولان فرهنگی کشور مسئول وضعیت کتابفروشیها می‌داند بسیار بسیار اتفاق خوبی است و این امیدواری را در دل همه ناشران و کتابفروشان زنده می‌کند که یک مدیر دلسوز حرفها و رفتارهایشان را رصد می‌کند که اگر کوچکترین مشکلی برایشان پیش آید ابتدا ریشه‌های آن اتفاق را در حوزه مسئولیت خودش مورد بررسی قرار می‌دهد و بعد هم به دنبال راهگشایی برای آن مشکلات می‌رود.

آقای درّی گفتگوی خود با رادیو را اینگونه خاتمه می دهد که برخلاف تصور عده‌ای که تلاش داشتند موضوع تعطیلی کتابفروشیها را به اهرمی برای فشار بر متولیان فرهنگی و مشخصاً معاونت امور فرهنگی در دوره جدید تبدیل کنند این اقدام تأثیر معکوس در روند فعالیتهای کتابفروشیها داشت و به عبارت دیگر این اقدامات شوکی بود که تأثیر مثبت هم داشت و به رونق خرید کتاب از سوی مردم در یکی دو هفته اخیر انجامید که این موضوع در رسانه‌ها نیز بازتاب یافته است.

اینکه طرح موضوع تعطیلی چند کتابفروشی بتواند وزیر و معاون وی را به اعمال نظر و واکنش وادارد قطعا نشان می‌دهد که آن اتفاق مهم بوده است و همانطور که خود آقای معاون وزیر اشاره کرده‌اند این اتفاق جعلی و دروغین نبوده بلکه از اساس درست بوده و هست و باز هم همانطور که خودشان تاکید کردند تعطیلی هر کتابفروشی در تهران و دیگر شهرستانها امری نگران کننده است پس می توان از دریچه دیگری به قضیه نگاه کرد که این گزارش در راستای وظیفه اطلاع‌رسانی رسانه‌ای انجام گرفت تا مشکلات عده‌ای به مسئولانی گزارش داده شود که المنته لله این اتفاق هم افتاد و از سوی دیگر هم که به گفته آقای درّی باعث رونق خرید کتاب از سوی مردم در یکی دو هفته اخیر شده که باز هم نشان از قدرت و تاثیر رسانه دارد.

اگر همه این گفت و شنودها را کنار هم بگذاریم باز این صورت مساله پاک نمی‌شود که شغلی به نام کتابفروشی درآمد مناسبی ندارد و افت و خیزهای اقتصادی به شدت آن را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و گاه ادامه فعالیت را برای دست‌اندرکاران آن غیر ممکن می‌سازد. به نظر می‌رسد نمی توان این موضوع را منکر شد که کتابفروشان و ناشران و همچنین مولفان و مترجمان نیازمند حمایت‌های بیشتری هستند که این حمایت و توجه نه فقط از مسیر نهادهای دولتی چون وزارت ارشاد بلکه از سوی انجمن‌ها و تشکل‌های صنفی باید به جدّ پیگیری شود البته حمایت‌هایی که در نهایت به دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم در سیاست‌های فرهنگی آنها نینجامد و برای نهاد حامی حق تولی بیش از حدود مورد نظر قانون ایجاد نکند.

تقسیم‌بندی ناشران و کتابفروشان به گروههای خودی و غیرخودی ،به حذف برخی دیدگاه‌ها و در نهایت بی‌توجهی به بخشی از سلیقه مخاطب منجر می‌شود. ناشران اگر کتابفروشی داشته باشند ، تخلف از قانون نیست و تا زمانی‌که مجوز کتاب‌هایشان از وزارت ارشاد می‌آید باز هم در چارچوب قانون کارشان تعریف شده است لذا اگر در مقطعی از زمان دچار چالش‌های اقتصادی هم شوند این حق را دارند که صدای خود را به گوش مسئولان برسانند و رسانه‌ها قطعا یکی از واسطه‌هایی هستند که این صدا را نه تنها به گوش مسئولان بلکه به مردم هم می‌رسانند.

معاون محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که با این پاسخگویی نشان داد رسانه‌ها و مطالبشان را دنبال می‌کند، قطعا به تنوع و تکثر در عرصه فرهنگ قائل است و از سوی دیگر عزمی جزم دارد که مشکلات این عرصه را هم برطرف کند و ما نیز در مقام رسانه با دقت و وسواس همه تلاش‌ها، اقدامات و وعده‌های مسئولان مرتبط را مورد مداقه قرار داده و می‌دهیم تا نقاط قوت تقویت و مورد قدردانی قرار گیرد و نقاط ضعف و کمبودها هم نمایان شده و اصلاح شود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016