برانكو: شايد مشكل ما اين است كه به جام جهاني رفتهايم!
مدني: تغييرات در سازمان كار ما را هدفمند كرد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ورزشي - فوتبال
بخش اصلي تيم ملي ايران از نظر روحي و فني براي رويارويي با حريفانشان در رقابتهاي چهار جانبه تهران آماده نبود.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين حقيقتي ساده شايد يگانه بهانه قابل توجيهي است كه سران فوتبال ميتوانند براي ناكامي در ديدار برابر مقدونيه به زبان بياورند.
آشفتگي در تمام منطقهها و بيانگيزه بودن بازيكنان بويژه سفيران فوتبال ايراني در بوندسليگا، سيماي نااميد كنندهاي براي تيمي رقم ميزنند كه چند ماه ديگر در خاك آلمان به ميدان ميرود.
بيترديد سفرهاي طولاني و نبودن برنامههاي منظم تيم ملي گربيانگير بيشتر تيمهايي است كه به رقابتهاي جام جهاني 2006 رسيدهاند. پس ايوانكوويچ نميتواند از خستگي و بيانگيزه بودن مردانش گلايه كند كه اين طور هم نيست:
«از نظر من هيچ بينظمي فني در تيم ايران وجود ندارد و بازيكنان هم بيانگيزه نيستند. اين طبيعي است كه آنها در تمام مسابقهها كامل نباشند و در بعضي از آنها ضعيفتر بازي كنند، پس نميتوان از بيانگيزگي حرف زد و اين اتفاقات در بازي دوستانه عادي بود.»
شايد بهانه آزمايش چيدمان 2 - 4 - 4 هم در ديدار جمعه پذيرفتني نباشد. چرا كه شالوده تيم برانكو تغيير فراواني نداشته است و از همه بالاتر روند آشفتگي و بينظمي تيم ملي (اين بار در نتيجهگيري هم دردسرساز شده) در چند ديدار دوستانه تكرار شده است.
به كلامي ديگر ما با سطح جام جهاني فاصله فراواني داريم.
ژاپن، كره يا مقدونيه تفاوتي نميكند، تمام بازيهاي دوستانه پيش از شروع رقابتهاي جام جهاني ارزشمند هستند. با توجه به بهاي سنگين و برنامهريزي دشوار براي انجام بازيهاي تداركاتي نبايد آنها را مفت از دست داد. چرا علي كريمي بايد براي ديدار پيش از شروع فصل دوستانه بايرن مونيخ برابر گروه گمنام دسته سومي آلمان با تمام وجود بازي كند اما، پايش كه به تهران ميرسد براي چنين بازيهايي بيانگيزه است؟ البته مهاجم خونسرد بايرن مونيخ يك نمونه از مجموعه كنوني دستيار پيشين ميرسلاو بلاژويچ است.
ايوانكوويچ بعضي از انتقادها را عادلانه نميداند، او به اين پرسش كه آيا تغيير كادر مربيان تيم ملي كشورهايي كه به جام جهاني رسيدهاند منطقي است، اين چنين به خبرنگار ايسنا پاسخ داد: «ببينيد و بررسي كنيد پس از صعود تيمها به جام جهاني چند درصد مربيان آنها اخراج شدند يا تيم مربيگري آنها دستخوش تغيير شده است. نميدانم شما كارشناس هستيد، شما بايد به اين پرسش پاسخ دهيد. شايد مشكل ما اين است كه به جام جهاني رفتهايم! نميدانم مشكل چيست و از كجا ناشي ميشود.»
اما، نكته دردآور و عجيب كه البته ديگر نبايد از آن حيرت كرد واكنش ناگهاني و البته تصادفي دلسوزانه مشفقان فوتبال براي دگرگون كردن چهره تيم ملي است!
و جالبتر اين كه دلسوزان و نگهبانان غيرت و آبروي تيم ملي به طور تصادفي گروهي را شكل دادهاند كه با پشتوانه آمار، بهترين گزينه را آوردن مربي داخلي ميدانند. رگههاي اين گروه تصادفي به گزارش تلويزيوني بازي ايران و مقدونيه هم رخنه كرد.
آنها باور دارند تيم ملي از ديدگاه فني و روحي در دوراني كه بايد شتاب و پيشرفت چشمگيري داشته باشد، ساكن مانده است و اين مرداب روحي نياز به تكاني بزرگ دارد و اما، تكان آنها! بيان درد، بسيار منطقي و پذيرفتني است اما نوشدارو مربي داخلي است.
سعيد مدني مدير مسوول روزنامهي كيهان ورزشي كه اين موضوع را دنبال ميكند، به خبرنگار ايسنا گفت:
«من باور دارم اگر قرار است كه برانكو بماند بهتر است يك مربي ايراني جانشين او بشود تا يك گروه كاملا ايراني به جام جهاني برود و تجربهي ارزشمندي به دست آورد.»
مدني از مدتها پيش به پوشش گستردهي گزارشهاي به عنوان « نيمكت تيم ملي در جام جهاني حق مربي ايراني است» انديشيده است. تنها بخشي از بدنه مديريتي پيشين سازمان تربيت بدني اين حركت كيهان ورزشي را آشكار نكرده بود.
advertisement@gooya.com |
|
مدني ادامه داد: «ما از همان ديدارهاي مقدماتي جام جهاني به برانكو خوشبين نبوديم و شما ديديد كه با چه شرايطي به جام جهاني رسيديم. من با مدرك و سند به شما نشان ميدهم كه آقاي دادكان و بعضي از مسوولان هم از كار اين مربي راضي نيستند اما شايد شرايط سازمان تربيت بدني در زمان آقاي مهرعليزاده به گونهاي بود كه نميشد اين عقايد را بيان كرد، اكنون كه سازمان تغيير كرده است ما اين هدف را دنبال ميكنيم تا اگر قرار است تيم ملي در جام جهاني با نتيجهي دو بر صفر شكست را بپذيرد با يك مربي ايراني سه بر صفر ببازد تا تجربهي ارزشمندي نصيب ما شود. اين كار روزنامهي ما جرقهاي نبوده است و سيستماتيك و هدفمند است.»
سياست و فوتبال از هم جدا نيستند. هر دو به يك اندازه به يكديگر مديون هستند. پس نبايد يكي از اين دو را براي ديگري قرباني كرد.
بويژه در جام جهاني كه فداكاري سياست بيشتر است چرا كه با كاميابي تيم ملي و سربلندي فوتبال، سياست برنده اصلي است.